پاسخ به پرسشهای شما
دختری 4 ساله دارم كه تقریباً از صبح كه بیدار میشود تا شب كه میخواهد بخوابد یكسره در حال نق زدن است. به طوری كه نه فقط من و همسرم، بلكه اطرافیان هم از دستش خسته شدهایم. آیا راهی هست كه از نق زدن او جلوگیری شود؟
معمولاً نق زدن در كودكان سه سال و نیمه به اوج خود میرسد و اگر راه حل فوری برای آن پیدا نكنید تا سنین دبستانی ادامه خواهد یافت و علت آن گاهی لوس شدن یا احساس ناامنی و گاهی نیز اضطراب است. به همین دلیل در صورت ادامه یافتن، بد نیست كودكتان را به یك روانشناس كودك ببرید، اما برای رفع این مشكل میتوانید این راهها را در نظر داشته باشید. نق زدن دخترتان ممكن است برای جلب توجه شما باشد، پس هر روز مدت معینی از شبانهروز را صرف توجه كامل به او كنید و در این مدت هیچ كار دیگری انجام ندهید، بلكه فقط با كودكتان باشید و تمام توجه خود را به او معطوف كنید. گاهی نق زدن كودكان بهخاطر كسل شدن است، چون كودك در این سن نمیتواند برای زمان فراغت خود برنامهای داشته باشد، پس او را مشغول كنید. چند كار سبك در خانه برای او در نظر بگیرید و به او یاد دهید چگونه با وسایل و اشیاء جدید یا با اسباببازیهایش بازی كند. سعی كنید وقتی دخترتان به گونهای مناسب، میكوشد تا با شما سخن بگوید، سریع به او توجه كنید. صبر نكنید تا ناچار شود برای آنكه سؤال یا درخواستش را پاسخ دهید، نق بزند. وقتی نمیتوانید بلافاصله به او پاسخ دهید بگویید میشنوم چه میگویی، چند ثانیه دیگر جوابت را میدهم. یا این كه در چشمهایش نگاه كنید و به او بگویید: یك دقیقه صبر كن، ولی مدت صبر كردن را برای او طولانی نكنید. به او تفاوت درخواست صحیح و نقزدن را یاد بدهید، با نقش بازی كردن به او نشان دهید كه راه صحیح درخواست، چگونه است. با تحسین، رفتارش را تقویت كنید، رفتار درست را به او یاد دهید و سپس هنگامیكه به آن شكل رفتار كرد او را تحسین كنید. دقت كنید كه نقزدن كودكتان، او را به نتیجه نرساند وگرنه از این راه برای سلطه بر شما استفاده خواهد كرد.
خانمی34 ساله هستم كه یك دختر 12ساله و یك پسر 7 ساله دارم. مشكل من این است كه رفتار هر دو فرزندم با من و با پدرشان پرخاشگرانه و بیادبانه است و این رفتار، من و همسرم را بسیار ناراحت و رنجیده میكند و خصوصا نزد افراد غریبهتر ما را بشدت شرمنده میسازد. خواهشمندم شما بفرمایید چهكنم؟
بدون شك مسئلهای كه شما با فرزندان خود دارید یكی از ناراحت كنندهترین مسائلی است كه گریبان والدین عصر ما را گرفته است. متاسفانه شما در این مشكل تنها نبوده و بسیاری از والدین همسال شما نیز با چنین مشكلی دست و پنجه نرم میكنند و شكایتی مشابه دارند. وقتی فرزندان ما رفتار و گفتاری پرخاشگرانه دارند چندین نكته باید مورد بررسی قرار گیرد.
در بیشتر موارد بررسی این نكات از عهده والدین بر نمیآید و كمك مشاور خانواده الزامی است. چرا كه در اكثر موارد مشابه سیستم و نظام خانواده دچار مشكل است نه یك فرد و در نتیجه لازم است كه روانشناس یا مشاور سیستم را مورد بررسی و بازنگری قرار داده و دست به مداخله متناسب درمانی بزند. برای آنكه موضوع كمی برایتان باز شود به این مثال توجه كنید: در یكی از بررسیهای مشابه در سیستم یك خانواده با فرزندان پرخاشگر، مشاور به این نتیجه رسید كه پرخاشگری ناخودآگاه فرزندان آن خانواده موجب میشده كه زن و شوهر بیشتر به هم نزدیك شوند و كمتر با همدیگر به مشاجره بپردازند و در واقع بیشتر بر مشكل فرزندان متمركز شوند تا بر اختلافات فیمابین! در این حالت فرزندان بطور ناخواسته و ناخودآگاه رفتاری را كه موجب صلح بیشتر بین والدین میشده تكرار میكردند حتی اگر به بهای بد جلوه كردن خود آنها تمام شود! به همین دلیل برای حل مشكل شما و خانوادههای نظیر شما نمیتوان به ظواهر اكتفا كرد و اغلب مداخله درمانی یك مشاور و روانشناس خانواده ضرورت پیدا میكند. اما اینك كه سخن بدینجا رسیده، بد نیست به برخی نكات موثر در پیدایش رفتارهای پرخاشگرانه فرزندانمان اشارهای داشته باشم:
