شما همیشه فعال هستید، هنوز هم با وجود این شرایط به تناسب اندام اهمیت زیادی میدهید؟
من تلاش میكنم كه به یك مرد آهنی تبدیل شوم و برای این هدف تلاش میكنم. كمی خسته شدهام، البته نه اینكه از خودم خسته شده باشم، بلكه از این كه فقط دوچرخهسواری، شنا و دو انجام میدهم. هفتهای سهبار میدوم، یك دوی 2 ساعته، هفتهای چند بار هم شنا میكنم هر بار حدود 5/1 كیلومتر میدوم و دو جلسه هم دوچرخهسواری میكنم.
شما برای مدت زمان زیادی دونده بودهاید، چه چیزی از دویدن تا این اندازه شما را مجذوب خود كرده است؟
من زیاد میدوم ولی در واقع رقابت كردن را دوست دارم. یك چیز دیگر در مورد دویدن هست كه مرا به شدت به آن علاقمند میكند و آن چیز هم بیقید و بند بودن است. شما نیاز به هیچ امكاناتی ندارید، هرجا كه دوست دارید میتوانید اراده كنید و شروع به دویدن كنید. همهجا نمیتوان دوچرخهسواری كرد، همه جا نمیتوان شنا كرد و... اما همه جا میتوان دوید.
چند سالی است كه با مایكل نامزد هستید، چگونه توانستهاید چنین رابطهای را اینگونه در طول چند سال عاشقانه حفظ كنید؟
وقتی كه شریك و همراه زندگیتان ببیند كه شما بهترین تصویر را از خودتان در ذهن دارید، مجذوب شما میشود. مایكل بهترین تصویر را از من در ذهن دارد. در واقع من این تصویــــر را ساختهام. من نیز در مورد مایكل چنین تصویری در ذهن دارم. او بهترین و زیباترین تصویر زندگی من است. او همیشه كنار من است و مرا حمایت میكند، او مرا باور دارد، مرا میخنداند، همه اینها برای تداوم یك رابطه بسیار مهم هستند.
یك روز عادی برای توریا چگونه میگذرد؟
من همیشه ساعت 5 صبح بیدار میشوم، چرا كه با سحرخیزی فرصت زیادی برای انجام كارهایم دارم. تا ساعت 8 برخی از كارهای معمولی مربوط به صبح را انجام میدهم و بعد ورزش میكنم. بقیه روز به ایمیلها و تلفنها و البته به كارهای دیگر رسیدگی میكنم.
از اینكه عكس شما روی جلد مجله معروف «هفتهنامه زن استرالیایی» چاپ شده است چه حسی دارید؟
این یك افتخار بزرگ برای من است. این اتفاق برای من یعنی اینكه اعتماد به خود با زیبایی برابری میكند. زنان بسیاری در این دنیا زندگی میكنند كه بسیار زیبا هستند ولی خودشان را باور ندارند. اعتماد به خود و باور خویشتن و پی بردن به تواناییها و قدرتهایی كه داری، همان چیزهایی هستند كه من با این زخمها و جراحات به آنها رسیدم. همه ما قدرتهای درونی بسیاری داریم اما به ندرت شانس آن را پیدا میكنیم كه آنها را به طور كامل بشناسیم. من خودم را خوششانسترین زن دنیا میدانم. توریا بسیار خوشبین است. او رانندگی میكند، ورزش میكند، درس میخواند، میدود و... تا بتواند قصه زندگیاش را متفاوت و پررنگ بنویسد.
نامزدش مایكل میگوید كه با روح و شخصیت توریا ازدواج كرده است: «عشق ما به هم واقعی است. او طول دیوار چین را طی كرده است، ركاب میزند، شنا میكند، برای كمكرسانی به افراد نیازمند (برای عملهای جراحی) بسیار تلاش میكند، زندگی به تنهایی نه برای توریا تمام نشده است، بلكه آینده خوبی برای هر دویمان پیشبینی میكنم.
من همیشه در كنارش خواهم ماند چون توریا به نظرم تنها كسی كه میتواند به من كمك كند به رویاهایم برسم. او در طول مدت زمان نه چندان زیادی كه از زندگیاش میگذرد (29سال) و با وجود چنین اتفاقات سخت و دردناك، به چیزهای زیادی رسیده است. كتاب او با نام «همه چیز برای زندگی» در سال 2013 چاپ شد. این كتاب قصهای عاشقانه دارد. زنده ماندن توریا یك معجزه است ولی توریا هنوز آمادگی مرگ را ندارد. او زنده است و هدفهای بسیاری برای زندگی كردن دارد.