چشم نعمتي دو ساختي
البته همه نعمتهايي كه به انسان داده شده هر كدام در جاي خود از بالاترين حد ارزش برخوردار است و هيچكدام از آنها نميتواند نقش نعمتي ديگر را به درستي ايفا كند، يعني دست نميتواند نقش گلو را انجام دهد و برعكس گلو نيز با همه نقش حياتي كه در زندگي افرد بشر دارد نميتواند نقش دستها را بر عهده بگيرد و هر كدام از اعضاء صرفنظر از مقدار وظيفهاش در زندگي داراي اهميت فوقالعادهاي ميباشد.
با اين حال بعضي از اعضاي وجودي ما بر اساس وظيفهاي كه بر عهده دارند نقش به سزايي در تعيين سرنوشتمان بر عهده دارند كه چشم يكي از آن اعضاء ميباشد كه ميتوان توسط آن همه نعمتهاي الهي را ديد و پي به قدرت و عظمت حق تعالي برد.
در عين حال نحوه استفاده ما از اين عضو وجوديمان با نظر به نوع وظيفهاش در ميان ساير اعضاء بدن دو نوع زندگاني را برايمان ترسيم ميكند كه در دو جهت مخالف هم قرار دارند يكي خوشبختي و ديگري بدبختي.
راههاي استفاده صحيح از چشم
بر همين اساس است كه براي استفاده صحيح و به جا از چشم نيز در آيات و روايات توصيههايي شده، امام سجاد عليهالسلام در رساله حقوق خويش در مورد حق چشم ميفرمايند: حق چشم بر صاحبش دو چيز است: اول اينكه آن را از نگاه كردن به حرامها باز دارد و دوم اينكه از نگاه كردنش عبرت گيرد.
در قرآن كريم نيز در مورد نحوه استفاده از چشم، به زنان و مردان مومن سفارش شده كه مراقب چشمهاي خود بوده از نگاه به نامحرم خودداري كنند، از جمله در آيه سي سوره نور به مردان دستور ميدهد تا به زنان نامحرم كوچكترين نگاهي نكنند با اين بيان كه (به مردان باايمان بگو: ديده فرو نهند و پاكدامني ورزند كه اين براي آنان پاكيزهتر است زيرا خدا به آنچه ميكنند آگاه است) و اين دستور را به زنان مومن در آيه سي و يك همين سوره چنين بيان ميدارد (و به زنان باايمان بگو ديدگان خود را- از هر نامحرمي- فرو بندند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه- طبعا- از آن پيداست و بايد روسري خود را بر گردن خويش فرو اندازند و زيورهايشان را جز براي شوهران، پدران، پدرشوهران، پسران، پسران شوهران، برادران، پسران برادران، پسران خواهران، زنان- همكيش- خود، كنيزان يا كودكاني كه بر عورتهاي زنان وقوف حاصل نكردهاند آشكار نكنند و پاهاي خود را- بهگونهاي به زمين- نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته ميدارند معلوم گردد. اي مومنان همگي- از مرد و زن- به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد.)
امام علي(ع) نيز در مورد نشانههاي مردمان باتقوا فرمودند:
«... از هر چه خدا برايشان حرام كرده، چشم ميبندند.»
عاقبت نگاه!!!
پس اين چشمي كه از نشانههاي قدرت خدا و از نعمتهاي بزرگ اوست، اگر مراقبت و كنترل نشود باعث به انحراف كشيده شدن انسان ميشود و ممكن است يك نگاه و حتي نيم نگاهي باعث سياهبختي گردد. چون بنا به فرمايش امام صادق(ع) نگاه به نامحرم تيري است از تيرهاي زهرآگين شيطان و چه بسيار نگاهي كه حسرتهاي دراز به بار آورد. مانند برصيصاي عابد كه گويند: فردي بود به نام برصيصا كه عابد زاهد و به عنوان فردي مستجابالدعوه شناخته ميشد.
روزي دختر سلطان مريض شد و مرضش شدت يافت پس دختر را نزدش آوردند تا دعا كند بلكه شفا يابد پس دختر را در نزدش گذاشته و رفتند تا او برايش دعا كرده شفا يابد برصيصا بايد ميگفت كه حضور دختر در اينجا براي دعا كردن لازم نيست. و بدون حضور او نيز ميشود دعا كرد، اما احتياط نكرده در دام شيطان افتاد، به دختر نگاه كرد و دچار حرام شد. عبادتهاي چندين سالهاش نيز نتوانست او را از انجام حرام باز دارد. سپس به خاطر فرار از اين رسوايي پيش آمده به وسوسه شيطان دختر را كشت و دفنش كرد. فرداي آن روز كه براي بردن دختر سلطان به نزد برصيصا آمدند و از دختر جويا شود پس از جستجو، او را كشته و مدفون يافتند. پس دستور اعدام او صادر شد و او در اثر پيروي از شيطان و افتادن در دام شيطان در اثر نگاه به نامحرم، بالاخره آتش جهنم نصيبش شد. بر اساس همين تأثير نگاه كردن در انسان است كه پيامبر صليا... عليه و آله فرمودند: كسي كه ديده خود را از نگاه به زن نامحرم سيراب كند، خداوند در قيامت چشمان او را بهوسيله ميخهاي آتشين و آتش پر ميكند و چون حسابرسي مردم به پايان برسد، او را در جهنم مياندارد.»
نظريه افراطي
البته برخي نيز براي رهايي انسان از اين مشكلات راه افراط و تفريط را در پيش گرفتهاند و چنين راه نشان ميدهند كه:
زدست ديده و دل هر دو فرياد كه هر چه ديده ببيند، دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش زپولاد زنم بر ديده، تا دل گردد آزاد
يعني ميگويند با توجه به اينكه هر چه چشمم ميبيند دلم ميخواهد، براي اينكه اين دل را راحت كنم، يك خنجر ميخواهم كه با آن خود را كور كنم تا دلم راحت شود.
نقد نظريه فوق
خوب بايد به چنين فردي بايد گفت چون يك چيزهايي را هم ميشنوي و باز دلت ميخواهد، پس يك خنجر هم بايد در گوشهايت فرو كني! اخته هم كه قطعا بايد بشوي تا خودت را راحت راحت كرده باشي! بعد ميشوي «شير بيدم و سر و اشكمي» كه مولوي در مثنويش نقل ميكند.
عجب انساني، باباطاهر درست كرده! يعني يك انسان كر و كور و لال، انساني كه نه دست دارد، نه پا دارد، نه چشم دارد، نه گوش دارد و هيچ چيز ديگري هم ندارد! كه اين نيز در مسير خلاف خواست انسانها و هدف از خلقتش ميباشد.
البته نظريات ديگري نيز در اين زمينه داده شده اما چشم بستن از حرامهايي كه از نشانههاي مردمان و زنان با تقواست آسانتر و عمليتر از كاري است كه اين شاعر عارف و ديگر مكاتب بيان كردهاند.
چون به گفته شهيد مرتضي مطهري، اگر قرار باشد، از اين طريق جلوي آلوده شدن به گناه گرفته شود بايد خنجري نيش پولادين نيز براي گوش، و خنجر ديگري براي دست و پا و همه اعضا و جوارح بسازيم. در حاليكه با عمل به آيات و رواياتي كه در تأكيد به مراقبت چشم از نگاه به نامحرم وارد شده است، ميتوان چشم را در نگاه به آيات و نشانههاي قدرت الهي، نگاه به طبيعت، نگاه به آنچه باعث عبرت و پند گرفتن فرد است، به كار برد و شكر گذار اين نعمت بزرگ الهي بود.