گاهی رفتار مادر یا پدر خانواده پرخاشگرانه است و این پرخاشگری توسط فرزندان خانواده شبیهسازی شده و در واقع فرزندان همان رفتاری را تكرار میكنند كه از والد خود دریافت كردهاند! كه در این صورت رفتار والد یا والدین پرخاشگر هم باید در طی فرایند درمانی تغییر كند. گاهی والدین نتوانستهاند در مقابل رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان موضع درستی اتخاذ كنند و توقعات و انتظارات خود را به فرزندان انتقال دهند. در این صورت ترس و تردید والد یا والدین در مواجهه با پرخاشگری، باید مورد بررسی قرار گیرد و درمان صورت پذیرد. گاهی پرخاشگری فرزندان ما به این دلیل است كه پرخاش تنها راه آنها برای جلب توجه و انتقال پیام آنها است و والدین از هیچ راه دیگری حاضر به گوش فرا دادن و توجه به فرزند خود نیستند. گاهی هم فرزندان با اعمال پرخاشگرانه گویی پاداش دریافت میكنند و به خواستههای خود میرسند و به همین دلیل از این روش سود میجویند كه در این صورت تكنیكهایی برای خاموشسازی چنین رفتارهایی وجود دارد كه عمدتا با نوعی بیتوجهی همراهند كه توسط روانشناس و مشاور به والدین آموزش داده میشود. همانطور كه ملاحظه میكنید علل رفتارهای پرخاشگرانه بسیار است و توصیه میشود برای برخورد درست و علمی با این مشكل حتما به روانشناس و مشاور مراجعه شود، اما خوشبختانه این مشكل، مشكلی است كه با كمی مدارا و تمرین به توصیههای علمی بسادگی رفع و حل خواهد شد.
دختری 10 ساله دارم كه در زمان امتحانات ترم یا میان ترم مدرسه باز هم میخواهد طبق روال قبلی و عادی روزهایی كه امتحان ندارد، همه فیلمها و كارتونهای تلویزیون و مسابقات فوتبال و برنامهها را ببیند و در نتیجه به درسهایش نمیرسد و مجبور میشود تا دیر وقت بیدار بماند و در نهایت راندمان كار و تلاشش پایین آمده و نمرات مطلوبی كسب نمیكند. اگر ممكن است بنده را راهنمایی كنید.
آنچه شما درباره امتحانات فرزندتان میپرسید، مختص امتحان نیست و موضوعی است كه بسیاری از خانوادهها با آن دست و پنجه نرم میكنند. یكی از اتاق نامرتب فرزندش دلخور است. دیگری از كتاب و دفترهایی كه نامرتب نگه داشته میشوند. یكی از زمان خواب كودكش شاكی است و... همین طور الی آخر.
همه این مشكلات از این جا ناشی میشود كه متاسفانه مقوله «انضباط»، در زندگی و تربیت اكثر فرزندان ما رعایت نمیشود. انضباط را باید از همان كودكی آموزش داد. نمیتوان كودك را بدون انضباط بارآورد و در زمان بزرگسالی یا نوجوانی از او توقع منظم بودن داشت. مرتب كردن وسایل و اتاق، زمان تماشای برنامههای تلویزیونی، مهمانی رفتن، مطالعه كتابهای داستان، حتی میزان خوردن و ساعات خوابیدن و... همه و همه باید از همان ابتدا برنامه منظم داشته باشد و اصول نظم در همه آنها، به كودك آموزش داده شود. حتی پیش از شروع امتحانات، تماشای برنامههای تلویزیونی باید برنامه داشته باشد.
درست نیست كه 24 ساعته تلویزیون روشن باشد و كودك تكالیف خود را در جلوی آن انجام دهد. این هم درست نیست كه كودك هر ساعتی كه دلش خواست بخوابد یا هر چیزی را كه دلش خواست بخورد، بنابراین لازم است از قبل از امتحانات و حتی زمانی كه مدارس تعطیلند برنامهای را با نظر نوجوانتان تنظیم كنید و هر دو به آن وفادار بمانید. برای كودك، خودتان به تنهایی میتوانید برنامهریزی كنید، اما در برنامهای كه میریزید حتما توان و شرایط كودك را هم در نظر بگیرید. متاسفانه مسئولیت بخش اعظم بیانضباطی فرزندان ما بر عهده ما است. گاهی این خود والدین هستند كه حوصله نظارت و اعمال موارد انضباطی را با كودك ندارند و در نتیجه كودك ما در زمان رشد بر بیانضباطی خود پافشاری میكند چون اصولا آن را بیانضباطی تلقی نمیكند و عادی میبیند و نمیتواند خود را با انضباط جدید سازگار كند. از طرفی برخی دیگر از والدین به دلیل وسواس یا موارد مشابه سختگیری بیش ازحد بر فرزندان اعمال میكنند كه این هم مخرب است. به هر حال اگر تا به حال به فرزندتان آموزش انضباط و برنامهریزی ندادهاید، این كار را زودتر شروع كنید و از یكی دو هفته قبل از امتحان، انضباط جدید را اجرا نمایید تا دخترتان عادت كند و در شروع امتحانات، بتواند انضباط را بدون فشار تحمل و مراعات كند. خودتان هم نظارت را بر انضباط جدیدی كه اعمال میكنید، با محبت و البته با جدیت، داشته باشید. موفق باشید.