رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره
گوشه و کنار، در کتب و فضای مجازی، و حتی در کتابهای درسی مطالبی در باره بلوغ نوجوانان نوشته شده و بین همسالان و همکلاسیها نیز، مطالبی در این زمینه رد و بدل میشود و نوجوانانی که به اینترنت و کتاب دسترسی دارند معمولا میتوانند جواب سوالات خود را درباره بلوغ و تغییراتی که به دنبال آن در جسم و روان مشاهده میشود پیدا کنند.
با این همه آیا به نظر شما والدین در پاسخگویی به سوالات فرزندان خود وظیفه ای دارند یا خیر؟
سوالات بلوغ
از یک دیدگاه میتوان سوالات درباره بلوغ را به دو دسته اصلی تقسیم کرد. اول سوالاتی که والدین درباره بلوغ فرزندانشان دارند و دوم سوالات خود نوجوانان درباره بلوغ.
سوالات والدین عمدتا درباره بلوغ زود رس، بلوغ دیر رس و کلا نحوه برخورد آنها با انواع بلوغی است که برای فرزندانشان چه دختر و چه پسر رخ داده و میدهد و سوالات خود نوجوانان بیشتر سوالاتی است در جهت آرام کردن اضطراب و ترسهای ایشان از بلوغ و تبعات آن و نحوه سازگاری با شرایط جدیدی که بلوغ به آنها تحمیل میکند.
وظیفه هر پدر و مادری است که قبل از بلوغ، و در ماهها یا سالهایی که کودکشان به بلوغ نزدیک میشود با فرزند همجنس خود، درباره بلوغ و شرایط بلوغ، درباره بهداشت بلوغ و چگونگی سازگاری با آن، مفصل و واضح صحبت کنند.
بعد از این صحبت بهتر است کتابی به زبان ساده برای فرزندشان تهیه کنند تا به سوالات احتمالی او در باره بلوغ پاسخ بدهد و برای فرزندشان خاطر نشان کنند که میتواند سوالات خود را از خود آنها هم بپرسد.
والدین لازم است بلوغ را ترسناک یا باعث شرمندگی، معرفی نکنند. بلکه از بلوغ به عنوان دورهای مثبت در زندگی و نشانه رشد و بالندگی فرزندشان یاد کنند و سعی کنند در زمان بلوغ هم به فرزندشان اطمینان خاطر بدهند که وارد روندی طبیعی و عادی شده است و از اضطراب او بکاهند.
بسیاری از نوجوانان در زمان بلوغ، درونگراتر، پرخاشگرتر و گاه تحریکپذیرتر و حساستر میشوند و والدین باید بدانند که این حالات طبیعی است و با فرزندشان تا انتهای دوره بلوغ مدارا کنند.
مشکلات والدین در زمان بلوغ فرزندان
والدین خجالتی!
برخی والدین ادعا میکنند که خجالت میکشند درباره بلوغ فرزندانشان با آنها صحبت کنند.
متاسفانه این والدین خود با اختلالات روانی کم یا زیاد نظیر اعتماد به نفس پایین، افسردگی، اضطراب یا ... دست به گریبانند و زیر پوشش شرم و خجالت، میخواهند از انجام وظایف والدانه خود شانه خالی کنند.
لازم است این نوع والدین هر چه سریعتر برای درمان خود اقدام کنند. خجالتی بودن فضیلت نیست، اما در مقابل فرزند و مسایل او خجالتی بودن و آماده نکردن او، نوعی جنایت روانی محسوب میشود.
والدین بیتوجه
والدین بیتوجه والدینی هستند که مسایل فرزندشان برایشان اهمیت ندارد.
بلوغ، نگرانی، ترس یا ناراحتی فرزندشان برایشان مهم نیست و گمان میکنند مسایل خود به خود حل میشوند یا اگر هم حل نشوند وظیفه خود نمیدانند کاری کنند.
متاسفانه این قبیل والدین نیز از اختلالاتی رنج میبرند و لازم است زودتر به درمان خود اقدام کنند.
والدین وسواسی
والدین وسواسی اغلب بلوغ فرزندانشان را میپذیرند، اما نحوه برخورد آنها با بلوغ، وسواسی و آزار دهنده است.
آنها بعد از بلوغ قوانین سختگیرانهتری برای فرزندان خود وضع میکنند و با آن قوانین فرزندشان را به جای محبت کردن و آرامش بخشیدن، تحت فشار مضاعف قرار میدهند.
چنین والدینی هم لازم است ابتدا سراغ درمان وسواس خود بروند.
والدین خشک و سرد
این قبیل والدین هم گویی احساس ندارند و نمیتوانند با فرزندانشان همذات پنداری کرده و آنها را درک کنند در نتیجه با خشک بودن و سردیشان نمیتوانند فرزندانشان را در زمان بلوغ آرام کرده و محیط گرمی برای کودکی که نوبلوغ است فراهم آورند.
فرزندان این قبیل والدین در زمان بلوغ درونگراتر و منزویتر میشوند و از والدین خود بیشتر فاصله میگیرند و چه بسا در دام اطلاعات غلطی بیفتند که دوستان یا همکلاسیها به آنها میدهند.
والدین مسخره کننده!
اینها همانهایی هستند که تا علائم جسمانی اندکی که نشانگر بلوغ است در فرزند خود میبینند شروع میکنند به سر به سر گذاشتن یا مسخره کردن!
طبیعی است که کودکان این والدین نیز بلوغ خود را از والدینشان پنهان کنند یا از آنها فاصله بگیرند و در همان دامهای اطلاعات بیرون از منزل بیفتند.
فهرست والدین مشکل دار به همین جا ختم نمیشود، جا دارد همه ما به عنوان مادر یا پدر، نقاط ضعف خود را بشناسیم و هر چه زودتر آنها را از بین ببریم وگرنه زمان بلوغ فرزندانمان که میتواند دوره گذر از مرحله کودکی به مرحله جوانی و سرزندگی باشد تبدیل به بدترین کابوس زندگی آنها میشود و چون کودکی و نوجوانی فرد، هرگز از یاد نمیرود، تاثیر مثبت یا منفی رفتار والدین در این دو دوره نیز تا آخر عمر با فرزندانمان باقی خواهد ماند!
وظیفه والدین است که به سوالات فرزندان در باره بلوغ پاسخ بگویند. در حال حاضر یک کتاب خوب یا یک سایت معتبر میتواند به کمک آنها بیاید اما آن را هم خود والدین باید پیدا کرده و در اختیار فرزندان قرار بدهند.
کمک گرفتن از یک دوست خانوادگی خردمند یا یکی از اقوام دانا در فامیل که کودک ما با او احساس راحتی و صمیمیت میکند نیز برای والدینی که در پاسخگویی به فرزندان مشکل دارند میتواند مفید باشد.
این اطلاعات بهتر است قبل از بلوغ و نزدیک بلوغ به آنها انتقال یافته و بعد از بلوغ تکمیل شود. هرگز نگذارید فرزندتان بدون آمادگی اولیه وارد این دوران شود تا تبعات بلوغ برایش قابل پذیرشتر و سازگاریاش بیشتر شود.