به قلم : رکسانا خوشابی – روانشناس
تحریریه زندگی آنلاین : اکثر ما معمولاً از پیش، نقطهاي را بهعنوان قلهي شادي و رضايت خودمان در نظر ميگيريم. اين نقاط توسط روحيات و تجارب اوليهي زندگي ما تعيين و تثبيت ميشوند و اغلب تغيير دادنشان كار سادهاي نيست. بسیاری از مردم گمان ميكنند اين نقاط، لذتهاي پايدار برايشان به همراه دارد اما در عمل اتفاق ديگري ميافتد. ده كيلو كاهش وزن، بازنشسته شدن، رفتن به یک سفر هیجانانگیز، يك ترفيع شغلي، برنده شدن تیم محبوب و... حوادثي هستند كه در لحظات اول ما را بسيار خوشحال ميكنند، ولي خیلی زود وضع به حالت قبل برميگردد. جستجوي شادماني دائمي و پايدار، آرزويي است كه همه به دنبال آن هستند و اکنون میخواهیم بدانیم كه تحقيقات دراینباره چه ميگويد.
بیشتربخوانید:
نامهربانی ها برزخ دوران پیری
تأثير افزايش سن بر ميزان شادي
ليندا كارستنسن، استاد روانشناسي دانشگاه استنفورد كه روي تأثير سن و سال بر اهداف و بر ادراك زمان تحقيق ميكند، دريافته كه افراد مسن در مقايسه با جوانان، به چهرههاي بشاش و خندان در آگهيهاي بازرگاني، سريعتر از چهرههاي عبوس توجه ميكنند. در عوض جوانترها، محركها و انگيزههاي منفي را سريعتر درك ميكنند. جالب اینکه يافتههاي كارستنسن اين ديدگاه كليشهاي را كه سالخوردگان، اخمو و اهل غرولند هستند رد ميكند. او طي يك هفته، خلقوخو و روحيات 184 نفر را كه سن آنها بين 18 تا 94 بود تحت نظر گرفت و مشاهده كرد كه مسنترها، مدتزمان بيشتري تجارب عاطفي مثبت داشتند و در مواجهه با تجارب عاطفي منفي نيز، مسنترها سريعتر آرامش خود را بازمييافتند.کارستنسن در يك تحقيق ديگر نشان داد كه خاطرات سالمندان هم مثبتتر است. شايد سالمندان به دليل داشتن عادت مرور سرگذشت خود، فقط در روحيات منفي غرق نميشوند و تجديد خاطرات پر از عشق و محبت ميتواند عصبانيت يا ناراحتي آنان را از بين ببرد. كارستنسن در تحليل اين موضوع ميگويد: «با افزايش سن، آگاهانه يا غيرآگاهانه نسبت به اینکه فرصتمان در حال تمام شدن است هوشيارتر ميشويم. آگاهي نسبت به كوتاه بودن زندگي، توجه ما را به زمان حال، و حضور در زمان حال، بیشتر معطوف ميكند و بهاینترتیب كمتر نگران ميشويم. در سنين بالا، اشتباهات و شكستهاي احتمالي كه آينده را در نظر يك جوان تیرهوتار ميكند از ميان ميرود و فاصلهي ميان آرزوها و دستيابي به آنها؛ كه منشأ اصلي ناشادي در جوانان است، کمتر میشود. جالب اینکه با افزايش سن يا به اهدافمان ميرسيم يا آنها را با خواستههاي دستيافتنيتر جايگزين ميكنيم».
تمرینات حضور در زمان حال
آيا تجربه اين عادات براي جوانان هم ممكن است؟بله بهسادگی، بخصوص زماني كه یکفصل از زندگي خود را به پايان ميبرند و وارد فصلي جديد ميشوند. در نظر بگيريد كه در آستانهي نقلمکان به يك شهر جديد هستيد. در اینگونه وضعيتها، ناراحتيها و دلخوريهايي كه از دوستان داريد محو ميشوند و خاطرات خوش، ذهنتان را فرامیگیرند. اين واقعيت كه زمان محدودي با آنها هستيد، زمان حال را بيشتر در مركز توجه قرار ميدهد. ميتوان نتيجه گرفت توجه و باور جوانان نسبت به كوتاه بودن طول زندگي ميتواند به آنها كمك كنند تا بهطور طبيعيتر از زندگي خود احساس رضايت كنند. كارستنسن و همكارانش احتمال ميدهند كه تمرینات مراقبهای که فرد را در زمان حال نگه میدارد، وضعيت ذهني مشابه آنچه در سالمندان ديده ميشود را ايجاد كند چراکه با تمرينات مراقبه افكار مربوط به گذشته و آينده به نفع زمان حال كنار ميروند و سدی در برابر آنها قرار ميگيرد. نتايج اين تحقيق تابهحال نشان ميداده ناحيهاي از مغز كه به احساسات مثبت و تعقيب اهداف مربوط ميشود در مراقبه کنندگان، فعاليت بيشتري را نشان ميدهد. البته تمرینات مراقبه برای حضور در زمان حال ، مختص سن خاصی نیست و همه میتوانند از آن بهره بگیرند . خصوصاً افرادی که زیاد عادت بهمرور خاطرات تلخ گذشته دارند.
بیشتربخوانید:
پله پله تا سالمندی
تأثير پيشبينيها در ميزان شادي
ما اكثراً در جستجوي شادماني، سعي ميكنيم حدس بزنيم آينده چه چيزي را براي ما ارمغان ميآورد، پس خويشتن فعلي خود را به همراه همه اميدها، خصلتهاي ويژه و تمايلات ذاتي، بر روي آیندهای که چندان هم معلوم و شناختهشده نیست فرافكني ميكنيم. تا جایی که از تصوير مبهم آينده استفاده ميكنيم تا همه تصميمها را بگيريم؛ از اينكه شام چه غذايي بپزيم تا اينكه با چه كسي ازدواج كنيم.
دانيل گيلبرت، استاد روانشناسي دانشگاه هاروارد معتقد است اين پيشبينيها براي رسيدن به شادي ضروري هستند اما تقريباً هميشه نادرستاند! او نشان داده است كه ما احساسات و عواطف را فوقالعاده بد پيشبيني ميكنيم. اما معمولاً چيزهاي خوب هیچوقت آن اندازه كه تصور ميكنيم خوب از آب درنخواهند آمد و چيزهاي بد نيز هرگز به آن بدي نيستند. ما بیشازحد به تأثير تغييرات مثبت، خوشبينانه مينگريم، مثلاً فكر ميكنيم كه يك شغل جديد يا يك دوستي و رابطهي تازه ما را براي هميشه تغيير خواهد داد درحالیکه چنین چیزهایی صرفاً مدت كوتاهي روحيهي ما را تقويت خواهد كرد یا تغییر خواهد داد . از سوي ديگر ما بسيار بيشتر از حدي كه تصور ميكنيم، انعطافپذير هستيم و برخلاف ديدگاه خودمان، پس از ضربات روحي، خواه مرگ يك فرد عزيز يا تجربهي آزاردهندهی يك طلاق، مجدداً روحيهي خوب خود را به دست ميآوريم. او ميگويد ما تمايل داريم هيجانانگيزترين جنبهي وقايع آينده را پيشاپيش در نظر آوريم، مثلاً درباره ورود به دانشگاه لحظهي اعلام قبولي را تصور ميكنيم، اما فراموش ميكنيم پسازاین لحظات پرهيجان و خاص، زندگي به سير معمول خود ادامه ميدهد و اگر نتوانيم از عهده رشته تحصيلي كه انتخاب كردهايم بربياييم، از شادي اوليه هیچچیز باقي نميماند.
نگاه کاملتر و مشورت کردن
كريستوفر هسي كه اقتصاددان است نشان داده كه تصميمگيري ساده در مورد چيزهاي مادي به دليل پيشبينيهاي اشتباه، بهدرستی انجام نميشود، زيرا بين معيارهاي انتخاب و معيارهايي كه پس از مدتي براي ارزيابي آنچه برگزيدهايم به كار ميبريم يك تفاوت بزرگ وجود دارد. بهعنوانمثال اگر ترديد داريد كه يك دوربين آخرینمدل اما حجيم و سنگين بخريد، يا يك دوربين مدل پايينتر كه حمل و نقلش راحتتر است، ممكن است تفاوت عكسهاي اين دو دستگاه شمارا به سمت خريد آن مدلي كه حملش دشوارتر است سوق دهد اما همینکه آن را خريديد ديگر عكسي باکیفیت پايينتر نداريد كه با آن مقايسه كنيد و تنها چيزي كه متوجه ميشويد دردسر يدك كشيدن آن به دنبال خودتان است و درنتیجه بهندرت از دوربینتان استفاده خواهيد كرد. هسي ميگويد بهترين راهبرد آن است كه سعي كنيد يك ديد كامل و همهجانبه نسبت به هر تجربه يا محصولي كه در حال بررسي آن هستيد پيدا كنيد. گيلبرت براي مشكل پيشبيني كردن راهحل ديگري دارد؛ مشورت با ديگران. او ميگويد: «درس مهم اين است كه بياموزيم دقيقتر پيشبيني كنيم چه چيزي لذت پايدارتري به ما میدهد، چراکه چيزهاي بسياري لذتآور هستند اما اكثر اين لذتها موقت و زودگذر هستند». گيلبرت ميگويد: بسياري از كارهايي كه ما در حال بررسي آنها هستيم جزو خاطرات ديگران هستند، بنابراين بهتر است نظر كساني را كه قبلاً كار موردنظر ما را انجام دادهاند بپرسيم. باوجوداین متأسفانه ، اغلب افراد ترجيح ميدهند چشمهاي خود را ببندند و به خيالپردازي درباره تصميمگيريهاي آينده بپردازند. علت اين است كه بهرغم تشابه واكنشهاي عاطفي افراد به وقايع، ما دوست داريم خودمان را منحصربهفرد بدانيم.
بیشتربخوانید:
زنان بیشتر از مردان به آلزایمر مبتلا میشوند؟
نقش توجه و تمركز در ميزان شادي
خوشي و سعادت، حاصل زمان تمركز و توجه يا نحوهي توجه کردنمان نيز هست. اقتصاد دادن فقيد دانشگاه استنفورد، تيبور سيتوفسكي، ميان لذت و آسايش تمايز قائل شد. آسايش توسط وسايل يا تجاربي فراهم ميشود كه تمايل داريم آنها را قطعی و تأثیرگذار بدانيم، مثلاً كامپيوتر مدلبالا، اتومبیل لوكس و پيشرفته، و يا حتي همسري كه حامي ما و بامحبت است. اما درواقع ،آسايش را مجموعهي محركهايي فراهم ميكند كه توجه ما بر آنها متمرکزشده است مثل يك غذاي خوب، يك پيراهن راحت، يا داشتن یکشب شاد در كنار دوستان. درواقع در اينجا تفاوت به خود آن چيز مربوط نميشود بلكه در نحوه برخورد ما با آن قرار دارد و اينكه آيا توجه ما را جلب ميكند يا در پسزمينه محو ميشود. بهعنوانمثال فرض كنيد در حال رانندگي هستيد و به همسرتان هم مشاجره ميكنيد. آيا در اين حال فرقي ميكند كه در يك اتومبیل خيلي شيك و راحت نشسته باشيد يا در يك اتومبیل معمولي؟ شما آنقدر مشغول بحث هستيد كه در آن لحظه كيفيت ماشين اهميت بسيار كمي پيدا ميكند. بنابراين هر چيزي وقتي اهميت پيدا ميكند كه به آن فكر كنيد.
بیشتربخوانید:
راه های فاصله گرفتن سالمندان از افسردگی
بیماری های روانی در سالمندان
تغییرات هورمون ها در سالمندی
سخن پایانی
حال بیایید به زبان ساده از این تحقیقات نتیجهگیری کنیم:
اول: اجازه ندهيد ديگران براي شما تعريف كنند كه شاد بودن چي هست و چي نيست. شادي يك تجربه شخصي است كه بايد خودتان كشفش كنيد.
دوم: به شادیهای ماندگار و پایدار بیندیشید نه لذتهای زودگذر.
سوم: آرزو داشتن عيب نيست ولي همینطور كه محققان گفتهاند، وقتي مسنتر شديد تازه متوجه میشوید شما در حسرت آرزوهاي دورودراز و مدام غصه آينده را خوردن، از شادي طبيعي كه در جواني ميتوانستيد داشته باشيد غافل شدهاید .
چهارم: كمي واقعبين باشيد و ببینید كه دنيا ارزش اين حرفها را ندارد. نه غصههایش دوام دارد نه شادیهایش.
و سخن آخر اینکه تا وقتي مدام در حال سير و سياحت درگذشته و آينده هستيد، "حالا" و اکنون را درنمییابید تا بتوانيد لذت ببرید. باور كنيد كه شادي و خوشحالي به داشتن و نداشتن نيست، بلكه به اين است كه شما از آن چيزهايي كه داريد چطور لذت میبرید و چطور با رضايت و قدرشناسي بركت آنها را ميطلبيد.