دكترمسعود مردانی؛ متخصص بیماریهای عفونی؛ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی
طبق آمار اداره بیماریهای قابل انتقال بین انسان و حیوان وزارت بهداشت تا 14 شهریورامسال 82 مورد قطعی ابتلا تب هموراژیك كریمه- كنگو و 18 مورد مرگ در کشور اتفاق افتاده است. این آمارسال گذشته 114 مورد ابتلا و 14 مرگ ناشی ازاین تب بوده است.
لذا باتوجه به اهمیت این موضوع در شماره پیش درباره علایم وعوامل وچگونگی انتقال این بیماری بحث كردیم در این شماره نیزبه طور اختصار درباره پیشگیری و نحوه درمان این بیماری صحبت میكنیم.
علایم آزمایشگاهی و تشخیص
تقریبا در تمام بیماران لكوپنی (زیر دو هزار) وجود دارد كه با قطع تب برطرف میشود. نوتروبنی از لنفوپتی شدیدتر است. پلاكت به حدود 30 تا 60 هزار در میلی متر مكعب رسیده، و در موارد شدید
PTو PTT و FDP)Fibrin degradation product) و فیبرینوژن همگی غیرطبیعی هستند.
آلبومین خون معمولا پایین میآید. در آزمایش ادرار سلیندهای لكوسیت و هیالن، پروتئینوری و هماتولوژی میكروسكپی تقریبا همیشه وجود دارد. افزایش آنزیمهای كبدی و اختلال عملكرد كبد شایع است. حساسترین روش جداكردن ویروس، تلقیح سرم بیمار به مغز موش شیرخوار است.
برای تشخیص ویروس از كشت سلولی نیز میتوان استفاده كرد و مزیت جواب سریعتر (حدود 2 روز در برابر 8 روز) نسبت به تلقیح به موش را دارد ولی حساسیت آن كم است. امروزه روشهای حساس یافتن آنتیژن به كمك ELIS.1 هم وجود دارد. امكان تجسس RNA ویروس در سرم با RT-PCR نیز وجود دارد كه كاملا اختصاصی است و به سرعت پاسخ میدهد ولی انجام آن نیاز به تكنیكهای پیشرفته دارد.
در موارد غیرمرگبار از روز هفتم تا نهم بیماری آنتیبادیها ضد ویروس در خون با روشهای ELISA یا IFA قابل كشف هستند. كه تیتر مثبت IgM یا افزایش تیتر IgG نشانگر ابتلاء است. با توجه به خطرات كار پرسنل آزمایشگاه با ویروس زنده، امروزه استفاده از روشهای سرولوژی را به جداسازی ویروس ترجیح داده میشود.
پیشآگهی و درمان
مرگ و میر بیماری بدون درمان اختصاصی و فقط با درمان نگهدارنده هدایتی بین 20 تا 30درصد است. میزان مرگ و میر متفاوت و بازتابی از شدت بیماری، روشهای به كار برده شده برای جلوگیری از عفونت مجدد روی بیمارستانی، تجربه پرسنل و پزشكان در استفاده از اقدامات حمایتی بهخصوص جبران خونریزی و شوك و سعی در اصلاح مشكلات انعقادی از تزریق پلاكت و پلاسما دارد.
در سالهای گذشته برای درمان از سرم هیپرایمیون (حاصل از خوندهندهها در دوران نقاهت) و استروئیدها استفاده شده است. ولی در اكثر مطالعات اثری بیشتر از درمانهای نگهدارنده (تزریق خون یا FFP ،كنترل شوك و نارسایی كبد و كلیه) نداشته است. با این وجود چنین سرمهای هیپرایمیونی چنانچه بیمار سریع و زودرس به افراد در مواجهه قرار گرفته تزریق شودشاید مفید باشد.
بستری سریع تمامی بیماران در بیمارستان جهت شروع اقدامات حمایتی و نظارت بر علایم و عوارض بسیار مهم است. برای جلوگیری ازعفونتهای مجدد و بیمارستانی باید به زخمها و خونریزیهای حفره دهان و مخاط توجه خاص داشت. اطاق بیمار بایستی به طور منظم تهویه و برای بیمار حتیالامكان جداسازی از نوع Airborne در نظر گرفته شود. بستر بیمار باید فرم و لباسهای وی نیز آزاد باشد.
به دنبال مشاهده اثر ریباویرین در درمان تب لاسا و مشاهده اثرمهاری Invitro ریباویرین با غلظت 5 میكروگرم در سیسی مطالعات Invitro نیز اثر مثبت از ریباویرین مشاهده شد. و در چند مورد نوزوكومپایل به طور موفقیتآمیز به كار رفت. نخستین بررسی كنترلشده در مورد كارآیی ریباویرین خوراكی در درمان (C.C.H.F) توسط اینجانب در سالهای 1999و 2000 مویدكارآیی 88 درصد آن (در برابر مرگ و میر 41 درصد در گروه كنترل) بوده است و امروزه مصرف آن در تمام موارد مشكوك توصیه شده است.رژیم پیشنهادی شامل یك دوز اولیه به میزان mg/kg 30 به مدت 4 روزو mg/kg 15 هر شش ساعت و بعد به مدت شش روز mg/kg 5/7 هر شش ساعت میباشد.
تشخیص افتراقی
تا پیش از شروع علایم هموراژیك، علایم كاملا غیراختصاصی است و به خصوص به خاطر درد شكم ممكن است با حالات مختلف شكم حاد یا جراحی اشتباه شود كه چنین اشتباهی میتواند منجر به مرگ بیمار شود. با شروع شواهد خونریزی، تشخیصهای افتراقی میتواند شامل عوارض شدید دارویی و سندرم استیونس جانسون، لپتوسپیروز، تب هموراژیك با سندرم كلیوی و سایر تبهای همواژیك (مانند Rift valley, lassa, Q fever) باشد كه خوشبختانه سایر تبهای هموراژیك در كشور ما در حال حاضر مطرح نیستند...
براي خواندن بخش دوم- درمان و پیشگیری از تب كریمه كنگو- اينجا كليك كنيد.