رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره
حشرهای كوچك، خسته و وامانده با واپسین نیروی خود، بیهوده تلاش میكرد تا از شیشه پنجره اتاقی، به آن طرف راه یابد.
بالهایش كه مدام به هم میخورد، میگفت: بیشتر بكوش، اما سختكوشی او نتیجهای نداشت و قوایش هر چه بیشتر تحلیل میرفت.
در عرض اتاق، چند قدم دورتر، در بازی بود و این موجود كوچك میتوانست در عرض چند ثانیه، خود را به دنیای بیرون كه در جستجویش بود، برساند.
این موجود فقط با كمی از قوای باقیماندهاش میتوانست از دامی كه به خود تحمیل كرده بود، رهایی یابد و از آن مانع عبور كند. چرا راه دیگری را امتحان نمیكرد؟ چرا فكر میكرد اگر فقط بیوقفه تلاش كند، راه باز خواهد شد؟
بیشك این تنها روشی بود كه این حشره میدانست و همین باور او را به سوی مرگ برد.
مهارت رویارویی با مسائل را فرا بگیریم!
اگر روزی یکی از همسایگان از فرزند نوجوان شما بخواهد پای یک برگه یا سندی را امضا کند، آیا به راحتی به این کار تن میدهد؟
اگر غریبهای به کودک شما پیشنهاد دوستی و رفاقت بکند، چه سؤالاتی از او میپرسد یا چه جملاتی به او میگوید تا به دوستی او جواب مثبت یا منفی بدهد؟
جواب این سؤالات را در ذهنتان مرور کنید، فکر کنید بهترین و کاملترین جمله یا جملات چه میتوانند باشد؟
به احتمال زیاد پرسیدن یک یا دو سؤال از طرف مقابل نمیتواند فرزند شما یا حتی خود را به نتیجه قانع کنندهای برساند و برای رسیدن به یک تصمیم درست نیاز به طرح سؤالات متعددی دارید.
این کاری است که باید به فرزندانمان یاد بدهیم و این یاد دادن از کودکی آغاز میشود.
در اینجا میخواهم این روش ساده، اما بسیار موثر را به شما بیاموزم تا هم خودتان و هم فرزندانتان را برای بهترین تصمیمگیریها آماده کنید.
توجه کنید که اگر ما در برخورد با مسائل و حوادث پیرامون خود به تجزیه و تحلیل مسئله نپردازیم و آن را از فیلتر ذهن و فکرمان عبور ندهیم در تصمیمات خود دچار اشتباه و هرج و مرج فکری میشویم. ما با تفکر نقادانه، با نقد و بررسی و ارزیابی به یک راهکار جدید میرسیم.
در واقع برای نقد یک موضوع باید ابتدا پیرامون آن اطلاعاتی را جمعآوری کنیم و بعد با توجه به مستندات ثابت شده و تجربیات مورد اطمینان خود یا دیگران، آن را بررسی و ارزیابی کنیم و نتیجه درست و مطلوب را از آن بگیریم.
برای تصمیمگیری، خصوصا در موضوعات مهم، حتما حتما نیاز به طرح سوالات مهم، جمع کردن اطلاعات مرتبط و همچنین بررسی و تفکر داریم.
خصوصا لازم است از پرسشگری کودکانمان خسته نشده و درست پرسیدن را به آنها یاد بدهیم.
ذهن نقاد، پرورش دهیم!
در دنیای امروز که درست و غلط، حقیقت و دروغ طوری به هم آمیخته شدهاند که قابل تشخیص نیستند، داشتن مهارت تشخیص یكی از ضروریات است.
یک ذهن «نقاد» هر چیزی را به راحتی نمیپذیرد یا رد نمیکند، به راحتی قضاوت نمیکند، به راحتی محکوم نمیکند و به هر دادهای جواب مثبت نمیدهد.
یک ذهن نقاد به راحتی تصمیم نمیگیرد، زیرا تفکر نقادانه بر پایه پرسیدن، کسب اطلاعات و استدلال قرار دارد.
تجربه نشان میدهد کودکان، نوجوانان و جوانانی که فریب دیگران را میخورند، یا به راحتی جذب گروهها و افراد ناسالم و یا مواد مخدر میشوند، یاد نگرفتهاند که سوالات بجا و درستی بپرسند و به عاقبتِ کار فکر کنند.
برای مثال نوجوانی که دارای تفکر نقادانه است وقتی به یك مهمانی دعوت میشود از دعوتکننده میپرسد: «این مهمانی چه مناسبتی دارد و چگونه است؟ چه زمانی است؟ کجا است؟ مدعوین چه كسانیاند؟
چرا مرا دعوت كردند؟ چه مدت باید آنجا باشم؟ در مهمانی از مهمانان چگونه پذیرایی میشود؟ چه گروه سنی در مهمانی حضور دارند ؟ و...».
