نشانههای دیگر این كودكان به قرار زیر است:
از كارهایی كه به تلاش ذهنی و تفكر مربوط میشود، دوری میكنند. اسباببازیها، كتابها و وسایل خود را بیشتر از بقیه بچهها گم میكنند.
در گوش دادن مشكل دارند.
بیش از حد بینظم و ترتیب هستند. كارهای روزانه خود را فراموش میكنند. در فعالیتهای خود بیدقت هستند. همیشه در حال حركت و آماده رفتن هستند. نمیتوانند حالت نشسته خود را حفظ كنند. زیاد حرف میزنند. بیش از حد میدوند و بالا و پایین میپرند.
درك كودك بیشفعال
كودكان رفتارها و علائم بیشفعالی را قبل از 6-7 سالگی نشان میدهند. بیشفعالی میتواند زمینه ژنتیكی داشته باشد. كودكانی كه فقط یكی دوبار این علائم را از خود بروز دادهاند، لزوما بیشفعالی نیستند؛ زیرا تكرار مداوم این علائم نشانه وجود این اختلال در كودك است.براساس پژوهشها، مغز كودكانی كه دچار اختلال بیشفعالی و عدم تمركز و توجه هستند، در برخی نواحی خاص، كوچكتر و كم فعالیتتر از حد طبیعی است.
مطالعات نشان میدهند كه در این كودكان ضخامت كورتكس در 10 سالگی به اوج میرسد؛ در حالی كه در سایر كودكان این اتفاق حدود 6- 7 سالگی رخ میدهد. تولد زودهنگام، وزن بسیار كم هنگام تولد و آسیبهای مغزی در حین تولد، تماشای بیش از حد تلویزیون و برخی عوامل دیگر، میتوانند زمینه بروز این اختلال را فراهم كنند.
برخورد با كودك بیشفعال
با كودك بیشفعال خود ملایمتر و مهربانتر برخورد كنید. گاهی اوقات او را تحسین كنید تا مطمئن شود دوستش دارید. رفتار مناسب والدین، به این كودكان اعتماد به نفس بیشتری میدهد و احساس ارزشمندی میكنند و به همین ترتیب از میزان كمتوجهی آنان كاسته میشود. هنگام صحبت كردن با كودك خود ارتباط چشمی برقرار كنید. با جملات ساده صحبت كنید و كلماتی را كه كودك آنها را نمیفهمد، به كار نبرید.
احساسات خود را به كودكتان بگویید؛ ولی مستقیم از او انتقاد نكنید؛ مثلا به او بگویید: «به خاطر اینكه وسایلت را جمع نمیكنی، ناراحتم.» رفتار كودك را تحسین كنید، نه شخصیت او را. از مقایسه او با سایر كودكان بپرهیزید. برای فرزند خود وقت بیشتری صرف كنید. مطمئن شوید كه او وظایفش را متوجه شده است.
از كودك خود خواهش نكنید (چرا كه پاسخ شما «نه» خواهد بود)، بلكه به او دستورهای كوتاه بدهید. برخی قوانین مربوط به خانه و خانواده و مدرسه را به طور شفاف برای او روشن كنید. یك ساختار زمانی ثابت برای غذا خوردن، انجام تكالیف، تماشای تلویزیون، بیدار شدن و به رختخواب رفتن تنظیم كنید.
یك مكان آرام برای انجام تكالیف مدرسه كودك در نظر بگیرید. گاهی اوقات از روش محروم كردن استفاده كنید. اگر اختلال كودك شما مربوط به تغذیهاش باشد، میتوانید از پزشك تغذیه كمك بگیرید. طبق وعدههای غذایی منظم به او غذا بدهید و وزن و قد او را مرتبا اندازهگیری كنید.
انرژی اضافی كودك باید از طریق فعالیتهای مثبت، از جمله ورزش كردن، مصرف شود. بهتر است آنها را برای بازی به زمینهای بزرگ ببرید تا فعالیت و تحرك بیشتری داشته باشند. خوردنیهایی مثل چیپس، پفك، شكلات و ... باعث تحریكپذیری كودكان میشوند.
شاید لازم باشد برخی نكات و آموزشها را بارها و بارها برایش تكرار كنید؛ ولی هر بار ملایمت خود را حفظ كنید. از آنجایی كه این دسته از كودكان هیچوقت بیكار نمیمانند، بهتر است نكاتی را كه میخواهید به او آموزش دهید، در زمانهای مشخص باشد.
مراجعه به پزشك
وقتی كه كودك بیش از اندازه كارهای خطرناك انجام میدهد و بدون توجه به عواقب خطرناك برخی كارها، اصرار شدیدی برای انجام آن دارد. وقتی كه كودك در اثر جنب و جوش بیش از حد، بههیچ وجه استراحت نمیكند. وقتی كه بیتوجهی و بیشفعالی او بسیار طولانی شود و این مساله روی فعالیتهای او در مدرسه و دوستیهایش تاثیر زیادی بگذارد.
برای خواندن بخش اول- پرخاشگران كوچك- اینجا کلیک کنید.