فرحان از آن کاراکترهای خاکستری و درجه یک سینما از آب درآمده بود و حمید فرخنژاد که کشف خسرو سینایی در بازیگری بود، فتح مسیر درخشش را با سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره فیلم فجر آغاز کرد. او روی پشتبام تفتیده خانه روستایی بغض کرد و گفت: «مرد عشیره بودن هم سخته...» و سینمای ایران تولد یک بازیگر جدی، تلخ و البته دوستداشتنی را جشن گرفت.
هنوز شیرینی ذوق کشف بازیگر جدید در کام همه بود که قاسم از ارتفاع پست آن مونولوگ درخشان اصغر فرهادی برای فیلم ابراهیم حاتمیکیا را گفت و راه صدساله را در بازیگری یکشبه طی کرد: «خوب گوشاتونو وا کنید … این قصه یه مرد بدبختیه که میخواد با زنش و بچهاش کوچ بکنه. اونم یه کوچ اجباری؛ درست مثل اجدادمون. میفهمین؟ عین پدربزرگامون. ولی خوش به حال اونا. اونا هرجا دلشون میخواست میتونستن برن، مث حالا نبود که همه جا یه دیوار کشیدن. پول میخوان، ویزا میخوان، هزار تا کوفت و زهرمار میخوان و این مرد بدبخت فقط یه سرمایه داره و اونم جونشه...»
بعد از ارتفاع پست فرخنژاد به فاصله یک سال در «به رنگ ارغوان» حاتمیکیا و «چهارشنبهسوری» اصغر فرهادی بازی کرد. اولی سالها در توقیف ماند و دومی او را در قالب کاراکتر مردی عبوس برای مدتها به سینمای ایران دیکته کرد. دهه 90 برای فرخنژاد اما با یک تجربه متفاوت همراه شد. او در فیلم گشت ارشاد بازی کرد و جالب اینکه همه آن عبوسی و تلخی و بدخلقی که پیش تر تماشاگران سینما از او روی پرده دیده بودند در فیلمی طنز، او را به چهره محبوب فیلم سعید سهیلی بدل کرد. فرخنژاد البته بعد از این تجربه دوباره به همان مسیر اصلی بازیگریاش بازگشت تا با نقش همسرانی سختگیر و مردانی قدرتمند کارنامهاش را پروپیمان کند اما شایدهیچکس بهتر از پیمان قاسمخانی متوجه تلخی مطلوب نقش عباسآقا در گشت ارشاد نشد و به همین دلیل او را در سال 94برای بازی در جدیترین نقش فیلم کمدی «خوب، بد، جلف» مجاب کرد. هرچند گشت ارشاد بهدلیل هجمههای سیاسی و اعتراض انصار حزبالله خیلی زود از پرده سینماها پایین کشیده شد و نتوانست آنطور که باید و شاید در گیشه موفق باشد اما فیلم قاسمخانی با فروش حیرتانگیز حدود 17میلیارد تومانی فرخنژاد را در آستانه یک پوستاندازی جدی حرفهای قرار داد. بازیگر بلندبالا با آن ابروهای پرگره و صدای خشن، با انبوه پیشنهادهای کمدی دوره شده بود و البته نباید فراموش کرد که روزگار هم بهگونهای رقم خورد که دغدغه کسب درآمد بسیار پررنگتر از قبل مردم را درگیر خودش کرد و فرخنژاد هم در یک مصاحبه از مصایبش برای جورکردن هزینه زندگی خانوادهاش در ینگه دنیا داد سخن سر داد. حمید فرخنژاد گشت ارشاد 2 را بازی کرد و در این سالها منهای نقشش در لاتاری که نوعی بازگشت به همان کاراکتر امنیتی مسبوق به سابقهاش در بعضی فیلمهای قدیمیاش بود دیگر سراغ نقش جدی نرفته یا لااقل برای چنین نقشهایی پیشنهادی نداشته است.
کافی است این اسامی را مرور کنید تا به اوضاع و احوال این روزهای کارنامه بازیگری حمید فرخنژاد اشراف بیشتری داشته باشید: تگزاس، میلیونر میامی، تگزاس 2و خانم یایا. حالا فرخنژاد در حال بدل شدن از یک بازیگر تلخ به یک کمدین است و بااینکه در فیلمهای کمدی هم با همان صورت سنگی ایفای نقش میکند و بامزه بازیها را به دیگر بازیگران واگذار کرده اما نمیتوان خیلی خوب هم او را در همان شمایل خواستنی گذشته بهخاطر آورد.
منبع : روزنامه همشهری