حجم و ساعات کاری زیاد
«مجبورم از ساعت 9 الی 20 شب کار کنم و در ایام عید و مناسبتهای خاص این ساعات کاری تا 13 الی 14ساعت هم افزایش دارد.» این جملات را خانم نیر. ب، شاغل در قسمت فروش یک تولیدی مبلمان میگوید. اگرچه میتوان مشکل حجم و ساعات کاری زیاد را در بخش خصوصی هم برای مردان و هم زنان، مشترک قلمداد کرد، اما باید توجه داشت که حجم کار زیاد برای زنان از دو جهت مضر است. یکی از بابت اینکه زنان از لحاظ فیزیک بدنی، نسبت به مردان تفاوتهای زیادی دارند و از طرف دیگر زنان مسئولیتهای بزرگتری در منزل دارند. البته این مشکل در محیطهای کار دولتی چندان رخ نمیدهد. چرا که علیالاصول ادارات دولتی با ساعات کاری مشخص، کار میکنند. خانم سیمین. ص، شاغل در یک اداره دولتی میگوید: «جنس مشکلات ما در ادارات دولتی کاملا با جنس مشکلات کارکنان بخش خصوصی متفاوت است. گاهی حس میکنم در اداره از من بیگاری کشیده میشود!»
عدم شایستهسالاری
وقتی از خانم سیمین میپرسم مشخصا منظورشان از «بیگاری» چیست؟ میگوید: «این درست است که در ادارات دولتی یک چارت سازمانی مشخص وجود دارد اما گاهی مدیران برخی از کارهای اعصاب خرابکن را فقط به خانمهای شاغل در اداره میسپارند و توجیهشان این است که در چنین کارهایی خانمها دقیقترند!» البته او مشکل زنان در ادارات دولتی را فراتر از اینها میداند و معتقد است: «بهترین نمونه عدم شایستهسالاری در ادارات دولتی در مورد خانمها اتفاق میافتد. گاهی برای یک منصب مدیریتی یک خانم و یک آقا در ادارهای مشخص همه امتیازهای لازم را برای احراز آن منصب دارند اما خیلی کم اتفاق میافتد که خانمی برای آن پست انتخاب شود حتی اگر امتیازهای بیشتری هم نسبت به مرد رقیب خود داشته باشد!» به نظر میرسد واقعا مشکلات خانمها در محیط کار در ادارات دولتی از جنس دیگری است که عدم شایستهسالاری عمدهترین آن است.
مرخصی زایمان
مادری یک غریزه محسوب میشود. اگر چه برخی از روانشناسان معتقدند این غریزه ذاتی نیست اما به هر حال مادری را میتوان یک نیاز هم تعریف کرد.
این در شرایطی است که سیاستهای کلان جمعیتی کشور ما چند سالی است که روی این اصل استوار شده که جمعیت کشور تا مرز 120 میلیون نفر برسد تا بدین صورت از پیری جامعه در امان بمانیم. اما برخوردها با زنان شاغل در زمینه مرخصی زایمان، مخصوصا در بخش خصوصی چندان شایسته نیست.
به طوری که سال گذشته 47 هزار زن در اثر گرفتن مرخصی زایمان از کار بیکار شدهاند. «اصلا چرا باید خانم متاهل استخدام کنم که فردا مجبور باشم موقع زایمان مرخصی بدهم؟ آن هم با این وضعیت نابسامان تولید؟» این جملات را مسعود. س، کارفرمای یک کارگاه بستهبندی میگوید.
