دكتر شهين ياراحمدی دكترای تخصصی غدد و متابوليسم
اسید اوریك نتیجه نهایی متابولیسم پورین در بدن است. اگرچه نوكلوتیدهای پورینی در تمام بافتها ساخته و تخریب میشوند، اوراتها فقط در بافتهایی كه دارای گزانتین اكسیداز هستند (عمدتا كبد و روده كوچك) ساخته میشوند. اوراتها (اشكال یونیزه اسید اوریك) عمدتا در مایع خارج سلولی پلاسما و مایه سینوویال وجود دارند و حدود 98 درصد آن به صورت منوسدیم اورات در PH 4/7 یافت میشود.
اتصال اوراتها به پروتئینهای پلاسما اهمیت فیزیولوژیك كمی دارد. غلظت منوسدیم اورات پلاسما به حالت اشباع در دمای 37 درجه سانتیگراد در حدود µmol/l415 ( mg/dl8/6) میباشد. غلظت بیشتر در حد فوق اشباع ایجاد پتانسیل كریستالهای رسوبی میكند؛ ما گاه رسوب غلظتهای بالای اورات پلاسما حتی در حد بیش از µmol/l4800 ( mg/dl80) نیز روی نمیدهد كه شاید به دلیل حضور مواد حلال در پلاسما باشد.حلالیت اسید اوریك در ادرار بیشتر از آب است كه میتواند به دلیل وجود اوره، پروتئین و موكوپلی ساكاریدها باشد.
PH ادرار تاثیر زیادی در حلالیت آن دارد.
مقدار اورات در بدن به طور خالص نتیجه میزان تولید و میزان دفع است. تولید اورات با توجه به میزان پورین رژیم غذایی و میزان بیوسنتز، تخریب و رهایی (salvage) پورین تغییر میكند. به طور معمول دوسوم تا سه چهارم اورات توسط كلیهها دفع میشود و عمده باقیمانده آن توسط روده كوچك حذف میردد.میزان اورات سرم در سنین و جنسهای مختلف، متفاوت است. اكثر كودكان غلظت سرمی در حدود µmol/l200-180 (mg/dl4-3) دارند. این مقدار با شروع بلوغ در مردان به تدریج افزایش مییابد، اما در زنان تا زمان منوپوز تغییری نمیكند. اگرچه علت این اختلاف جنسی به طور كامل مشخص نشده، ولی در زنان دفع اورات بیشتر است. میزان متوسط اورات سرم یك مرد بالغ و یك زن قبل از منوپوز حدود µmol/l405-360 ( mg/dl8/6-6) میباشد كه در زنان بعد از منوپوز این این میزان افزایش مییابد و به حدود مردان میرسد. در سنین بزرگسالی با افزایش سن بهتدریج غلظت اورات نیز به آرامی افزایش یافته و با افزایش قد و وزن، فشارخون، عملكرد كلیهها و دریافت الكل تغییر میكند.
هیپراوریسمیا
هیپراوریسمیا افزایش غلظت اورات پلاسما (سرم) به بیش از µmol/l420 ( mg/dl7)میباشد. این تعریف بر اساس ویژگیهای فیزیوشیمیایی، اپیدمیولوژیك و مرتبط با بیماری است.از نظر فیزیوشیمیایی هیپراوریسمیا، غلظت اورات در خون كه بیشتر از میزان حلالیت منوسدیم اورات در پلاسما باشد، یعنی µmol/l415 ( mg/dl8/6) تعریف میشود. هیپراوریسمیا میتواند به دلیل افزایش تولید، كاهش دفع و یا تركیبی از دو مكانیسم فوق باشد. هنگامی كه هیپراوریسمیای مداوم وجود داشته باشد، پلاسما و مایع خارج سلولی به حد فوق اشباع رسیده و اورات كل بدن افزایش مییابد. هیپراوریسمیای مداوم در بعضی افراد مستعد باعث پیشرفت تظاهرات بالینی، شامل آرتریت نقرسی و عملكرد نامطلوب كلیه میشود.
در مطالعات اپیدمیولوژیك، میزان متوسط اورات بهعلاوه دو انحراف استاندارد به دست آمده از جمعیت سالم كه به صورت تصادفی انتخاب شدهاند، تعریف میشود و غلظت اورات سرم در حد كمتر از µmol/l420 ( mg/dl7) به دست آمد و بالاخره هیپراوریسمیا را میتوان در ارتباط با خطر بیماری تعریف كرد. خطر پیشرفت آرتریت نقرسی یا سنگهای كلیوی با سطوح بالای µmol/l420 ( mg/dl7) افزایش مییابد و در نتیجه احتمال خطر بیشتر میشود.هیپراوریسمیا در بالغینی كه قادر به راه رفتن هستند و آنهایی كه به دفعات در بیمارستان بستری شدهاند، در حدود 2/13-2 درصد میباشد.
علل هیپراوریسمیا
روز هیپراوریسمیا را میتوان به علل اولیه و ثانویه تقسیم كرد. به هر حال تقسیمبندی بر اساس علت زمینهای (پاتوفیزیولوژی) مفیدتر خواهد بود كه به صورت افزایش تولید، كاهش دفع و تركیبی از دو علت قبلی میباشد.
افزایش تولید اورات
رژیم غذایی یك منبع اگزوژن پورین میباشد. مشخص شده كه محدودیت دریافت پورین میزان متوسط سرمی اورات را كاهش میدهد. غذاهای حاوی اسید نوكلئوتیك اثر قابل توجهی در سطح سرمی اورات دارند. غذاهایی مانند جگر، تیموس، پانكراس، كلیه و ماهی آنچوری با منبع اندروژنی نیز سطح اورات سرمی را تحت تاثیر قرار میدهند. بیوسنتز پورین به صورت انیوزین منوفسفات مرحله اول تركیبات فسفوریبوزیل پیروفسفات و گلوتامین است. تخریب تسریع شده پورین میتواند یكی دیگر از علل هیپراوریسمیا باشد. در وضعیتهای همچون پرولیفراسیون، مرگ سلول، كریز بلاستهای لوكمیك، درمان سیتوتوكسیك در درمان سرطان، همولیز، رابدومیولیز همچنین در نتیجه تخریب ATP ماهیچه اسكلتی بعد از تمرین فیزیكی شدید یا استاتوس اپیلپتیكوس، بیماریهای ذخیرهای گلیكوژن نوع III، VII، V، انفاركتوس میوكارد، استنشاق سیگار و نارسایی تنفسی حاد نیز با تسریع تخریب ATP مرتبط است.
كاهش ترشح اسید اوریك
بیش از 90 درصد افرادی كه هیپراوریسمیای مداوم دارند، عملكرد كلیه آنها ناقص میباشد؛ مثلا در نقرص نقص كلیوی بهوضوح نسبت به میزان طبیعی مشهود است.
تركیبی از دو مكانیسم افزایش تولید اورات و كاهش ترشح اسید اوریك:تولید زیاد اورات و كاهش دفع اسید اوریك منتج به هیپراوریسمی میشود. افراد با كمبود گلوكز -6-فسفاتاز (آنزیمی كه گلوكز -6- فسفات را هیدرولیز میكند) از كودكی دچار هیپرواوریسمیا هستند و در سنین اولیه زندگی مبتلا به نقرس میشوند. افزایش تولید اورات به دنبال تسریع ترتیب ATP در طی گرسنگی و هیپوگلیسمی نیز دیده میشود. همچنین در افراد با كمبود گلوكز -6- فسفاتاز ممكن است هیپرلاكتیكاسیدمیا (hperlacticacidemia) پیشرفت كرده و در نتیجه دفع اسید اوریك از توبولهای ترشحكننده را بلوك كند.
الكل نیز با دو مكانیسم ایجاد هیپراوریسمیا میكند. دریافت مقادیر زیاد الكل تخریب ATP كبدی را تسریع میكند و به دنبال آن تولید اورات افزایش مییابد. همچنین میتواند هیپرلاكتیكا سید میا را القا كرده و ترشح اسید اوریك را بلوك كند. محصولات الكلی مانند آبجو، كه دارای پورین زیاد میباشند نیز یكی از علل هیپراوریسمیای الكلی است.
هیپوواوریسمیا
به اسید اوریك كمتر از µmol/l120 ( mg/dl2) هیپوواوریسمیا گفته میشود. از عوامل ایجادكننده آن میتوان به هیپریوریكوزوریك اشاره كرد؛ مانند آسپرین، مواد كنتراستدهنده مورد استفاده در رادیولوژی و همچنین عللی مانند سندرم فانكونی – بیماری نئوپلاستیك، سیروز كبدی، دیابت ملیتوس و ترشح نامناسب وازوپرسین.