اگرچه برخی از ما مقاومت زیادی نسبت به مطالعه یا حتی ورق زدن کتاب داریم و از زمین و زمان برای نخواندن بهانه جورمی کنیم، اما خوشبختانه برخی هستند که همه زندگیشان را پای این میگذارند تا ما را با کتاب و مطالعه آشتی دهند؛
وقت ندارید؟ دلتان میخواهد بیرون از خانه وقت بگذرانید؟ خرید حالتان را جا میآورد؟ اینها دیگر بهانههای خوبی نیستند.
شهروند امروزی که کافه گردی و... به یکی از تفریحات اصلیاش بدل شده، خوب است کنار فنجان قهوهاش، چند ورق هم کتاب سفارش بدهد.
اینطوری حتی اگر توان خرید کتاب را هم نداشته باشید، بازهم انس با کتاب و مطالعه فراموش نمیشود.
لازم است هر یک از ما دوباره کتاب و کتابخوانی را برای خود تعریف کنیم تا بتوانیم جایگاه آن را در زندگی امروز خود بیابیم و تصمیم بگیریم که کتابخوانی قرار است چه نقشی در زندگی ما در دنیای مدرن امروزی که به انواع فناوریها مجهز شده ایفا کند.
با ما همراه شوید تا از کتاب خواندن لذت ببریم.
کتاب میوه خارجی
جوجو مویز در رمان «میوه خارجی» با محوریت شخصیت زنها و روایت دو داستان موازی در حال و گذشته، بار دیگر داستان پرکششی را به خواننده عرضه میدارد.
کتاب میوه خارجی رمانی دیگر از نویسنده کتاب پرطرفدار من پیش از تو است. میوه خارجی کتابی با محوریت شخصیت زنها و روایت دو داستان موازی در حال و گذشته است.
این رمان با داستان زندگی لوتی از آوارگان جنگ جهانی دوم شروع میشود که در کودکی به خانواده دکتر هولدن سپرده میشود و درکنار سیلیا، دختر خانواده هولدن که هم سن اوست، رشد میکند و سالهای نوجوانی را پشت سر میگذارد.
زندگی در شهر کوچک و بی جنبوجوش «مِرِم» عذابآور است و ساکنان کهنه پرستش در مقابل هرگونه تغییر و تحولی از خود مقاومت نشان میدهند.
این دو دختر جوان مشتاق هستند تا دور از خانواده و به هر نحو ممکن درِ دنیای جدیدی را به روی خود بگشایند.
بدین ترتیب وقتی گروهی سنتشکن از لندن میآید و در عمارت آرکیدیا ساکن میشود، با دو شیوه جدید از زندگی آشنا میشوند.
با اینحال عشقی که پسازآن در قلب لوتی جوانه میزند، عواقبی در پی دارد وزندگی افرادی را تحت تأثیر قرار میدهد و….
توصیه میکنم اگر کارهای مویز را دوست دارید، اگر کلاسیک دوست دارید و اگر دنبال موضوعی پررمزوراز هستید خواندن این کتاب را از دست ندهید.
ما همه باید فمینیست باشیم
با اینکه در قرن ۲۱ زندگی میکنیم و انسانها از هر لحاظ پیشرفت فوقالعاده زیادی داشتند، اما هنوز بسیاری از کشورها (حتی کشورهای توسعهیافته بافرهنگ غنی) وجود دارند که در فرهنگ آنها حقوق زنان بهطور کامل و بهنحویکه شایسته آنها باشید رعایت نمیشود.
نویسنده کتاب هم دقیقاً دریکی از این فرهنگها بزرگشده است و در این کتاب از تجربیاتش در این فرهنگ صحبت میکند.
او میخواهد به مخاطب خود یاد دهد که فمینیست بودن به معنای برتری زن نسبت به مرد نیست و بلکه به معنای برابری است.
برابری در فرصتها، در موقعیتهای اجتماعی، در موقعیتهای سیاسی و…
کتاب «ما همه باید فمینیست باشیم» نوشته «چیماماندا انگوزی آدیشی» و ترجمه «مریم طباطبائیها» است.
خالق این اثر، نویسنده و فعال حقوق زنان نیجریهای آمریکایی است و در این کتاب درباره مفهوم فمینیسم و لزوم بازنگری نقش زنان در جامعه سخن گفته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «نمیشود در مورد جنسیت بهراحتی صحبت کرد. این موضوع مردم را ناراحت و گاهی وقتها زودرنج میکند.
هم مردان و هم زنان در برابر حرف زدن پیرامون جنسیت مقاومت میکنند و یا اینکه بلافاصله از زیر مشکلات مربوط به جنسیت شانه خالی میکنند.
چراکه فکر کردن به تغییر وضعیت و تبدیل آن به یک شرایط جایگزین اغلب ناراحتکننده و خستهکننده است. بیشتر مردم میپرسند: "چرا کلمهی فمینیست؟ چرا فقط نمیگویی حقوق بشر و یا چیزی شبیه به این؟"
چون این حرف صادقانه نیست و فمینیست بهطور قطع قسمتی از حقوق بشر است، اما در انتخاب اصطلاح گنگ و مبهم "حقوق بشر" ما مشکل کاربردی و ویژهی جنسیت را رد میکنیم.
این مسئله راهی است برای تظاهر به چیزی که زنها قرنهاست آن را ندارند. این کار راهی خواهد بود برای انکار مشکلات وابسته به جنسیت در مورد زنان.
این مشکلات در مورد حقوق بشر نیست، اما بهطور خاص به زنان و انسانیت آنها مربوط میشود. قرنهاست که بشریت به دو گروه تقسیمشده است و یک گروه را مورد تظلم گروه دیگری قرار میدهند.
تنها راهحل صحیح برای حل این مشکل آگاهی نسبت به آن است.» این کتاب را انتشارات «کتاب کولهپشتی» منتشر کرده است.