دكتر محمدرضا قاسمزاده
امروزه با شیوع روزافزون اعتیاد برنامههای مختلفی جهت پیشگیری و درمان این معضل بزرگ در سرتاسر دنیا در حال اجراست. چیزی که در تمام این برنامهها مشترک است و اهمیت زیادی دارد توجه به نقش خانواده به عنوان اساسی ترین واحد جامعه برای نقش افرینی بیشتر نه تنها در پیشگیری، بلکه در درمان و جلوگیری از عود مصرف مواد است.
از همان ابتدای مصرف مواد تغییرات در الگوی زندگی افراد مختلف خانواده برای جلوگیری و یا کاهش اثر گذاری اعتیاد شروع میشود. به طوریکه اعضا تغییر نقش پیدا میکنند، اولویتهای زندگی آنها تغییر پیدا میکند، تا بتوانند از آسیب نظام خانواده جلوگیری کرده و بقای آن را تضمین کنند.
هرچند تمام این اقدامات به صورت آگاهانه و نا آگاهانه در جهت حفظ خانواده صورت میگیرد، و لیکن اغلب این رفتارها علاوه بر اینکه منجر به آسیب به خود فرد به دلیل بر عهده گرفتن نقشی که رضایتشان را براورده نمیکند میگردد ، بلکه گاهی منجر به تداوم مصرف توسط فرد معتاد میشود.
این مجموعه رفتارها تحت عنوان هم وابستگی خوانده میشود هم وابستگی اشاره به نظام خانوادهای دارد كه یكی از اعضای آن به مصرف موادی وابسته شده است و خانواده به دلیل نیاز به حفظ تعادل به نوعی به مواد وابسته یا هم وابسته شدهاند.
حمایت پنهانی
کی از نخستین خصوصیات مورد توافق درخصوص این رفتارها حمایت پنهانی است که سبب تسهیل رفتار فرد معتاد مثلا از طریق تهیه مستقیم مواد یا در اختیار گذاشتن پول جهت خرید مواد توسط وی میگردد. در پارهای از موارد این حمایت پنهانی با سرپوش گذاشتن بر اشتباهات فرد معتاد یا توجیه کارهای وی رخ میدهد و امکان رو به رو شدن و تجربه کردن عواقب و پیامدهای بیماری اعتیاد را به فرد نمیدهند و نمیگذارند که او مسئولیت رفتارهای خود را بر عهده بگیرد.
گاهی با وجود اینکه مصرف مواد مشکلات آشکاری را ایجاد میکند، اعضای خانواده همچون خود فرد مصرف کننده، طوری رفتار میکنند که انگار مصرف مواد مشکل چندانی محسوب نمیشود و هر وقت كه دیگران درباره این مشكل حرف میزنند تلاش میكند تا سخنان آنها را نشنیده بگیرندو با این انکار وعدم پذیرش موضوعی به این واضحی، به نوعی از زیر بار مسوولیت شانه خالی میکنند.
آنها اعتیاد را مایه شرمساری برای خود و خانواده میدانند و به همین علت تلاش میکنند تا احساسات خود را مهار كرده و با انكار كردن مشكل اعتیاد، وانمود کنند كه چنین مشکلی اساسا وجود ندارد. در بعضی از موارد کاملا موضوع عکس این اتفاق میافتد، به طوریکه خانواده مایل به پذیرش این واقعیت نیست که فرد معتاد مسوولیت مستقیم در مورد مصرف دارد و این گونه میشود که تمام مشکلات را مربوط به خودشان میدانند و با شکست تلاشهایشان در جهت بهبود اوضاع ، احساس افت عزت نفس، خشم شدید و افسردگی در اعضای خانواده ایجاد میگردد. بدین ترتیب با تداوم مصرف مواد، بی ثباتی و بی نظمی در مجموعه خانواده به ارمغان میآورد.
چگونگی رفتار خانواده با فرد معتاد
لذا به نظر میرسد چگونگی رفتار خانواده با فرد معتاد، یکی از موضوعاتی است که دانستن آن میتواند نه تنها در پیشگیری بلکه در درمان اعتیاد نقش اساسی داشته باشد و در خانوادهای که اعضا رفتاری صحیح و کامل داشته باشند میتوان به حل معضل اعتیاد بیشتر دل بست.
نمی توان به صورت یک راه حل به تمام خانوادهها رفتا رثابتی را پیشنهاد کرد و هر خانواده با توجه به دینامیک موجود در روابط نیاز به اقدامات مخصوص به خود را دارد ولی دانستن برخی از اصول میتواند یاریگر آنها در این مسیر باشد. اگر ما بخواهیم رفتار درستی در مورد افراد وابسته به مواد داشته باشیم، باید با اطلاع ازاینکه در حال حاضر فرد معتاد خانواده در کدام مرحله قرار دارد، برخورد صحیح را انجام دهیم.
مرحله پیش تأمل
در مرحله اول که مرحله پیش تامل است، فرد نه تنها مصرف مواد را مشکل ساز نمیداند بلکه آن را برای به دست آوردن انرژی،روحیه، تحمل و ... مفید و حتی ضروری میداند. لذا با وجودی که اطرافیان نظیر خانواده، دوستان وهمکارانی که با وی ارتباط دارند، رفتارهای او را مشکل ساز میدانند، به هیچ وجه تمایلی به ترک مواد ندارد. در این مرحله مهم ترین اقدامی که باید توسط اطرافیان صورت بگیرد دادن آگاهی است...