با حرارت و جدي حرف ميزند؛ سوالات را با روي خوش پاسخ ميدهد اما در لحنش شور و حرارتي سياسي موج ميزند كه شوخي بردار نيست. ميگويد كه كسي براي زنان در فضا و سپهر سياسي فرش قرمز پهن نكرده است؛ يعني زني كه وارد گستره پهناور و بيدر و پيكر سياست ميشود بايد همه چيز را به جان بخرد و از همه چيز بگذرد. خودش را اصلاحطلب ميداند و معتقد است هر انساني در بطن خود يك «اصلاحطلب» است. سهيلا جلودار زاده همان زني است كه بدون اينكه منتظر فرش قرمز باشد وارد دنياي سياست شد و همچنان هم در اين فضاي پهناور باقي ماندهاست. گفتوگوي مفصل «دنياي زنان» با سهيلا جلودار زاده از نقش زنان در سپهر سياسي كشور آغاز ميشود و به عيارسنجي فضاي سياسي كشور و پچيدگيهاي امر سياسي در جمهوري اسلامي ايران ختم ميشود. اين مصاحبه را بخوانيد:
به عنوان یک فعال سیاسی زن، آیا فضای سیاسی کشور را برای حضور زنان موثر میدانید؟
زن در هر کجا که باشد تاثیرگذار است. اگر زنان ما تصمیم بگیرند که فرزندان خود را با این تفکر رشد بدهد که تا فردی را به درستی نشناختید رای ندهید، ببینید چه رخ میدهد. به نوعی زنان در جامعه ما یک ارتش پنهان هستند. اگر زنان تصمیم بگیرند که درستكار باشند و اجازه ورود لقمه حرام را به سفرههای خود ندهند انقلاب بزرگی در مبارزه با فساد شکل میگیرد.
سوال من در ارتباط با تاثیر گذاری زنان در فضای سیاسی کشور نیست.سوال من این است که آیا فضای سیاسی کشور برای حضور و فعالیت زنان مناسب است؟
جوابی که میتوانم به این سوال بدهیم این است که کسی برای زنان فرش قرمز پهن نکرده است .بهشت را به بها میدهند نه به بهانه؛ برای حضور در عرصه سیاسی کشور باید زحمت کشید.
شما را به عنوان یک اصلاح طلب و فعال سیاسی ميشناسند. شما تا چه میزان خودتان را یک اصلاحطلب میدانید؟
مگر ميشود یک انسان اصلاحطلب نباشد؟ برای من تصور این موضوع خیلی سخت است که یک فرد اصلاحطلب نباشد و فسادطلب باشد. چرا که در مقابل اصلاحطلبی فسادطلبی مطرح میشود. من امیدوارم که خدا همواره این توفیق را به من بدهد که یک اصلاحطلب باشم و بمانم.
چه تعریفی از واژه اصلاحطلبی دارید؟ به هر حال با توجه به مسائلی که پس از انتخابات 88 در کشور به وجود آمد هجمههای زیادی به این طیف سیاسی کشور وارد شد. به خصوص اينكه اتهاماتي به این جریان زده شد. چه تعریفی را میتوان از اصلاحطلبی ارائه داد و در حقیقت در دنیای سیاسی ایران این واژه چگونه تعریف میشود؟
ما یک انقلاب داشتیم؛ انقلاب سال 57. انقلابی برای ارزشها، عقیدهها. در درجه اول ما میخواستیم حاکمیت غیر خدا و طاغوت را کنار بزنیم و حاکمیت اسلام و خدا را جایگزین آن کنیم. تلاشمان این بود که قوانین را اسلامی کنیم و نظام را جمهوری، تا در درجه اول مردم بتوانند از حق خود برای تعیین حاکمیت استفاده کنند. این مسائل آرمانهایی بود که انقلاب را شکل داد.
در طول زمان مشکلات و تغییر و تحولاتی ایجاد شد که سبب شد نسل جدیدی شکل بگیرد که منافع فردی را به منافع گروهی و منافع مردم ترجیح بدهد. جریان اصلاحات و اصلاحطلبی در تقابل با این تفکر شکل گرفت که از جدایی مجمع روحانیون از جامعه روحانیت آغاز شد و اصلاح در انتخابات، شیوه دولت داری و حکومتداری، اصلاح در شیوه اقتصادی، اصلاح در فساد و رانتخواری را در دستور کار خود قرار داد. در حقیقت اصلاحات برای اصلاح امور سیاسی و اقتصادی ایجاد شد. اما تلاش شد تا حقیقتی که سبب شکلگیری این جریان شده است پنهان شود و با حاشیهسازی چهره دیگری برای این جریان در اذهان عمومی ایجاد کنند.
برخی اصلاحطلبان را به قدرتهای غربی منتسب کردند و برخی دیگر به این توهمات دامن زدند اما در حقیقت اصلاحات جریانی است که میخواهد کشور بهتر اداره شود. ميخواهد علم و دانش و معرفت مردم بالا رود و حق تعیین سرنوشت و خواسته اصلی امام که حق حاکمیت مردم بر کشور بود اجرا شود.
برخی عنوان ميکنند که اصلاحات از مسیر اصلی خود منحرف شده.
خیر این گونه نیست. اهداف اصلی اصلاحطلبان پابرجا است. اصلاحات میخواهد با فساد اخلاقی، رانت و فساد اقتصادی که در ادارههای دولتی ایجاد شده مبارزه کند.
هدف اصلاحات همیشه و همیشه سالمسازی ادارات، برگزاری انتخابات آزاد و گردش آزاد اطلاعات برای مردم است. اصلاحطلبان میخواهند ایران یک کشور قدرتمند در منطقه و در تمام دنیا باشد. اگر درست رفتار شود و همه چیز خوب اداره شود به طور طبیعی به عنوان یک کشور قدرتمند در دنیا مطرح میشویم. ایران کشوری است خدایی و بر حقیقت خدا اعتقاد دارد نباید اجازه داد برخی افراد از دین استفاده کنند و از نردبان دنیا بالا بروند. ما باید مدل حقیقی نظام اسلامی را نشان دهیم نه آنچه برخی افراد برای رسیدن به سود بیشتر از اسلام نشان میدهند. ما میخواهیم که یک نماینده مجلس برای منافع شخصی و منافع خود به یک وزیر خدمتگذار فشار نیاورد و باج نخواهد و وقتی خواستهاش محقق نشد سوال یا استیضاح وزیر را راه نیاندازد.
گاهی هم شاهد هستیم بخاطر اینکه وزیر هم خط و همفکر آنها است در مقابل اشتباهاتش سکوت میکنند و اجازه میدهند که وزیر مسیر اشتباه خود را طی کند. باید تلاش کنیم که این رفتارهای بد سیاسی از مجموعه سه قوه برچیده شود.
خانه کارگر در همه انتخابات حضور فعال داشته و در برخی از آنها از کاندیدای خاصی نیز حمایت کرده است.قطعا حضور خانه کارگر در حمایت از یک فرد یا یک لیست انتخاباتی میتواند تاثیر زیادی در انتخابات داشته باشد.سوال این است که خانه کارگر با چه ملاک و معیاری وارد فضای سیاسی میشود و چه مسائلی را در انتخاب کاندیدا مورد توجه قرار میدهد؟
خانه کارگر در انتخاب کاندیدا به این توجه میکند که مجموعه تفکرات و برنامههای کاندیدا بتواند در بهبود وضعیت کارگران قرار بگیرد و به بهبود مسائل صنفی کارگران کمک کند.
خانه کارگر در همه انتخابات حضور فعال داشته و در برخی از آنها از کاندیدای خاصی نیز حمایت کرده است.قطعا حضور خانه کارگر در حمایت از یک فرد یا یک لیست انتخاباتی میتواند تاثیر زیادی در انتخابات داشته باشد.سوال این است که خانه کارگر با چه ملاک و معیاری وارد فضای سیاسی میشود و چه مسائلی را در انتخاب کاندیدا مورد توجه قرار میدهد؟
خانه کارگر در انتخاب کاندیدا به این توجه میکند که مجموعه تفکرات و برنامههای کاندیدا بتواند در بهبود وضعیت کارگران قرار بگیرد و به بهبود مسائل صنفی کارگران کمک کند.
شما نماینده ادوار در دورههای مختلف مجلس بودهاید اما خاستگاه فکری شما و تفکرات شما با خانه کارگر شناخته میشود. خانه کارگر در همه انتخابات حضور فعال و چشمگیر داشتهاست. اما فکر میکنید خانه کارگر توانسته فعالیتهای صنفی خود را نیز به خوبی انجام دهد و در بین اعضای خود رضایت کامل را ایجاد کند؟
خانه کارگر یک تشکیل صنفی است. حضور این تشکل صنفی در فضای سیاسی به این خاطر است که بتواند از مواضع حزب خود در کنشها و واکنشها و تغییرات سیاسی کشور دفاع کند. خانه کاگر تشکیلات حکومتی خاصی ندارد و یک تشکیلات مردمی است. خیلی وقتها هم نتوانسته وظایف خود را به خوبی انجام دهد اما همه تلاشش این است که از امکاناتی که در اختیار دارد و از حق عضویتی که از اعضا دریافت میکند امکانات مناسبی برای آنها ایجاد کند. مانند امکان ادامه تحصیل، وسایل تفریحی، رفاهی، درمانی، آموزشی و غیره.
خانه کارگر برای فهم این موضوع چه اقداماتی انجام ميدهد؟
دیدارها و جلسات متعددی با کاندیدا برگزار ميشود. به خصوص کاندیداهایی که در شهرستانها فعال هستند از طریق خانه کارگر شهرستان به ستادهای اجرایی معرفی میشوند و در نهایت به ستاد مرکزی معرفی میشوند که در صورت هماهنگ بودن برنامههای آنها با اهداف و سیاسیتهای خانه کارگر به عنوان کاندیدای خانه کارگر معرفی میشوند.
در شرایط فعلی و تغییر دولت و بهبود شرایط سیاسی کشور اصلاحطلبها چه وضعیتی دارند؟ در گذشته عنوان میشد که فضای سیاسی برای حضور و فعالیت اصلاحطلبها در عرصه سیاسی کشور مناسب نیست و این جریان در انتظار تغیییر در فضای سیاسی کشور بود. آیا این تغییر ایجاد شده؟ آیا وضعیت اصلاح طلبها بهبود پیدا کرده است؟
وضعیت تا حدودی بهتر شده و ميتوان گفت آن فضای پرفشاري که بر فضای سیاسی کشور حاکم بود تا حد زیادی جبران و اصلاح شدهاست. امروز دولت با رعایت قوانین و حقوق اساسی مردم و احزاب سیاسی باعث شده که بارقه امید در جامعه ایجاد شود و مردم با خوشبینی بیشتری به سیاسیون کشور نگاه کنند. میتوانم بگویم که خوشبینی نسبی در بین مردم به وجود آمدهاست. از سوی دیگر باید عنوان کنم که بخاطر فضای نا مناسب سیاسی که بر کشور حاکم شده بود برخی از فعالین سیاسی علاقهای ندارند که دوباره وارد فضای سیاسی کشور شوند ولی به لحاظ اینکه وظیفهای بر دوش خود احساس میکنند اظهار نظر میکنند. دولت باید فضای مشارکت سیاسی در کشور را بهبود ببخشد و تلاش کند تا شرایط آشتی ملی فراهم شود. چرا که آشتی ملی سرمایه بزرگی برای کشور است. ممکن است عدهای برای منافع خود اقداماتی انجام دهند تا رقبای خود را از حقوق اجتماعی محروم کنند و با زدن انگ یا تهمت آنها را از فضای سیاسی کشور دور کنند اما آن شرایطی که بر اساس شرایط غیرمنصفانه در اختیارشان قرار میگیرد برایشان خیر و برکت ندارد. همواره عدالت است که رحمت خدا را جلب میکند و شرایط ماندگی یک جریان را به وجود ميآورد. «کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ » * (هرکه روی زمین است دستخوش مرگ و فناست و خدای باجلال و عظمت باقی ميماند. سوره الرحمن ایه 27). همه پدیدهها فانی هستند مگر آنهایی که وجه الهی دارد و این موضوعی است که همه و به خصوص فعالین سیاسی و اقتصادی ایران باید به آن توجه کنند. ما همه این مسائل را آموختهایم. آموختهایم که کسی نباید حق دیگری را بخورد به کسی تهمت نزند و حق او را نگیرد اما متاسفانه ما این سرمایههای اخلاقی را از دست دادهایم و روحیه همکاری وجود ندارد. اگر ما بخواهیم به سمت افق روشن حرکت کنیم باید این رویه را تغییر بدهیم. قطعا این موضوع در برنامه دولت بوده است و تلاش میکند که وضعیت کشور را بهبود ببخشد.
برخی از افراد عنوان میکنند که اصلاح طلبها در بین خودشان دچار مشکل شدهاند و افکار یکدیگر را قبول ندارند.کم رنگ شدن فعالیت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، ایجاد یک جبهه موازی درزمان انتخابات ریاست جمهوری به ریاست مصطفی کواکبیان و در همین اواخر ایجاد تشکل جدیدی به نام ندا(نسل دوم اصلاحات) به این موضوع دامن زده است. شما چه نظری درباره این مسائل دارید؟ آیا اصلاح طلبان در بین خود مشکلاتی دارند؟ آیا این جریان میتواند در زمان لازم به وحدت برسد؟
شما از یک اردوگاه بمب باران شده انتظار دارید که یک لشگر منسجم داشته باشد. گرچه همین اردوگاه بمباران شده مسئولیت بازسازی و بهبود شرایط کشور را بدون کمترین امکانات تا حدی به دوش گرفته است. البته من معتقدم خداوند به صبر مومنان برکت میدهد و آنها موفق میشوند. ولی نمیتوان از اصلاح طلبها انتظار داشت که احزاب فعال و منسجمی داشته باشند و همچون گذشته به فعالیتهای خود ادامه دهند.
ارزیابی شما از انتخابات آینده مجلس چیست؟ آیا اصلاحطلبان میتواند کاندیداهای خود را در انتخابات مجلس معرفی کنند و از آنها حمایت کنند؟
به نظر من در انتخابات آینده مجلس کسانی رای ميآورند که درست کار باشند.مردم به کاندیداها اعتماد میکنند و به آنها رای میدهند اما در سالهای اخیر شاهد این بودیم که برخی از نمایندگان نیز به دنبال کسب قدرت بودند. در پرونده سه هزار میلیاردی عنوان شد که برخی از نمایندگان در این جریان حضور داشتند. یا بطور مثال در پرونده آقای مرتضوی و ریاست ایشان در تامین اجتماعی عنوان شده که وی به برخی از نمایندگان مبالغی را به عنوان هدیه پرداخت کرده است.منکر این مساله نیستیم که ساختار سیاسی کشور باید اصلاح شود. مسالهای که به این موضوع میتواند کمک کند، گردش آزاد اطلاعات و حضور و فعالیت احزاب در فضای سیاسی کشور است. وقتی نماینده یا دولت مردان بدانند که از سوی رسانهها به عنوان رابطین افکار عمومی و مسئولین مورد سوال و باز خواست قرار میگیرند و عملکردشان زیر ذره بین افکار عمومی است قطعا در رفتار و عمل خود توجه بیشتری به خرج میدهند و از راه راست دور نمیشوند. این مساله میتواند فضای سیاسی کشور را از مشکلات و آلودگیها پاک کند. نکته دیگری که عنوان کردم فضای باز سیاسی برای عملکرد احزاب بود. فعالیت ازاد احزاب سبب میشود که افکار عمومی و رایدهندگان به راحتی کاندیدای مناسب و قابل اعتماد خود را راهی نهادهای رسمی کنند و بدانند که این کاندیدا و عملکرد این کاندیدا از سوی حزب مربوطه بررسی میشود.
اینکه یک فرد در عرصه قدرت بماند و بداند که کسی نمیتواند با او در این مساله رقابت کند موجب فساد سیاسی نمیشود؟
درست میگویید اما حل شدن این موضوع را باید در توسعه سیاسی جستوجو کرد که فعلا نمیتوانیم شاهد آن باشیم.
به نوعی میتوان عنوان کرد که ما شاهد رکود سیاسی در کشور هستیم.
بله دقیقا همینطور است. وقتی جناح رقیب اصلاحطلبان عنوان میکند که این جریان ضعیف شده اما از فعالیت این جریان وحشت دارد و هنوز اصلاحطلبان اجازه فعالیت گسترده ندارند قطعا شاهد توسعه سیاسی نیستیم. این مساله موجب رانت سیاسی در کشور میشود. البته باید عنوان کنم که همه جای دنیا این مساله وجود دارد اما ما به عنوان یک کشور مسلمان اولین هدفمان این است که به عنوان یک الگوی مناسب و درست برای سایر کشورها باشیم. باید نقصها را شناسایی کنیم و آنها را رفع کنیم. نمیتوانیم عنوان کنیم که همه جای دنیا خوب است و فقط کشور ما مشکل دارد. در کشورهایی هم که شاهد رضایتمندی افراد جامعه هستیم این اتفاقات رخ داده و بعد اصلاح شده است. اصلاح این امور تنها از سوی مردم باید انجام شود. نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
یعنی بر این عقیده هستید که در شرایط فعلی این وضعیت در جریان اصلاحات باید وجود داشته باشد و گروههای جدید شکل بگیرند؟
بله. خیلی هم طبیعی است که عدهای در شرایط جدید ساختار جدید ایجاد کنند. چیزی که میتواند ما را استوار نگه دارد این است که روح اصلاحطلبی در درون ملت وجود دارد . خیلی از افراد عنوان کردند که دیگر پایان عمر اصلاحات است اما درانتخابات مشاهده کردند که اصلاحات با تمام توان پای کار آمد.
این موضوعی که عنوان کردید، نکته ای است که جریان رقیب اصلاح طلبان عنوان ميکنند.آنها بر این عقیده هستند که اصلاحطلبان فضا و نیرویی برای انتخابات ندارند. اصلاحات مرده و یا نفسهای اخر خود را میکشد.
این ملت را امام تربیت کرده است و این نسل ثمره انقلاب است. بچههای فرزندان ما تفکر مناسبی از اسلام ناب محمدی، اسلام عدالتمداری ندارند. ماباید تلاش کنیم که تعریف درست اسلام را زنده نگه داریم . اسلام از بین نمیرود . عدهای با رانتخواری و در اختیار گرفتن منابع خود و دوستانشان را به قدرت رساندند اما ماه پشت ابر نمیماند. سوره رم آیه 41 عنوان میکند که فساد در دریا و زمین آشکار میشود. عدهای با قدرتی که در اختیار داشتند منابع عمومی را سه هزار، سه هزار میلیارد و حتی بیشتر در اختیار گرفتند و امروز شاهد برملا شدن اقدامات نادرست آنها هستیم. نمیشود همیشه به اسم اسلام بدحجابی یا پوشش زنان را مورد توجه قرار داد. اسلام مبارزه با رانتخواری و فساد است و اسلام حامی مظلومان است. درستکاری باید در زندگی همه ما به صورت عملی وجود داشته باشد. نباید به اسم اسلام اقداماتی کرد که در ذهن مردم سوال ایجاد کند. کشور باید دوباره اصلاح شود. فساد اداری و فساد دولتی باید از بین برود و همه دست اندرکاران و مسئولان باید ابتدا از خود آغاز کنند.
اینکه اصولگرایان عنوان میکنند پایان کار اصلاحات است میخواهند با در قدرت ماند چه چیزی را بدست بیاورند. هشت سال گذشته سالهای سکوت اصلاحطلبان بود و همه امور به دست اصولگرایان اداره میشد نتایج حاصل از این امور رانتها و فسادهای میلیاری بود که کمکم پروندههای آن در قوه قضائیه بررسی میشود. اعتماد عمومی و رونق اقتصادی در هشت سال گذشته از بین رفت. نمیتوان عنوان کرد که این مساله خواست خدا بودهاست. توصیه میکنم این افراد قصههای قرآنی را بخوانند و از آن عبرت بگیرند. این مسائل باید مورد توجه همه جریانها و گروههای سیاسی کشور باشد. اینکه جریانها در مشکلات کشور همدیگر را متهم کنند دردی از مردم دوا نمیشود و مشکلات مردم کم نمیشود و پولهایی که از بیتالمال خارج شده به آن باز نمیگردد. گروهها باید خود را اصلاح کنند. فتنه واقعی اختلاف و تفرقهای است که بین جریانهای سیاسی افتاده است. فتنه واقعی فسادهای بزرگ مالی است که در کشور ایجاد شده.