دكتر پروانه صفایی مقدم - رو انشناسی بالینی
تحریریه زندگی آنلاین : مهمترین قدم در فرزندپروری این است که بین والدین و فرزندان ارتباط خوبی وجود داشته باشد. برای داشتن یک رابطه سالم، افراد باید بدانند که چه چیزهایی جزو نبایدهای ارتباطیشان است.
منظورمان از ارتباط فقط ارتباط کلامی نیست. در واقع بخش عمدهای از ارتباطی که ما با اطرافیانمان برقرار میکنیم، از طریق ارتباطات غیرکلامی است. بنابراین هم در ارتباط کلامی و هم در ارتباط غیر کلامی باید نسبت به مواردی که جزو «نبایدهای ارتباطی» محسوب میشود، آگاهی داشته باشیم.
آگاهی داشتن اولین قدم برای آن است که ما این نبایدها را در کلام و رفتارمان کاهش دهیم. در این صورت ارتباط سازندهتر و سالمتری را با اطرافیانمان و به ویژه فرزندمان شکل میدهیم. در این مقاله میخواهیم به این نبایدهای ارتباطیِ مخرب در رابطه بپردازیم.
بیشتربخوانید:
آموزش آداب معاشرت در میهمانیها به کودک
نبایدهای ارتباطی یعنی چه؟
در هر ارتباطی ممکن است افراد عادتهای سالم و عادتهای مخربی داشته باشند. عادتهای سالم مثل گفتگوی انعکاسی، تماس چشمی و ... باعث میشوند ارتباط سالمی بین شما و فرزندتان به وجود بیاید. عادتهای مخرب مثل: زیاد سوال کردن، سرزنش کردن و ... باعث میشوند رابطه شما با یکدیگر ضیعف بشود.
درباره گفتگوی انعکاسی بیشتر بدانید
نبایدهای ارتباطی، تمام عادتهای مخربی هستند که ما در کلام و رفتارمان داریم. این نبایدهای ارتباطی باعث میشوند فرزند یا همسرمان از ما دورتر بشوند و برای حرف زدن با ما یا شکل دادن یک ارتباط صمیمی با ما خودداری کنند. برای برقراری ارتباط صحیح و مناسب با فرزندان نه تنها لازم است پدرها و مادرها بدانند که چه کارهایی را باید انجام بدهند، بلکه بسیار مهم است که نبایدهای ارتباطی در فرزندپروری را هم بشناسند. نبایدهای ارتباطی تربیتی در واقع نکات کلیدی هستند که به ما نشان میدهند در مسیر فرزندپروری چه رفتارها و سخنانی به برقراری تعامل مثبت ما و فرزندمان صدمه زده و او را هر روز از ما دورتر و دورتر میکنند.
موارد ممنوعه را بشناسیم
بسیار مهم است که والدین بدانند چه رفتارها یا حرفهایی میتواند به رابطه آنها و بچهها صدمه بزند. پس بهتر است همین امروز یک قلم و کاغذ بردارید و لیستی از رفتارها و گفتارهایی که خودتان احساس میکنید آفتهای سبک فرزندپروری شما هستند را یادداشت کنید. ما هم در اینجا به برخی از این نبایدهای کلامی و غیرکلامی مشکلساز در ارتباط شما و فرزندتان اشاره میکنیم.
توهین، بیاحترامی، تحقیر و ناسزاگویی به کودک یا نوجوان یا حتی همسرتان در حضور وی
به جای همه این رفتارهای مخرب در تربیت بچهها بهتر است در مورد مشکلتان صحبت کنید و اگر عصبانیت چنین اجازهای به شما نمیدهد، از روشهای کنترل خشم بهره بگیرید. اولین کاری که میتوانید انجام دهید این است که بحث را تا زمانی که آرام شوید، متوقف کنید.
بیشتربخوانید:
چند نکته کلیدی در تربیت فرزندان
تاثیر قصه گویی در تربیت کودک
نداشتن تماس چشمی هنگام صحبت با کودک یا نوجوان
نگاه یکی از مهمترین ابزارها در برقراری ارتباط است و شما با حذف آن نه تنها یکی از کلیدهای موثر ارتباطی در فرزندپروری خود را از دست میدهید، بلکه به طور غیر مستقیم به فرزندتان احساس نادیده شدن میدهید.
انتقادگری زیاد و غر زدن
اگر فکر میکنید که با انتقادهای وقت و بیوقت میتوانید دلبندتان را به شاهراه موفقیت و خوشبختی هدایت کنید، متاسفانه سخت در اشتباه هستید، چون این کار نه تنها او را از شما دور میکند، بلکه باعث میشود به شما به عنوان یک فرد غرغرو نگاه کند، بنابراین دیگر توجهی به صحبتهایتان نخواهد داشت.
پیشبینیهای منفی درباره آیندهاش
شاید شما بخواهید با چنین پیشبینیهایی او را از عواقب کارهایش آگاه کنید و به نوعی زنگ خطر و هشدار را برایش به صدا درآورید، اما باور کنید که این پیشبینیها نتیجه خوبی در تربیت او به دنبال نخواهد داشت. پیشبینیهای منفی نه تنها مشوق فرزندتان برای تغییر رفتارش نخواهند بود، بلکه او را از شما و مسیر مورد نظرتان دورتر میکنند.
بیشتر بخوانید:
دوستی را به فرزندان مان آموزش دهیم! (قسمت اول)
قطعکردن صحبت فرزندتان
با این کار نه تنها به طور غیرمستقیم به او یادآور میشوید که برای حرفهایش اهمیتی قایل نیستید و به نوعی او را به سکوت دعوت میکنید، بلکه به او آموزش میدهید که او نیز میتواند با دیگران چنین رفتاری را داشته باشد.
اشتباهات رايج والدين كه نبايد در مورد نوجوان خود مرتكب شوند
کودک دیروز، نوجوان امروز است و نسبت به چند سال قبل، سازشناپذیرتر، کمتحملتر و متغیرتر شده است. در برابرش باید کمی محتاط بود و بهترین مهارتهای پدر و مادری را به کار گرفت. انتظار میرود والدین در برابر چالش بزرگ تغییرات روحی، سنی، جسمی و اخلاقی نوجوان، بهترین عملکرد را داشته باشند. بیشک نوجوان شما همه محدودیتهای تعیین شده، صبوری و ظرفیت تحمل شما را در برابر خواستههای غیر منطقیاش امتحان خواهد کرد. با این همه اگرچه ممکن است قوانین وضع شده را زیر پا بگذارد و ناسازگاری کند، اما همچنان فرزند شما است و همواره به شما احتیاج دارد.
از پیشبینیهای منفی بپرهیزید
به گفته دکتر ریچارد لرنر، مدیر موسسه تحقیقاتی روانشناسی نوجوانان در دانشگاه تافتس، برخی والدین به محض روبه رو شدن با مرحله نوجوانی فرزندشان، خود را در برابر امتحانی سخت مییابند و بی هیچ تلاشی برای تغییر وضعیت، فرزند محبوبشان را مانند هیولایی غیرقابل پیشبینی میبینند. این باعث میشود که سالها، شما و فرزند نوجوانتان در خانه بدون هیچ رضایت و خوشحالی در کنار هم زندگی کنید و غیرمستقیم این پیام را به او بدهید تا زمانی که کار بدی از وی سر نزند و مطابق با میل و خواسته شما رفتار کند، فرزند خوبی است. باید توجه داشت که گاهی پیشبینیهای مداوم و منفی درباره آینده آنها باعث ترویج رفتارهای پرخطر میشود.
چه کنیم؟
بر علایق و سرگرمیهای او تمرکز کنید، حتی اگر آنها را قبول ندارید و درک نمیکنید.
بیش از حد به کتابهای تربیتی متکی نشوید
گاهی اوقات والدین به جای اعتماد به راهکارهای شخصی خود به عنوان اولین قدم، فورا به مشاوران روی میآورند یا سعی میکنند رفتارهای تربیتی را مو به مو بر اساس کتابهای روانشناسی آموزش دهند. مطالعه این کتابها هرگز بد نیست، اما زمانی این کتابها مشکلساز میشوند که والدین، راهکارهای آن را با روشهای شخصی خودشان مقایسه میکنند و هرجا که احساس کنند با سبک تربیتی خودشان هماهنگی ندارد، شدیدا مضطرب میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند.
زیاد به موارد بیارزش گیر ندهید
ممکن است مدل مو یا لباس پوشیدن فرزندتان را نپسندید یا دوستانش را قبول نداشته باشید. قبل ازهر اقدامی، یک نگاه کلی به این قضیه داشته باشید و تا جایی که فرزند شما در معرض خطر قرار نگیرد، اجازه دهید تا خود انتخاب کند و خود نتیجه رفتارش را تجربه کند. والدین نمیخواهند فرزندشان درد، ناامیدی، شکست و خطر را تجربه کند، به همین دلیل بیش از حد مواظب فرزندانشان هستند. این گونه محافظت از آنها در برابر واقعیتهای زندگی، فرصتهای یادگیری زیادی را از آنها خواهد گرفت و در بزرگسالی در شرایط بحران دچار مشکل خواهند شد.
مسائل بزرگ را نادیده نگیرید
اگر در مواردی به نوجوان خود شک کردید، مثلا این که مصرف کننده مواد مخدر است یا روابط ناسالمی دارد، صرفا تماشاگر نباشید و قبل از این که تبدیل به مشکل بزرگتری شود، دست به کار شوید. سنین بین 13 تا 18 سالگی زمانی است که والدین باید ارتباط نزدیکتری با آنها و از مسائل آنها بیشتر خبر داشته باشند.
از تغییرات ناگهانی رفتاری، اخلاقی، ظاهری، جسمی، عملکرد تحصیلی و روابط دوستی آنها به سادگی چشمپوشی نکنید.
در سختگیریهایتان افراط و تفریط نکنید
والدین گاهی با این احساس که کنترل نوجوان از دست شان خارج شده با هر قدم اشتباه او، سرزنشش میکنند. برخی دیگر برای این که در روابطشان با فرزند دچار مشکل نشوند یا دلخوری پیش نیاید و روابط در صلح و صفا باقی بماند، از خطاهای او به راحتی میگذرند. به شما هشدار میدهیم که هیچ کدام از این روشها درست نیست. باید بین آزادیهایی که به او میدهید و فرمانبرداری او از قوانین شما تعادلی برقرار شود. اگر به مطیع بودن او بیش از حد تاکید کنید، موفق خواهید شد که همیشه مطابق با میل شما رفتار کند، اما به چه قیمتی؟ نوجوانی که در محیطی با سختگیری زیاد رشد کرده است، قدرت حل مشکلات و مدیریت آن را از دست خواهد داد، چون این شما بودهاید که همیشه به جای او تصمیم گرفتهاید. با این حال، نظم و انضباط کم هم چارهساز نیست.
توصیه مهم ما به شما چیست؟
برایش خانهای امن و صمیمانه فراهم کنید تا مطمئن شود که هر بار بعد از هر شکست میتواند به آغوش گرم خانوادهاش برگردد.
موانع ارتباطى والدين وفرزندان را بشناسيد
درهمریختگی نقش اعضای خانواده و بههمریختگی مرزهای روانشناختی اعضا باعث گرایش نوجوان به مصرف سیگار و مواد مخدر میشود؛ بنابراین مشخص شدن مرزها در خانواده حایز اهمیت است تا نوجوان بداند تا کجا میتواند در کارکردهای والدین دخالت کرده و نظر دهد. عامل گرایش نوجوانان به مصرف دخانیات ناهماهنگی والدین در تربیت فرزند است. چنانچه پدر و مادر برای تربیت فرزند توافق نداشته باشند، مشکلاتی مانند گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوان ایجاد میشود و این ناهماهنگی والدین در واقع فاصله گرفتن آنها از نقش نظارتی صحیح و اصولی است. منظور ایفای نقش والدین، توجه آنها به روشهای درست و اصولی فرزند پروری است، اگر روشهای فرزند پروری والدین مستبدانه بوده و کنترل بالایی داشته باشند منجر به ناتوانی در ابراز محبت به نوجوان میشود و پرخاشگری و کینهجویی در نوجوان را تقویت میکند که این امر باعث گرایش او به رفتارهای ناصواب و نادرست میشود. خانوادهها روش آسانگیری را برای تربیت فرزند درنظر داشته باشند، خانودهها کنترل کمتری نسبت به فرزندان داشته و در عین حال محبت آنها به فرزندشان زیاد است و این نوع برخورد خانواده منجر به لوس شدن، افت تحصیلی و بروز مشکلات رفتاری میشود، در برخی از خانوادهها کنترل و نظارت والدین بر روی فرزند بسیار پایین است، از سوی دیگر محبتی هم به نوجوان نمیکنند و این روش طرد کننده و بدترین نوع فرزند پروری است.
نصحیت کردن بیش از حد اولین مانع ارتباطی است
نصحیت کردن بیش از حد اولین مانع ارتباطی است و باید والدین توجه کنند که زمان نصیحت کردن نوجوان هر زمانی نمیتواند باشد و مواقعی که نوجوان تنها است این کار را انجام دهند و از نصحیت کردن او در حضور دیگران پرهیز کنند که نقد سالم، سازنده و منصف میتواند روی نوجوان و دیگران تاثیرگذار باشد.
باج دادن والدین به نوجوان سومین مانع ارتباطی آنها با فرزند است
والدینی که از همان دوران کودکی و نوجوانی به فرزندان باج میدهند، میتوانند باعث ایجاد مشکلات رفتاری و روانشناختی در نوجوان شوند.
تهدید کردن را میتوان چهارمین مانع ارتباطی والدین و فرزندان دانست.
این روش نوعی کودکآزاری عاطفی و جسمی نیز محسوب میشود.
مقایسه کردن نوجوان با دیگران، دیگر مانع ارتباطی والدین و نوجوانان هست
مقایسه کردن سبب سرخوردگی نوجوان میشود، والدین باید توجه داشته باشند که هر نوجوانی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و مقایسه کردنهای بیش از حد آنها اعتماد به نفس و عزت نفس نوجوان را پایین میآورد و گرایش به مصرف سیگار و مواد مخدر پیدا میکنند.