گاهی ترس از شکست آنقدر قوی است که حتی میتواند از امید برای پیروزی پیشی بگیرد. این حس ترس و ناامنی همیشه همراه ما است. کمی شک و تردید در مسیر موفقیت طبیعی به شمار میرود. مشکل اصلی زمانی شروع میشود که افکار منفی بر ما غلبه میکنند و فرصتهای خوب زندگی را از ما میربایند.
این موضوع مخصوصاً در مورد افراد کمالگرا صادق است. آنها میخواهند همه چیز عالی پیش برود. ولی گاهی ترس از کم و کاستیها به طور ناخودآگاه باعث میشود اصلاً از همان اول کاری را شروع نکنند.
اگر در مورد هوش هیجانی خوانده باشید، میدانید یکی از تعاریفش این است که فرد بتواند احساسات خود را مدیریت کند و از آنها در جهت دستیابی به خواستههای خود استفاده کند. با این مقدمه، قصد داریم در این مقاله به شما یاد دهیم چگونه از ترس به عنوان سلاحی برای موفقیت استفاده کنید؛ به جای آن که اجازه دهید زندگی شما را نابود کند. ابتدا ترس از شکست را تعریف میکنیم و بررسی میکنیم از کجا منشا میگیرد. سپس چند روش برای غلبه بر ترس معرفی میکنیم تا به کمک آنها بتوانید به موفقیت دست یابید و از کار و زندگی خود لذت ببرید.
ترس از شکست به چه معنا است؟
ترس باعث میشود از موقعیتهایی که در آن احساس خطر میکنید فرار کنید. باعث میشود از تلاش کردن دست بکشید و به خودتان شک کنید. در مراحل بالاتر ترس باعث میشود حتی خلافِ باور و ارزشهای خود عمل کنید.
چه عواملی باعث میشوند از شکست خوردن بترسیم؟
مهمترین عوامل ترس از شکست عبارتند از:
آسیبهای دوران کودکی
گاهی والدین بسیار سختگیر باعث میشوند کودک دچار آسیبهای روانی شدیدی شود که در بزرگسالی مشکلات عدیدهای برای وی به بار میآورند. قوانین سخت و انعطاف ناپذیر و انتظارات بالای والدین سبب میشود کودک همواره نیاز به اجازه یا تایید دیگران داشته باشد و این ویژگی را در بزرگسالی هم یدک بکشد.
کمالگرایی
همان طور که در مقدمه نیز اشاره کردیم، افراد کمالگرا بیشتر از شکست خوردن میترسند. برای این دسته افراد شکست بسیار وحشتناک و تحقیرکننده است. آنها گمان میکنند تمام کارها باید عالی و بینقص انجام شود. پس اگر در کاری دچار شک و تردید شوند، ممکن است به خاطر ترس از شکست حتی سراغ آن هم نروند.
بزرگنمایی شکست
گاهی حساسیت زیاد موجب میشود شکست را به منزلهی امری بسیار مهم تعریف کنیم که مانند جغدی شوم بر تمام اعمال ما سایه افکنده است و این گونه نکات مثبت فراتر از آن را نادیده بگیریم. نکاتی مانند جایگاه تلاش و پشتکار و فرصتهای رشد و پیشرفت در زندگی.
کمبود اعتماد به نفس
افراد با اعتماد به نفس واقعی میدانند همیشه نمیتوانند در تمام کارها موفق شوند. پس شکست را به عنوان بخشی از مسیر موفقیت قبول میکنند. لز طرف دیگر، افراد با اعتماد به نفس پایین از خطرها دوری میکنند. آنها ترجیح میدهند مسیرهای مطمئن را انتخاب کنند؛ نه مسیرهای جدید و ناشناخته.
پله به پله تا غلبه بر ترس
حال که با معنی و منشا ترس از شکست آشنا شدید، میتوانید مراحل غلبه بر آن را پله به پله دنبال کنید:
قدم اول: سرمنشا ترس را در خود پیدا کنید
در قدم اول باید دلایل ترس را در خود ریشهیابی کنید. از مواردی که ذکر کردیم، کدام مورد باعث شده است از شکست خوردن بترسید؟ آنها را یادداشت کنید و سعی کنید در مقام شخص دیگری تمام دلایل را درک کنید. فرض کنید مشغول کمک به بهترین دوستتان هستید. شاید ریشهی ترس به دوران کودکی شما برمیگردد. شاید هم حاصل حس ناامنی شما است. هر چه هست مطمئن باشید پیدا کردن منشا ترس از قدرت آن میکاهد.
قدم دوم: باورهایی که نسبت به اهداف خود دارید بازبینی کنید
گاهی داشتن ذهنیت همه یا هیچچیز، هیچ سودی به همراه ندارد. چشمانداز روشنی از آن چه میخواهید انجام دهید داشته باشید، اما توانایی خطر کردن و یادگیری از شکستها را هم به عنوان چاشنی به هدف خود اضافه کنید.
اگر همیشه دنبال تلاش و یادگیری و پیشرفت باشید، کمتر شکست میخورید.
در استودیوی پیکسار افراد تشویق میشوند زود و سریع شکست بخورند. این یعنی هنگام ایدهپردازی از هر نوآوری و خلاقیتی استقبال میکنند. حتی اگر احتمال شکست وجود داشته باشد. در نهایت هر شکست سکویی برای رشد و یادگیری به شمار میرود و همچنان شهرت خود را برای خلق داستانهای فوقالعاده حفظ میکنند.
قدم سوم: یاد بگیرید مثبت فکر کنید
از نظر روانشناسی شما حرفهای خودتان را باور میکنید. دیالوگها و مکالماتی که با خود رد و بدل میکنید، بر اعمال و رفتار شما تاثیرگذارند و شخصیت شما را شکل میدهند.
اطراف همهی ما افراد موفق بسیاری وجود دارند که همهی آنها حداقل یک بار در مسیر خود شکست خوردهاند. این بستگی به خودتان دارد که به افکار منفی پر و بال دهید یا آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید. یک نسخه انرژی مثبت برای خود بپیچید تا هر وقت خسته و ناامید شدید به آن رجوع کنید. به یاد داشته باشید تفکر ذهنی شما تاثیر به سزایی بر عملکردتان دارد.
قدم چهارم: تمام احتمالات را در نظر بگیرید
ترس از مسائلی که تا به حال تجربه نکردید و ناشناختهاند؛ ممکن است باعث شود هرگز سراغ آنها نروید. ولی به جای پاک کردن صورت مسئله، برای هر تصمیمی که میگیرید، بهترین و بدترین احتمالات را در نظر داشته باشید. این باعث میشود اگر اوضاع درست پیش نرفت، زیاد از نتیجهی کار غافلگیر نشوید و بهتر با آن کنار بیایید.
قدم پنجم: بدترین احتمال را در نظر بگیرید
اغلب اوقات اتفاقی که از رخ دادنش میترسیم، پایان کار دنیا نیست. گاهی از مسائل و مشکلات کوه میسازیم. در صورتی که بیشتر اوقات شکست همیشگی نیست و عواقب قابل جبرانی دارد.
مثلاً فرض کنید کسب و کار جدیدی راهاندازی کردهاید. ممکن است اوایل کار اوضاع آن طور که انتظارش را داشتید، پیش نروند. اما معمولاً این حس گذرا است. مثلاً میتوانید استراتژی خود را عوض کنید و در کارتان پیشرفت کنید. حتی اگر بدترین احتمال ممکن رخ بدهد و کار خود را از دست بدهید؛ با این دید به قضیه نگاه کنید که شاید نقطهی پایان این کار، شروع کسب و کار تازهای برای شما رقم بزند.
قدم ششم: نقشهی جایگزین داشته باشید
به قول یک ضربالمثل انگلیسی، امید به بهترینها داشته باشید، ولی همزمان خود را برای بدترینها آماده کنید. همانطور که پیشگیری بهتر از درمان است؛ بهتر است قبل از شکست دنبال راه حل باشید. از طرفی با داشتن نقشهی دوم، اعتماد به نفستان افزایش مییابد و کمتر از شکست خوردن میترسید و مضطرب میشوید.
قدم هفتم: هر چه شد فقط درس بگیرید!
همیشه اوضاع بر وقف مراد پیش نمیرود، ولی لزوماً به این معنی نیست که شکست خوردهایم و همیشه هم گفتهاند شکست مقدمهی پیروزی است.
بعد از هر شکست از خود بپرسید:
- چه چیزی یاد گرفتم؟
- چگونه میتوانم دفعهی بعد بهتر عمل کنم؟
- نکات مثبت این اتفاق کدامند؟
هر موقع به این واقعیت رسیدید که شکست خوردن فرصتی برای رشد است و نه پایان زندگی؛ بر ترس از شکست نیز غلبه خواهید کرد.
حرف آخر
ترس از شکست باعث میشود فرصتهای خوب زندگی را از دست بدهید و، چون نمیتوانید خطر کنید، عنصر خلاقیت و نوآوری را در کار و زندگی خود حذف کنید. در مقالهای که خواندید سعی کردیم شما را با این مفهوم آشنا کنیم و با ریشهیابی ترس در جهت ریشهکنی آن قدم برداریم.
شجاعانه برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود تلاش کنید و نگذارید ترس سر راهتان قرار بگیرد.
منبع:برترینها