تحریریه دنیای سلامت
همه ما واژه «اعتیاد» را شنیدهایم و هنگام شنیدن آن فورا به یاد مواد مخدر، مانند هروئین، تریاك، شیشه و مانند اینها میافتیم و چهره تكیده و بیمار معتادان به این مواد جلوی چشممان ظاهر میشود. این كاملا طبیعی است، ولی در اینجا میخواهیم درباره اعتیاد به مادهای صحبت كنیم كه هرگز نامش در فهرست موادی كه پزشكان و جرمشناسان آنها را مواد اعتیادآور اعلام كردهاند، نیامده است.
این ماده را همه میشناسیم و جزئی از رژیم غذایی ماست. دست بر قضا این ماده بسیار هم خوشمزه است، خواهان بسیاری هم دارد و یك طعمدهنده پرطرفدار است. بله، میخواهیم درباره اعتیاد به قند و شیرینی صحبت كنیم كه باعث میشود فرد به خوردن غذاهای شیرین مانند شیرینی و بستنی خیلی علاقه داشته باشد و در غذاهایی مثل كیك و شیرینی به طور افراطی شكر بریزد.
اعتیاد به قند و شكر؛ شوخی یا جدی؟
شاید باور اینكه كسی بگوید من به قند و شكر معتادم، كمی سخت باشد؛ ولی این یك واقعیت است. شاید شما هم بی آنكه بدانید یكی از معتادان به قند و شكر و شیرینیجات هستید. اگر میخواهید بدانید كه این موضوع واقعیت دارد یا خیر، پاسخ متخصصان را در این زمینه بخوانید.
دكتر آلن لوین، مدیر برنامه چاقی مرضی در دانشگاه مینه سوتا در آمریكا، این طور توضیح میدهد: «بر اساس تعریف سازمان غذا و داروی آمریكا (FDA)، برای اینكه مادهای را اعتیادآور و فردی را معتاد به آن بدانیم، باید سه شرط برقرار باشد. اول اینكه فرد اشتیاقی بیمارگونه و ولعی غیرعادی به مصرف آن داشته باشد، دوم، مصرف این ماده برای سلامت او مضر باشد و سوم اینكه شخص بداند آگاهانه و به اختیار خودش دارد آن را مصرف میكند.» او در ادامه میگوید: «اگر این تعریف را معیار قرار دهیم، غذاهای خاصی چون غذاهای چرب و شیرین هم در این تعریف جای میگیرند.»
یكی از افرادی كه اعتراف میكند دچار این اعتیاد است، میگوید: «وقتی بچه بودم، جعبه بزرگی زیر تختخوابم داشتم كه پر از شكلاتهای رنگارنگ بود. حالا هم كه خوب فكر میكنم، میبینم اوضاع تغییر چندانی نكرده است و شاید چون یك فرد بزرگسال هستم گاهی در مهمانیها جلوی خودم را میگیرم و زیاد دور و بر ظرف شكلات نمیگردم! ولی هنوز هم میل غریبی به شیرینی، بستنی و بخصوص شكلات دارم و هر وقت به سوپرماركت محله سری میزنم، حتما بابت یك بسته شكلات یا یك بستنی پول دادهام و خدا نكند كسی یك تكه شكلات تیره به من تعارف كند... خواهش میكنم اگر مرا دوست دارید و سلامتی من برایتان مهم است، هرگز این كار را نكنید!»
چرا من به شیرینی معتاد شدهام؟
متخصصان نظرات مختلفی درباره علت این پدیده دارند؛ ولی بیشتر معتقدند كه بروز این عادت ناسالم از یك نوستالژیا سرچشمه میگیرد؛ به این معنی كه خوردن غذاهای شیرین مانند انواع كلوچهها، شكلاتها و مرباهای خانگی، بعد از ظهرهای خاطرهانگیز خانه مادربزرگ را به یاد شما میآورد كه هنگام بازی با كودكان هم سن و سالتان شیرینی هم میخوردهاید و خیلی به شما خوش میگذشته است.
پس از گذشت سالها هنوز هم با یادآوری آن خاطرات غرق در لذت میشوید و بنابراین شیرینی میخورید تا این خاطرات را در ذهنتان پررنگتر كنید. علاوه بر این دلیل روانشناختی، متخصصان توجیهی علمی نیز بر مبنای عملكرد مواد شیمیایی موجود در بدن ارائه كردهاند و آن این است كه وقتی كسی یك خوراكی حاوی قندهای ساده، مانند قندهای موجود در شكلات و شیرینیها میخورد، قندخونش به سرعت بالا میرود و احساس خوشی به او دست میدهد.
در واقع، بالا رفتن قند خون باعث میشود ماده شیمیایی خاصی به نام سروتونین در مغز ترشح گردد كه فرد معتاد به شیرینی را شادتر و سرحالتر میكند (سروتونین یكی از مواد شیمیایی در مغز است كه مسئول رساندن پیامهای عصبی است و اگر به مدت طولانی این ماده كمتر از میزان لازم در مغز ترشح شود، بیماری افسردگی بروز خواهد كرد). یكی دیگر از نظریاتی كه برای توجیه علت بروز این اعتیاد ارائه شده، به دوران نوزادی برمیگردد.
دانشمندان بر این باورند كه این میل از بدو تولد، احتمالا به خاطر روند تكامل همراه انسان است. دكتر ساندون میگوید: «انسانها به طور ذاتی از طعم تلخ گریزانند كه ممكن است در مواد سمی وجود داشته باشد و عاشق مزه شیرین هستند كه شاید در غذاهای ایمن و بیخطر یافت شوند.» مطالعات نشان داده است كه وقتی نوزاد یك مزه شیرین را حس میكند، لبخندی میزند كه حاكی از رضایت و خوشی اوست و برای اولین بار وقتی شیر مادر را میخورد، شاهد این حالت خواهید بود؛ چرا كه شیر مادر بسیار شیرین است. در مقابل، وقتی غذای تلخی روی زبانش میگذارید، چهرهاش را درهم میكشد یا گریه میكند...