ستاره حمیدی؛ روان درمانگر
با توجه به ارتقاء سطح آگاهی و اطلاعات والدین و زنان و مردان در جامعه والدین نه تنها سعی میکنند تمامی نیازهای فرزندانشان را از لحاظ مادی و عاطفی برطرف کنند بلکه گاهی در این مسیر افراط میکنند بارها از برخی والدین این جمله شنیده میشود که (سعی کردهام تمام آنچه خود نداشتهام برای فرزندم مهیا کنم) با این شعار و نگرش والدین فقط خدمات به فرزندانشان ارائه میدهند و آنچه از اهمیت ویژهای برخوردار است توجه به این مطلب است که علاوه بر آسایشی که به فرزندانمان هدیه میدهیم به آنها بیاموزیم از داشتههایشان نهایت لذت و استفاده را ببرند.
در عصر حاضر فرزندان فقط درخواست دارند و گیرنده خواستههایشان هستند و سؤال اینجاست تا چه حد از آنچه که دریافت میکنند لذت میبرند؟
تا چه اندازه احساس خوشبختی و شادی میکنند؟ متاسفانه آنچه در فرزندانمان به وفور میتوانیم ببینیم نارضایتی از خدمات والدین و درخواستهای بیشتر است.
نیازهایی که برطرف میشود و دوره شادی و خوشحالی آن برای فرزندانمان کوتاه است.
متاسفانه اغلب با کوچکترین تلنگری فرزندانمان احساسهای ناخوشایندی را تجربه میکنند و تنها علت اش این است که آنها ظرفیت ناکامی و شکست درونشان رشد داده نشده است و فقط موفقیت به آنها تزریق شده است درست است که قرار دادن فرزندان در شرایطی که موفقیت کسب کنند سبب بالا رفتن اعتماد به نفس و رشدشان میشود ولی نباید فراموش کرد باید به آنها آموخت همیشه دنیا به کام آنها نخواهد بود و گاهی باید با داشته و دستاوردهای هر چند ناچیزشان احساس شادی و امید را درون خود روشن نگه دارند.
کودکان و نوجوانانی که نیاموختهاند از داشتههای خود لذت ببرند در بزرگسالی با هر تلنگر و شکستی ناکام شده و دچار اختلالات روانی و رفتاری میشوند آنچه مسلم است آموختن شاد زیستن با داشتن کمترین امکانات یکی از وظایف خطیر والدین برای داشتن جامعهای سالم و شاد است تا فرزندانمان بیاموزند از آنچه که در دسترس دارند نهایت استفاده را برده و لذت برند، بیاموزند احساس خوشبختی درون آنها وجود دارد نه در دنیای بیرون.
بیاموزند شاکر داشتههایشان باشند نه اینکه برای نداشته هایشان افسرده شوند، بیاموزند برای دست یافتن به خواستههایشان باید تلاش کنند و از همه مهمتر در مسیر تلاششان از زندگی خود لذت ببرند.
بیاموزند در رسیدن به اهدافشان ممکن است ناکام شوند و شکست بخورند و چگونه باید با این ناکامیهای مقابله کنند.
حال سؤال اینجا است چگونه والدین میتوانند فرزندانی شاد تربیت کنند؟
1- از خود شروع کنید: بچهها آنچه را که میبینند میآموزند نه آنچه میشنوند. چگونه میتوانید آن کاری که خود انجام نمیدهید را به فرزندانتان بیاموزید؟
چنانچه هر مشکل و مسئله کوچکی سبب عصبانیت و خشم شما میشود و اگر از آنچه هستید و آنچه هم اکنون در زندگی دارید خوشحال نیستید ابتدا از خود شروع کنید و تمامی مواردی که در ذیل گفته میشود ابتدا برای خود بکار بندید، جای هیچ شکی نخواهد بود زمانی که فرزندان والدین شادی داشته باشند ناخودآگاه میآموزند همانند والدینشان زندگی کنند و دنیا را از دریچه چشم آنها مشاهده کنند.
2- در لحظه حال زندگی کردن را به فرزندانتان بیاموزید: یکی از مشکلات اکثر ما انسانها نبودن در لحظه حال است و همین نبودن در لحظه حال و فرو رفتن در گذشتهها سبب افسردگی و فکر کردن زیاد به آیندهای نامعلوم منجر به اضطراب و نگرانی میشود که هر دوی اینها در نهایت لذت بردن از زمان حال را از تمامی انسانها میرباید.
