گفتوگو: محمود سعید - عکس: زینب برات یوسفخانی
زنان زندانی شاید فراموششدگان جامعه ایرانی هستند که کمتر کسی سراغ آنها رفته و کمتر در رسانهها و تحقیقات جامعهشناسی و حتی مطالعات زنان نمود یافتهاند.
حتی وقتی در اینترنت هم دنبال این قشر از زنان میگردید، پاسخهای کمتری را خواهید یافت.
این موضوع البته دلایل گوناگون دارد اما بههرحال بخشی از این زنان، هم در مرحله ارتکاب به جرم، قربانی بودهاند و هم در مرحله گذراندن دوران محکومیت خویش.
یکی از کسانی که بدون هیچ چشمداشت و البته با جسارت خاصی به این مسئله ورود پیدا کرده، خانم دکتر معصومه آقاپور علیشاهی، نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی، عضو فراکسیون زنان و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس است.
با دکتر آقاپور که با جدیت پیگیر مسائل مربوط به زنان زندانی است، گفتوگوی مفصلی انجام دادم که در ادامه از نظرتان میگذرد.
خانم دکتر آقاپور یکی از مسائلی که بهصورت جدی در فضای اجتماعی ایران، محتوای ژورنالیستی و حتی تحقیقات حقوقی و جامعهشناختی ایران، مغفول مانده، مسئله زنان زندانی است.
در این رابطه، چالشها و مسائل پیش روی زنان زندانی در ایران چیست و بهطور کلی شما وضعیت زنان محبوس را چگونه ارزیابی میکنید؟
زنانی که در ایران در حبس بهسر میبرند بین یکونیم تا حداکثر سه درصد از کل زندانیان را زنان تشکیل میدهند.
در این رابطه استاندارد جهانی 10 درصد است.
یعنی از کل زندانیان بهطور استاندارد حدود 10 درصد محبوس هستند.
خوشبختانه ما در این مورد شاخص خوبی داریم اگرچه نسبت به یکسری از کشورهای توسعهیافته باز هم شاخص خوبی نیست.
مثلا در سوئیس یا نروژ نسبت درصد زنان زندانی به کل زندانیان زیر یکصدم درصد است.
اما در رابطه با شاخص جهانی که رقم 10 درصدی است، شاخص ایران، شاخص خوبی محسوب میشود.
دلیل پایین بودن شاخص زنان زندانی در ایران، دلایل متفاوتی دارد.
یکی از این دلایل این است که زنان ایرانی، بهلحاظ حجب و حیا، فرهنگ، وابستگی به ساختار خانوادگی و شرایط اقتصادی، وضعیت متفاوتی با زنان بسیاری از کشورهای دنیا دارند.
ما در برخی از استانها و کشور، یکسری مسائل را از لحاظ عرفی برای زنان، عیب میدانیم.
یکی دیگر از این دلایل این است که بهلحاظ اقتصادی، سهم مشارکت زنان در ایران کمتر است و از آنجایی که بخش قابل توجهی از جرایم زندانیان در ایران، مربوط به مسائل اقتصادی است و زنان هم مشارکت اقتصادی کمتری دارند، بنابراین زنان کمتر در معرض محکومیتهای اقتصادی قرار میگیرند.
خانم دکتر، زنان زندانی در ایران، بیشتر به چه جرایمی در زندان محبوس هستند؟ آیا در این رابطه درصدهای متقنی وجود دارد؟
هر زن زندانی سه پرونده مجزا دارد. یکی پرونده رفتاری و اخلاقی است؛ یکی پرونده آموزشی و دیگری هم پرونده جرم است که برای هر زندانی در زندان تشکیل میشود.
من وقتی پرونده زنان زندانی را بررسی کردم، 85 درصد جرمی که زنان مرتکب و بهواسطه آن زندانی شده بودند، حمل مواد مخدر بود.
اکثر این زنانی هم که بهخاطر جرم حمل مواد مخدر محبوسند، بیسرپرست یا بدسرپرست هستند.
پس ریشه اکثر این پروندهها، اقتصادی است. یعنی چون زنان میخواهند که کانون خانوادهشان باقی بماند، به این کار مبادرت میورزند.
متاسفانه در این زمینه از زنانی هم استفاده میشود که درجه آگاهیشان پایین است؛ یعنی این زنان به بیگاری کشیده میشوند.
اینها درواقع بیگاران و بردههای حمل مواد مخدر هستند این وضعیت خیلی دردناک است که آدم را متاثر میکند.
چیزی که بیشتر انسان را تحت تاثیر قرار میدهد این است که زنان حامل مواد مخدر با قیمتهای بسیار کم به این کار مبادرت میورزند که این هم ناشی از شیادی قاچاقچیهای مواد مخدر است.
مثلا من با یکی از اینها ملاقات داشتم که بیچاره بدون اینکه اطلاع داشته باشد، یک ساک چند کیلویی هروئین را با قیمت 50 هزار تومان بهعلاوه پول غذا و کرایه اتوبوس از استانی به استان دیگر جابهجا میکرده است!
چون این یک زن با اطلاعات سطح پایین، بیسرپرست و از اقشار خاص جامعه بوده، بنابراین از او سوءاستفاده میکردند؛ درحالیکه اگر این کار را یک مرد انجام میداد حداقل 200 میلیون تومان میگرفت.
بنابراین زنان طعمه خیلی خوبی برای قاچاقچیها هستند چون نرخ این زنان بسیار پایین است و از عدم آگاهی اینها سوءاستفاده میکنند.
در رابطه درصد دقیق جرایم زنان باید عرض کنم که چند هفته دیگر به دستم خواهد رسید اما آمار کلی نشان میدهد که 85 درصد جرایم مربوط به حمل مواد مخدر و زیر یک درصد هم قتل و بقیه هم جرایمی مانند دزدی و کلاهبرداری و جرایمی از این دست است.
خانم دکتر یکی از موضوعات بسیار مهم در رابطه با زنان زندانی، رده سنی این زنان است.
از این جهت عامل سن در این رابطه تاثیرگذار است که سن عامل تعیینکنندهای در ورود به مشاغل و در کنار آن گرهخورده با موضوع زندگی مشترک است.
بیشتر زنان زندانی در چه رده سنی هستند؟
طی ملاقاتهایی که با زنان زندانی داشتم، مشاهده کردم که اکثر ایشان بین 20 تا 30 سالگی هستند. این رده سنی برای جامعه ما یک زنگ خطر است.
خود همین مسئله نشان میدهد که سن آسیبپذیری زنان در کشور به زیر 30 سال آمده است؛ از سوی دیگر این امر نشان میدهد که زیربنای زندگیهای امروزی در شاخه مربوط به ازدواج متزلزل شده و این برای جامعه ما بسیار خطرناک است و ما باید متوجه این زنگ خطر باشیم.
از طرفی دیگر همانطور که در سوالتان اشاره کردید، سن 20 الی 30 سالگی، سن ورود به بازار کار است.
شما تصور کنید اگر جامعه ما فرصتهای شغلی مناسب و آبرومند در اختیار جوانان و زنان قرار دهد، بخشی از این آسیبهای اجتماعی از بین میرود و این زنان وارد بازار کار میشوند و از ورود به کارهای خطرناکی مثل حمل مواد مخدر اجتناب میکنند.
پشتوانهای بهنام خانواده میتواند در مواقع بحران بخشی از مشکلات را حل کند.
در رابطه با زنان زندانی، وضعیت حمایتهای خانوادهها چگونه است؟
آیا میزان ملاقاتهای خانوادهها را مناسب میدانید؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم است از آقای دکتر جهانگیری، رئیس سازمان زندانهای کشور، تشکر ویژهای داشته باشم که در رابطه با مسائل زنان زندانی با من همکاری بسیار صمیمانهای داشت.
من طی رفتوآمدها و ملاقاتهایی که با زنان زندانی داشتم، فهمیدم که آنها در دو زندان گرفتارند. چون من آمار گرفتم که تعداد ملاقاتکنندگان مردان زندانی، 10 برابر ملاقاتکنندگان زنان زندانی است.
من در زندان با زنانی ملاقات کردم که یک سال میشود که هیچکسی به ملاقات آنها نرفته است. یعنی بیشتر زنانی که وارد زندان میشوند هم از جامعه و هم از خانواده طرد میشوند.
یعنی چون مردان عموما نانآور خانواده هستند و از سوی دیگر وفاداری زنان در این مسائل بسیار بیشتر است، میبینیم که مردان نسبت به زنان 10 برابر بیشتر ملاقاتکننده دارند.
یکی از دلایل کم بودن ملاقاتکننده زنان زندانی این است که برخی از خانوادهها فکر میکنند اگر بگویند زن یا دخترشان زندانی است، شخصیت و وجهه اجتماعی آنها زیر سوال میرود، برای همین زنان را خیلی راحت کنار میگذارند.
درحالیکه احساسات یک زن چندین برابر مرد است و وقتی چنین ضربهای میبیند و وارد زندان میشود از درون متلاشی میشود.
خانم دکتر، مسائل بهداشتی و درمانی زنان زندانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
شما وارد زندان زنان شدهاید و با این قشر فراموششده، به گفتوگو نشستهاید.
شاید در این زمینه به مسائلی برخوردهاید که بیان آنها تلنگری برای جامعه باشد.
بهنسبت جمعیت زنان زندانی، زنان 10 برابر مردان زندانی دچار بیماری میشوند که شامل بیماریهای روانی و بیماریهای جسمی میشود.
در رابطه با موضوع معاینه و معالجه هم یک اتفاق عجیب رخ میدهد که برای من خیلی دردناک بود.
اکثر پزشکانی که برای معاینه و معالجه زندانیان میروند رغبت خیلی کمی دارند که به معالجه زنان بیمار زندانی بپردازند.
حتی متخصصان زن نیز به این کار رغبت چندانی ندارند.
برای همین من چندی پیش انجمن مامائی کشور را به فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی دعوت کردم و لیستها را به ایشان دادم و خوشبختانه آنها هم قبول کردند که کار معالجه زنان بیمار زندانی را در اولویت قرار دهند.
آنها هم نمیدانستند که چنین وضعیتی برای زنان زندانی حاکم است.
متاسفانه این مسائل را کسی نمیداند حتی در رسانهها هم به این مسائل کمتر پرداخته شده است بنابراین جامعه پزشکی ما هم در این رابطه اطلاعاتی ندارد و برای همین کمتر میتواند به این جامعه کمک کند.
موضوع پرداخت دیه هم از مباحثی است که باید به آن پرداخت.
چون در رابطه با دیه زنان و مردان هم کشمکشهای زیادی وجود دارد.
لطفا در این خصوص هم اظهار نظر بفرمایید.
من موضوع دیه زنان را بهشدت پیگیر هستم. موضوع مربوط به دیه زنان که میخواهم اینجا عرض کنم، «فاضل دیه» است.
مواردی بوده که بهخاطر فاضل دیه، دختری نتوانسته قاتل مادر خود را قصاص کند و بعدها که مرد آزاد شده، خود دختر خانم قاتل مادرش را به قتل رسانده است!
متاسفانه هیچ صندوق بیمهای هم این قضیه را تحت حمایت خودش قرار نمیدهد.
من با آقای دکتر جهانگیری صحبت کردم تا ما بیاییم صندوقی با عنوان صندوق حمایت از اجرای عدالت تشکیل بدهیم که از این صندوق در رابطه با دیه قصاص زنان بهره ببریم تا عدالت اجرا شود.
چون من خودم در کمیسیون اقتصادی هستم این پیشنهاد را مطرح کردم که چنین صندوقی را شکل بدهیم و آورده این را از جایی تامین کنیم.
مثلا پیشنهاد من این است که ما با دولت صحبت کنیم که روی قبوض آب، برق، گاز و تلفن رقم بسیار ناچیزی مثلا در حد یکصدم درصد را به این صندوق اختصاص بدهد.
این یکصدم درصد رقم بسیار ناچیزی در حد 10 تومان میشود وقتی این رقم در کل کشور پرداخت شود، رقم قابل توجهی خواهد بود و مواقعی که چنین مواردی پیش میآید میتوان از ظرفیت این صندوق جهت اجرای عدالت بهره برد.
البته این را هم باید مدنظر داشته باشیم که این صندوق بهصورت اختصاصی به موضوع فاضل دیه اختصاص داشته باشد.
این امر دو علت دارد: یکی اینکه مردان در رابطه با قتل زنان سوءاستفاده نمیکنند چون میدانند که اگر بکشند، قصاص میشوند و این باعث کاهش جرم میشود دوم اینکه عدالت اجرا میشود.
خانم دکتر شما به موضوع پرونده آموزشی زنان هم اشاره کردید.
منظور شما از مباحث مربوط به آموزش در رابطه با زنان زندانی چیست؟
متاسفانه به زنان در رابطه با تبعات و آثار حمل مواد مخدر و سایر جرمها در رسانهها و فضاهای آموزشی، آموزش داده نمیشود و برای همین برخی از زنان بیخود و بیجهت گرفتار میشوند.
یک مورد که من در زندان با آن برخورد کردم، دقیقا ناشی از عدم آموزش بود.
یکی دختر خانمی در یکی از شهرهای کشور، دانشجو بود.
ایشان یک بار وقتی به آرایشگاه زنانه میرفته، بعد از ورود به آرایشگاه یک نفر از کارکنان آرایشگاه کیف و لباس ایشان را میگیرد و داخل کمد مخصوص میگذارد.
بعد از چند دقیقه که کار آرایش این دختر خانم شروع میشود، نیروی انتظامی وارد آرایشگاه میشود و اعلام میکند که گزارش کردهاند در این آرایشگاه مواد مخدر خرید و فروش میشود.
موقعی که همه چیز را در آرایشگاه مورد بررسی قرار میدهند، متوجه میشوند که 200 گرم شیشه در جیب پالتوی این دختر خانم وجود دارد.
حالا ایشان یک سالونیم است که در زندان بهسر میبرد و تا حالا نتوانسته اثبات کند چون در آرایشگاه زنانه هم نصب دوربین ممنوع است، نمیتواند ثابت کند که فرد دیگری این مواد را در جیب او گذاشته است.
بنابراین ما باید در سطح رسانهها و فضای مجازی و سایر فضاهای آموزشی، به دختران و زنان آموزش بدهیم که موقع ورود به آرایشگاه حواسشان به همهچیز باشد و اصلا بهتنهایی به آرایشگاه نروند و وسایلشان را به هیچکسی نسپارند، هیچ نوشیدنی خاصی در آرایشگاه نخورند، هیچ دارویی از آرایشگاه نخرند و ...؛ واقعا ما در رابطه با آرایشگاههای زنانه چه آموزشی دادهایم؟
درحالیکه همه زنان هم به این مکان مراجعه میکنند. در رابطه با دختر خانمی هم که عرض کردم، بعد از کلی پیگیری و تماس با دفتر آیتالله رئیسی، فرستادیم بیت حضرتآقا که ایشان به این دختر خانم عفو بدهند.
از طرفی هم خانواده دختر هم او را کاملا طرد کردهاند!
