Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
دوشنبه 19 آبان 1404 - 04:13

20
آذر
آشنايي با خودروي آتش‌نشاني

آشنايي با خودروي آتش‌نشاني

خودروي آتش‌نشاني از جمله مهم‌ترين وسايل مبارزه ضروري با آتش‌سوزي است...

مقدمه:
خودروي آتش‌نشاني از جمله مهم‌ترين وسايل مبارزه ضروري با آتش‌سوزي است. خودروي آتش‌نشاني با طراحي شگفت‌انگيز خود، آتش‌نشان‌ها را قادر مي‌سازد تا به سرعت به صحنه حادثه رسيده، با برخورداري از انواع مواد، ابزار و تجهيزات، عمليات موثري را براي اطفاي حريق و نجات جان افراد انجام دهند. در اين خودرو‌ها، هر سه مولفه ضروري براي مبارزه با آتش، يعني وسيله حمل افراد، جعبه‌هاي ابزار و مواد اطفاعي، يكجا فراهم شده است. خودروي معمولي آتش‌نشاني، خودروهاي حامل نردبان موتوري، خودروي آتش‌نشاني فرودگاهي، خودروي آتش‌نشاني مخصوص مبارزه با آتش سوزي جنگل، خودروي نجات از مهم‌ترين انواع خودروهاي آتش‌نشاني به شمار مي‌آيند.
 

قسمت اول

تاريخچه:
 سير تحول خودروهاي آتش‌نشاني از گاري حمل سطل آب و نردبان تا خودروهاي پيشرفته امروزي ماجراي جالبي دارد كه در ادامه خلاصه‌اي از آن آورده مي‌شود.
در حدود دويست سال قبل از ميلاد مسيح، در دوران اسكندر، قديمي‌ترين تلمبه آب اختراع شد. اين وسيله از دو سيلندر برنجي كه به دقت داخل دو پيستون قرار گرفته بودند، تشكيل مي‌شد، پيستون‌ها توسط دستگيره‌هاي بزرگ به حركت در مي‌آمد، آب از طريق شيرهاي زير سيلندرها به داخل كشيده شده و به وسيله شيرهاي خروجي به داخل محفظه‌اي مي‌رفت. ورود آب به داخل محفظه باعث فشرده شدن هواي داخل آن شده، سپس، آب با جريان پيوسته و ثابت در لوله و نازل جريان پيدا مي‌كرد. اين پمپ در روم و يونان باستان نيز استفاده مي‌شد. اين وسيله از بسياري جهات با تلمبه‌هاي دستي كه در اواخر سال 1700 ميلادي در انگليس و آمريكا ساخته شد، شبيه بود. با سقوط روم، تلمبه آتش‌نشاني تمدن باستان نيز به فراموشي سپرده شد.
رهبران كليسا به پيروان خود چنين القا مي‌كردند كه آتش‌سوزي، انتقام خداوند است، بنابراين، با هر نوع تلاش براي توليد وسايل اطفايي مخالف بوده و توليد اين وسايل را ممنوع كرده بودند. ولي اين عقايد تا پيش از قرن شانزدهم و ترجمه شدن كتاب‌هاي يونان باستان عمر نيافت. بدين ترتيب با ترجمه آثار نويسندگان يونان باستان اصول كار وسايل و تجهيزات آتش‌نشاني قديمي آشكار شد، اما اين اصول بلافاصله مورد استفاده قرار نگرفت. حدود يك قرن زمان لازم بود تا اين اصول در ساخت دستگاه‌هاي آتش‌نشاني به كار گرفته شود.
به هر ترتيب براي توليد تلمبه‌هاي آتش‌نشاني با كارايي بالاتر، تلاش‌هاي بسياري صورت گرفت، اما، افكار عمومي نسبت به كارايي اين تجهيزات مشكوك بودند. در آمريكا نخستين وسيله آتش‌نشاني سطل چوبي اطفاء حريق بود. اين سطل حدود 12 ليتر حجم داشت. در موارد آتش‌سوزي، صفي از افراد سطل به دست از نزديك‌ترين محل دسترسي به آب تا محل حريق تشكيل مي‌شد. اين صف شامل دو رديف افراد بود. يك رديف سطل‌هاي پر از آب را دست به دست رد كرده و به نزديكي محل آتش‌سوزي مي‌رساندند تا به آتش پاشيده شود، افراد رديف دوم سطل‌هاي خالي را دست به دست برمي‌گرداندند تا دوباره پر شود و اين چرخه ادامه مي‌يافت. بدين ترتيب كوشش مي‌شد تا حتي‌المكان يك جريان مداوم آب به محل آتش‌سوزي پاشيده شود. در آن روزگاران گروه‌هاي ويژه آتش‌نشان مجهز به سطل وجود داشت، اما در مواقع آتش‌سوزي به تقريب همه شهروندان حاضر در محل، دوش به دوش گروه‌هاي آتش‌نشان در مبارزه با آتش‌سوزي شركت مي‌كردند تا در نتيجه اين كوشش گروهي، آتش هر چه سريع‌تر خاموش شده و به ويژه به يك حريق غيرقابل كنترل تبديل نشود. در آن سال‌ها براي مبارزه با آتش، از وسايل كمكي ديگري مثل نردبان (براي دسترسي به محل‌هاي مرتفع و...) و چنگك آتش‌نشاني (براي كندن شيرواني، جدا كردن قسمت‌هاي سوخته بنا و...) نيز استفاده مي‌شد.
به طور معمول گروه‌هاي آتش‌نشان سطل‌هاي آب، نردبان، چنگك‌ها و ساير ابزار مورد استفاده را بر روي گاري‌هاي ويژه‌اي نصب كرده و آماده داشتند. وقوع آتش‌سوزي‌هاي بزرگ و گسترده، به ويژه آتش‌سوزي‌هاي ويرانگري كه شهرهاي مختلف جهان را به كام خود كشيد، باعث توسعه و تحول همه جانبه آتش‌نشاني شد.
آتش‌سوزي سال 1666 ميلادي كه شهر لندن را به كام خود كشيد، از جمله اين موارد است.
در ساعت 2 بامداد يكشنبه دوم سپتامبر 1666ميلادي يك نانوايي واقع در محله پودينگ‌لن شهر لندن دچار آتش‌سوزي شد. در ابتدا اين حريق چندان مهم به نظر نمي‌رسيد. حتي شهردار لندن كه در ساعت 3 بامداد در محل حادثه حضور يافته بود، آن را چندان مهم ارزيابي نكرد. وي از همان شيوه اطفاء حريق مرسوم آن زمان، يعني رديف كردن افراد سطل به دست استفاده كرد تا با آتش‌سوزي مبارزه شود، اما، در صبح آن روز آتش شدت گرفت و گسترش يافت. به صورتي كه خطر بزرگي لحظه به لحظه لندن را تهديد مي‌كرد.
بافت نامناسب شهري، شامل كوچه‌هاي باريك و دراز كه در دو طرف آنها خانه‌هاي چوبي به شدت قابل اشتعال به فاصله كمي بنا شده بود. وزش باد شديد، كه الوارهاي مشتعل و نيم‌سوزها را تا فاصله‌هاي دور پرتاب مي‌كرد و در نتيجه آتش‌سوزي‌هاي جديدي را باعث مي‌شد، فقدان تشكيلات منسجم و كارآمد آتش‌نشاني از جمله عوامل توسعه و گسترش آتش‌سوزي بود.
در روز دوشنبه سوم سپتامبر آتش‌سوزي به شدت روز يكشنبه ادامه داشت. در سومين روز، آتش قدري كاهش يافت، اما از آنجايي كه عمليات امدادي به خوبي ادامه نيافت، دوباره شدت گرفت و قسمت‌هاي ديگر شهر را نيز مورد تهديد قرار داد. در صبح چهارشنبه، آتش به تقريب تمام لندن را فرا گرفته بود، در صبح روز پنجشنبه، در حالي كه از شهر لندن فقط ويرانه‌اي باقي مانده بود، آتش با شروع باران‌هاي سيل آساي فصلي خاموش شد. آمار درستي از تعداد كشته شده‌هاي اين آتش‌سوزي در دست نيست. ولي در مورد خسارت‌هاي مالي، علاوه بر صدها انبار، كليسا، بناي آموزشي، تجاري، كارگاه و... تعداد 13 هزار و 200 خانه ويران شده بود.
بزرگترين تحول، در تاريخ آتش‌نشاني بعد از آتش‌سوزي شهر لندن رخ داد. پس از اين حادثه علاوه بر فعاليت‌هايي مثل برقراري بيمه آتش‌سوزي، ‌ابداع روش‌هاي جديد آتش‌نشاني، در زمينه ساخت تجهيزات اطفايي نيز اقدام‌هاي مهمي صورت گرفت. در سال 1678 ميلادي، در شهر بوستون آمريكا براي نخستين بار دستگاه مكانيكي آتش‌نشاني به كار گرفته شد. يك جعبه مستطيل شكل با لوله استوانه‌اي و تلمبه مربوط به آن اساس دستگاه را تشكيل مي‌داد. روي آن يك نازل بزرگ، چيزي شبيه به مانيتورهاي آتش‌نشاني امروزي تعبيه شده بود. هنگام نياز، توسط گروه‌هاي سطل‌دار به داخل آن آب ريخته مي‌شد. همزمان با اين كار، گروه ديگري دسته‌هاي تلمبه را به حركت درمي‌آوردند تا نيروي لازم براي پرتاب آب تامين گردد. نازل باعث مي‌شد تا اين آب تحت فشار به طور مستقيم و با فشار بيشتر به سمت آتش پاشيده شود.
در سال 1731 م، تلمبه دستي ديگري در انگلستان توسط ريچارد نيوشام ساخته شد. اين گاري آتش‌نشاني به آمريكا هم وارد شد. آمريكايي‌ها با الگو گرفتن از آن، مدل مخصوص خود را ساختند.
همانطور كه قبلا اشاره شد اين تلمبه‌ها با نيروي افراد كار مي‌كردند. بعدها كوشش شد تا با درازتر كردن دسته‌هاي تلمبه‌ها، افراد بيشتري بتوانند همزمان تلمبه را به كار انداخته و جريان قوي‌تري از آب را ايجاد كنند تا جايي كه بعدها طول دسته تلمبه‌ها به اندازه طول كل گاري مربوطه رسيد. بدين ترتيب، براي به كار انداختن آن مي‌توانستند 15 نفر را در هر طرف گاري قرار دهند. اين افراد با سرعت كار مي‌كردند تا قوي‌ترين جريان ممكن آب را توليد كنند. تلمبه زني كاري به شدت خسته‌كننده بود و نيروي بدني افراد را به سرعت تحليل مي‌داد، در بيشتر موارد، افراد ديگري به عنوان نيروي ذخيره در محل حريق بودند. تا هنگامي كه يكي از ماموران كاملا خسته مي‌شد، با تعويض او با يك مامور تازه نفس از وقفه در عمليات اطفايي جلوگيري مي‌كردند، به اين ترتيب مامور خسته، فرصت استراحت و تجديد قوا مي‌يافت، تا در صورت لزوم، جايگزين مامور خسته ديگري شود. اما بديهي است، لزوم استفاده از افراد زياد و گروه‌هاي متعدد، مشكلات زيادي را به بار مي‌آورد. از جمله در پاره‌اي از موارد محل آتش مكاني براي خودنمايي، لجاجت و حتي شرارت مي‌شد، مشكل ديگر رشد و توسعه جوامع بود. رفته رفته به جاي خانه‌هاي به نسبت كوتاه، ساختمان‌هاي بلندتري نزديك به هم احداث مي‌شد. از اين نظر به مرور زمان تلمبه‌هاي دستي كارايي مطلوب خود را از دست مي‌دادند. بنابراين، انديشه استفاده از تجهيزات خودكار و قوي‌تر پمپاژ آب به وجود آمد. در سال 1840 م شخصي به نام پائول هوج سفارشي براي ساخت پمپ خودكار از شركت بيمه نيويورك دريافت كرد. طرح وي بعد از يك سال تكميل شد. دستگاه وي كه لكوموتيو نام گرفت از يك ديگ بخار افقي تشكيل شده بود كه بدون نياز به كشيده شدن توسط نيروي انساني و يا اسب، با استفاده از نيروي خود حركت مي‌كرد. همچنين قادر بود يك جريان آب 5/1 اينچي را تا فاصله مناسبي پرتاب كند. وجود برخي مشكلات از جمله مشكل تامين آب مورد نياز دستگاه، همچنين مخالفت و كارشكني برخي از افراد تلمبه‌كننده آب باعث شد تا از اين ماشين بخار استفاده نشود.
يكي ديگر از قديمي‌ترين اقدامات براي توليد وسايل آتش‌نشاني جايگزين تلمبه‌هاي دستي، «مخازن شيميايي» بود. اين دستگاه به شكلي ساخته شده بود كه هنگام نياز، با به كار انداختن آن، بر اثر مخلوط شدن اسيد سولفوريك با محلول بي‌كربنات سديم، نيروي كافي براي پاشيده شدن مواد اطفايي به روي شعله‌هاي آتش تامين مي‌شد. البته، همچنان فعاليت براي ساخت تجهيزات آتش‌نشاني كه با بخار كار مي‌كرد، ادامه داشت. اولين پمپ بخار آتش نشاني كه كارايي مطلوب داشت در سال 1852 م توسط موس لاتا ابداع گرديد. در اول ژانويه 1853ميلادي نمونه اصلاح شده اين پمپ در شهر سينسيناتي ايالت اوهايو به كار گرفته شد، پمپ مزبور 22 هزار پوند وزن داشت و براي به حركت درآوردن آن علاوه بر نيروي پيش برنده موتور بخار، به چهار اسب احتياج بود. اين پمپ قادر بود آب را از طريق يك شلنگ 3 اينچي و نازل 5/1 اينچي، به مقدار 225 فوت جابجا كند. همچنين، مي‌توانست به طور همزمان آب كافي را براي چهار شلنگ تامين كند. در يك حريق بزرگ، كه اولين عمليات واقعي پمپ مزبور بود، اين پمپ كارايي مطلوب خود را نشان داد. اما، افراد مامور تلمبه زدن پمپ‌هاي دستي با مشاهده كارايي مطلوب اين پمپ خودكار، جايگاه شغلي و موقعيت اجتماعي ويژه خود را از دست رفته ديدند. از اين نظر به پمپ حمله كرده، شلنگ آن را قطع نموده و به سوي ماموران پمپ سنگ پرتاب كردند. در اين هنگام عده زيادي از شهروندان خشمگين حاضر در محل حريق به كمك ماموران پمپ شتافتند. بدين ترتيب، پس از يك نبرد سخت، با فرار اين افراد و پيروزي مردم، پمپ خودكار مزبور توانست به عمليات اطفايي خود ادامه دهد. تلمبه‌هاي دستي اوليه، به نسبت سبك وزن بوده و به وسيله گروهي از افراد به محل حريق كشيده مي‌شدند، ولي پمپ‌هاي خودكار جديد وزن سنگيني داشتند. بنابراين، اگر قرار بود به كمك نيروي انساني به محل حريق رسانده شوند، به گروهي متشكل از هفتاد يا هشتاد نفر احتياج بود. بديهي است اين امر بسيار مشكل و غيرعملي بود. در نتيجه به نظر رسيد، بهترين روش جايجايي اين پمپ‌هاي خودكار و انتقال سريع آنها به محل حريق، استفاده از سه اسب است. در نيمه دوم قرن نوزدهم، خيابان‌ها در زير سم‌هاي فولادين اسب‌هاي اداره آتش‌نشاني به لرزه درآمد. اين اسب‌ها براي كار مهمي كه مي‌بايست انجام دهند، تعليمات ويژه‌اي مي‌ديدند. در ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني آن روزگاران، براي نگهداري اسب‌ها، تجهيزات آتش‌نشاني و به ويژه آماده‌سازي و خروج سريع تجهيزات از ايستگاه، پس از دريافت اعلام خطر حريق، سامانه جالبي به كار گرفته مي‌شد. در آن ايستگاه‌ها، آخور مخصوص اسب‌ها در قسمت عقب تجهيزات آتش‌نشاني قرار داشت. هنگام اعلام خطر وقوع آتش‌سوزي، نگهبان ايستگاه كه پشت ميز مخصوصي استقرار داشت، كليد برقي باز شدن درب آخورها را روشن مي‌كرد. با اين كار و با برقراري جريان برق، درب مقابل هر آخور به طور خودكار باز مي‌شد، روشن كردن كليد ديگري، شلاق مكانيكي پشت آخور را فعال مي‌كرد. اين شلاق به پشت هر اسب ضربه محكمي وارد مي‌كرد، در نتيجه اسب‌هاي به خوبي تعليم ديده به سرعت آخور خود را ترك كرده و سر جاي خود در مقابل موتور پمپ آتش‌نشاني قرار مي‌گرفتند. در بالاي اين محل، زين و برگ مربوط به هر اسب از سقف آويزان بود، راننده ريسماني را مي‌كشيد، زين و برگ هر اسب بر پشت هر يك از اسب‌ها قرار مي‌گرفت. راننده پس از گرفتن لگام اسب‌ها، ريسمان ديگري را مي‌كشيد تا درب جلوي ايستگاه آتش‌نشاني گشوده شود. در اين هنگام در حالي كه مجموعه اين عمليات بيش از 30 ثانيه طول نكشيده بود، موتور پمپ آتش‌نشاني به سمت محل آتش‌سوزي حركت مي‌كرد.
در ابتدا مشكلي در مورد اينگونه پمپ‌ها وجود داشت، مشكل اين بود كه آب داخل ديگ بخار چگونه به طور دائم جوش باشد، تا بتوان به محض رسيدن به محل آتش‌سوزي عمليات اطفاعي را شروع كرد. اين مشكل به وسيله استقرار يك ديگ بخار ثابت در هر ايستگاه آتش‌نشاني حل شد. توسط يك لوله ارتباطي، كه فوري قابل جدا كردن بود، آب جوش به طور دائم از ديگ بخار ثابت به ديگ بخار پمپ در جريان بود. براي آنكه ديگ بخار پمپ در طي مسير حركت از ايستگاه تا محل آتش‌سوزي همچنان داغ باقي بماند، در داخل كوره آن هيزم مشتعل قرار مي‌دادند. براي تامين سوخت مورد نياز ديگ بخار، در محل حادثه، در داخل جعبه مخصوصي در پشت دستگاه مقداري زغال سنگ ذخيره مي‌شد. ماموري كه هيزم‌انداز ناميده مي‌شد، وظيفه گرم نگه داشتن كوره را به عهده داشت. پس از تكميل اين پمپ‌هاي آتش‌نشاني با نيروي بخار، تجهيزات شيميايي اطفاء حريق نيز تكميل و عرضه گرديد. يك گاري دو اسبه، دو مخزن 50 گالني محلول بيكربنات سديم را حمل مي‌كرد. هنگامي كه مامور مربوطه اهرم مخصوصي را مي‌كشيد، يك ظرف حاوي اسيد سولفوريك كج مي‌شد، در نتيجه تركيب اسيد با محلول فوق، بر اثر واكنش‌هاي شيميايي، گازكربنيك توليد مي‌گشت كه فشار اين گاز محتويات مخزن را به بيرون پرتاب مي‌كرد تا در فرونشاندن آتش به كار رود. اينگونه تجهيزات آتش‌نشاني، بيشتر براي فرونشاندن آتش‌هاي كوچك و كم دامنه به كار مي‌رفت.
بعدها، كالسكه‌هاي حامل نردبان نيز ساخته شد. بر روي اين گاري‌ها انواع نردبان‌هاي دستي تاشو، قلاب‌دار و... قرار داده شده بود، تا به كمك آنها، امدادرساني به ساختمان‌هاي به نسبت مرتفع و چند طبقه، كه مدتي از شروع احداث آنها مي‌گذشت، امكان يابد. با متداول شدن انواع پمپ‌هاي بخار آتش‌نشاني و ساير تجهيزات مربوطه، روزگار تلمبه‌هاي دستي آب، گروه‌هاي سطل‌دار تامين‌كننده آب و گروه‌هاي تلمبه زن به سرآمد و به فراموشي سپرده شدند.
با اختراع موتورهاي بنزيني، خودروهاي مجهز به اين موتورها جانشين اسب‌ها شدند. يعني خودروهاي جديدي ساخته شد كه نيروي محركه آنها موتور بنزيني بود، ولي نيروي به كار انداختن پمپ آب آتش‌نشاني آنها، هنوز توسط نيروي بخار تامين مي‌شد. نكته جالب توجه آنكه در ابتدا، سرعت گروه اسب‌ها، از خودروهاي بنزيني بيشتر بود. براي خودروهاي ابتدايي آن روزگار، مطلقا غيرممكن بود كه نتوانند در مدت 30 ثانيه بعد از به صدا درآمدن زنگ حريق (زنگ اعلام خطر آتش‌سوزي)، از ايستگاه آتش‌نشاني خارج شوند. در آن زمان، اسب‌ها با چنان سرعتي مي‌تاختند كه وقتي خودروهاي بنزيني آتش‌نشاني به محل حادثه مي‌رسيدند، به طور معمول پمپ‌هاي بخار اسبي قبل از آنها رسيده و ماموران مربوطه مشغول اطفاء حريق بودند. در اين دوره تحول تجهيزات آتش‌نشاني، از هر سه عامل بنزين، بخار و اسب استفاده مي‌گرديد.
با شروع قرن بيستم، تحول جديدي در ساخت خودروهاي آتش‌نشاني پديد آمد، اين تحول در درجه اول، سرنوشت اسب‌هاي آتش‌نشاني را دگرگون ساخت. اكنون با اختراع خودروهاي خود استارت، خودروهاي بنزيني آتش‌نشاني سريع‌تر به محل آتش‌سوزي مي‌رسند. در نتيجه، به جاي اسب، يك موتور بنزيني ديفرانسيل جلو به قسمت ابتدايي گاري‌هاي آتش‌نشاني و يا گاري‌هاي حامل نردبان متصل شد. بدين ترتيب نوع جديدي از خودروهاي آتش‌نشاني توليد گرديد.
اين خودروها علاوه بر سرعت بيشتر، از نظر هزينه نيز مقرون به صرفه بودند. بدين ترتيب كاربرد اسب در آتش‌نشاني خاتمه يافت.
به زودي با توسعه صنعت، در ساخت تجهيزات آتش‌نشاني تحول اساسي ديگري صورت گرفت، با اختراع موتورهاي درون‌سوز مناسب، كه به سادگي نيروي محركه پمپ‌هاي آتش‌نشاني جديد را تامين مي‌كردند، موتورهاي بخار يا لكوموتيوها نيز از دور خارج گرديدند.
از سال‌هاي مياني قرن بيستم به بعد، در سايه تلاش و كوشش مراكز تحقيقاتي و آزمايشگاه‌هاي ويژه، پيشرفت‌هاي مهمي در زمينه طراحي، ساخت، تجهيز و تكميل خودروهاي آتش‌نشاني صورت گرفت. بدين ترتيب براي هر مورد خاص، خودروي آتش‌نشاني ويژه‌اي در دسترس قرار گرفت. به عنوان مثال خودروهاي آتش‌نشاني شهري با شاسي مناسب، طراحي ويژه، موتور متناسب براي تحرك بيشتر و قدرت مانور بهتر در بافت‌هاي مختلف شهري، خودروهاي آتش‌نشاني فرودگاهي با ظرفيت زياد مخازن آب، كف و پودر آتش‌نشاني به علاوه موتورهاي قوي براي شتاب و سرعت بيشتر، خودروهاي آتش‌نشاني مخصوص اطفاي حريق جنگل و مرتع با شاسي و طراحي مناسب عبور از جاده‌هاي ناهموار، خودروهاي آتش‌نشاني پالايشگاه، صنايع شيميايي و پتروشيمي و... عرضه گرديد.
در سوم نوامبر 1964 م، نزديك به 1200 كارشناس از 35 كشور جهان، در فرودگاه پورژه پاريس گرد آمدند تا يكي از پيشرفت‌ها را در زمينه ساخت خودروهاي آتش‌نشاني مشاهده كنند. يك هواپيماي لانكاستر در محوطه وسيعي قرار داده شده بود. مقدار 30 هزار ليتر بنزين به روي آن ريخته شد، سپس آن را آتش زدند. پس از 50 ثانيه زماني كه شعله‌هاي مهيب آتش به آسمان زبانه مي‌كشيد و حرارت شديد آتش‌سوزي مانع نزديك شدن به محوطه مزبور از فاصله 15-20 متري مي‌شد، 2 خودروي جديد آتش‌نشاني وارد عمل شده و كمتر از 3 دقيقه اين آتش‌سوزي آزمايشي را به طور كامل خاموش كردند. اين آزمايش، نمايشي از پيشرفت در زمينه ساخت خودروهاي آتش‌نشاني بود. پيشرفتي كه اكنون در سال‌هاي نخستين قرن 21 همچنان ادامه داشته و در شماره‌هاي آينده مجله، بر حسب مورد شرح داده خواهد شد.

تعداد بازديد: 484 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز