ستاره حمیدی - روان درمانگر پویشی
تحریریه زندگی آنلاین : در مقالات متفاوت از مزایای عید نوروز و کارکردهایی که برای کودکان دارد میخوانیم اعم از اینکه این عید سعید باستانی فرصتی است برای انتقال بهترین و شادترین فرهنگهای خرد و درشت تمدنمان و آموزش و آگاهی به آنها که این عید دارای قدمتی دیرینه است، و یا بسیار تا به حال خواندهایم که میتوانیم در این روزهای زیبای بهاری به بهانه عید به فرزندانمان اجتماعی شدن را بیاموزیم. بیاموزیم تعامل کنند، فرهنگ اصیل مان را بیاموزند تا بتوانند به نسل بعدی منتقل کنند. ما مدام در حال آموزش به فرزندانمان هستیم و حال سوال اینجا است، چرا از هر فرصتی برای آموزش به فرزندانمان استفاده میکنیم؟ چرا میخواهیم تمدنمان را به نسل بعدی انتقال دهیم؟ چرا میخواهیم فرزندمان ضرورت استحکام خانواده و اقوام را درک کند؟
* یادمان باشد دنیا در کنترل ما نیست و نوروز فرصتی است که هم خود انعطافپذیری را بیاموزیم و هم به کودکانمان یاد بدهیم که ممکن است برنامهریزیهایمان مطابق میل ما پیش نرود، ولی میتوان باز لذت برد و قسمتهایی که لذتبخش است را تجربه کرد
شاد زیستن
در پشت تمامی این آموزشها و این تلاشها مسئلهای مهمتر نهفته است، اینکه به فرزندانمان بیاموزیم مهمتر از دید و بازدید و عیدی گرفتن و عیدی دادن لذت بردن از زندگی است که اهمیت دارد، شاد زیستن است که اولویت دارد. چقدر به فرزندانمان یاد میدهیم که شاد زندگی کنند؟ آیا خودمان شادی را در زندگی تجربه میکنیم؟ آیا تعطیلات نوروز برای خودمان شادیبخش است؟ فرزندانمان نیاز به ابزاری دارند که در دنیای امروز شادتر و سالمتر زندگی کنند. و ما چه ابزاری به آنها ارائه میدهیم؟ آیا فرزندانمان را نیز درگیر یکسری کارهای تکراری قبل از نوروز میکنیم، فقط خانهتکانی و دید و بازدید و عیدی دادن و عیدی گرفتن؟ فرزندانمان به واقع چقدر از این فرایندها لذت میبرند؟
از دید و بازدیدهای نوروزی لذت ببریم
متاسفانه با توجه به مشغلههای بسیار خانوادهها، گاهی مناسبتها و رفت و آمدها فقط معطوف میشود به رعایت ادب و احترام گذاشتن صوری. بدین معنا که باید به خانه عموی بزرگ برویم. اگر نرویم ناراحت میشود. باید به خانه دختر دایی مادر بروی چون او آمده و اگر ما نرویم بیادبی محض است. باید سریع برویم که بتوانیم در یک روز چند بازدید داشته باشیم و دیدن اقوام را همانند یک برنامه ماشینی با بازدید پس بدهیم، هیچ کدام از این موارد منع نمیشود، ولی آیا به فرزندانمان یاد میدهیم که به دیدن اقوام میرویم، زیرا دلمان تنگ شده و هیچ عرفی ما را وادار به این کار نکرده است؟ آیا به فرزندانمان یاد میدهیم که وقتی در میهمانی هستیم نگران رسیدن به مکان بعدی نباشیم؟ چقدر خودمان از دید و بازدیدهایمان لذت میبریم؟ چقدر با عجله و دواندوان از این خانه به آن خانه میرویم؟ چقدر با عجله برای رفتن به مسافرت و پیکنیک به خود و خانوادهمان استرس میدهیم؟ چند بار برای بیرون رفتن با فرزندان مشاجره میکنیم و به همسر تلنگر میزنیم که دیر شد عجله کن؟ چقدر با چشم و همچشمی به فرزندانمان میآموزیم که به جای اینکه از معاشرت لذت ببرند مدام به حواشی توجه کنند؟
در لحظه حال زندگی کنیم
بله، شاید مهمتر از دید و بازدیدهای عید این باشد که به فرزندانمان بیاموزیم زندگی کنند در لحظه حال بدون عجله بدون دواندوان برنامهریزی کردن. شاید دیدن چند مکان تاریخی لذتبخش باشد، ولی نه در صورتی که با عجله صورت گیرد. لذت یک پیکنیک ساده در کنار خانواده و تنفس هوای تازه طبیعت و لذت بردن از اوقات بهاری در کنار خانواده میتواند برای هر فردی ارزشمند باشد، چنانچه در آن حین فقط توجهش بر لذتی که درون ذهنش هست جاری باشد.
درک لحظههای زیبای بهاری
حال سوال اینجا است چگونه به فرزندانمان بیاموزیم که در لحظه به لحظه این ساعات خوش کنار خانواده زندگی و بهار را لمس و تجربه کند؟
1- عجله نکنید: در هیچ کار و فعالیت تفریحی عجله نکنید. فراموش نکنیم هدف لذت بردن هست نه زود یا دیر رسیدن، البته این بدین معنا نیست که برنامهریزی نکنید. کودکان همانقدر که نیاز دارند، از لحظه به لحظه فعالیتهای تفریحیشان لذت ببرند، نیاز دارند که برنامهریزی را نیز بیاموزند و داشتن انعطاف کمک زیادی به والدین و فرزندانشان میکند.
2- کودکان کوچک را در میهمانیها حمایت کنید : فرزندان کوچک خانواده در میهمانیها اغلب دچار کسلی میشوند. بهتر است قبل از رفتن به میهمانیها تدابیری برای سرگرمی فرزندان کوچک خانواده بیندیشید و یا زمانهایی که میزبان هستید سرگرمی برای کودکان فراهم کنید.
3- فلسفه بهار و نو شدن سال را برایشان به تصویر بکشید: یادمان باشد کودکان از اینکه کسی برایشان سخنرانی کند لذت زیادی نمیبرند و آنها باید تغییرات را مشاهده کنند. همانطور که دکوراسیون منزل عوض میشود شما هم باید تغییراتی در خلق و خو و روند زندگی ایجاد کنید باید درون شما تغییر را ملاحظه کنند و به ایشان یادآور شوید. روح و ذهن را با این مناسبت میتوان پالایش کرد و نو شدن به معنای تغییر عادتهای کهنه است و آموختن روشی بهتر برای لذت بردن از زندگی.
4- در لحظه بودن را به فرزندانتان یادآور شوید: برخی والدین هنگام برنامهریزی مدام نگران برنامههای بعدی و مضطرب هستند که به بقیه کارها هم برسند. یادمان باشد ما تنها چیزی که در دستانمان داریم زمان حال است. به کودکان بیاموزیم هنگامی که در حال بازی با بچههای میزبان هستند، فقط از لحظه لذت ببرند و از کلمات بعدا میرویم پارک یا ... استفاده نکنید. به او بگویید هماکنون اینجا هستیم و باید از این لحظه استفاده کنیم.
5- مثبتبینی فرزندانتان را افزایش دهید: برخی خانوادهها هزینههای هنگفتی برای مسافرت و لذت بردن از تعطیلات عید میکنند و همزمان نیز وسواس زیادی دارند همه چیز به خوبی و با برنامهریزی پیش رود و کوچکترین خللی در برنامه سبب میشود دچار تنش شده و مدام نق بزنند که همه چیز آنطور که میخواستند پیش نرفته. یادمان باشد دنیا در کنترل ما نیست و این فرصتی است که هم خود انعطافپذیری را بیاموزیم و هم به کودکانمان یاد بدهیم که ممکن است برنامهریزیهایمان مطابق میل ما پیش نرود، ولی میتوان باز لذت برد و قسمتهایی که لذتبخش است را تجربه و در مورد آنها صحبت کرد.
چرا باید انعطاف داشت؟
حال برخی بیان میکنند چرا باید انعطاف داشت؟ پاسخ بسیار ساده است. در دنیایی زندگی میکنیم که مدام در حال تغییر و تحول و دگرگونی است و گاهی این دگرگونیها سبب برهم ریختن نقشههای زندگی و ذهنی ما میشوند. برنامهها و هدفهایی که بر روی آن بسیار کار کردهایم، ولی با یک تغییر اقتصادی، اجتماعی و غیره همه نقشه بر آب میرود، حال این ناکامیها که حاصل شرایط محیطی است و اجتناب ناپذیر چگونه باید با آن سازگار شد؟ آیا باید مدام گله و شکایت کرد؟ غصه خورد؟ بد و بیراه گفت؟ و یا باید راهی ساخت؟ تنها مسیر برای ساختن مسیری نو انعطاف در برابر ناکامیهایی است که دنیایمان به ما تحمیل میکند.
انعطافپذیری سبب افزایش شادی در زندگی میشود. حال این انعطافپذیری در برابر تغییرات محیطی باشد و یا در برابر اخلاقیات خانواده و اقوام و پذیرش تفاوتهای یکدیگر. شاید عید نوروز فرصتی باشد برای آموختن انعطافپذیری در برابر دنیای درونی و بیرونیمان و عزیزانی که با آنها در تعامل هستیم.انعطافپذیری و شادی ابزاری است برای رشد و پیشرفت فرزندانمان.