تحریریه ماهنامه بهار زندگی
از نظر امام خمینی (رحمه الله)، یکی از وظایف اساسی مسلمین در دوران غیبت امام معصوم تشکیل حکومت است. مؤمنین باید برای تحقق این هدف بزرگ با طواغیت زمان و سلاطین دوران مقابله نمایند و بساط حکومت آنان را برچینند و خود تشکیل حکومت دهند و احکام نورانی اسلام را اجرا نمایند. دیدگاه امام خمینی (رحمه الله) در ارتباط با حکومت، در چند بند بیان میشود.
الف) لزوم تشکیل حکومت
«اکنون که دوران غیبت امام (علیه السلام) پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم میآید. عقل هم به ما حکم میکند که تشکیلات لازم است، تا اگر به ما هجوم آوردند بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند دفاع کنیم. شرع مقدس هم دستور داده که باید همیشه در برابر اشخاصی که میخواهند به شما تجاوز کنند برای دفاع آماده باشید. برای جلوگیری از تعدّیات افراد نسبت به یکدیگر هم حکومت و دستگاه قضایی و اجرایی لازم است. چون این امور به خودی خود صورت نمیگیرد. باید حکومت تشکیل داد، چون تشکیل حکومت و اداره جامعه بودجه و مالیات میخواهد شارع مقدس بودجه و انواع مالیاتش را نیز تعیین نموده است: مانند خراجات، خمس، زکات و غیره.».
«از غیبت صغری تا کنون که هزار و چند صد سال میگذرد و ممکن است صدهزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدّت مدید احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر که هر کاری خواست بکند؟ هرج و مرج است؟... اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است.»
امام خمینی (رحمه الله) در برابر کسانی که با تمسّک به برخی روایتها میگویند: «هر دولتی که پیش از قیام قائم برپا شود باطل است»، یا «هر عَلَمی که قبل از قیام قائم برپا شود طاغوت است» موضع گیری میکند و به این اشخاص نسبت جهل میدهد و حرفهای آنها را نسنجیده میداند. ایشان میفرماید:
«این احادیث هیچ مربوط به تشکیل حکومت خدایی عادلانه که هر خردمند لازم میداند نیست بلکه در روایت اول، دو احتمال است، یکی آن که راجع به خبرهای ظهور ولی عصر (عج) باشد و مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید علمهایی که به عنوان امامت قبل از قیام قائم بر پا میشود باطل است. چنان چه در ضمن همین روایات علامتهای ظهور هم ذکر شده است و احتمال دیگر آن که از قبیل پیشگویی باشد از این حکومتهایی که در جهان تشکیل میشود تا زمان ظهور که هیچ کدام به وظیفه خود عمل نمیکنند و همین طور هم تا کنون بوده.».
«آن روایات [اشاره دارد] که هر کس عَلَم بلند کند با عَلَم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است].».
همچنین حضرت امام (رحمه الله) برای ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت دلایل متعددی ارائه نموده است.
ب) نوع حکومت
از دیدگاه امام (رحمه الله) حکومت مورد نظر اسلام، با هیچ یک از حکومتهای رایج در دنیای کنونی سنخیتی ندارد. نه استبدادی و دیکتاتوری است و نه دموکراتیک و نه هیچ نوع دیگر، بلکه حکومت ویژهای است که قابل مقایسه با هیچ حکومتی دیگر نیست. حکومت مورد نظر اسلام، «حکومت قانون الهی بر مردم» است.
«حکومت اسلامی هیچیک از انواع طرز حکومتهای موجود نیست. مثلاً استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد و خود رأی باشد... و نه مطلقه بلکه مشروط است. البته نه مشروط به معنای متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آراء اشخاص و اکثریت باشد. مشروط از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقیّد به یک مجموعه شروط هستند که در قرآن کریم و سنّت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) معیّن گشته است. مجموعه شرط همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت و اجرا شود. از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است.».
«فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومتهای مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است: در این که نمایندگان مردم، یا شاه، در این گونه رژیمها به قانونگذاری میپردازند؛ در صورتی که قدرت قوّه مقنّنه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. قانو ن گذاری ندارد و هیچ قانونی جز حکم شارع را نمیتوان به مورد اجرا گذاشت. به همین سبب، در حکومت اسلامی به جای مجلس قانونگذاری که یکی از سه دسته حکومتکنندگان را تشکیل میدهد، مجلس برنامهریزی وجود دارد.».
ج) شرایط حاکم
از آن جا که حکومت مورد نظر اسلام، حکومت ویژهای است، زمام دار و حاکم اسلامی نیز باید فرد ویژهای باشد و شرایطی مخصوص را دارا باشد. عمده این شرایط، دو شرط: «علم به قانون الهی» و «عدالت» است.
«شرایطی که برای زمامدار ضروری است، مستقیماً ناشی از طبیعت طرز حکومت اسلامی است. پس از شرایط عامه، مثل عقل وتدبیر، دو شرط اساسی وجود داردکه عبارتاند از: 1ـ علم به قانون؛ 2 ـ عدالت».
مقصود امام (رحمه الله) از عبارت «علم به قانون» علم به قانون الهی است، نه علم به قانون موضوعه که اصطلاحاً «حقوق دان» گفته میشود. حاکم اسلامی باید عالم به قانون اسلام و احکام شرع باشد و او کسی جز «فقیه» نیست.
«اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (علیه السلام) موجود بود برای بعد از غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت از علم به قانون و عدالت باشد در عدّه بیشماری از فقهای عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند میتوانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند.».
د) اقدام به تشکیل حکومت
امام خمینی (رحمه الله) در شرایطی مسایل راجع به حکومت در دوران غیبت را مطرح و طرح کلی آن را ارائه نمود که دیگران آن را غیر ممکن میدانستند. تفاوت دیدگاه حضرت امام (رحمه الله) با دیگر عالمان و بزرگان در این نکته است که آن حضرت به بیان صرف اکتفا نکرد و برای تحقق حکومتی که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) باشد اقدامات عملی را آغاز نمود. با سلطنت در افتاد، مشکلات را به جان خرید و سرانجام حکومتی تشکیل داد و آن را مقدمه حکومت مهدوی (علیه السلام) نامید.
«از 22 بهمن 57 تا امروز که 15 خرداد 62 را در آغوش میگیریم ساعاتی محدود بیش نیست ولی تحوّلی که کمتر از صد سال بعید به نظر میرسید با تقدیر خدای بزرگ در این ایام محدود و ساعات محدوده تحقق یافت و جلوهای از وعده قرآن کریم نور افشانی کرد و چه بسا که این تحول و دگرگونی، در مشرق زمین و سپس مغرب و اقطار عالم تحقق یابد. ـ ولیس من الله بمستنکر ـ که دهر را در ساعتی بگنجاند و جهان را به مستضعفان، این وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهی ولی الله الاعظم صاحب العصر (علیه السلام) روشن فرماید و پرچم توحید و عدالت الهی را در عالم بر فراز کاخهای سپید و سرخ مراکز ظلم و الحاد و شرک به اهتزاز در آورد. و ما ذلک علی الله بعزیز.
امام راحل (رحمه الله) بارها از ایران به عنوان کشور بقیة الله یاد میکند و نیروهای نظامی و انتظامی ایران را سربازان امام زمان (علیه السلام) خطاب میکند. «اینجانب با یقین به آن که ما النّصر الاّ من عند الله از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیة الله الاعظم (علیه السلام) را از چنگ گرگان آدمخوار که آلتهایی در دست ابرقدرتان خصوصاً آمریکای جهان خوار بیرون آورد... تشکر میکنم».