نیلوفر انصاری
آیا شما فرزندانی مستقل تربیت میکنید؟
کودکان هنگامی که تنها یک طفل میباشند برای تغذیه، تمیزی و جابه جایی به شما نیاز دارند.
با گذر زمان، بزرگ تر شده و برای گذراندن مراحل اساسی زندگی مستقل تر میشوند اما هنوز بر روی عشق، حمایت، حفاظت و راهنمایی شما تکیه دارند.
بعد از رسیدن به دوران نوجوانی و حرکت به سوی بزرگسالی، وابستگی آنان به شما کمتر شده و استقلال بیشتری در تمام بعدهای زندگی پیدا میکنند.
این روند جدایی فرزند شما را برای نیازها و خواستههای دوران بزرگسالی آماده میکند. اما پروسه حرکت به سوی دوران بزرگسالی اجتناب ناپذیر نبوده و اغلب والدینی خوش نیت اما گمراه مانع آن میشوند.
فرزندانی وابسته
کودکان وابسته برای احساسی که نسبت به خود دارند به دیگران تکیه میکنند. بعضی از والدین این وابستگی را پرورش میدهند.
این والدین به علت نیاز خود به قدرت از کنترلی که بر روی فرزندانشان دارند سواستفاده کرده و همواره سعی میکنند به عنوان عامل تعیین کننده مهمی در زندگی فرزندانشان حضور داشته باشند.
کودکان وابسته را میتوان از طریق زیر شناسایی کرد:
*برای انگیزه داشتن و به منظور کسب موفقیت به دیگران تکیه میکنند.
*آنان به این علت که فکر میکنند مالک زندگی خود نبوده و مسول افکار، احساسات و اعمال خود نیستند برای شادی خود نیز به دیگران تکیه میکنند.
*آنان به دفعات در زندگی، بدون توجه به رفتار و شایسته بودن مورد تشویق قرار میگیرند.
*این کودکان تصمیم گیرندگان خوبی نخواهند بود زیرا والدینشان همواره بر این باورند که خیر فرزندانشان را میدانند و بدون توجه به خواستهها و آرزوهای فرزندشان برای آنان تصمیم میگیرند.
کودکان مستقل
کودکان مستقل در مقایسه با کودکان وابسته تفاوتهای عمده ای دارند. مستقل بودن فرزند شما به این معناست که شما به او کمک کردهاید به این باور که فردی شایسته بوده و توانایی مراقبت از خودش را دارد برسد.
از این طریق شما او را به سوی فعالیتهایی معنادارو رضایت بخش سوق میدهید. شما شانس آزادی برای تجربه زندگی کردن و یادگیری درسهای مهم زندگی را به فرزندتان میدهید.
کودکان مستقل را میتوان از طریق زیر شناسایی کرد:
*این کودکان به صورت طبیعی انگیزه دارند زیرا به آنان اجازه داده شده است خود دلایل موفق بودنشان را پیدا کنند.
*به آنان فرصت انجام فعالیتهایی برای موفقیت در آنچه میخواهند داده شده است.
*والدین این کودکان آنان را به اندازه کافی و در موقعیتهایی که لایق و شایسته میباشند تشویق میکنند.
*این کودکان به جای داشتن رابطه ای کاملا کنترل شده توسط والدینشان با آنان روابطی مشترک و دو طرفه دارند که در آن والدین نظرات و خواستههای فرزندانشان را نظر قرار میدهند.
* آنان تصمیم گیرندگان خوبی میباشند زیرا طی دوران کودکی یاد گرفته اند گزینهها و احتمالات مختلف را بررسی کرده و سپس به وسیله حمایت و راهنمایی والدینشان، خود تصمیم نهایی را بگیرند.
مسولیتهای والدین و فرزندان
این مسله که آیا شما فرزندانی متکی و یا وابسته تربیت میکنید به درک شما از وظایف اساسی که خودتان و آنان باید بپذیرید بر میگردد.
اگر اعضای یک خانواده وظایف خود را به خوبی انجام داده و وظایف دیگر اعضا را به عهده نگیرند،فرزندانی مستقل پرورش مییابند.