9 خانم و 5 مرد در کارگاه مسعود کار میکنند که در صحبتهایی که با مردان داشتم، به این نتیجه رسیدم که اساسا مردان هم ترجیحا مجرد انتخاب میشوند! همین اردیبهشت ماه سال 93 بود که میزان مرخصی زایمان از 6 ماه به 9 ماه افزایش یافت که برآوردها در همان مقطع زمانی حاکی از این بود که خود این مسئله باعث میشود برخی از زنان باردار کارخود را از دست بدهند. چند ماه پیش بود که محمدحسن زدا، معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی، درباره افزایش مرخصی زایمان از 6 به 9 ماه در سال جاری گفت: «در 6 ماهه دوم سال گذشته بررسی بر روی 145 هزار نفر از بانوانی که از مرخصی زایمان استفاده کرده بودند صورت گرفت که به این نتیجه رسیدیم پس از اتمام مرخصی زایمان 47 هزار نفر از این افراد از شغل خود برکنار و در حال حاضر مقرری بیمه بیکاری دریافت میکنند.»وی ادامه داد: «با اجرای افزایش مرخصی زایمان از 6 به 9 ماه تهدیدی برای افراد شاغل است که ممکن است شغل خود را از دست بدهد. برای افزایش مرخصی زایمان از 6 به 9 ماه، بودجهای در سال جاری به سازمان تامین اجتماعی پرداخته شده که با تامین اعتبار این قانون اجرایی خواهد شد.»
اما کارفرمایان چندان راغب نیستند که مخصوصا در بخش خصوصی به زنان برای انجام زایمان مرخصی بدهند.مسعود یکی از آن کارفرمایان است که اصلا اشتیاقی به استخدام خانم متاهل ندارد. خانم شیوا. م، یکی از کارکنان مسعود بود که از پایین بودن حقالزحمه هم گلایه داشت.
تبعیض در میزان حقالزحمه
خانم شیوا. م، میگوید: «کارفرمایان آقا به چند دلیل خانمها را استخدام میکنند که یکی از مهمترین دلایل آنها پایین بودن حقوق خانمهاست. خانمها با این که زیاد کار میکنند اما حقوق کمتری دارند. تازه هر لحظه ممکن است به شما بگویند از فردا سرکار نیا.» وقتی از او میپرسم مگر شما با قانون کار، مشغول نیستید؟، پاسخ میدهد: «من در محل کار قبلی خودم 10 سال کارکردم و در نهایت بعد از خستگی یک روز کاری به من گفتند که از فردا نیا سرکار! و من حق هیچگونه اعتراضی نداشتم. چون اصلا قراردادی بین من و کارفرمایم نوشته نشده بود که من طبق قانون کار حقوق بگیرم و یا در صورت خواستن عذر من، به جایی شکایت کنم!» چنین اتفاقی برای خانم نیر.ب هم افتاده است. او میگوید: «گاهی آدم مجبور میشود کار کند برای همین مجبور است شرایط کارفرما را بپذیرد گاهی اصلا مهم نیست که قرارداد نداری یا حقوقت کم است. باید کار کنی.» از او میپرسم به نظر شما چرا کارفرمایان خانمها را استخدام میکنند، اما در عین حال با آنها بدرفتاری میکنند؟ و او پاسخ میدهد: «کارفرمایان آقا بیشتر به خاطر دستمزد کم و همچنین جذابیتهای جنسی در جلب مشتری، مخصوصا در بخشهای فروش کارکنان زن را استخدام میکنند!»
پایان سخن
تردیدی نیست که در جامعه ما زنان از فرصتهای کمتری برای اشتغال برخوردارند اما همین فرصتهای کمتر نیز در محیط کار با تهدیدهای جدی مواجه است که در بطن گزارش به مشکلاتی نظیر حقوق کم، مرخصی زایمان، عدم وجود قرارداد بین کارفرما و کارکنان، تبعیض در ارتقای شغلی و تهدیدات جنسی و روحی و روانی اشاره شد. به نظر میرسد برخی از این مشکلات با تصویب و اجرایی کردن قوانین خاصی برطرف شوند اما باید اذعان داشت که برخی از مشکلات، مخصوصا تهدیدهای جنسی با تصویب قوانین قابل حل نیستند. به نظر میرسد برای کاستن از بار این مشکلات باید در افراد توسعه-یافته تربیت شوند و به بیان دکتر قراییمقدم جامعهای عقلمحور داشته باشیم که این مسئله نیز زمان زیادی میطلبد.