تحریریه زندگی آنلاین : مهتاب نصیرپور ابراز تأسف میکند که هنوز بازیگری در جامعه ما به عنوان یک شغل تعریفی ندارد و این بیهویتی را دردناک میداند. وی از جمله بازیگران گزیده کار است که کمتر هم اهل گفتگو با رسانههاست. او سالهاست که به کار تدریس هم مشغول است و درعینحال حضور مؤثری در اتفاقات اجتماعی دارد.
این بازیگر و مدرس بازیگری از بیهویتی دردناک این شغل در کشور ما سخن میگوید و درعینحال تأکید دارد که بازیگران هم همانند دیگر اقشار جامعه حق دارند درباره مسائل اجتماعی اظهارنظر کنند.
بیشتربخوانید:
پیشنهادهای بازیگری جذابیت لازم را ندارند
تعریف بازیگری به عنوان یک شغل
نصیرپور در آغاز میگوید نمیتوانیم حقیقت را کتمان کنیم، بازیگری شغل است ولی شغلی که در جامعه ما به رسمیت شناخته نمیشود. من به همراه چندین هنرمند دیگر عضو انجمن نمایش بودیم که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بهطور کامل منحل شد. همه هنرمندان عضو، اخراج شدند اما جالب است که کادر اداری این انجمن که قرار بود پیگیر موارد مربوط به اعضا باشند، به عنوان کارمند جذب وزارت ارشاد شدند!
ما برای زنده کردن سابقه فعالیتمان پنج شش سال به دادگاهها رفتوآمد داشتیم و در نهایت هم وزارت کار گفت برای شما تعریفی نداریم و ما را به عنوان هنرمند تعریف نکردند بلکه ما را در طبقهبندی کارگران قرار دادند که البته شخصاً از این موضوع بسیار خوشحالم زیرا کارگران قشر بسیار شریفی هستند ضمن اینکه زحماتی که بازیگران برای کار خود میکشند، کم از تلاشهای کارگران نیست ولی مساله این است که برای هنر و هنرمند در وزارت کار جایگاهی قائل نشدهاند و این بیهویتی دردناک است.
تدریس رشتههای هنری متفاوت در دانشکدهها
رشته بازیگری در وزارت علوم تعریف شده و در دانشکدههای گوناگونی تدریس میشود ولی همینکه وارد بازار کار میشویم، هیچ تعریفی برایمان نیست این درد بسیاری از همکاران ماست که چارهای هم برایش نداریم.
شرایط دشوار تعدادی از بازیگران در دوران کرونا
چند بازیگر داریم که درآمدهای آنچنانی داشته باشند؟! در همین وضعیت نفسگیر، بسیاری از همکاران ما با وجود سن بالا برای گذران زندگی ناچار به کار هستند. برخی از آنان مجبور به شبکاری یا فعالیت در خارج از شهر شدهاند. بعضی با پروژههایی همکاری داشتهاند که پروتکلهای بهداشتی در آنها رعایت نشده و در این مدت، کم نشنیدهایم بازیگرانی در حین کار درگیر بیماری شده و بعضی جان خود را هم از دست دادهاند. اینها دردهایی است که ظاهراً درمانی برایش نداریم.
بیشتربخوانید:
زنان را به نام خودشان بخوانید
ورود بازیگران به حوزههای اجتماعی
چه ایرادی دارد که بازیگران هم مانند دیگر اقشار جامعه درباره مسائل اجتماعی اظهارنظر کنند. البته سخنان آنان به دلیل شهرتشان بیشتر دیده و شنیده میشود ولی مساله، حق انتخاب است و اینکه ما به عنوان بازیگر تصمیم بگیریم درباره چه چیزی واکنش نشان بدهیم یا اظهار نظر کنیم. برخی همکاران گاهی درباره مسائل خصوصی خود یا موارد مربوط به همکاران دیگر اظهار نظر میکنند و گاهی هم درباره مسائل فرهنگی و عمومی ولی برخی از بازیگران ترجیح میدهند فقط درباره مسائل اجتماعی اظهار نظر کنند و وارد مسائل خصوصی نمیشوند. اینها انتخاب افراد است. بعضی افراد معتقدند بازیگر سرش را پایین بیندازد و فقط به کار خودش فکر کند. بعضاً این افراد که مسئولیتهایی هم در جامعه دارند، به بازیگران میگویند ما فضایی امن ایجاد کردهایم که شما به کار خودتان بپردازید، رشد و پیشرفت کنید و مورد توجه قرار بگیرید و باید قدردان ما باشید و بهجز کار خودتان، به امور دیگر کاری نداشته باشید درحالیکه به اعتقاد من یک بازیگر با تلاش و ممارست و سختکوشی خود به موفقیت میرسد و این حق را دارد که اگر تمایل داشت، درباره مسائل اجتماعی هم اظهارنظر کند.
عموماً هنرمند نسبت به مردم و مخاطبان خود حساس است. او به مردمی که پیگیر کارهایش هستند و به او ابراز محبت میکنند، توجه دارد و مگر میتواند نسبت به سرنوشت مردم کشورش و مشکلات آنان بیاعتنا باشد؟! ما همان اندازه که قدردان محبت مخاطبانمان هستیم، هر لحظه که دچار مشکل یا از چیزی دلگیر شوند، حق داریم با آنان ابراز همدردی کنیم یا اگر بابت موضوعی خوشحال هستند، دوست داریم ما نیز در کنار آنان این خوشحالی را ابراز کنیم.
رابطه دو طرفه بازیگر و جامعه
این رابطه هرگز نمیتواند یکطرفه باشد. البته اجباری نیست ولی حقیقت این است که بازیگران بههرحال با احساساتشان سروکار دارند و خیلی طبیعی است که نسبت به مردم حساس و در مسائل اجتماعی کنارشان باشند.