دكتر پروانه صفایی مقدم؛ روانشناس بالینی
در بین عامه مردم تکرارهای مداوم و یکنواخت، وارسی کردنهای پیاپی یا درگیر بودن با شک و تردید به منزله شاخصه اصلی ابتلا به وسواس شناخته شده است. وسواس اختلالی اضطرابی است که به واسطه شرطی شدن فکر، احساس و عمل شکل میگیرد. وسواس بیانگر وجود تعارضهای عمیق بیرونی و درونی و تعارض نتیجه فشارهای بیرونی و درونی هر فرد است. وسواس و اعمال وسواسی حقیرترین راه فرار از مواجه شدن با واقعیات تلخ زندگی، نپذیرفتن ضعفهای درونی خود و پذیرش دروغهای روانی است. در واقع وسواس درختی است که میوهاش عمل اجباری، شاخ وبرگ آن اضطراب، تنه اش افکار مزاحم و ریشه اش شخصیت وسواسی است.
وجوه اشتراک افراد وسواسی
معمولا افراد وسواسی ویژگیهای شخصیتی مشابهی دارند. از جمله شک و تردید، نا توانی در تصمیمگیری – احساس گناه و شرمساری و مسئولیتپذیری مرضی - انعطاف ناپذیری – بیش از حد به فکر خطر بودن یا از آسیب ترسیدن بهطوری که فرد در اثر یک آسیب به ارزیابی اقدام کند. اعتماد به نفس پایین – اضطراب بالا – ضعف قاطعیت – وجدان اخلاقی بالا – تلقین پذیری احساس حقارت – احساس مسئولیت بیمارگونه – کمال گرایی بالا – باریک بینی وریز بینی – دل نکندن از اشیای فرسوده- اشتغال ذهنی به جزئیات و اشتغال ذهنی مکرر به نظم و ترتیب.
چطور میتوان متوجه شد که فرد دارای اختلال وسواس فکری عملی است
باید وسواسهای فکری و عملی با هم همراه باشند.
بیمار باید به غیر منطقی و غیر واقعی و افراطی بودن وسواسهای فکری و عملی خود واقف باشد.
این وسواسها اضطراب زیادی را تولید میکنند و ممکن است در زمینههای حرفهای – اجتماعی – تحصیلی و زناشویی ایجاد مشکل کنند.
بیماری دیگری علت این مشکل نباشد.
ناشی از سوء استفاده از مواد یا موقعیتطلبی دیگر نباشد.
ابتلا به وسواس در بین زنان و مردان یکسان است
سن شروع اختلال از 20 سالگی در مردان و در 19 سالگی در زنان است. بیماریهایی که همزمان با اختلال وسواس فکری – عملی ایجاد میشود اختلالهای اضطرابی و افسردگی هستند که همزمان اختلالهای افسردگی و وسواس فکری عملی در زنان بیشتر از مردان است. اما همزمان اختلالهای اضطرابی و وسواس فکری عملی در بین زنان و مردان یکسان است.
منشا وسواس
وسواس نوعی بیماری اضطرابی است که از هر صد بیمار مراجعه کننده به متخصص اعصاب و روان حدود 10 نفر به آن مبتلا هستند. این تعداد تقریبا در همه جوامع و فرهنگها یکسان است. وسواس چهارمین بیماری شایع در روانپزشکی است. علت پزشکی وسواس را میتوان در اختلال احتمالی دستگاه عصبی به هم خوردن تنظیم مادهای به سروتونین در مغز جستجو کرد. هر چند مطالعات جدید در صدد یافتن سایر موارد دخیل در این بیماری هستند اما گاهی فرد غیر از عوامل ژنتیکی به علت بروز حادثهای مثل بیماری، بارداری و ضربه روحی به طور ناگهانی میتواند دچار علائم وسواس شود.
و اما زنان وسواسی
در آشپزخانه همیشه چند تا دستمال رنگارنگ شسته تمیز میبینید – البته هیچ کس نمیتواند با هیچکدام از آنها لکه چای روی سرامیکها را پاک کند. اول باید بپرسیم کدام دستمال مخصوص کدام لکهها است؟ البته اگر خواستید و جرات کردید که اعتراف کنید به اینکه چند قطره چای ریخته روی زمین – نکند حواستان نباشد و با آن دستمال آبی فیروزهای که مخصوص پاک کردن سنگ کابینت است لکه چای روی سرامیکها را پاک کنید. البته وسواس در زنان بیشتر شکل خانهداری به خود میگیرد و شاید کمتر شکل وسواس شمارشی مثل تردید برای شمردن تعداد اسکناسها را در زنان ببینیم. وسواس آلودگی یکی از شایعترین نوع وسواس در زنان میباشد. وقتی زنان گرفتار وسواس آلودگی شوند آنوقت بزرگترین دغدغه زندگیشان نجاست و طهارت و پاک شدن لکهها میشود. این نوع از وسواس میتواند حتی در روابط زناشویی افراد تاثیر بگذارد. به تدریج همسر را دچار حس بدبینی کند تا آنجا که گاهی مردها گمان کنند زنشان دیگر مثل قبل به آنها علاقه ندارند. در نهایت این رفتارهای اضطرابی زن میتواند فضای خانه را متشنج و پر از استرس کند. چنانچه هیچکدام از افراد خانواده نتوانند بدون دغدغه به سراغ وسایل منزل و وسایل شخصی خود بروند در واقع در نوع شدید وسواس زنان حکم یک بازپرس را در خانه پیدا میکنند. مثلا با کدام حوله دستها را خشک کردهاید و هزارویک سوال جورواجور دیگر. و در ضمن گاهی وسواس در زنان میتواند به شکل بدبینی و شک به همسر بروز کند و این شک و تردیدها و وسواسها میتواند روی بچهها و خانوادهها تاثیر منفی بگذارد و به این ترتیب جایگاه زن به عنوان مدیر خانواده تضعیف میشود.
بچههای مادرهای وسواسی
وقتی مادرها آنقدر اهل بشوروبساب بشوند که پوست دستشان برود آنوقت بچهها متوجه خطر خواهند شد. کمتر پیش میآید که بگویند مثلا روتختی ماژیکی شده است و برای اینکه مواخذه نشوند تقصیر کس دیگری میاندازند. بیشتر زنان وسواسی به تجربه خواهند فهمید که بچههایشان بیشتر از بچههای دیگر دروغ میگویند. اما با توجه به اینکه گفته شد یکی از اساسیترین راههای ابتلا به وسواس از طریق ژنهاست داشتن یک پدر و مادر وسواسی میتواند ابتلا به این بیماری را بیشترکند. غیر از بخش اکتسابی توسط ژنها مگر میشود دختر بچهها مادر را 24 ساعت شبانه روز سرگرم رفتوروب و شستشو ببینند و بعد وقتی بزرگ شدند الگوی نظافتی غیر از مادر را داشته باشند.
اختلال وسواس چگونه درمان میشود
درمان وسواس از طریق مشاوره و روان درمانی و همچنین به وسیله دارو صورت میگیرد. داروهای ضدافسردگی خاصی هستند که بر واسطههای شیمیایی مغز مانند سروتونین اثر میکنند. برای تاثیر این داروها بر افکار و رفتارها ممکن است به چند هفته زمان نیاز باشد. روان درمانی نیز از طریق روش رفتار شناختی انجام میشود با مواجهه تدریجی با عامل هراس وخود داری از انجام کارهای خاص به مرور از اضطراب و هراس فرد کاسته میشود. مثلا اگر وسواس شستشو دارید مکرر شی را که تصور میکنید آلوده است لمس کنید و پس از آن دستهای خود را نشویید. (در واقع با درون خود لجبازی کنید) اگر این کار را تکرار کنید بهتدریج از هراس و اضطراب شما کاسته خواهد شد. این کار در مورد افکار نابجا نیز موثر است. بهترین روش استفاده همزمان از دارو و روان درمانی است.
با بیمار وسواس چگونه برخورد شود
در این شرایط به اعضای خانواده تاکید میشود که از مراقبت بیش از حد فرد مبتلا خودداری کنید و اغلب بهتر است کاری با او نداشته باشید. سعی کنید اعتماد به نفس بیمار را تقویت کنید بعلاوه بهتر است در روزهایی که بیمار آرامش دارد او را دلگرم و تشویق کنیم تا بتواند راه مثبت مبارزه با افکار ناخوشایند را تا انتها ادامه دهد.
پیشگیری از وسواس
انواع وسواس شامل وسواس فکری و وسواس عملی است. در وسواس فکری افکار و تصاویر ذهنی که خارج از کنترل هستند فرد را تحت تاثیر قرار میدهند؛ موجب ناراحتی او میشوند. وسواس عملی نیز شامل اعمال اجباری هستند که بیمار بارها و بر طبق نظم خاصی برای از بین بردن افکار وسواسی خود انجام میدهند. این کار جنبه منطقی ندارد و کاملا بیهوده به نظر میرسد.
متخصصان برای پیشگیری و درمان آزاردهنده توصیههایی را ارائه کردهاند
به گفته متخصصان شرایط پر تنش خانوادگی بیماری وسواسی را تشدید میکند. بنابراین باید سعی کنیم محیط خانواده را آرام سازیم . اعضای خانواده از قضاوت انتقاد یا مسخره کردن رفتارهای بیماران باید جداً پرهیز کنند. همچنین خانوادهها باید بپذیرند که وسواس نیز یک بیماری است چون با درک این موضوع بهتر میتوان به بیمار کمک کرد.