آنچه والدین نیاز است بیاموزند و به فرزندانشان آموزش دهند ماندن و زیستن و لذت بردن در لحظه حال است.
3- سرزنش کردن خود و فرزندانتان را رها کنید: به فرزندانتان بیاموزید با خود مهربان باشند، چه بسیارند افرادی که نیاموختهاند با خود مهربان باشند به عنوان مثال چندین بار خود را برای نداشته هایتان و عدم موفقیتها مورد شماتت و سرزنش قرار دادهاید؟ و جملاتی از این قبیل " همش تقصیر خودم بود باید طوری دیگر رفتار میکردم" "اگر بیشتر درس میخواندم موفقتر میشدم" "اگر بیشتر تلاش میکردم فرصتهای بهتری بدست میآوردم" و تمامی این اگرها و شماتتها روز به روز شما را افسردهتر میسازد و فرزندانتان نیز از شما میآموزند در برابر هر مشکلی ابتدا خود را هدف قرار دهند.
4- مهارتهای مدیریت هیجاناتشان را به آنها بیاموزید: یکی دیگر از راهکارهایی که سبب میشود فرزندانتان زندگی شادی را تجربه کنند داشتن مهارتهای مدیریت هیجانات است.
زمانی که آنها بتوانند با احساساتشان ارتباط برقرار کرده شادی را از دورن حس کرده و لذت ببرند و همچنین احساسات و هیجانات منفی همچون خشم، عصبانیت و غم را درون خود مدیریت کنند قادر خواهند بود زندگی سالم و شادتری را تجربه نمایند.
متاسفانه تعداد افرادی که نمیتوانند بر هیجانات خود کنترل داشته باشند بسیار است و این عدم کنترل سبب خشمهای بیمورد ، غمهای طولانی مدت و.... میشود.
5- خوشبینی و واقعیت سنجی را در فرزندانتان تقویت کنید: برخی تصور میکنند خوشبینی به معنای ساده لوحی است فارغ از اینکه خوشبینی به معنای داشتن نگرشی مثبت عاری از هرگونه احساسات و افکار مزاحم و منفی است.
به فرزندانتان بیاموزید با دیدی واقعگرا همراه با خوشبینی به دنیای اطرافشان نگاه کنند و یکی از مهارتهای که سبب رشد خوشبینی میشود دوری از قضاوت و پیشبینی کردن وقایع و رخدادها و رفتارهای اطرافیان است.
باید به فرزندان آموخت که بدون شواهد و دلایل کافی مسائل را پیش بینی نکنند.
6- صبوری را به وی بیاموزید روشهای مقابله با ناکامیها: باید فرزندانتان بیاموزند با ناکامیها مواجهه شده و برای آن تدبیری بیاموزند و برای آموختن این مهارت والدین از دوران کودکی باید به کودکشان آموزش دهند که دنیا همیشه بر وفق مراد آنها نیست و گاهی به جای ایستادن در ابتدای صف باید در وسط و گاهی در آخر صف ایستاد.
بیاموزند برای دستیابی به خواستههایشان گاهی باید یک قدم به عقب برداشته و برای تلاشهای بعدی خود را آماده کنند زمانی که کودک هر آنچه بخواهد را والدین فراهم کنند دیگر جایی برای تلاش کودک باقی نمیماند و او میآموزد فقط باید درخواست کند و والدین اجابت کنند و در صورت عدم برآورده شدن نیاز دچار یاس شوند.
چنانچه والدین به کودکشان بیاموزند برای رسیدن به خواستهها باید تلاش کرده و گاهی ناکام شد در این صورت برای مقابله و حل مشکلات در بزرگسالی آماده میشوند.
7- روشهای حل مسئله را به فرزندانتان بیاموزید: روش حل مسئله یکی از مهمترین مهارتهایی است که کودکان باید بیاموزند آنها با این مهارت قادر خواهند بود موانع روبرو خود را در بزرگسالی از میان بردارند و تصمیماتی صحیح و درستی برای آینده خود اتخاذ کنند.