Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 10 فروردین 1403 - 03:24

20
خرداد
پاسخ به پرسش‌های تربیتی در مورد کودکان

پاسخ به پرسش‌های تربیتی در مورد کودکان

اگر کودک در محیطی پرتنش و خشن و تحت فشار و استرس دائمی رشد کند بدلیل کاهش یافتن تعداد نورون‌ها در هیپوکامپ و عدم ثبات هیجانی از رشد و پیشرفت مغزی اندکی برخوردار خواهد بود و ساختار مغز او بصورت منفی دچار تغییر خواهد شد.

به قلم : سولماز دانشور نیک

 

تحریریه زندگی آنلاین : برخی از آثار منفی خشونت کلامی در کودکان به شرح زیر می‌باشند

تغییر رشد مغز: اگر کودک در محیطی پرتنش و خشن و تحت فشار و استرس دائمی رشد کند بدلیل کاهش یافتن تعداد نورون‌ها در هیپوکامپ و عدم ثبات هیجانی از رشد و پیشرفت مغزی اندکی برخوردار خواهد بود و ساختار مغز او بصورت منفی دچار تغییر خواهد شد.

 کاهش اعتماد بنفس و خود‌کم‌بینی: اگر کودکی دائما در معرض سرزنش، فریاد و تحقیر قرار بگیرد به تدریج به این باور می‌رسد که هیچ کاری از عهده او بر نمی‌آید و فردی شکست‌خورده، ضعیف و ناتوان است، بنابراین او خود را در برابر همسالانش حقیرتر و کم‌ارزش‌تر تصور می‌کند و دچار تردید در تصمیم‌گیری‌ها و انجام کارهایش می‌شود، اما اگر والدین حتی زمانی که کودک اشتباه می‌کند با نرم‌زبانی، خوش‌اخلاقی و منطقی او را متوجه اشتباهش بکنند، عملکرد او به مرور بهبود خواهد یافت. از دیگر عوارض منفی خشونت کلامی می‌توان به افزایش اعتیاد به مواد مخدر، افزایش احتمال افسردگی و بخطر افتادن سلامت جسمانی و تمایل به انجام رفتارهای خشن اشاره کرد.

  بیشتربخوانید:

قبل از تنبیه کردن فرزندتان این مطلب را بخوانید!

گفتن این 11 نکته به کودکان ممنوع!

تشویق کودک را از یاد نبرید!

 

 

آثار مخرب خشونت کلامی روی ذهن و جسم کودکان چیست؟

خشونت کلامی به هر گونه ارتباط و مکالمه‌ تهاجمی و خشونت‌آمیز گفته می‌شود که با بروز رفتارهایی چون نق‌زنی، فریادزنی، توهین، انتقاد، تحقیر، تخریب، فحاشی و تهدید همراه است. بیشتر والدین می‌دانند که تنبیه فیزیکی ممکن است باعث احساس بدبختی، ترس و آسیب روانی کودک شود، اما آنها چنین دیدگاهی درباره خشونت کلامی ندارند و به دلیل ناآگاهی از آثار مخرب بلند‌مدت آن بر روی کودک و بروز آن با اشکال مختلف در بزرگسالی و همچنین رابطه والد ـ ‌فرزندی آن را نادیده گرفته و رفتار نادرست خود را با گفتن این جمله که «اگر فرزند من رفتار، نگرش یا ادراک درستی می‌داشت که مورد غر زدن و انتقاد قرار نمی‌گرفت» توجیه می‌کنند. بدین ترتیب، آنها علت اصلی را رفتار کودک می‌دانند.

 

چرا باید برای کودکان حریم خصوصی قائل شویم

و از چه زمانی این حریم خصوصی تعریف پیدا می‌کند؟

کودکان نیز چون ما به حریمی نیاز دارند که در آن آزادانه کندوکاو، و امکانات و ظرفیت‌های بالقوه خود را کشف نمایند، در آن با علایق و نفرت‌های خود آشنا و مرتکب آزمون و خطا شوند، زیرا بدون فضای کافی برای کسب این تجارب نمی‌توانند تبدیل بفردی مستقل و دارای قدرت تصمیم‌گیری شوند، همچنین، زندگی آنها شکلی عاریتی می‌گیرد و آنها را به کودکانی سرکش و یاغی یا منفعل بدل می‌سازد، اما این به معنی دادن آزادی بی‌حد و حصر به کودکان و عدم نظارت بر آنها نمی‌باشد و نباید با این مقولات اشتباه گرفته شود. بهتر است به عنوان والدین دورادور ناظر اعمال فرزندان‌مان باشیم و از دخالت یا مزاحمت پی در پی در امور کودکان به خصوص مواردی که می‌دانیم باعث افزایش درک و آگاهی محیطی و اجتماعی و علمی آنها می‌شود، پرهیز کنیم و در اموری وارد عمل شویم که می‌توانند برای کودک خطرناک و یا با تجربه‌ای غیرقابل جبران مثل امتحان کردن مواد مخدر همراه و یا نیازمند راهنمایی ما باشند. حفظ حریم شخصی کودک با سبک زندگی خانواده در ارتباط است. تربیت خانوادگی، تجارب به دست آمده در طول زندگی، نوع برداشت ما از رویدادها و شناختی که از حیطه‌های مختلف وجودمان داریم، می‌توانند در تعیین حد و مرزها اثرگذار باشند. برای حریم خصوصی نمی‌توان سنی مشخص و یا به یکباره چارچوب‌هایی برای کودک تعریف و تعیین کرد. اگر ما در زندگی خود و در برابر دیدگان کودک حریم شخصی یا همان حفاظت از فضای شخصی را رعایت کنیم، کودک هم ناخودآگاه معنای آن را درک خواهد کرد، مثلا وقتی مادر برای تعویض لباس به اتاق دیگری می‌رود کودک هم این رفتار را آموخته و به تدریج در وجودش نهادینه می‌شود، اما چگونه باید به حریم کودک احترام گذاشت؟

 از خودتان شروع کنید و با رعایت حریم خصوصی دیگران به عنوان الگویی قابل انتقال به فرزندانتان باشید.

 فضایی مجزا همچون یک اتاق را به کودک اختصاص دهید.

قبل از ورود به حریم او اجازه بگیرید، مثلا در بزنید.

در مقابل کودک، کنجکاوی بیش از حد نکنید و از پرسیدن سؤالات بی‌مورد خودداری نمایید، چون اگر اطمینان لازم را در او به وجود نیاورده، قبلا در حق او خیانت کرده و یا به او دروغ گفته باشید ممکن است در واکنش، حقیقت را نشنوید. اگر در هنگام نظرخواهی، کودک تمایلی به حرف زدن یا نظر دادن درباره سؤال شما یا موضوعی را ندارد، بپذیرید و اصرار نورزید.

مفاهیمی چون راز، دخالت و مالکیت را به او بیاموزید و از قوانین مربوط به محدودیت‌های زمانی و مکانی حاکم بر خانواده او را مطلع سازید.

 

 بیشتر بخوانید:

چند نکته کلیدی در تربیت فرزندان

 

 

یکی از روش‌های تربیت کودکان استفاده از تنبیه است، اما بدترین نوع تنبیه چیست؟

اصولا والدین برای تربیت و اصلاح رفتارهای غلط کودکان از تنبیه استفاده می‌کنند، اما باید توجه داشت اگر نوع این تنبیهات به درستی انتخاب و به کار گرفته نشوند، می‌توانند باعث نابودی روحیات مثبت در کودک و حتی کشاندن او به سوی بزهکاری شوند. تنبیه نادرست کودک با اثرات زیانبار بسیاری در شخصیت روحی کودکان از جمله مستعد ساختن آنها برای ابتلا به سندروم استرس پس از کتک یا رفتار خشن همراه است و نه تنها می‌تواند تربیت او را مختل و با

بن بست مواجه کند، بلکه با ایجاد لجاجت و گستاخی، او را به سمت تربیت‌ناپذیری سوق دهد. بدترین تنبیه معمولا تداعی‌کننده تنبیه بدنی است، اما در واقع این طور نیست. برخی از بدترین تنبیهات غیربدنی عبارتند از: اهانت، مقایسه با دیگران، تحقیر به خصوص بصورت عمومی، استفاده از کلمات نیشدار و احیانا رکیک، طعنه زدن، بردن کودک به زیر دوش آب سرد، زندانی کردن کودک در جایی ترسناک و یا ریختن فلفل بر روی زبان که خود می‌تواند کودک را مستعد ابتلا به آلرژی سازد. والدینی که در انضباط کودکان ناتوان هستند به شدیدترین شکل ممکن آنها را مجازات می‌کنند، ولی والدین باهوش و روشن، اشتباه نکرده و حال که انسانی را به عرصه وجود آورده‌اند، واقفند که برای تربیت کودکانی سالم باید سطح اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهند، به دنبال بهترین روش‌ها برای حل مسئله باشند و حتی در صورت نیاز برای تنبیه کودکان‌شان به متخصص مراجعه کنند و مشورت بگیرند.

برچسب ها: کودک، روانشناسی کودکان، تربیت تعداد بازديد: 3421 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز