هر يك از دوستداران هنر به نوعي ياد او را زنده ميدارند.يكي با بازيگري، برخي با نويسندگي، بعضي با خوانندگي و شايد از همه اينها پر رنگتر، بسياري نيز با هنر دوبلوري و صدا پيشگي. مرتضي احمدي، صداي تهران قديم با دوبلوري اين مرد آراسته به چندين هنر در مجموعههاي گوناگون، بهويژه «پينوكيو» و اين اواخر، «شكرستان» و فعاليتهاي او در زمينههاي ديگر از جمله موسيقي فولكلور تهراني براي جملگي ما طنين دوستداشتني و آشنايي دارد، صبح روز گذشته، سوم ديماه در خانه ابدي آرام گرفت.
مرتضي احمدي جمعگرا و عاشق رفاقت بود
بهزاد فراهانی، مرتضي احمدي را مرد کوچه، خیابان، بازار و قهوهخانه خواند و گفت: عشق مرتضی احمدی، لبخند مردم بود. اين بازيگر پيشكسوت در مورد مرتضي احمدي گفت: من از رفیقان نزدیک مرتضی احمدی هستم و صادقانه میگویم که سِرّ دل او را نه به اندازه دختر و نوهاش، اما به اندازه شایستگیهای خودم شنیدهام و دلم میخواهد به او بگویم «مرد تهران»، اما میگویم «جوانمرد تهران.» فراهاني با بيان اينكه، مرتضي احمدي مردی بود که همواره پای درد دلها مینشست، ادامه داد: او همیشه شادکامی را برای مردم آرزو میکرد. زمانی که باشگاه شاهین باشکوه در زمان قدیم برپا بود، مرتضی احمدی چاوشخوان شکوه ورزش کشور بهویژه پرسپولیس امروز و شاهین دیروز بود. او همیشه ورزش را مقدس میدانست و برای آن احترام ویژهای قائل بود. اين بازيگر در توصیف سایر خلقيات مرتضی احمدی بیان کرد: او در عرصه هنر جمعگرا و عاشق رفاقت بود. او همان کاری را که زندهیاد شاملو در حرفه خود میکرد، با بضاعت خود انجام میداد. اکنون وظیفه خودم میدانم تا از تنها دخترش آزیتا و همچنین نوه او بهرنگ که تمام عمر و هستیشان را پای پدرشان گذاشتند، تشکر کنم. او در پايان تأکید کرد: خواهشم از مسئولان این است که اگر عدالتشان علیوار است دروغ نگویند و
واقعا عدالت را رعایت کنند. در پایان میخواهم بگویم که خوشحالم که هرگز نمیتوانیم صدای مرتضی را از خانههای مردمان زحمتکش بزداییم.
مرتضي احمدي مثل يك سرو زندگي كرد
مرضیه برومند نيز در مراسم تشییع پیکر مرتضی احمدی که از مقابل تالار وحدت برگزار شد، چنين گفت: امروز روز اندوه و حسرت است نه برای مرتضی احمدی چرا که این استاد بزرگ یک عمر با افتخار زندگی کرد بلکه برای ما روز حسرت است که پیکر پاک ایشان را به خاک میسپاریم. ما امروز یک فرهنگ را خاک میکنیم؛ فرهنگی که متأسفانه حتی بین ما هنرمندان هم کمکم به یک چیز نادر تبدیل میشود. فرهنگ شرافت، ادب، معرفت، انسانیت، پایداری، وفاداری و... که باید به آنها تعصب داشته باشیم. متأسفانه آقای فراهانی هم بین ما در حال رنگ باختن است و به یک پدیده نادر تبدیل میشود. آقای احمدی عمری با عزت و آبرو زندگی کرد. او همیشه به اعتقاد خود پایدار ماند و هیچوقت خودفروشی نکرد. او همیشه ساده و بینیاز زندگی کرد و هرگز از هیچ مقام و مسئولی طلب کمک نکرد. او آنقدر قشنگ زندگی کرد که به هیچکسی محتاج نبود. مرتضی احمدی واقعا با افتخار زندگی کرد. من هم افتخار همکاری با ايشان را داشتم. این کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون همچنین در ادامه صحبتهای خود به همسر مرتضی احمدی اشاره کرد و یادآور شد: آقای احمدی همسرش را خیلی زود از دست داد و بدون اینکه همسر دیگري اختیار کند با افتخار ایستاد و دختر و پسرش را بزرگ کرد. او بیحاشیه بود و سلامت زندگی کرد. او 90 سال مثل یک سرو زندگی کرد و تازه قدش خمیده شده بود که از بین ما رفت. برومند درباره خلق و خوي مرتضي احمدي نيز اظهار كرد: ایشان همیشه سر وقت، سر همه کارها حاضر میشد و همیشه متنش را حفظ میکرد. او هرگز خارج از ادب با کسی حرف نمیزد. روحش شاد باشد. ای کاش کمی هم از این میراث سهم ما شود. من برای آقای احمدی ناراحت نیستم من برای خودمان و فرهنگمان ناراحت هستم. خوشحالم از اینکه آقای احمدی در روزهای آخر عمر خود پیروزی پرسپولیس را دید.
