محترم صفدریسلطانی
***همه آنچه میخواهید درباره عاقبت کار شهرزاد، قباد و فرهاد بدانید...
عرضه «شهرزاد 2» به شبکه خانگی از طریق موسسه تصویرگستر پاسارگاد همان طور که قابل پیش بینی بود مواجه شد با استقبال مخاطبان از سریال.
تولیدکنندگان سریال کوشیدند ضمن عرضه سریال به صورت لوح فشرده در شبکه خانگی شرایط عرضه آن در فضای مجازی را هم فراهم کنند تا مخاطبانی که در نقاطی غیر از ایران هم هستند و علاقه به تماشای سریال دارند بتوانند آن را تماشا کنند.
در قسمتهای ابتدایی «شهرزاد 2» بیشتر شرایطی فراهم شده که مخاطبان در حال و هوای کاراکترها قرار گیرند.
به هر حال بیشتر از یک سال از پایان عرضه فصل اول در شبکه خانگی میگذرد و نیاز است که با یک گذار آرام به دل حوادث مربوط به فصل دوم برویم.
لذت تماشای عشق کنار فراق
در فصل دوم سریال «شهرزاد» همچنان این مثلث شهرزاد، قباد و فرهاد است که داستان را پیش میبرد ولی به تدریج کاراکترهایی مانند عمه بلقیس هم نقشی پررنگتر در درام ایفا میکنند.
مایههای عاشقانه در «شهرزاد 2» هم در الویت است و اصلا اینکه داستان با ازدواج رسمی فرهاد و ترانه که مدتها در غم عشق یکدیگر میسوختند آغاز میشود ناشی از همین مایههاست. رمانس یا عاشقانه همواره یکی از بهترین گونهها برای ایجاد رغبت در مخاطب جهت پیگیری یک سریال بوده است و خاطره انگیزترین عاشقانهها همانهایی هستند که مانند «کازابلانکا» به وصال نمیرسند.
حسن فتحی کارگردان و همکار نویسندهاش نغمه ثمینی نیز از ابتدای نگارش فصل اول تأکید بر این الگوی عاشقانه را در دستور کار قرار دادند و برای همین بود که زودتر از حد تصور مایههای تاریخی سریال و حتی ادعاهایی که درباره ربط داستان به ماجرای 28 مرداد32 و تلاشهای محمد مصدق طرح میشد رنگ باخت و مخاطبان مدام دنبال این بودند که بدانند بالاخره رابطه شهرزاد-قباد به کجا ختم میشود و فرهاد بالاخره خواهد توانست طعم وصال شهرزاد را بچشد یا نه!
در این مسیر بود که ازدواج ناخواسته شهرزاد و قباد را دیدیم؛ ازدواجی که بعد از تولد فرزند رفته رفته به سمت مهر رفت ولی به محض اینکه قباد خواست عشق پیشه کند، به دست بزرگ آقایی که بانی ازدواج وی با شهرزاد بود حکم جدایی از شهرزاد صادر شد و حالا شهرزاد ماند و خواستگاری قدیمی به نام فرهاد!
لذت تماشای فصل اول «شهرزاد» در کنار مایههای عاشقانه از فراق هم بود. فرقت یار یکی از مهمترین زمینههای خلق نثر و نظم در ادب ایرانی بوده و وقتی سریالی به نام «شهرزاد» نیز مایههای عشق را کنار فراق ارائه کرد جذابیتش صدچندان شد.
رویای شهرزاد همچنان در دل قباد است...
«عاشقانه 2» با وصال فرهاد و شهرزاد آغاز میشود اما به همان دلیل قدیمی که آدمیان قدر و بهای چیزی را که به آنها نزدیک است نمیدانند احتمالا باید منتظر بمانیم تا تعارضاتی که در ادامه میان فرهاد و شهرزاد پیش میآید را به چشم ببینیم.
این یک واقعیت است که فرهاد فصل دوم همان فرهاد پاک و بیآلایش ابتدای فصل اول که جانش را هم میداد بلکه به شهرزاد برسد، نیست.
اینجا دیگر فرهاد با گذراندن کوهی از مشکلات و گرفتاریها و نشیبها به شهرزاد رسیده و طبیعی است که آرمانگرایی سابق را درباره عشق نداشته باشد.
