مهرنوش رجایی - روانشناس تربیتی
تحریریه زندگی آنلاین : امروزه در کنار امکانات رفاهی که همه والدین دوست دارند تا بهترینش را برای فرزندان خود مهیا کنند، یکی از دغدغههای دیگری که ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده است، آموزش زبان دوم به فرزندانشان میباشد. که تمایل بسیار فراوانی دارند تا کودکشان به غیر از زبان مادری، به زبان دیگری هم تسلط پیدا کند. البته خوب است که بچهها بتوانند زبان دیگری هم بیاموزند و در کنار زبان مادری، به زبان دوم هم صحبت کنند، چرا که در چنین شرایطی با فراگیری دو زبان، رفتهرفته خلاقیت فکری کودک بیشتر شده و در نهایت به توسعه فعالیتهای ذهنی او منجر میشود. در واقع با یادگیری زبان دیگری به غیر از زبان مادری درصد استفاده از مغز بالا رفته و توانمندی مغز افزایش پیدا میکند و از طرفی با آموزش زبان دوم کودک در برقراری ارتباط با افراد دیگر موفقتر بوده و با وارد شدن به اجتماع، ارتباط سازندهتری خواهد داشت که این توانایی تاثیر قابل توجهی در زندگی شخصی، تحصیلات، فعالیتهای اجتماعی و شغل او در آینده میگذارد.اما در این رابطه و برای یادگیری زبان دوم در کودکان، یکسری الزاماتی وجود دارد که بدون در نظر گرفتن آنها نمیتوان از فرزند خود انتظار پیشرفت و رسیدن به سطوح بالاتر در زبان دوم را داشت، زیرا با نادیده گرفتن آنها ممکن است یادگیری زبان اول او هم با مشکلاتی روبرو شود. پس لازم است تا برای تصمیمگیری در ارتباط با آموزش زبان دوم در فرزندان، به مواردی توجه داشت که در این زمینه مهم و قابل تامل به نظر میرسد.
بیشتربخوانید:
چکونه به کودک «زبان دوم» یاد دهیم؟
تکمیل زبان مادری اولین گام در آموزش زبان دوم
همه کودکان از بدو تولد دارای حس شنوایی فوقالعادهای هستند که باعث میشود تا آنها صداهای مختلف را از هم تشخیص داده و حتی نسبت به آن عکسالعمل نشان دهند. در ارتباط با زبان و تکرار کلمات هم، به همان میزان این تشخیص وجود دارد. به شکلی که اگر از همان بدو تولد و رفته رفته با کودک به دو زبان صحبت کنیم، او توانایی درک هر دو زبان را پیدا میکند، اما با این تفاوت که ممکن است دچار تداخل زبان شده و درک همزمان دو زبان مختلف او را گیج کند و باعث شود تا او نتواند تفاوتی میان دو زبان قائل شود که در چنین شرایطی قواعد هر دو زبان را با هم ترکیب کرده و نمیتواند تشخیص دهد کلمهای که میشنود و یا تکرار میکند مربوط به کدام زبان است. به همین دلیل در مورد زمان دقیق آغاز آموزش زبان دوم در کودکان اتفاق نظری وجود ندارد، اما تصمیمگیری درست و عاقلانه در این است که تا قبل از اینکه کودک در زبان اول پیشرفت لازم را نکرده، به یادگیری زبان دوم پرداخته نشود. در واقع اجازه دهید تا ابتدا پایههای زبان مادری در او ساخته شود و سپس برای آموزش زبان دوم تصمیمگیری کنید، زیرا در چنین شرایطی کودک با کلمات مختلف و دایره وسیعی از لغات مواجه میشود که باید آنها را پردازش کند و گاهی لغات دو زبان را با هم مخلوط میکند که برای بیان منظور خود مجبور میشود تا از کلمات یک زبان در زبان دیگر نیز استفاده کند.
اما این نکته را حتما به یاد داشته باشید که هرگز برای حرف زدن و یادگیری یک زبان دیگر به غیر از زبان مادری کودکتان را تحت فشار قرار ندهید و اجازه دهید تا آرام آرام این آموزش صورت گیرد. با کوچکترین پیشرفتی که از او دیدید تشویقش کنید و در صورت ناکامی، از سرزنش بپرهیزید و نگرانی خود را به او نشان ندهید، زیرا ممکن است در صحبت کردن دچار مشکل شود.
اما با این وجود بهتر است آموزش زبان دوم را پس از تکمیل زبان اول و کامل شدن دایره لغات کودک، آغاز نمود، زیرا کودکان معمولا از 3 سالگی به این مهارت دست پیدا میکنند.
پس اگر شما والدین عزیز دوست دارید فرزندتان زبان دوم را یاد بگیرد، میتوان همزمان با شروع مهد کودک آموزش زبان دوم را که معمولا زبان انگلیسی است، به طور غیر مستقیم آغاز نمود و آموزش مستقیم را که از طریق کلاسها و موسسات زبان صورت میگیرد با شروع مدرسه ادامه داد.
توانایی و رشد مهمترین عامل در آموزش زبان دوم
اگر کودکی 4 یا 5 سال دارد و هنوز در صحبت کردن و بیان کلمات مشکل دارد و نمیتواند خیلی از کلمات را به درستی بیان کند و یا دچار لکنت زبان است، هرگز او را تحت آموزش زبان دوم قرار ندهید، چرا که برای یادگیری زبان دوم آماده نیست، بنابراین با توجه به این مشکل نمیتوان فقط سن را معیار آموزش و فراگیری زبان دوم دانست.
به همین دلیل تنها معیار قابل قبول در این رابطه، تکرار صحیح کلمات و توانایی کودک در گفتگو به زبان مادری و زبان اولش است. در حقیقت کودک باید از لحاظ روانی و گفتاری به توانایی و رشد قابل قبولی رسیده باشد تا بتواند تحت آموزش زبان دوم قرار گیرد. البته بر اساس مطالعات انجام شده و نگاه متخصصین به فیزیولوژی بدن، در انتخاب زبان دوم 5 سالگی کودک مناسبترین سن برای یادگیری زبان دوم است، زیرا در این سن با تکامل حنجره، کودک تکرار کلمات مختلف را بهتر و شیواتر بیان میکند و به دلیل تلفظ صحیح لغات سریعتر میتواند زبان دوم را فرا گیرد. ولی اگر کودکی هنوز برخی حروف را نمیتواند تلفظ کند و برخی کلمات را جابجا و به جای هم استفاده میکند، برای آموزش زبان آماده نیست و باید فرصت بیشتری ایجاد نمود تا بتواند به طور کامل بر زبان مادری و یا همان زبان اولش تسلط پیدا کند.
اما یک نکته بسیارمهم و قابل توجه در ارتباط با کودکانی که دارای گویشها و زبانهای محلی هستند، وجود دارد که ضمن احترام و ارزش نهادن به فرهنگها و زبانهای مختلف و حفظ گویشهای محلی و آموزش آن به کودک خود و به نسلهای بعد که در واقع زبان مادریشان محسوب میشود، لازم است تا والدین عزیز فرزندان خود را با زبان عمومی جامعه آشنا ساخته تا با وارد شدن در اجتماعی بزرگتر بتوانند به راحتی و موفقتر در برقراری ارتباط با گروه همسالان عمل کنند و از طرفی با تلفظ صحیح و آشنایی کامل با کلمات و لغات مختلف، تحت آموزش زبان دیگری هم قرار گیرد که در واقع برای اینگونه کودکان زبان سوم تلقی میشود که این نیز در جای خود، استعداد و توانایی دیگری است که میتوان در کودکانی که دارای زبان و گویش محلی هستند، مشاهده نمود.