چه تعداد زندان زنان در ایران وجود دارد؟ و اگر اطلاعاتی دارید بفرمایید این زندانها در کجا قرار دارند؟
در استانها زندان مخصوص زنان وجود ندارد. چون تعداد مجرمان زن بسیار کم است. تا جایی که اطلاع دارم در کل کشور فقط پنج استان دارای زندان خاص زنان وجود دارد.
خود این مسئله هم باعث میشود مثلا زنی که در استان «الف» جرمی را مرتکب میشود، بهدلیل نبود زندان خاص زنان، برای گذراندن دوران حبس خود به استان «ب» منتقل شود که همین امر هم مسائل دیگری را برای او رقم میزند.
هرچند چنین مسئلهای در قیاس با مشکلات عدیده دیگر، مشکل زیاد بزرگی نیست.
گاهی وقتها که من به ملاقات برخی از زنان میرفتم، بدون اینکه من را بشناسند، وقتی به آنها اعلام میکردند که ملاقاتی دارید، چنان ذوق میکردند که گاهی برای پیمودن مسیر 20 متری چند بار روی زمین میافتادند. چون شاید در طول یک سال کسی سراغشان نرفته بود.
در رابطه با زنان زندانی قوای سهگانه تا بهحال به چه اقداماتی دست زدهاند؟ قانون در این رابطه تا کجا وارد شده است؟
یکی از مواردی که در این خصوص به ذهن من میرسد موضوع حداقل و حداکثر سن است. مثلا در رابطه با زندانیان حبس ابد، وقتی فرد به 70 سالگی برسد، زندانی آزاد میشود.
این قانون هم برای زنان و هم برای مردان مشترک است. یک زن در 70 سالگی چه کاری میتواند انجام بدهد؟ ما سعی میکنیم این سن را برای زنان به 55 سالگی کاهش بدهیم.
متاسفانه تا بهحال مجلس کار خاصی را برای زنان زندانی انجام نداده است و من در حال حاضر دارم این کار را پیگیری میکنم. قانون همه چیز را برای زنان و مردان زندانی برابر دیده است.
درحالیکه برای زن و مرد عدالت شرط است نه برابری! چطور دیه زن نصف دیه مرد است، اما در مجازات برابرند؟
در رابطه قوه قضائیه هم ضمن تشکر از آیتالله لاریجانی، باید عرض کنم که آیتالله رئیسی نگاه ویژهای نسبت به زنان زندانی دارند.
یکی از کارهای خوبی هم که ایشان انجام داده است، در رابطه با قانون ممنوعیت خشونت علیه زنان بود که ما در مجلس تصویب کردیم.
آیتالله رئیسی این قانون را بهصورت سهفوریت به همه استانها داده است.
یک درخواستی بود که ما سه سال پیاپی از رئیس قبلی قوه قضائیه درخواست میکردیم اما متاسفانه انجام نمیشد اما آیتالله رئیسی خیلی خوب به این موضوع ورود کردند.
برای اولین بار بود که در هفته قوه قضائیه اولین جلسه هفته، با بانوان فرهیخته کشور برگزار شد. یا مورد دیگری که ایشان انجام دادند این بود که اجبار به سرکردن چادر برای زنان زندانی را برداشتند.
یعنی ایشان ورود خوبی به مسئله داشتند و آرزو داریم که این روند همچنان ادامه پیدا کند.
چند وقت پیش هم به درخواست من، برخی از دولتیها با فراکسیون زنان مجلس جلسهای را برگزار کردند که خانم دکتر ابتکار، خانم دکتر جنیدی و سایر بانوان مدیر که در سایر دستگاهها مشغولند، آمده بودند.
من از خانم دکتر جنیدی درخواست کردم که دولت در زمینه فاضل دیه پای کار بیاید.
بههرحال امیدواریم که در این خصوص همه قوای سهگانه و رسانهها هم وارد عمل شوند تا شرایط بهتری را برای زنان زندانی فراهم کنیم.