وظایف شما
از جمله مهم ترین وظایف شما در قبال فرزندانتان مهیا کردن موقعیتها، راهها و حمایت از آنها به منظور دستیابی به اهدافشان میباشد.
وظایف روحی و روانی شما شامل عشق ورزیدن، راهنمایی کردن و تشویق آنان برای تلاشهایشان میباشد.
از طرف دیگر وظایف عملی شما شامل اطمینان از دسترسی فرزندان به وسایل مورد نیاز، آموزش و دستورالعملهای درست و حمل و نقل مناسب میباشد.
وظایف فرزند شما
حداکثر استفاده از فرصتهایی که در اختیار فرزندتان قرارمی دهید، تلاش کردن، مسولیت پذیر بودن، برنامه داشتن، متعهد بودن، طی کردن تمام مراحل برای رسیدن به نتیجه مطلوب، استفاده از امکانات آموزشی و دستور العملها و قدر دانی از تلاشها و زحمات دیگران از جمله وظایف فرزندتان میباشد.
انواع کودکان وابسته
کودکان وابسته شامل پنج گروه میشوند. کودکان با توجه به اخلاقیات و طبیعت خود و والدینشان در یکی از این گروهها قرار میگیرند.
کودکانی که شما را راضی نگه میدارند
این کودکان برای دوست داشته شدن و مورد توجه قرار گرفتن توسط دیگران هر کاری میکنند.
در حالی که این کودکان به نظرالگوهایی از خودگذشته و موفق میرسند، با این وجود اغلب نیازهای خود را در نظر نمی گیرند.
در نتیجه افرادی ناراضی، ناراحت و بی میل میباشند.
کودکان نا امید
این دسته شامل افرادیست که هیچگاه به سقف انتظارات خود دست نیافته و آن گونه که میخواهند زندگی نمی کنند.
این افراد معمولا دارای توانایی و ظریب هوشی بالایی هستند اما با این وجود به ندرت به موفقیت دست مییابند.
آنان برای رهایی از فشاری که توسط والدینشان احساس میکنند به سادگی دست از تلاش کردت میکشند.
این افراد با خراب کردن زندگی خود و آینده از برآوردن انتظارات والدینشان اجتناب میکنند، برای مثال تلاش نکردن و اجتناب از انجام فعالیتهای موفقیت آمیز و یا مشکلات رفتاری عمده از جمله استفاده از مواد مخدر و یا سورفتارهای جنایی.
کودکانی که واکنش نشان میدهند
اینان افرادی میباشند که مخالف هر آنچه والدینشان میگویند، انجام میدهند.
غالبا والدین این رفتار را با استقلال اشتباه گرفته و وجود آن را ناشی از استقلال فرزندشان میدانند، این در حالی است که در واقعیت این کودکان به طریقی متناقص کاملا به والدینشان وابسته میباشند.
آنان به گفته والدینشان گوش کرده و دقیقا متضاد آنچه را که آنان در خواست کرده اند انجام میدهند.
این رفتار انفعالی به صورت تضاد در پوشش، نتایج ضعیف در مدرسه، مصرف الکل و مواد مخدر و روابط غیر قابل قبول پدیدار میشوند.
کودکان خشمگین
کودکان عصبانی باعث ایجاد حس سرخوردگی و عصبانیت عظیمی در والدینشان میشوند. آنان کودکان بدی تلقی نمی شوند و به ندرت خود را به دردسر میاندازند.
در مدرسه و فعالیتهای دیگر نیز عملکرد خوبی نشان میدهند. با این حال ناموفق به نظر میرسند زیرا از تمام توانایی خود استفاده نمی کنند.
برای مثال این افراد با وجود اینکه عملکرد بدی در مدرسه ندارند اما با کمی تلاش بیشتر میتوانند جزء بهترینها باشند.
کودکانی که والدینشان را طرد میکنند
این افراد انتظارات و خواستههای والدینشان را نپذیرفته و با وجود مخالفت والدینشان راه خود را بدون کمک آنان انتخاب میکنند.
آنها به راحتی مخالف آنچه والدینشان میخواهند را انجام نمیدهند بلکه کمکها و پیشنهادهای آنهارا نمیپذیرند.
در مقایسه با گروههای یاد شده طرد کنندگان سالم ترین و سازگارترین گروه محسوب میشوند.
زیرا از والدینشان جدا شده و افرادی خود مختار و مستقل میشوند.
با این حال افراد این گروه برای این استقلال بهای زیادی پرداخته و برای رسیدن به آن رابطه ی خود را با والدینشان قطع میکنند.
فرزندانی مستقل تربیت کنید
استقلال چیزی نیست که فرزندانمان به تنهایی به آن دست یابند، آنان تجربه، تفکر و مهارت لازم برای مستقل شدن و جدایی از شما را ندارند.
کمک شما برای مستقل شدن فرزندتان همانند هدیه ایست که به او امکان لذت بردن از تمام لحظات زندگی را میدهد.
شما میتوانید با عمل به موارد زیر در مستقل شدن فرزندتان نقش بسزایی داشته باشید
*به فرزند خود عشق ورزیده و به او احترام بگذارید.
*به او نشان دهید به تواناییش ایمان دارید.
*به او بیاموزید نسبت به زندگیاش کنترل دارد.
* او را راهنمایی کرده و در پایان به او برای گرفتن تصمیم آزادی عمل دهید.
مسولیت پذیری
یکی از وظایف شما به عنوان پدر و مادر آموختن مسولیت پذیری به فرزندتان میباشد. بهترین راه برای اطمینان از مسولیت پذیری خود و فرزندمان، آگاهی از مسولیتهای هر فرد است.
اگر شما و فرزندتان نسبت به آنچه هر یک از شما انجام میدهد مطلع باشید، عمل به این مسولیتها آسانتر میشود.
لیستی از کارهایی که شما به عنوان یک والد برای موفقیت فرزندتان انجام میدهید تهیه کنید. سپس لیستی از از مسولیتهای فرزندتان تهیه کنید.
قدم بعدی تهیه لیستی از وظایف افراد دیگریست که در زندگی فرزند شما تاثیر گذار میباشندو به عنوان مثال مربیان ورزش و معلمان.
همچنین، انجام نشدن مسولیتها باید عواقبی را در بر داشته باشد. شما میتوانید وسیلهای را که برای فرزندتان دارای اهمیت بوده، از او گرفته و در صورت درست انجام دادن وظایفش به او باز گردانید.
روند طی ذکر شده وظایف شما و فرزندتان را برای هر فرد به روشنی بیان میکند. از طرفی هیچ ابهامی برای شما باقی نمی گذارد، بنابراین کسی نمی تواند از زیر وظایف و مسولیتهای خود شانه خالی کرده و یا به وظایف و مسولیتهایهای دیگری تجاوز کند.
بیشتر فرهنگها به گونه ای میباشد که به کودک میآموزند در قبال اشتباهاتشان مسولیتی نداشته و هیچ تقصیری ندارند.
این امر باعث میشود او در قبال عملی که انجام داده است، مسولیت پذیر نباشدو فراموش نکنید فرزند شما تنها زمانی نسبت به موفقیتهاو دستاوردهایش احساس افتخار و مسولیت پذیری میکند که از اشتباهات و شکستهایش درس گرفته و نسبت به آنان نیز مسولیت پذیر بوده باشد.
فرزند خود را به اکتشاف کردن تشویق کنید
هنگامی که فرزند شما سن کمی دارد، شما برای محافظت از او باید به کوچکترین مسلیل دقت کرده و از اومحافظت کنید.
این عمل به فرزند شما حس آرامش و امنیت را القا میکند و به او نشان میدهد، در صورت امتحان کردن مسایل مختلف همیشه مکان امنی وجود داشته و میتواند به شما پناه بیاورد.
بین حس استقلال و آرامش تفاوت وجود دارد. هنگامی که احساس امنیت در فرزند شما شکل گرفت، به او اجازه ماجراجویی و کشف چیزهای جدید در زندگی را بدهید.