از استاد احمدي درسهاي بسياري گرفتم
افشین پیروانی، بازیکن سابق پرسپوليس و تیم ملی فوتبال کشورمان در مورد مرتضی احمدی گفت: با استاد احمدی رابطه خیلی نزدیکی داشتم و امروز فکر میکنم برگی از شناسنامه بزرگ پرسپولیس را از دست داديم. او همیشه به من میگفت من در جوانی همسرم را از دست دادم و زمانی که از او سوال میکردم چرا مجددا ازدواج نکرد با مهربانی پاسخ میداد به این دلیل ازدواج نکردم که وقتی روزی از دنیا رفتم سرم پیش همسرم بالا باشد. من از آقای احمدی درسهای زیادی در زندگیام گرفتم و اکنون خوشحالم که امروز این جمعیت قدردان مرتضی احمدی هستند و برای تشییع پیکرش آمدهاند. پیروانی در پایان گفت: آرزویم این است که در مملکت عزیزمان هیچ بینیازی در هیچ قشری وجود نداشته باشد. همچنین برای تمام بازماندگان و هنرمندان عزیز از دسترفته آرزوی سلامتی میکنم.
آفتاب پيش از ما اينجا بود
صابر ابر كه اجرای مراسم تشییع پیکر مرتضی احمدی را بر عهده داشت اين چنين گفت: وقتی مرتضی احمدی دار فانی را وداع گفت برای مراسم امروز نگران بودیم که باید در باران و برف ایشان را بدرقه میکردیم اما از طرفی هم مطمئن بودیم که آفتاب قبل از همه ما امروز اینجا خواهد بود برای آقای احمدی عزیز. او همچنین یادآور شد که هر وقت آقای احمدی را میدیدم همیشه به همه میگفت لبخند را فراموش نکنید. وقتی ما میخواستیم از او عکسی پیدا کنیم هیچوقت عکسی را ندیدیم که لبخند به لب نداشته باشد. داریوش فرهنگ، داریوش اسدزاده، منوچهر آذری، افشین پیروانی، محمد پنجعلی، سید ضیاءالدین دری، ایرج نوذری، بهزاد فراهانی، فرزاد حسنی، محمود مقامی، علیرضا جاویدنیا، مرضیه برومند، عباس محبوب، محمود بصیری، گیتی معینی، یغما گلرویی و بسياري از هنرمندان تئاتر، اهالی ورزش و علاقمندان به این هنرمند در مراسم تشییع پیکر مرتضی احمدی حضور داشتند.
مرتضي احمدي همیشه به اعتقاد خود پایدار ماند و هیچوقت خودفروشی نکرد. او همیشه ساده و بینیاز زندگی کرد و هرگز از هیچ مقام و مسئولی طلب کمک نکرد. او آنقدر قشنگ زندگی کرد که به هیچکسی محتاج نبود
خوشحالم که عزتم را حفظ کردم
بهرنگ بقایی، نوه دختری مرتضی احمدی در مورد پدربزرگش چنين گفت: یکی از ویژگیهای خوب باباجون این بود که به نحوی زندگی میکرد که از هیچکس کمک نمیخواست و این بزرگمنشی ایشان بود که همیشه بدون اینکه محتاج دیگران باشد زندگی کرد. روزهای آخر که ایشان در بیمارستان بستری بودند وقتی با او تنها شدم همیشه به من میگفت باباجان سرم بلند است، خوشحالم که عزتم را حفظ کردم.
