Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 03:06

26
فروردین
تقویت خلاقیت با استفاده از قصه و سوال!

تقویت خلاقیت با استفاده از قصه و سوال!

قصه‌ها علاوه بر جذابیت منابع بسیار خوبی برای یادگیری‌اند. از طریق آنها می‌توان مفاهیم بسیار غنی و مفیدی را به دیگران انتقال داد و راهکارهای جالبی را به‌صورت غیر مستقیم‌تر آموخت.

رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره

 

نه تنها کودکان، بلکه بزرگسالان هم عاشق داستان و افسانه و قصه هستند.

قصه‌ها علاوه بر جذابیت منابع بسیار خوبی برای یادگیری اند.

از طریق آنها می‌توان مفاهیم بسیار غنی و مفیدی را به دیگران انتقال داد و راهکارهای جالبی را به‌صورت غیر مستقیم‌تر آموخت.

همچنین داستان‌ها، می‌توانند باعث گسترش و افزایش خلاقیت کودک شوند.

برای این که بتوانیم با  استفاده از قصه‌ها  خلاقیت کودکان را بر‌انگیزیم و مطالب بیشتری به آنها بیاموزیم می‌توانیم بعد از این که برایشان قصه گفتیم، یا در دفعات بعد که خواستیم قصه را بازخوانی کنیم، از کودکمان بخواهیم که پایان متفاوتی برای قصه پیشنهاد بدهد.

مثلا می‌توانیم بپرسیم «دوست داشتی قصه لاک‌پشت و خرگوش چطوری تمام می‌شد؟» یا «آیا می‌توانی ادامه داستان را طور دیگری تعریف کنی؟» یا «بیا با هم فکر کنیم و ببینیم این داستان را چگونه می‌توانیم تغییر بدهیم؟» بدین ترتیب می‌توانیم ذهن کودک‌مان را به کار بیندازیم تا خلاقانه‌تر بیندیشد و داستان‌های متفاوتی را با توجه به داستان اصلی خلق کند.

این کار علاوه بر این که خلاقیت کودک‌مان را بیشتر می‌کند و نوعی بازی محسوب می‌شود، به کودکان ما یاد می‌دهد که انتخاب‌های متفاوت در زندگی وجود دارد و قرار نیست که همیشه تنها دست به یک انتخاب کلیشه‌ای بزنند.

برای مثال به تغییرات داستان زیر توجه کنید و آن را الگو قرار داده و سعی کنید از کودکان خود بخواهید که داستان معروف مسابقه خرگوش و لاک‌پشت و هر داستان دیگری را به اشکال دیگری ادامه دهند. 

برخی روایت‌های جدید‌تر داستان لاک‌پشت و خرگوش

روزی روزگاری یك لاك‌پشت و یك خرگوش بر سر اینكه كدام یك سریع‌تر حركت می‌كند بحث‌شان شد و چون به نتیجه نرسیدند تصمیم گرفتند با هم مسابقه دو و میدانی بدهند.

مسیر مسابقه را معلوم و مسابقه را شروع كردند. خرگوش سرزنده و شاداب بعد از طی مسافتی، از لاك‌پشت جلو افتاد و تصمیم گرفت زیر درختی استراحت كند.

زیر درخت نشستن همان و به خواب رفتن همان. در همین حال كه خرگوش در خواب بود لاك‌پشت آهسته و استوار خرگوش را پشت سر گذاشت و بی‌رقیب، به خط پایان رسید.

در اینجا می‌توانید با زبان کودکانه‌تری به کودک‌تان توضیح دهید که این داستان شرح حال همه ما است و نشان می‌دهد كسانی كه آهسته و پیوسته می‌روند پیروزند. و اما ادامه داستان.

خرگوش از باخت ناامید نشد و متوجه شد دلیل باختش اطمینان بیش از اندازه، بی‌دقتی و سهل‌انگاری بوده است.

اگر برد خود را مسلم نمی‌دانست همه راه‌ها را بر پیروزی لاك‌پشت می‌بست. به همین خاطر لاك‌پشت را به مسابقه دیگری دعوت كرد و لاك‌پشت هم قبول كرد.

این بار خرگوش بدون توقف تمام مسیر را دوید و برنده مسابقه شد.

در اینجا هم می‌توانید به کودک‌تان بگویید این نشان می‌دهد سریع و استوارها بر آهسته و پیوسته‌ها پیروز می‌شوند. آهسته و پیوسته بودن خوب است، اما بهتر از آن با اعتماد به‌نفس و سریع‌تر بودن است.

داستان به همین جا ختم نمی‌شود. لاك‌پشت متوجه شد به هیچ وجه نمی‌تواند خرگوش را از میدان به دركند. پس با برنامه‌ای جدید خرگوش را به مسابقه دیگری دعوت كرد، ولی این بار از مسیری متفاوت.

خرگوش پذیرفت و با سرعت تمام دوید تا اینكه به رودخانه‌ای پرعرض رسید، اما خط پایان مسابقه دو كیلومتر دورتر، در سمت دیگر رودخانه بود. خرگوش سرگردان شد و به فكر فرو رفت.

در همین حال لاك‌پشت فرا رسید و به درون رودخانه پرید و از سمت دیگر آن بیرون آمد و آهسته و پیوسته به خط پایان رسید.

