دكتر مهری نجفی ثانی
هلیكو باكترپیلوری یك ریسك فاكتور مهم در ایجاد پپتیك اولسر و آدنوكارسینوم معده و لنفوم B cell میباشد. حدس ارتباط بین H.Pylori و GERD از آنجا ناشی شده كه مطالعات اپیدمیولوژیك حاكی از كاهش شیوع هلیكوباكتر پیلوری در جوامع غربی و در كنار آن افزایش شیوع ریفلاكس و ادنو كارسینوما در مری میباشد.
بیماری ریفلاكس گاستروازوفاژیال ناشی از ریفلاكس مایع سوزاننده از معده به مری است. پاتوفیزیولژی GERD مولتی فاكتوریال است. بیماری زمانی به وجود میآید كه بالانس بین عوامل آسیب رسان به مری و آنهایی كه نقش حفاظتكننده دارند EGJ) با كفایت و كلیرانس نرمال اسید) به نفس عوامل سوزاننده بهم بخورد.
برای اینكه H.Pylori تاثیر مستقیم در پاتوژنز GERD داشته باشد باید در یكی از این عوامل تاثیرگذار باشد. هلیكوباكتر تاثیری در عملكرد EGJ، همچنین بر فشار LES و تعداد انبساطهای موقت آن و نیز برروی پریستالتیسم و كلیرانس اسید ندارد.
به نظر میرسد كه میكروب فقط با مدیفیه كردن محتویات معده در پاتوژنز دخالت میكند. H.Pylori، تاثیر عمدهای روی ترشح سوماتواستاتین توسط سلولهای D موجود در انتر معده دارد و فید بك نرمال مهاری به وسیله اسید لومن روی آزاد شدن گاسترین قطع شده است؛ لذا میزان گاسترین در افراد با H.Pylori بالاست.
همچنین سطح بالای گاسترین نقش فیدبك نرمال مهاری روی ترشح اسید ندارد؛ لذا ترشح اسید در اولسر دئودنوم در بیمارانی كه H.Pylori مثبت هستند و گاستریت ترجیحا corpus باشد، باز میزان گاسترین بالاست، ولی ترشح اسید پائین است. چون در این بیماران التهاب لوكال و افزایش سطوح سایتوكائینها موجب كاهش اسید معده میگردد.
ریشهكنی H.Pylori در این بیماران موجب برطرف شدن گاستریت ترجیحا corpus و در نتیجه افزایش اسید میگردد. در این حالت ریفلاكسی كه بدون علامت بوده، علامتدار میشود. نظریه دیگر در مورد بدتر شدن ریفلاكس بعد از درمان ریشهكنی این است كه تولید آمونیاك ناشی از اوره آز ممكن است اثر خنثیكنندگی مختصر روی شیره معده داشته باشد.
نتیجه اینكه ریشهكنی در بیمارانی كه اولسر دئودنوم و گاستریت ترجیحا آنتر دارند، موجب بهبود علائم GERD در بیماران مستعد میشود؛ در حالی كه در بیمارانی كه بیشتر corpus گرفتار است ریشهكنی موجب بدتر شدن GERD میشود. باید تاكید كرد كه میكروب خود موجب GERD نمیگردد.
به طور خلاصه اثر ریشهكنی H.Pylori روی GERD در اولسر دئودنوم، گاستریت (ترجیحا آنتر و corpus) گفته میشود. اولسر دئودنوم: عفونت مزمن با H.Pylori مهمترین عامل خطر در ایجاد اولسر دئودنوم است، زیرا گاستریت ترجیحا آنتر همراه با افزایش ترشح اسید میباشد. چنین بیمارانی در افزایش ریسك ایجاد ریفلاكس معده به مری و اولسر دئودنوم قرار دارند و هر دو با درمان ریشهكنی بهتر میشوند.
گاستریت ترجیحا corpus: در این بیماران كاهش ترشح اسید وجود دارد؛ لذا ریشهكنی ممكن است موجب افزایش ترشح اسید شده كه میتواند به طور بالینی موجب آشكار شدن GERD در بیماری كه قبلا بدون علامت بوده شود. بیمارانی كه مكانیسمهای دفاعی آسیبدیده دارند - آسیب كلیرانس اسید در مری، هرنی هیاتال، و اسفنگتر شل – مستعد ریفلاكس هستند، ولی ممكن است به علت كاهش ترشح اسید در اثر التهاب و آتروفی ناشی از H.Pylori بدون علامت مانده باشند.
بیماران با GERD: چون ترشح اسید در این بیماران حفظ شده است، لذا این بیماران یا گاستریت ترجیحا آنتر و یا فقط گاستریت corpus خفیف دارند. پس ریشهكنی نباید به طور قابل توجه علائم ریفلاكس را بدتر كند. و در آنهایی كه گاستریت ترجیحا آنتر دارند علائم را بهبود میدهد.