تفکر نقادانه یکی از مهارتهای زندگی است که خود زمینهساز تصمیمگیری و حل مسئله است و ما به عنوان مادر و پدر باید آن را به فرزند خود یاد بدهیم.
بذرهای ذهنی
اکثر انسانها با فکر کردن یعنی با مبحث تفکر، نا آشنا و نامانوس هستند و در مواجهه با مسائل مختلف و مهم زندگی كه سرنوشت آنها را رقم میزنند، از جایگاه اصلی و ارزشمند تفكر غافلند و متاسفانه اکثر تصمیمگیریها آنی، بیتفکر و از روی عادات غلط، کلیشهها یا احساسات زودگذر انجام میشوند.
اگر زمین ذهنمان را خوب شخم نزنیم و مرتب آبیاری نكنیم و هنگام پاشیدن بذر، بذرهای خراب و فاسد را تشخیص نداده و جدا نكنیم، بدیهی است که محصول فاسد و خراب عایدمان میشود و ممكن است بدون اینكه متوجه شویم بدترینها را برای خود رقم بزنیم.
در گذشته، ارتباطات کمتر و حوزههای تصمیمگیری محدودتر بود، اما با گسترش فضاهای مجازی و ارتباطات، نیاز به تفکر و اندیشه بیشتر و بیشتر شده است.
برای رسیدن به تفکر نقادانه، پاشیدن سه نوع بذر، حیاتی است، اول بذر پرسشگری است، یعنی پرسیدن سؤالات مناسب از خود و دیگران برای فهمیدن دقیقتر مطلب یا مسئله مطرح شده.
دوم، جمعآوری اطلاعات درست و جداسازی اطلاعات نادرست است. برای این کار باید از منابع مختلف برای رسیدن به صحت و سقم مطلب یا مسئله مورد نظر اطلاعات جمعآوری كنیم.
سوم، بررسی و ارزیابی اطلاعات جمعآوری شده و ارزشگذاری آنها است و پس از این سه گام قدم آخر كه همان نتیجه و محصول ما است، رسیدن به انتخاب بهترین و صحیحترین مفهوم یا راه حل برای موضوع یا مسئله مورد نظر است.
پاكسازی بذرهایی که وارد ذهن میشوند
برای رسیدن به یك محصول سالم (یک تصمیمگیری سالم و موثر) علاوه بر آمادهسازی زمین ذهن باید مراقب بذرهای فاسد و خراب نیز باشیم و با شناسایی به موقع، آنها را پاكسازی نماییم، راه از بین بردن این بذرهای فاسد چیست؟
اول اینکه دیدهها، شنیدهها و تمام دادههایی که وارد ذهن ما میشوند را به سادگی نپذیریم و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
دوم؛ درباره هر موضوعی، شایعات و اطلاعات جعلی و سخنان دروغ را شناسایی كرده و از پوشه اطلاعات صحیح خارج كنیم.
سوم؛ مسائل، معمولاً راهحلهای متفاوتی دارند، از پذیرش راهحلهای تحمیل شده از طرف دیگران، به عنوان یک راهحل قطعی و منطقی پرهیز كنیم.
چهارم؛ در مورد مسائل پیش آمده، فکر کنیم و دچار احساسات و هیجانهای شدید و کاذب نشویم و از قضاوت عجولانه، تعصب و خودرأیی درباره موضوعات مورد بحث پرهیز کنیم، سپس تصمیمگیری و عمل نماییم.
پنجم؛ از عقاید و نظرات خود دفاع معقولانه و منطقی کرده و زود تسلیم نظرات نادرست دیگران نشویم.
ششم؛ هنگام بحث و تبادل افکار از برچسب زدن، دستور دادن، سرزنش، نصیحتهای نابجا، قضاوت سطحی و مسخره کردن دیگران پرهیز كنیم.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید از کودکی و خصوصا در دوران نوجوانی فرزندانمان، همه این آموزهها را به آنها آموزش بدهیم.
اول لازم است خودمان تمرین کنیم و سپس با مثالهای ساده (مانند مثالی که در بالا آمد) آن را به فرزندانمان آموزش بدهیم.
به كار بستن روش تفكر نقادانه شاید در ابتدا مشكل باشد چون به هر حال اكثر افراد در محیطی كه چنین روشی را در آن به اجرا درآورده و تشویق كنند، پرورش پیدا نمیكنند، اما توجه دقیقتر به تبعات تصمیمهای نادرست زندگی و عقاید و باورهای محدود كننده رشد، باعث فهم این مسئله میشود كه بسیاری از مشكلات ما ناشی از نداشتن روشی برای فكر كردن صحیح است.
همین درك میتواند سختی كار را برای ما آسان كند و محركی برای تمرین و به كار بستن این روش باشد.
بیشتر بخوانید: