همه ميدانستيم تهران شهري است كه از شير مرغ تا جان آدميزاد در آن يافت ميشود. همه ميدانستيم تهران از فقيرترين فقيران عالم تا ثروتمندترين ثروتمندهاي دنيا را در خود سكني داده است. بله، همه ما اينها را ميدانستيم اما هيچگاه به وضوح رنگ و لعاب اين زندگيها را نديده بوديم. شايد بهتر باشد بگوييم روي فقيرانه تهران را خيليها ديده بودند اما آن روي سكه، آن روي ثروتمندي و پولداري را كمتر كسي ديده بود؛ تا صفحهاي در «اينستاگرام» و «فيسبوك» متولد شد و چشم همگان به زندگي مرفهين احتمالا بيدرد روشن شد. همين چندي پيش بود كه بچهپولدارهاي تهران ناگهان خبرساز شدند و گرد و خاك به راه انداختند. البته اين گرد و خاك آخر ماجرا توي چشم خودشان رفت اما ديدن زندگي بچه پولدارهاي تهران اين حسن را داشت كه بيشتر به حجم بيعدالتي متمركز در تهران پي ببريم. ديگر لازم نبود كه براي ديدن اين نوع زندگي خودمان را در جمع بچه پولدارها قالب كنيم و بتوانيم با هزار مكافات در محافل آنها حاضر شويم. فقط يك تلفن همراه هوشمند لازم بود و يك حساب كاربري در شبكههاي اجتماعي و جستوجوي نام «The rich kids of tehran»، آن وقت با يك چشم به هم زدن به دنياي «بچه پولدارهاي تهران» راه مييافتيد. ماشينهاي لوكس و گرانقيمتي به چشم ميديديد كه هيچوقت باور نميكرديد كه چرخ آنها آسفالتهاي خيابانهاي تهران را نوازش كند. در عكسها «مازراتي» و «پورشه» و «لامبورگيني» زير پاي بچه پولدارهاي تهران غوغا ميكردند و ديگر «بنز» و «بيامو» آنقدرها لوكس و بچهپولداري به نظر نميآمد. استخرهاي شخصي، خانههاي قصرمانند درندشت، خوردنيها و آشاميدنيهاي عجيب و غريب و حتي غيرقانوني! همهچيز براي بچه پولدارهاي تهران حاضر و آماده است، اما چگونه؟ چطور ميشود در تهران پولدار شد؟ اينها از كجا آمدهاند؟ مسلما چهرههايشان انساني است و شباهتي به آدم فضاييها ندارند. بچه پولدارهاي تهران از كجا آمدند؟
از امارات تا ايران
حدود دو سال پيش بود كه بچه پولدارهاي دنيا تصميم گرفتند براي خودشان دم و دستگاهي تشكيل داده و در شبكههاي اجتماعي خودي نشان دهند. اماراتنشينان و جوانان ساكن دبي و ديگر كشورهاي ثروتمند حاشيه خليج فارس كه روي نفت نشستهاند اولين بار اين تصميم را عملي كردند. آنها صفحهاي در فيسبوك و اينستاگرام ايجاد كردند و از زندگيهاي مرفهانه خود عكس گرفتند و جهانيان را به ديدن زندگي خود جذب كردند. براي جهان تقريبا عادي بود كه جوانان عرب را با ماشينهاي فوق لوكس بسيار گرانقيمت كه نظير آنها تقريبا يافت نميشود ببينند؛ چرا كه آنها روي ثروت نشستهاند و بشكههاي نفتشان هر روز به جهان صادر ميشود. پس از آن در انگليس و دنياي سرمايهداري بچه پولدارها به خود نمايي پرداختند و خواستند به عربهاي اماراتي نشان دهند كه اروپا و آمريكا هم آنقدر از مرحله پرت نيست و آنجا هم ثروتمندان خودش را دارد. جدال پولدارهاي شرقي و غربي ادامه داشت تا اينكه «بچه پولدارهاي تهران» هم فكر اعلام وجود به سرشان زد و آنها هم به «مسابقه مرفهين» پيوستند. واكنشها در مقابل تصاوير و زندگي آنها اما متفاوت بود. جالب بود كه مردم ايران و تهران ديگر به عكسهاي آنها واكنشي حاكي از ذوقزدگي و تعجب از اين همه زرق و برق در زندگي نشان ندادند و براي رسيدن به چنان زندگيهايي كه در عكسهاي پولدارهاي عرب ديده بودند در دلهاي خود احساس اميدواري نكردند. مردم طبقه متوسط ايران و بسياري از كاربران شبكههاي اجتماعي در تهران نسبت به اين «مرفهين بيدرد» جبهه گرفتند و حتي توهينهاي فراواني هم به پولدارهاي تهران كردند. اين واكنشها آنقدر خصمانه بود كه چندي بعد بچه پولدارهاي تهران تصميم گرفتند تمام عكسهاي خود را پاك كنند و ديگر زندگي خود را براي مردم به نمايش نگذارند.
شايد بچه پولدارهاي تهران آنقدر دلنازك بودند كه نميتوانستند ببينند دل همشهريهايشان از اين همه ثروت و مكنت به درد آمده؛ و شايد ترسيدند كه كسي عزم خود را براي پيگيري اقدامات و نوع زندگي آنها جزم كند و آنها ديگر نتوانند به راحتي گذشته به «پولبازي» خود برسند. همين بود كه پس از حذف كردن عكسهاي پرزرق و برق خود چنين بيانيهاي را به اشتراك گذاشتند،« ما دید دنیا به کشور خود را تغییر داده ایم. مردم دیگر برای حمل و نقل از شتر استفاده نمی کنند اما هستند کسانی که از اسب های ایتالیایی و آلمانی برای پیاده روی استفاده کنند، اما هیچ نیت سویی نداریم و مخالف اعتقادات هیج کس نیستیم. ما نقاط مرفه و مجلل تهران را به شما نمایش میدهیم. ما کشورمان را دوست داریم و مثل هر کشور دیگری هم افراد ثروتمند و هم کمتر ثروتمند( کمتر خوش شانس) داریم. برخی افراد ثروتمند در ایران نسلهاست که از خانواده های ثروتمند هستند. دیگر افراد ثروتمند نیز با کار و سختی فراوان ثروت خود را بدست آورده اند. روش زندگی شما انتخاب شده است شما انتخاب می کنید که چگونه میخواهید زندگی کنید.»
آواز دهل شنيدن از دور خوش است
براي اينكه نيتخواني نكرده باشيم و فهم درستي از واكنشها به صفحه «بچه پولدارهاي تهران» پيدا كنيم بهتر است سراغ كساني برويم كه از اين صفحه بازديد كردند و به عكسها و تصاويري كه بچه پولدارهاي تهران به اشتراك گذاشته بودند واكنش نشان دادند. سعيد.س يكي از كاربران شبكههاي اجتماعياست كه پيگير تصاوير بچه پولدارهاي تهران بوده است. او از اينكه بچه پولدارهاي تهران در اين وضعيت اقتصادي نامتعادل و درست در زماني كه بسياري از مردم تهران با كمبود درآمد روبهرو هستند با غرور تصاوير زندگي پرتجمل خود را به اشتراك ميگذارند گلايه دارد. سعيد ميگويد:«پولدار بودن به خودي خود بد نيست، خيليها را ميشناسم كه پولدارند اما متواضع هستند و به فكر همنوعان خودشان هم هستند؛ اما اين تصاويري كه در اين صفحه ميبينيم نشان ميدهد كه اين بچه پولدارها نه از دسته كساني هستند كه با زحمت و تلاش پولدار شده باشند و نه از آن دسته كه متواضع و خاكي باشند.» او اينطور ادامه ميدهد:«من اين تصاوير را بيشتر خودنمايي و فخرفروشي ميدانم و براي همين عصباني ميشوم. چون انسانيت حكم ميكند كه در وضعيتي كه خيليها به نان شب محتاجند تو با ثروت و داراييات خودنمايي نكني و حداقل نشان ندهي كه چقدر پولداري. با ماشينهايي كه زير پاي اين بچه پولدارهاست ميتواند چندين و چند زندگي كامل براي خانوادههاي فقير يا كمبضاعت تشكيل داد.»
از سوي ديگر مهدي.ن كه او هم يكي از كاربران شبكههاي اجتماعياست معتقد است كه اينها افرادي هستند كه با پولهاي بادآورده و يكشبه ثروتمند شدهاند و كساني هستند كه با رانت و پارتيبازي صاحب مال و منال شدهاند. او در واكنش به تصاوير بچه پولدارهاي تهران ميگويد:«من حرفهايم را زير همه عكسهاي آنها هم گفتهام. اينها مشتي تازه به دوران رسيدهاند و جالب اينجاست كه به ديگران توصيه كردهاند با كار و تلاش ثروتمندتر شوند تا بتوانند مثل آنها زندگي كنند. اين يك دروغ بزرگ است چون هيچكدامشان با كار و زحمت پولدار نشدهاند. اصلا مگر يك جوان 20 يا 25 ساله چقدر براي كار كردن فرصت داشته كه اينقدر مال و ثروت داشته باشد؟ اصلا كسي كه با كار و زحمت پولدار شود اينطور بريز و بپاش و خودنمايي نميكند.» او با خشم تاكيد ميكند:«پولدار بودن افتخار نيست كه اينها سعي ميكنند درمقابل ديگران خودشان را بزرگ كنند و تازه مدعي شوند كه دارند تهران را بهتر به جهان معرفي ميكنند. تهران كه فقط پولدار و قصرنشين ندارد، فقير و كارتنخواب هم دارد، آن كاري درست است كه همه اينها را با هم نشان دهد.»
خلاصه از ميان حرفهاي اين دو كاربر شبكههاي اجتماعي ميتوان فهميد كه چرا تهرانيها و مردم ايران اينقدر در مقابل بچه پولدارهاي تهران جبهه گرفتند و از نوع زندگي آنها اظهار تاسف كردند. به هر حال شايد عكسها از صفحه بچه پولدارهاي تهران حذف شده باشد اما قطعا اين سبك زندگي در تهران حذف نشده و نخواهد شد، بلكه همچنان بيسر و صدا به نفس كشيدن خود ادامه ميدهد. مهم اينجاست كه به فهم درستي از پديده برسيم و دست به آسيبشناسي آن بزنيم.