دکتر محمد والیپور؛ متخصص روانپزشکی
مفهوم اعتیاد به رابطه جنسی از دو دهه گذشته برای اشاره به افرادی استفاده میشود که مجبور به دنبال کردن تجربیات جنسی هستند و این امر درصورتیکه قادر به خشنود و راضی کردن انگیزه جنسی شخص نشود باعث اختلال در رفتار وی میشود.
مفهوم اعتیاد به رابطه جنسی از مدل اعتیاد به مواد مخدر از جمله هروئین یا اعتیاد به الگوهای رفتاری، مانند قمار به دست آمده.
اعتیاد به معنی وابستگی روانی، یا وابستگی جسمی و حضور یک سندرم قطع مصرف اگر ماده (به عنوان مثال، هرویین) در دسترس نباشد و یا رفتار (به عنوان مثال، قمار) ناامیدکننده باشد.
در طبقهبندی جدید ناراحتیهای اعصاب وروان (DSM-5) اعتیاد به رابطه جنسی (sex addiction) و یا تمایلات جنسی اجباری (compusive sexuality) استفاده نمیشود با این وجود، این پدیده در یک فرد که زندگیاش حول محور رفتار جنسی میچرخد و مقدار زمان بیش از حد صرف چنین رفتاری میکند، و کسی که اغلب سعی میکند از چنین رفتاری جلوگیری کند، اما قادر به انجام این کار نیست به خوبی برای پزشکان شناخته شده است.
تشخیص
معتادان جنسی قادر به کنترل تکانههای جنسی خود (طیف کاملی از فانتزی و رؤیا پردازی و یا رفتار جنسی) نیستند.
در نهایت همین موضوع نیاز به فعالیت جنسی را افزایش میدهد، و رفتار فرد به حدی زیاد میشود که به تجربه عمل جنسی منجر میشود.
تاریخچه نشان میدهد معمولاً یک الگوی طولانی مدت از چنین رفتاری است که در آن فرد بارها و بارها برای متوقف کردن این عمل تلاش کرده، اما موفق نبوده است.
اگر چه یک بیمار ممکن است پس از انجام عمل جنسی احساس گناه و ندامت داشته باشد، این احساسات برای جلوگیری از عود آن کفایت نمیکند.
بیماران گزارش میدهند که نیاز به عمل کردن در طول دوره پر استرس شدید و یا هنگام خشم، افسردگی، اضطراب، یا ملال زیاد میشود.
بیشترین اعمال به یک ارگاسم جنسی و به اوج رسیدن جنسی ختم میشود.
در نهایت، این نوع فعالیت جنسی با زندگی اجتماعی، فنی و حرفهای، و یا تأهل فرد تداخل مییابد و شروع به تخریب زندگی وی میکند.
انوع الگوهای رفتاری
انحرافات جنسی(پارافیلیا)و الگوهای رفتاری متفاوتی اغلب در معتاد جنسی مشاهده میشود.
ویژگیهای ضروری یک انحراف جنسی مکرر بودن، میل یا رفتار شدید جنسی ، از جمله نمایشگری، یادگارخواهی(fetishism)، مالش جنسی (frotteurism)، مازوخیسم جنسی، یادگارخواهی همراه با مبدلپوشی (پوشیدن لباس جنس مخالف)، اطفای شهوت با نگاه (چشم چرانی (voyeurism))، وبچه بازی (pedophilia) هستند.
انحراف جنسی با پریشانی بالینی قابل توجهی همراه است و تقریباً همواره با روابط بین فردی تداخل دارد و اغلب به عوارض قانونی منجر میشود.
علاوه بر انحرافات جنسی، اعتیاد جنسی میتواند به صورت مقاربت و استمناء بیقاعده و کنترل نشده خود را نشان بدهد.
در بسیاری از موارد، اعتیاد به رابطه جنسی مسیر مشترک نهایی انواع اختلالات دیگر است.
علاوه بر انحرافات جنسی، بیمار ممکن است یک اختلال مرتبط با خلق و خوی بزرگ (مثلاً افسردگی یا اختلالات دو قطبی) و یا اسکیزوفرنی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت مرزی مبتلا باشد.
دونجوانیسم DON JUANISM
برخی از مردان به ظاهر پرشهوت hypersexual، از روابط جنسی و یا فتوحات آشکار جنسی خود، به عنوان ماسک احساسات عمیق حقارت استفاده میکنند، بهعبارت دیگر از روابط جنسی به عنوان نیاز ابراز وجود خود استفاده میکنند.
برخی دیگر از مردان دونجوان دارای انگیزههای همجنسبازی ناخودآگاه هستند، که آنها را با تکانههای جنسی تماس با زنان انکار میکنند و بعد از رابطه جنسی بیشتر دونجوانها دیگر علاقهای به آن زن ندارند.
این وضعیت گاهی اوقات به عنوان شهوت پرستی و یا اعتیاد به رابطه جنسی satyriasis or sex addiction. نامیده میشود.
نیمفومانیا NYMPHOMANIA
به معنای تمایل بیش ازحد یا پاتولوژیک یک زن برای مقاربت است.
آن دسته از بیماران که مورد مطالعه قرار گرفتند یک یا چند اختلال جنسی، اغلب اختلال ارگاسمی زن (ناتوانی در رسیدن به اوج لذت جنسی) داشتهاند.
زن اغلب ترس شدید از دست دادن عشق دارد و از راه اقدامات جنسی، برای برآورده کردن نیازهای وابستگی تلاش میکند نه انگیزه جنسی.
این اختلال شکلی از اعتیاد به رابطه جنسی است. برای معتادان جنسی تجربه اعتیاد به واسطه یک چرخه چهار مرحلهای رشد میکند که هربار تکرار آن شدیدتر میشود.
1- مشغولیت ذهنی: ذهن معتاد کاملاً لبریز از افکار جنسی است.
2- آداب و عادتسازی: همان روال کار همیشگی هر معتاد است که منتهی به رفتار جنسی میشود.
3- رفتار جنسی وسواس گونه: ارتکاب فعل جنسی، که غرض نهایی مشغولیت ذهنی و آدابسازیها است برای معتاد قابل کنترل یا توقف نیست.
4- یأس و ملالت: احساس شدید نومیدی که معتاد در رابطه با رفتار و عجز و ناتوانی خود دارد. احساس درد و رنجی که معتاد در پایان هر دور از چرخهی اعتیاد متحمل میشود.
همبودی با سایر ناراحتیهای اعصاب و روان
همبودی (تشخیص دوگانه) به حضور یک اعتیاد است که با اختلال روانپزشکی دیگر هم زمان اشاره دارد.
بسیاری از معتادان جنسی یک اختلال روانی هم دارند.
در نهایت، یک همبستگی بالا بین اعتیاد به رابطه جنسی و اختلالات مصرف مواد (تا 80 درصد در برخی از مطالعات) وجود دارد که هم کار تشخیص و هم کار درمان را پیچیدهتر میکند.
روان درمانی
روان درمانی بینشگرا ممکن است به بیمار در درک پویایی الگوی رفتاری آنها کمک کند.
همسر فرد معتاد باید کنارش بایستد. او باید قدم به قدم با درمان همسرش پیش برود تا کامل بهبود پیدا کرده و به زندگی عادی بازگردد.
متاسفانه برخی مشاوران افراد معتاد جنسی را با افراد هرزه اشتباه تشخیص میدهند و بلافاصله پیشنهاد طلاق میدهند.
مهارت متخصص باید طوری باشد که ضمن اینکه اعتیاد به رابطه جنسی را در فرد درمان میکند، همزمان نیروی جنسی او را برای آمیزش با همسر حفظ کند.
روان درمانی حمایتی میتواند به ترمیم آسیبهای فردی، اجتماعی یا شغلی که رخ داده کمک کند.
دارو درمانی
بیشتر متخصصان اعتیاد بهطورکلی از استفاده از عوامل روانگردان، بهخصوص در مراحل اولیه درمان اجتناب میکنند.
در افراد وابسته به مواد تمایل به سوء مصرف آن دسته از عوامل، به ویژه عوامل با پتانسیل بالا، مانند بنزودیازپینها دارند.
دارو درمانی ممکن است در درمان اختلالات روانی همراه مانند اختلالات افسردگی اساسی و اسکیزوفرنی استفاده شود.
برخی از داروها ممکن است در درمان اعتیاد به رابطه جنسی، به دلیل عوارض خاص خود در کاهش میل جنسی استفاده شوند.
SSRI ها (مثل سرترالین- فلوکستین) باعث کاهش میل جنسی در برخی افراد میشوند، و از این عارضه جانبی استفاده درمانی میشود.
بعضی ممکن است از چنین داروهایی در استمناء اجباری بهرهمند شوند.
میل جنسی مردان در مصرف مدروکسی پروژسترون استات کاهش مییابد و در نتیجه کنترل جنسی رفتار اعتیاد آور را آسانتر میسازد.
استفاده از ضدآندروژنها (سیپروترون استات) در زنان برای کنترل شهوت زیاد به اندازه کافی آزمایش نشده، اما به دلیل کمک به کنترل میل جنسی در زنان، ضدآندروژنها میتوانند سودمند باشند.
بیشتر بخوانید:
تأثیرات فراگیر رابطه جنسی سالم بر سلامت
بلوغ و تمایلات جنسی
تعریف اشتباه از رابطه جنسی از کودکی تا بزرگسالی