شهرزاد هم بعد از ازدواج با قباد و آشنایی نزدیکتر با دستگاه دیوان سالار دیگر آن دختر ساده دل قبل نیست.
از آن طرف عشق شهرزاد همچنان در دل قباد است آن قدر که او را به موجودی دائمالخمر بدل کرده که شیرینترین رویاهایش رسیدن دوباره به شهرزاد است.
در این بین هرچقدر هم که صبر شهرزاد بالا باشد اگر فرهاد قدردان عشق او نباشد باید یقین دانست که رابطه پیش روی آنها به مسیری دشوار منتهی خواهد شد.
شخصیتهایی که عاقبت شان مشخص نیست
حسن فتحی بخشهایی از جاذبههای داستانی اثر را هم بر پیرنگ جنایی پیش خواهد برد.
ماجرای قتل مشکوک بزرگ آقا در فصل قبل از جمله زمینههایی است که میتواند بخشهایی از درام فصل دوم را هم به خود اختصاص دهد به خصوص که در این فصل عمه بلقیس که ذاتا موجودی باهوش و رند است از راه رسیده و بدش نمیآید که درباره همه اتفاقات بیش از لایه ظاهری آنها بداند.
بلقیس زنی است که حتی کافی است نگاهی به طرف مقابلش کند تا با نگاهش او را منکوب کند.
برای همین است که قباد هم به شدت از او واهمه دارد و در این بین مردی مرموز به نام نصرت که مدام نزد قباد ادعا میکند پدر اوست و حالا به عنوان پیشکار قباد انجام وظیفه میکند هم به نوبه خود میکوشد قباد را به قطب مقابل بلقیس بدل کند.
شیرین دیوان سالار که حتی سایه شهرزاد را هم با تیر میزند دیگر قطب مرموز ماجراست.
شیرین هرچند با توطئه نصرت و تطمیع پزشک معالجش روانی تیمارستان میشود اما او دختری نیست که به این سادگیها با شرایط کنار آید و برای همین است که نصرت و در امتداد وی قباد نیز بیش از همه از شیرین به عنوان کسی که میتواند با حضور نزد بلقیس معادلات را به سمت خود پیش ببرد واهمه داشته باشند.
وضعیت اکرم یا همان ندیمه شیرین هم در این بین وضعیتی پیچیده است.
اکرم که در فصل قبل با نزدیک شدن به شیرین شرایط پیشبرد برنامههایش را فراهم آورده بود در این فصل تلاش زیادی دارد که خود را به مهرهای معتمد بلقیس بدل کند و این چیزی نیست که نصرت از آن خوشش بیاید بهخصوص که درباره هویت اکرم هم هنوز تردیدهایی وجود دارد.
شخصیتی به نام شربت در درام وجود دارد که میتواند یک زن تبهکار کاملا کلاسیک قلمداد گیرد.
طراحی گریم او که کاملا منطبق است با ظاهر بازیگر نقشاش و البته برخوردهای هیجانی که در رابطه با اطرافیان شکل میدهد یکی دیگر از موتورهای محرکه «شهرزاد 2» است.
آیا حاشیهها کار را متأثر کرده؟
عاقبت «شهرزاد 2» چه خواهد شد؟ آیا همانطور که در فصل پیشین با ازدواج فرهاد- شهرزاد به پایان رسیدیم در این فصل با ازدواج قباد-شهرزاد به انتها میرسیم و پایان بندی کامل میماند برای فصل سوم یا آن که ورود شیرین به ماجرا منجر به قرارگیری مجدد او به عنوان وارث دستگاه دیوان سالار شده و به این ترتیب این بلقیس- شیرین هستند که سررشته امور را در دست خواهند گرفت؟
مهمتر از پایان فصل دوم اما چینش اتفاقات رخ داده در دل این فصل به گونهایست که مخاطب تا انتها را پی گیرد.
حسن فتحی در فصل قبل نشان داده بود در این مسیر تبحر لازم را دارد و میتواند حتی یک ماجرای فرعی با حضور چند هنرور را هم زمینهای برای داستان پردازی کند.
در توانایی فتحی شکی نیست؛ فقط میماند حواشی رخ داده در جریان تولید فصل دوم و بخصوص همان ماجرای بازداشت تهیه کننده که ممکن است اثر خود را بر شکلگیری درام گذاشته باشد! برای دانستن درصد این تأثیرپذیر باید قدری صبر کرد...