با ديدن مرتضي احمدي براي يك هفته انرژي ميگرفتيم
حجتالله ایوبی، رییس سازمان سینمایی ضمن عرض تسلیت به خانواده مرتضی احمدی و جامعه هنری کشور اظهار کرد: ما امسال پاییز دردناک و خزان غمآلودی داشتیم و گوهرهای گرانقدر زیادی را به خاک سپردیم. انشاءالله که رفتار و منش خوب این گوهرها را الگو قرار دهیم. ما امروز یک الگو را به خاک میسپاریم. علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز ضمن عرض تسلیت به علاقهمندان استاد مرتضی احمدی گفت: ما امروز مرتضی احمدی عزیز را که سالها افتخار آشنایی با ایشان را داشتیم از دست دادیم. یکی از خصلتهای پسندیده و خوب ایشان این بود که هر وقت ایشان را زیارت میکردیم برای یک هفته انرژی و نیرو میگرفتیم. خاطرات او از تهران قدیم همیشه برایمان شیرین و جذاب بود. یادش بخیر. او در همه عرصهها استاد بود، دست به قلم فوقالعاده خوبی داشت و به نظر من یکی از عالمانی بود که از این پس مطمئنا نبودنش برای ما یک مشکل اساسی خواهد بود.
اشك و آه داريوش ارجمند در برنامه «بعضیا» ؛ مرگ، پریدن از یک جوی است
داریوش ارجمند که 23 آذر ماه در برنامه «بعضیا» حاضر شده بود، در حالی که مدام بغض میکرد، گفت: ما در حرفهای کار میکنیم که وقتی قراری میگذاریم نمیتوانیم زیرش بزنیم. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و متعلق به مردم هستم. کمتر از چند ساعت از فوت برادرم گذشته اما چون قول دادم، آمدم.او درباره لحظات آخر زندگی برادر خود گفت: تمام بیمارستان درگیر انوش بودند. همه میآمدند و میرفتند و وقتی از آنان درباره انوش می پرسیدیم گرچه آرام بودند اما موضوع برای ما مشخص بود. ما بازیگریم و دیگران نمی توانند جلویمان بازی کنند و من به شخصه هرگونه بازی را که در شخصیت افراد باشد متوجه می شوم. ارجمند افزود: برادرم را در حالت کما و بیهوشی نگه داشته بودند تا بتوانند کاری برایش انجام دهند. اما وضعیت او مدام افت میکرد، به زودی نارسایی ریه او بیشتر شد و مجبور شدند او را به آی سی یو ببرند. من هم مدام نگران حال برزو و دختر انوش بهار بودم. او با بيان اينكه، مرگ پایان کبوتر نیست، افزود: برادر من به یک سفر پر نور و باشکوه رفته است. او انسانی نبود که در زندگی خود کسی را رنجانده باشد و بسیار صبور بود. آقای پورمحمدی، معاون سیما هم که به عیادت انوش رفته بود او را فردی سخت کوش و سحرخیز که سخت کار می کرد معرفی کرده بود. این بازیگر درباره لحظههای آخر برادر خود گفت: داییهای برزو همه نقاش هستند. یکی از آنها هم طبیب حاذقیست. او بالای سر انوش آمد و گفت، آنچه برای انوش انجام دادند اگر در آمریکا هم بود همین کار را انجام میدادند. او به ما آرامش داد. او در حالی که میگریست از اینکه مردم را ناراحت میکند ابراز تأسف کرد و گفت: برادرم فردای اربعین فوت کرد. او 15 سال نمایش «خورشید کاروان» را در همین روزها بازی میکرد. فکر میکنم آن کسانی که او برایشان کار کرد در آن طرف جوی هوایش را دارند. مرگ پریدن از یک جوی است. تنها چیزی که باورش داریم و مطمئن هستیم حقیقت مرگ است. ارجمند ادامه داد: به هیچکس به خاطر خوش بیانی پاداش نمیدهند. قرآن هم میگوید عمل صالح ملاک است. برادرم به هیچکس صدمه نزد و انسان باشرفی بود.در ادامه تصاویری از دوربین «بعضیا» در بخش بیمارستانی که ارجمند در آن بستری بود پخش شد و برزو ارجمند در حالی که به شدت متأثر و نگران بود، گفت: ما روزهای خیلی سختی را میگذرانیم. فعلا منتظریم و خواهش من از مردم ایران فقط دعاست. تصاویری از احوال پرسی بهرام رادان از برزو ارجمند بعد از این روی آنتن رفت و برزو تأکید کرد: دیدن بابا در این وضعیت خوشایند ما نیست. بابای من اصلا اهل خوابیدن نیست. او فردی سحرخیزيست و حالا هم باید جلوی دوربین یا روی صحنه باشد. ارجمند در پايان شعری که برای برادر خود سروده بود، خواند و در ادامه خطاب به برادرش گفت: گر در یمنی چو با منی پیش منی، گر پیش منی چو بی منی در یمنی.