اینک می‌توانید به کودک‌تان بگویید این داستان نشان می‌دهد برای موفقیت باید اول توانایی را شناخت و بعد زمینه كاری را با آن متناسب كرد.

كار با تكیه بر توانایی‌ها فرصت‌هایی را برای پیشرفت و پیشروی در زندگی ما ایجاد می‌كند.

داستان به اینجا هم ختم نمی‌شود. این بار خرگوش و لاك‌پشت به دوستانی نزدیك تبدیل شدند و به این نتیجه رسیدندكه نیازی نیست با هم مسابقه بدهند.

پس تصمیم گرفتند در قالب یك تیم دو نفره با هم حركت كنند.

خرگوش لاك‌پشت را بر پشت خود تا كنار رودخانه حمل كرد و بعد لاك‌پشت برای عبور از عرض رودخانه خرگوش را بر پشت خود حمل كرد.

در مرحله بعد خرگوش دوباره لاك‌پشت را بر پشت خود تا انتهای راه حمل كرد. از این كار مشترك هر دو احساس رضایت بهتری نسبت به مسابقات پیشین داشتند.

وقتی داستان به این جا رسید شما می‌توانید از کودکان خود بخواهید که نتیجه داستان‌ها را هم بیان کنند.

به این ترتیب آنها را تشویق می‌کنید که به نتایج و پیام اصلی داستان (و بعدها فیلم‌ها و انیمیشن‌ها) بیشتر فکر کنند و آن پیام‌ها را درک کنند، البته لازم است در ابتدا خودتان مثال‌هایی از نتیجه و پیام داستان برای آنها بزنید.

در مورد داستان خرگوش و لاک‌پشت می‌توانید بگویید که نتیجه اینكه اگر بتوان توانایی‌های افراد یک گروه را بشناسیم و از آنها استفاده کنیم قدرت همه گروه بیشتر می‌شود.

در زندگی روزمره نیز هنگامی كه با شكست روبرو می‌شویم بهتر است گاهی تلاش را بیشتر كنیم، گاهی استراتژی‌مان را تغییر بدهیم و به طریقی دیگر عمل كنیم و گاهی نیز هر دو را با هم انجام دهیم.

هنگامی كه ما از رقابت بی‌دلیل دست برمی‌داریم و با موقعیت ایجاد شده هماهنگ می‌شویم نتیجه بسیار بهتری می‌گیریم.

البته لازم است که این مفاهیم را به زبان کودکان تبدیل و طوری بیان کنیم که آنها متوجه می‌شوند.

وقتی کودکان زیاد سوال می‌پرسند! 

گاهی کودکان ما سوالاتی می‌پرسند که بسیاری از ما والدین در پاسخ‌گویی به آنها احساس ناتوانی می‌کنیم.

این سؤالات که به نظر ساده می‌آیند، اما در عین حال بسیار پیچیده و فلسفی هستند، می‌توانند در جایی میان تخیل و واقعیت به ذهن کودک رسیده باشند. یا از جایی نشأت گرفته باشند که یکی از روان‌شناسان آن را «فضای خاکستری ذهن» می‌نامد.

یعنی فضایی که محل سؤال‌های بی‌پاسخ است، حتی برای ما بزرگترها. ما هم سؤال‌های بی‌شماری داریم که جوابی برایشان نداریم.

توجه داشته باشید که اگر پاسخ روشنی برای سؤال‌های فلسفی کودکان‌مان نداریم نباید احساس ضعف کنیم و مثلاً با جواب‌های بی‌ربط ذهن کودک را به بیراهه بکشانیم یا او را از بابت این‌گونه سؤالات شماتت کنیم.

برعکس می‌توان با جهت دادن سؤال‌های کودک‌مان به کمک سؤال‌های دیگر، ذهن‌ او را به سمت مسایل اساسی و مهم هدایت کرد.

به خودمان یادآور شویم و به کودکان‌مان هم بیاموزیم که در خیلی از موارد پرسیدن به مراتب مهم‌تر از پاسخ گرفتن است.

ذهن ما انسان‌ها این قدرت را دارد که در صورت هدایت صحیح، جواب‌ها را کشف کند و به روشنی برسد.

از طرفی، می‌توانیم از احساس کودک‌مان که منجر به چنین پرسشی شده، آگاه شویم.

مثلاً چه بسا حسی از اضطراب و نگرانی، فکر مرگ را به ذهن او رانده باشد. برای اینکه بهتر بتوانیم احساس کودک‌مان را درک کنیم، خوب است که دنیا را از دریچه نگاه او ببینیم.

نگاهی شفاف‌تر، خالص‌تر و خودانگیخته‌تر. این تجربه می‌تواند برای خود ما نیز بسیار جالب و شگفت‌انگیز باشد.

پس سوال کردن را هم مانند قصه خواندن در کودکان‌مان تقویت و تشویق کنیم و حداکثر کارایی را از سوالات عجیب و غریب فرزندانمان بگیریم.

بیشتر بخوانید:

برای کودکان خود قصه بگویید

  

برچسب ها: سلامت روان کودک، زندگی آنلاین، خلاقیت کودکان، تقویت خلاقیت، تقویت خلاقیت کودکان، فواید قصه، فواید قصه گفتن به کودکان، داستان لاک پشت و خرگوش، پاسخ به سوال های کودکان تعداد بازديد: 543 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز