سرطان ثانویه کبدی
خون وریدی بسیاری از اعضای بدن قبل از رسیدن به قلب از کبد میگذرد؛ بنابراین سرطانهایی مانند سرطانهای رکتوم، کولون (روده بزرگ)، ریه، پستان، پانکراس، مری و پوست (ملانوم بدخیم) میتوانند به کبد متاستاز بدهند. بنابراین در این موارد، شناسایی و درمان سرطانهای اولیه از پخش شدن بیماری و درگیری کبد جلوگیری میکند.
متاستاز و انتشار سرطان، پیشآگهی بیماری را بسیار بد کرده و در اکثر موارد فقط از شیمیدرمانی و یا رادیوتراپی در درمان استفاده میشود و انجام جراحی برای تسکین و رفع علائم میباشد.
درمان
تودههای خوشخیم معمولا نیازی به درمان ندارند، مگر اینکه علائم این بیماری را داشته باشند که در این صورت، برداشتن جراحی توده موجب بهبودی علایم میشود. اما در تودههای بدخیم، هم مراقبتهای طبی و هم حمایتهای روانی باید در نظر گرفته شود. جراحی در تعداد کمی از بیماران انجام میشود که در بیشتر موارد از نوع تسکینی است و برای کاهش علائم بیمار به کار میرود.
در ۲۵ درصد موارد، سرطانهای کبد را میتوان با موفقیت برداشت. پیوند کبد در تعدادی از بیماران موفقیتآمیز بوده است، اما احتمال عود سرطان وجود دارد. داروهای ضدسرطان و اشعه درمانی اغلب تجویز میشود. برای تسکین درد بیمار میتوان از داروهایی مثل استامنیوفن استفاده کرد.
در صورت نیاز، داروهای ضد درد قوی، مانند داروهای مخدر تجویز میشود. درمان سرطان پیشرفته از طریق شیمی درمانی یا پرتو درمانی و یا هر دوی آنها صورت میگیرد. هماکنون از درمانهای غیرجراحی متعددی استفاده میشود.
یکی از این روشها، تزریق الکل به درون تومور است که مانند آنژیوگرافی از راه پوست وارد رگ شده و پس از نزدیک شدن به تومور، الکل مستقیما به درون تومور تزریق میگردد. در این روش الکل موجب کوچک شدن توده میشود. روش دیگر استفاده موضعی از انرژی گرمایی ناشی از امواج رادیویی است. این کار را میتوان با لیزر و مایکروویو نیز انجام داد.
فرستادن لخته یا داروی شیمیدرمانی به شریانی که مستقیما به تومور خونرسانی میکند، میتواند به درمان تومور کمک کند. در شیمی درمانی، از داروهای خاصی برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میشود. گاهی داروها به طور مستقیم و از طریق رگ بیمار به درون توده تزریق میشود.
در پرتو درمانی، از پرتوهای پر انرژی برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میشود. این روش یک درمان موضعی است؛ به این معنا که فقط سلولها را در محل تابش اشعه تحت تأثیر قرار میدهد. برای بهبود کیفیت زندگی و کنار آمدن فرد با این بیماری، از رواندرمانی یا مشاوره برای افزایش سازگاری استفاده میشود.
با توجه به اینکه در اکثر موارد، سرطان در زمینهای از بیماری و نارسایی کبدی روی میدهد، رژیم پرانرژی و کم پروتئین توصیه میگردد. این بیماری در حال حاضر غیرقابل درمان است و تنها تعداد کمی از بیماران تا پنج سال پس از جراحی زنده میمانند؛ اما علائم را میتوان تخفیف داد.
پیشگیری
از مصرف الکل اجتناب شود. واکسیناسیون علیه هپاتیت B و آموزش در مورد پیشگیری از ابتلا به هپاتیت B و C برای جمعیت پرخطر میتواند کمک کننده باشد. در افرادی که تاکنون واکسن هپاتیت B را دریافت نکردهاند و در آزمایشها سابقه ابتلا به این بیماری را ندارند، توصیه میشود که علیه هپاتیت B واکسینه شوند.
انجام منظم آزمایشها در افراد در معرض خطر جهت بررسی وجود سرطان هپاتوسلولار نیز ضروری است. بدین منظور میتوان در بیماران سیروزی یا مبتلا به هپاتیت مزمن فعال با آزمایش آلفافیتوپروتئین (AFP)، مراحل ابتدایی سرطان کبدی اولیه را به طور زودرس تشخیص داد.
عوامل خطرساز
سابقه عفونت هپاتیت B یا C، مصرف بیش از حد الکل بیماری اولیه کبد، نظیر سیروز کبد، مصرف استروییدهای آنابولیک، مصرف طولانی مدت قرص های ضدبارداری هموکروماتوز اختلالات متابولیسمی سنگ صفراوی، کیست کلدوک، کلونورکیازیس (آلودگی با نوعی کرم کبدی شایع در خاور دور وشرق آسیا)
علائم شایع
همان طور که ذکر شد، این بیماری در ابتدا هیچ علامتی ندارد و به صورت تصادفی کشف میشود. در مراحل پیشرفته بیماری، ممکن است علائمی نظیر ضعف، کاهش اشتها و کاهش وزن، تب خفیف، زردی، تورم شکم در اثر احتباس مایع، وجود تودهای دردناک در طرف راست بالای شکم، درد قسمت فوقانی شکم، بزرگ شدن طحال، خونریزی گوارشی و سایر مناطق و خوابآلودگی بروز کند.
برای خواندن بخش اول- اختلال در پالایشگاه!- اینجا كلیك كنید.