محترم صفدریسلطانی
***صد ساله شوید بانوی مهر و ادب...
ژاله علو با نام اصلی شوکت علو متولد اولین روز بهار ۱۳۰۶ است آن هم در محله سنگلج تهران و با آغاز بهار ۹۶ وارد دهمین دهه عمر خود شد.
ژاله علو پس از فارغالتحصیل دانشسرای مقدماتی تهران و هنرستان هنرپیشگی تهران (دوره تحصیلی ۳ ساله) نخستین فعالیتهای هنری را با گویندگی در رادیو آغاز کرد و مدتی بعد نیز در اواخر دهه ۲۰ نخستین تجربه بازیگری خود را با «طوفان زندگی» علی دریابیگی تجربه کرد.
علو طی شش دهه حضور در سینما در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که آخرین آنها «کارناوال مرگ» و «ملک سلیمان» بوده است.
این بازیگر کار در تلویزیون را هم از اواسط دهه ۶۰ با سریال «امیرکبیر» آغاز کرد و در سالهای بعد تا به امروز در نزدیک به ۳۰ سریال ایفای نقش داشت.
آخرین سریالی که با بازی وی دیدیم «مختارنامه» بود که در آن سیمایی ماندگار از مادر مختار ثقفی ارائه داد.
علو سابقه حضور در دوبله برخی آثار خاطره انگیز و از جمله انیمیشنهای «گربههای اشرافی»، «سیندرلا»، «زیبای خفته»، «صد و یک سگ خالدار»، «ماجراهای پینوکیو»، «سفیدبرفی و هفت کوتوله» و «تام بندانگشتی» را داشته است.
طهرونی اصیل
ژاله علو یک تهرانی اصیل است و زاده یکی از قدیمیترین مناطق کلانشهری که این سالها نفس کشیدن در اغلب ایام سال در آن دشوار بوده است.
علو زاده ابتدای قرن چهاردهم خورشیدی است یعنی زمانی که هوای تهران کاملاً پاک و آسمانش هم کاملاً آبی بود.
ژاله علو در کوچه شریعت، واقع در محله سنگلج تهران، از پدری ارتشی به دنیا آمد با این حال عقبه هنری پدربزرگ وی «علوالسلطنه» که از خوشنویسان دوران قاجار بود باعث شد برخلاف فرزندان اغلب نظامیان که بیشتر با خلق و خوی نظامیگری آشنا میشوند این بازیگر در کودکی هم با هنر خوشنویسی به قدر کفایت آشنا شود و هم به واسطه این هنر با ادبیات ایران و آثار غنی شاعرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا آشنا شود.
به مانند اغلب کودکان آن دوره که بعد از آشنایی با اشعار شاعران کلاسیک به حفظ آنها میپرداختند علو نیز حین خواندن اشعار حافظ و سعدی و مولانا به آنها علاقه زیادی پیدا کرد که باعث بالا رفتن دامنه حفظیات شعریاش شد؛ شاید همین حفظیات بود که باعث شد بعدتر به هنگام حضور در رادیو هم به عنوان یکی از مسلطترین گویندگان در قرائت سختترین متون کلاسیک رخ بنماید.
کشف استعداد توسط خانم معلم
ژاله علو در نوجوانی، عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیتها، موجبات راهیابی وی به رادیو و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد.
ژاله علو به موازات کار تجربی در رادیو کوشید تحصیلات آکادمیک خود را نیز در دانشسرای مقدماتی تهران و هنرستان هنرپیشگی تهران (دوره تحصیلی ۳ ساله) پشت سر بگذارد.
او در مدرسه عضو انجمن ادبی بود، دکلمه میکرد، شعر میخواند، بولتن تهیه میکرد و انشاهای خوبی مینوشت که بیشتر در گروه ادبی مدرسه مطرح میشد.
یکی از دبیران وی با نام خانم دکتر طوسی حائری که ادبیات درس میداد از انشاها و صدای علو خوشش آمد و او را به رادیو معرفی کرد؛ البته آن وقتها رادیو دو ساعت ظهر برنامه داشت و شبها هم موسیقی پخش میکرد.
داستان شب هنوز وجود نداشت و تنها اخبار و مطالبی درباره جنگ متفقین پخش میشد. با این حال ژاله علو کارش را با گویندگی و اعلام برنامهها آغاز کرد ولی قبل از شروع کار در آزمونی جامع شرکت کرد و البته قبول شد.
رشد در رادیو
امتحان آنها هم بیشتر مبتنی بر خواندن شعر و مقالات ادبی بود که علو پذیرفته شد و در نهایت اولین کار هنریش از پشت میکروفن رادیو به صورت زنده پخش شد.
بعدها کم کم نمایشنامههای کوتاه نوشته شد و بازیگران تماشاخانه تهران آن را به صورت نمایشنامههای رادیویی تنظیم و اجرا کردند. مجید محسنی و جمشید شیبانی و حمید قنبری هم پیشپرده میخواندند.
کم کم «داستان شب» جای خود را در رادیو باز کرد. اولین نمایشنامهای که علو برای داستان شب کار کرد «دختر خورشید» نام داشت که نصرتالله محتشم آن را کارگردانی کرد؛ نویسنده برنامه عزیزالله حاتمی و گویندهمانی بود.
این برنامه از ابتدا ساعت ۱۰ شب و با همان آرم مشهور داستان شب پخش میشد. مدتی بعد دستگاههای ضبط در تولید رادیو در میدان ارگ راهاندازی شد و آنها به جای پخش زنده، تمام داستانها را ضبط میکردند و مثلاً برای ضبط قسمتی از نمایشنامه «اتللو» از هفت شب تا صبح در رادیو ماندند!! در مجموع چهار داستان شب در ماه اجرا میکردند که شش قسمتی بودند و در طول هفته پخش میشدند.
جمعهها هم برنامه بعدازظهر جمعه را اجرا میکردند. اجراهای وی در رادیو، وی را بر آن داشت که نام «ژاله» را برای خود برگزیند.
ورود به سینما با یک آگهی
علو از جمله بازیگران زمان خود بود که بلافاصله پس از پایان تحصیلات هنرپیشگی در فیلم «طوفان زندگی» به ایفای نقش پرداخت.
ماجرای حضور در این فیلم سینمایی هم جالب است؛ میترا فیلم با درج یک آگهی در روزنامهها برای بازی در فیلم «طوفان زندگی» به کارگردانی علی دریابیگی چند خانم را به کار هنرپیشگی دعوت کرد.
ژاله علو از جمله کسانی بود که به این آگهی پاسخ داد و برای کار انتخاب شد.
داستان «طوفان زندگی» را نظام وفا شاعر معروف نوشته بود و دکتر اسماعیل کوشان هم فیلمبردار بود.
لوکیشن اصلی فیلم در باغ بزرگی در جوادیه تهران بود و یک صحنه هم در محل انجمن موسیقی ملی ایران گرفته شد یعنی همان جایی که غلامحسین بنان و لطف الله مجد آواز خواندند.
فیلم بعدی که ژاله علو در آن ظاهر شد «واریته بهاری» نام داشت که شش داستان مختلف و از جمله داستانی میرزای خنده رویی را روایت میکرد که حتی با تکه تکه شدن بدنش هم دست از خنده برنمی دارد!!!
علو پس از آن در فیلم «زندانی امیر» شرکت کرد که ماجرایی عاشقانه در دل تاریخ را روایت میکرد.
جالب است که علو درباره نبود فیلمنامه های مدون سینمایی در آن سالها فراوان گلایه داشته است.
علو با اشاره به اینکه کارگردانان آن زمان خودشان هم اصلاً فیلمنامه نداشتند چه برسد به اینکه به بازیگران هم بدهند از این گفته که در آن سالها به دلیل اینکه سینمای ایران همچنان نوپا بود همه چیز به صورت جوششی شکل میگرفت و مثلاً در صحنهای خاص فکری به ذهن کارگردان میرسید و آن را از بازیگر میخواست و بازیگر هم میبایست با حداقل حضور ذهن آن را اجرا میکرد.
ارائه سیمایی مؤثر از بازیگری توانمند
ژاله علو که در ابتدای دهه سی خورشید با نصرتالله محتشم از کارگردانان بنام آن دوره ازدواج کرد، در آن روزگار در یک سری کارهای تاریخی مانند «آغامحمدخان» و «یعقوب لیث صفاری» هم ایفای نقش کرده بود و عجیب اینکه در چنین آثاری هم با همان ضعفهای مشهود و فقر فیلممنامه روبرو بود اما سعی کرد سیمایی مؤثر از خود ارائه داد.
علو یکی از مطمئنترین بازیگران زمان خود بود و آن قدر باهوش بود که بتواند حتی بداهه پردازی هم کند.
این هم ناشی از هم همان تجربیات رادیویی و البته حافظه ادیبانه قوی علو بود.
از تئاتر تا دوبله
ژاله علو بعد از چند کار در سینما به تئاتر راه یافت و و نخستین اجرای خود را در یکی از نمایشهای هنریک استپانیان تجربه کرد.
او در تئاتر فردوسی بازی میکرد تا اینکه روزی بچههای تئاتر تهران از او خواستند در نمایشنامهای به نام «آغامحمدخان» بازی کند.
در این نمایشنامه علو نقش آمینه خواهر فتحعلیشاه را داشت و خیلی خوب هم از پس آن برآمد.
بعد از آن نمایشنامه «تو مال منی» را به کارگردانی رفیع حالتی و اصغر تفکری و مجید محسنی بازی کرد و پس از آن دوباره به تئاتر فردوسی برگشت و نمایشنامه «شاه صفی» را با نصرت الله محتشم کار کرد.
علو آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز» به کارگردانی نصرتا... محتشم انجام داد.
علو آغازگر دوبله انیمیشن در ایران بود و دوبله بسیاری از انیمیشنهای مشهور والت دیزنی با حضور وی انجام شد. علو البته که در دوبله برخی از محصولات سینمایی و تلویزیونی خاطره انگیز نظیر سریال «سالهای دور از خانه» و سریال «سویینی» و فیلم «دن آرام» نیز حضور داشت.
او به جای «ایون سانسون»، «ایون دوکارلو»، «جینالولو بریجیدا» و «سوفیا لورن» نیز در بسیاری از فیلمها صحبت کرده است.