Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 7 اردیبهشت 1403 - 12:25

26
آبان
بانوان؛ در محوریت درام

بانوان؛ در محوریت درام

در این مقاله، به بررسی اوضاع و احوال اکران با تمرکز بر نقش زنان در فیلم‌ها می‌پردازیم و جایگاه چند تن از بانوان بازیگر را در فیلم‌های سینمایی مورد بررسی قرار می‌دهیم.

ورتا چمانی

 

کمتر پیش می‌‌آید که چینش فیلم‌های روی پرده طوری پیش برود که تقریبا همزمان با هم چند فیلم که کاراکترهای محوری آنها زن هستند و اصلا داستان آنها برپایه بانوان پیش می‌‌رود روی پرده بروند اما فصل پاییز به واسطه نگاه زنانه اکران جزو فصل‌های متفاوت اکران است.

شورای صنفی اکران کاملا ناخواسته فیلم‌هایی را در این فصل روی پرده فرستاده است که عنصر اصلی آنها که توجه به وضعیت زنان در روزگار امروز یا دیروز است به شدت مورد توجه قرار می‌‌گیرد.

بانوان همواره موتور محرکه اجتماع بوده‌اند و از زمان مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی گرفته تا کوران دفاع مقدس و دوران صلح این بانوان بوده‌‌اند که توانسته‌اند یاری رسان همسران و فرزندان و در نهایت پیش برنده اجتماع باشند.

در سینمای ایران نیز در کنار آن که کم نداشته‌ایم سینماگران زنی را که وارد این حیطه شده‌اند و رشد محسوسی را هم تجربه کرده‌اند بلکه آثاری را هم داشته‌ایم که با تمرکز بر جایگاه زنان در اجتماع ایران تولید شده‌اند.

این‌گونه آثار هم طیف متفاوتی را در برمی‌گیرد؛ از آثاری که می‌‌کوشند با نگاهی کمی تلخ به اتفاقات بپردازند تا آثاری که وجه اصلی کمک به اجتماع که ترزیق نگاه امیدبخش است را انجام می‌‌دهند.

در میان آثاری که در فصل پاییز در سینماها روی پرده رفته‌‌اند هم از هر دو نگاه را می‌‌بینیم و البته اثری تاریخی که با مضمون نقش زنان در تاریخچه فعالیتهای سیاسی منجر به پیروزی انقلاب ساخته شده است.

"این زن حقش را می‌‌خواهد"؛ گرفتار در درام سطحی گرایی

محسن توکلی کارگردان «این زن حقش را می‌‌خواهد» بیشتر در مدیوم ویدیویی کار کرده است و شاید یکی از دلایلی که این تجربه سینمایی‌اش که اتفاقا سوژه‌‌ای حساس داشته نتوانسته مورد توجه قرار گیرد همین تلویزیونی بودن بیشتر قاب‌ها، فضاسازی‌‌ها و شخصیت پردازی‌‌های داستان است.

توکلی داستان اسیدپاشی به صورت یک زن را مایه اصلی خلق فیلمنامه کرده و سپس تلاش‌هایی که این زن برای جمع آوری پول و قصاص اسیدپاش دارد را به عنوان گره اصلی ماجرا قرار داده است.

شخصیت اصلی زن قربانی اسیدپاشی فیلم توسط میترا حجار ایفا شده است.

حجار که زمانی تا همکاری با مهمترین کارگردان مولف سینمای ایران بهرام بیضایی هم پیش رفت و توانست نقش مکمل زن «سگ کشی» را از آن خود کند در سال‌های اخیر کارنامه قابل اعتنایی در سینما از خود به جای نگذاشته است و شاید همین عدم دقت در انتخاب‌ها باشد که او را به فیلمی رسانده که هر چه تلاش می‌‌کند نمی تواند پیش برنده درام آن باشد.

مشکلات متنی اثر و حفره‌‌هایی که در درام وجود دارد به خصوص تیپ سازی‌‌های بی‌دلیل کارگردان به جای خلق شخصیت، محصولی را آفریده که هرچند داعیه دار واکاوی یک معضل سالهای اخیر است اما اثر چندانی نمی‌تواند در خاطر مخاطبان به جای گذارد.

به نظر می‌‌رسد کارگردان این کار هم با تحقیق چندانی به سراغ طرح داستانی درباره اسیدپاشی نرفته است و بیشتر به دنبال آن بوده که تا بازار چنین سوژه‌‌ای داغ است فیلمش را بسازد و روانه پرده کند.

«این زن...» کافی بود با تحقیق کامل پیرامون وضعیت روحی قربانیان اسیدپاشی ساخته شود تا آن گاه ده پله جلوتر از محصولی باشد که الان جلویمان است.

"سیانور"؛ کالبدشکافی آلودگان به گروهک نفاق

فیلم تاریخی ساختن همواره در ایران کار دشواری بوده است و از آن دشوارتر زمانی بوده که کارگردانی قصد دارد فیلمی تاریخی بسازد که داستان آن در دهه 50 می‌‌گذرد.

اصلی‌ترین مشکل پیش روی چنین کارگردانانی آن است که به مانند کشورهای دارای صنعت سینما در ایران شهرک سینمایی که بتوان داستانی مرتبط با دهه 50 را در آن روایت کرد وجود ندارد و نتیجه اینکه کارگردانانی که به سراغ دهه 50 می‌‌روند یا باید فیلم‌های‌شان را متکی کنند به نماهای داخلی یا آن که به سراغ جغرافیای دست نخورده شهر رفته و لوکیشن پیدا کنند برای فیلمبرداری.

بهروز شعیبی کارگردان «سیانور» سعی کرده به روش دوم عمل کند یعنی اساس داستانش را برپایه مدیوم سینما پی‌ریزی کرده و چون نیاز سینما به قاب‌های عریض را می‌‌دانسته از یک طرف لوکیشن‌هایی مناسب برای روایت بیرونی داستانش پیدا کرده و از طرف دیگر کوشیده با دقت شگرف در طراحی صحنه و لباس نماهای داخلی داستانش را هم در فضاهایی تصویرسازی کند که مخاطب را کاملا در حال و هوای دهه 50 قرار دهد.

«سیانور» داستان انشعاب ایدئولوژیکی را بیان می‌‌کند که تقی شهرام و برخی از همراهانش در سازمان مجاهدین خلق ایران انجام دادند و در راستای غلتیدن به دام مارکسیست به حذف برخی اعضای مسلمان سازمان و از جمله مجید شریف واقفی پرداختند.

جایگاه زن در درام «سیانور» آنجاست که حذف شریف واقفی از طریق لیلا زمردیان همسر سازمانی وی صورت می‌‌گیرد. شعیبی سعی زیادی کرده است که در تصویرسازی کاراکتر لیلا سیمای زنی را روایت کند مردد و پر از شک و سوال که خودش هم نمی داند که به چه مهره شومی بدل شده است.

مهره‌ای که خیلی راحت و به خاطر عدم آگاهی اسباب قتل همسرش را فراهم می‌‌کند و البته که زودتر از هر شخص دیگری هم خودش پشیمان می‌‌شود!

از آن سو شعیبی کوشیده سیمای زنان فعال در سازمان مجاهدین خلق را نیز با کالبدشکافی دقیق وضعیت روحی آن بیافریند تا در کنار روایت یک واقعه تاریخی، تحلیلی درباره وضعیت زنان این سازمان در دهه 50 هم پیش روی مخاطبان قرار گیرد.

"نیمه شب اتفاق افتاد"؛ زیبا، چشم‌نواز و تراژیک

تصویرسازی عاشقانه‌‌هایی که در عرف غیرمجاز تلقی می‌‌شوند در همه جای دنیا یکی از سوژه‌‌های وسوسه انگیز سینما و تلویزیون بوده است. شاید دلیل این وسوسه انگیزی هم ماجراهای عاشقانه‌ای است که در ادوار مختلف تاریخ به این شکل رخ داده است.

کم نداشته ایم چهره‌‌های مشهوری را که عاشق زن یا مردی بسیار بزرگتر از خود شده اند؛ عشقی که عرف آن را ناپسند می‌‌داند ولی وقتی رخ می‌‌دهد که دیگر نمی توان جلوی آن را گرفت.

«نیمه شب اتفاق افتاد» که یک کارگردان زن به نام تینا پاکروان آن را ساخته هم یکی از همین عاشقانه‌‌های غیرمتعارف را تصویرسازی کرده است.

در فیلم با زنی روبرو هستیم از طبقه کارگر که به آشپزی برای یک باغ-رستوران مشغول است و در حین فعالیت در آنجا رابطه‌‌ای عاشقانه میان وی و خواننده جوانی که در این باغ مشغول کار است شکل می‌‌گیرد.

عاشقانه این دو خیلی زود هم به اوج می‌‌رسد اما همان‌طور که انتظار می‌‌رود نشیبی با شیب تند هم ثمره این اوج است و داستان با یک تراژدی به پایان می‌‌رسد.

پاکروان به عنوان یک زن خیلی خوب توانسته تصویرسازی درست و معقولی را از شخصیت زن داستانش خلق کند؛ شخصیتی که رویا نونهالی به گونه‌‌ای موثر آن را ایفا کرده. از آن سو حامد بهداد در نقش جوانی مبتلا به صرع که عاشق زنی میانسال شده است هم خیلی خوب شیفتگی این جوان را تصویرسازی کرده است.

«نیمه شب...» به لحاظ رنگ بندی بصری و البته اوج و فرود درام اثری است که می‌‌تواند به شدت مورد توجه مخاطبان زن قرار گیرد. فیلم فضای زنانه اغراق آمیز ندارد اما چون منصفانه از بانوان می‌‌گوید بسیار بیشتر از آثار فمینیستی مورد توجه این قشر قرار می‌‌گیرد.

"هیهات"؛ مصائب شعار

فیلم‌هایی که با تأثیرپذیری از آیین‌‌های مذهبی ساخته می‌‌شوند همواره با یک خطر بزرگ مواجه هستند و آن هم درغلتیدن به وادی شعار چه در سوژه پردازی، چه در خلق شخصیت و چه در دراماتورژی است. کمتر کارگردانی را دیده‌ایم که بخواهد فیلم مذهبی یا فیلم متأثر از آموزه‌‌های مذهبی بسازد و به دام این شعارگرایی نیفتد.

«هیهات» را اگر بخواهیم بر اساس وجه شعارپردازانه بسنجیم با فیلمی متوسط روبروییم؛ البته این متوسط بودن به معنای قوی بودن کلی اثر نیست.

مهمترین ویژگی «هیهات» آن است که چهار کارگردانی که سبک اجرایی آنها ربط چندانی به هم ندارد بسیج شده‌‌اند تا فیلمی اپیزودیک و عاشورایی بسازند.

از گفته‌‌های کارگردانان هم این طور برمی‌آید که این فیلم‌سازی با تعامل میان این چهار تن بوده است یعنی هر یک از کارگردانان به غیر از درگیری در اپیزود خود درباره کار همکاران خود هم نظر داده است.

بخش عمده مزیت «هیهات» از همان اپیزودی می‌‌آید که مقدم دوست آن را ساخته است؛ مقدم دوست با هوشمندی ایده‌ای درباره حضور داعش در منطقه و اتحاد ایران و عراق در نبرد با این گروه تکفیری-سلفی است را محوریت درام خود قرار داده و کوشیده داستانی را روایت کند که مهمترین عنصر سرگرم کنندگی که خلق گره و پیش بینی ناپذیری است را ایجاد کند.

در این اپیزود مقدم دوست جایگاهی درست هم برای کاراکتر زنش قرار داده است؛ زنی که می‌‌کوشد برای یافتن همسری که مدافع حرم است هر کاری که از دستش برمی‌آید انجام دهد.

این تصویرسازی درست همسر یک مدافع حرم یکی از مهمترین ویژگی‌های فیلمی است که می‌‌خواهد هم آیینی باشد و هم استراتژیک؛ ولی متأسفانه این پرداخت دقیق شخصیت زن در اپیزودهای دیگر وجود ندارد.

اپیزودی که دانش اقباشاوی هم کارگردانی کرده شاید به خاطر شناخت فضای آدم‌های داستان به نسبت استاندارد است و باعث می‌‌شود هم امیدوار باشی به ادامه کار مقدم دوست و هم امید ببندی به فیلم بعدی این کارگردان. ولی مشکل اصلی فیلم که اپیزودهای پر از شعار حجازی و نائیجی است «هیهات» را از تبدیل شدن به یک اثر سینمایی استاندارد بازداشته است.

 

برچسب ها: میترا حجار، رویا نونهالی، بانوان بازیگر، فیلم سیانور، فیلم نیمه شب اتفاق افتاد، فیلم این زن حقش را می‌‌خواهد، فیلم هیهات، لیلا زمردیان تعداد بازديد: 699 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز