Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 1 اردیبهشت 1403 - 08:11

8
آذر
نقد و نظر فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»

نقد و نظر فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»

مغزهای کوچک زنگ زده» در مورد سه برادر است؛ شکور و شاهین و شهروز، شکور (فرهاد اصلانی) برادر بزرگتر است و البته جای پدر منفعل خانواده را پر می‌کند او یک آشپزخانه (مواد مخدر) دارد.

بنیامین انصاری‌نسب

 

“مغزهای كوچك زنگ زده” داستان یك باند مواد مخدر در حلبی آبادهای تهران است كه از قضا پناهگاه كودكان بی سرپرست و جوانان بیكار حاشیه شهر است كه متلاشی شدن آن، بحرانی جدی در خانواده شاهین (با بازی نوید محمدزاده) ایجاد می‌کند.

مغزهای کوچک زنگ زده» در مورد سه برادر است؛ شکور و شاهین و شهروز، شکور (فرهاد اصلانی) برادر بزرگتر است و البته جای پدر منفعل خانواده را پر می‌کند او یک آشپزخانه (مواد مخدر) دارد.

آن‌ها در حلبی آباد زندگی می‌کنند. شکور بچه‌های بی‌خانمان را می‌خرد و پرورش می‌دهد تا بعدتر در خدمت آشپزخانه باشند، او سال‌هاست شاهین را در آشپزخانه خودش دارد اما به او پر و بال نمی‌دهد.

شاهین (نوید محمدزاده) کمی شیرین می‌زند، از آن طرف شهروز با سن کم موقعیت بهتری دارد، شهره هم که خواهر خانواده است مسائل خودش را دارد، اما این همه داستان نیست.

هومن سیدی در فیلم خود، مشکلات زنان اعم از دایره بسته زندگی، عدم امکان مشارکت اجتماعی در جامعه مرد سالار، فقر اجتماعی و بسیاری دیگر نشان می‌دهد.

اما نکته اصلی که سیدی همواره در کارنامه سینمایی گذشته خود برروی آن تاکید دارد مساله کودکان و نوجوانان است! نوجوانانی که در چنین جوامعی رشد می‌کنند به چوپانان آینده این جوامع تبدیل خواهند شد. و همان طور که در فیلم اشاره می‌کند وجود چوپان برای حیات گوسفندان ضروری به نظر می‌رسد:

«اگر چوپان نباشد گوسفندان یا گم می‌شوند یا گرگ به آنها حمله می‌کند و آنها را می‌کشد حتی ممکن است خودشان از گرسنگی تلف بشوند، چون مغز ندارند اگر کسی مغز ندارد نیاز به چوپان دارد.» 

فضا به مثابه تفاوت نسلی

یکی از فضاهایی که نسل نوجوان امروز ما به نوعی از آن محروم است ولی نوجوان طبقه مورد بحث از آن هنوز استفاده می‌کند «محله و کوچه» است.

کوچه بعنوان فضایی برای شکل گیری شخصیت اجتماعی نوجوانان تأثیر زیادی داردآنها در فضای کوچه با یکدیگر ارتباط برقرار کرده، دوست پیدا می‌کنند و تعاملات اجتماعی را گسترش داده و زندگی آینده را تمرین می‌کنند.

«رفیق و بچه محل» بودن در این فضا فرهنگ خاص خودش را دارد و رفاقت‌های شکل گرفته در چنین فضایی از پایداری بیشتری برخوردار است.

قهر و آشتی و تعاملات دوستی در این دوران خاطرات جمعی مشترکی را شکل می‌دهد که با خود معنای واقعی رفاقت همراه با نمادهای محلی و همراهی با مفهوم خانه، کوچه و محله را به همراه دارد. 

از عمل اجتماعی تا عاملیت

نوجوانان در جامعه دارای آنومی اجتماعی سرعت فرایند ورود به بزرگسالی را سریعتر از بقیه همسالان خود طی می‌کند.

در واقع بین ورود به اجتماع تا پذیرش مسئولیت اجتماعی در آن جامعه این فرایند سرعت بیشتری دارد، زیرا اغلب آنان در سنین نوجوانی به دنیای خلاف وارد می‌شوند و این نسل نوجوان در شرایطی رشد یافته که امر خلاف به عنوان امری روزمره محسوب می‌شود و به‌عبارتی این نسل آن را درونی کرده است.

اما روند این فرایند درمیان نوجوانان یکسان نیست آنها از دوران کودکی حتی از 4 سالگی از طرق مختلفی چون جدایی از پدر و مادر و بزرگ شدن توسط افرادی مانند شکور با این دنیا آشنا می‌شوند.

به گفته هربرت مید آنها از طریق نقش پذیری امور انحرافی و خلاف هنجارهای اجتماعی (چاقو کشی، فروش و جابجایی مواد، درگیری و دعوا بدون مباحثه در امور خانوادگی و...) بواسطه میزان پذیرش الگوهای نقشی که از گروه‌های مرجع (افرادی مانند شکور) آموخته‌اند، این فرایند را کندتر یا سریعتر طی می‌کنند.

این تأثیرگذاری بدلیل توانایی آنها در کاربرد قدرت است، قدرتی که با تحقیر دیگران در جمع و بیرحمی در تصمیم گیری نسبت به افراد معنا می‌یابد.

زیرا آنها از همان کودکی سلسه مراتب نقشی بزرگسالان را یاد می‌گیرند و با عواقب سر پیچی و نافرمانی به خوبی آشنا می‌شوند.

نوجوان با انجام عمل اجتماعی (خلاف) که در حیطه بزرگسالان است پا به عرصه بزرگسالی می‌گذارد. عمل مرز تعیین کننده حیات انسانی است. عمل اجتماعی همه مؤلفه‌هایی را که ذیل دو گانگی های سنتی است مد نظر قرار می‌دهد.: فرد، جامعه، ماده-ایده، ذهن-جسم، سوژه-ابژه، بودن-شدن. رجوع به مفهوم شدن بسیار با اهمیت است زیرا در مفهوم «شدن» عمل به عنوان لحظات پیوند بخش زمان و مراتب تاریخ معنا می‌شود.

آنچه در مرز تعیین و جدا می‌شود آینده است. از طریق عمل است که «ما» می‌شویم. توقفی وجود ندارد، همواره با آن استمرار دارد.

شهروز (برادر کوچک خانواده) اول با کشتن خواهر و بعد با کشتن مأمور انتظامی وارد این دنیا می‌شود.

عمل، گذشته، حال و آینده را به استحصال بودن ربط می‌دهد. عمل در زمان گسترده می‌شود، ساختار موقت آن، یعنی ضرب آهنگ آن ارجح تر از همه این موارد سمت و سو گیری آن سازنده معنای آن است.

اهل عمل بودن افرادی مانند شکور آنها را ملزم می‌سازد که با تعیُن موقعیت‌ها ارتباط پیدا کنند. آن‌ها را سریعاً بسنجند، از نقطه نظری آنها را ارزیابی کنند و دریابند چه باید بکنند.

این افراد برای حفظ و بهبود موقعیت خود وقتی که سرمایه آنها در مخاطره قرار می‌گیرد با هم رقابت می‌کنند. هم گروه‌های رقیب و هم موقعیتی که بر سر آن با هم رقابت می‌کنند.

درگیری باند شکور با افراد باندی که فیلم خواهر او را در دست دارند تبیین کننده این موضوع است. 

از نظر تاریخ گروهی مهم است که به ایجاد خود توانا باشد، به این معنا که پیگیر مجموعه‌ای از منافع باشد و در طلب مجموعه منافع مشخصی باشد، خصلتی پایدار در افراد بوجود آورد که قابلیت جابجایی در حیطه‌های اجتماعی را داشته باشند.

این خصلت یا نشانه افرادی است که به نمونه‌های نمادین گروه یا طبقه خود تبدیل شده‌اند و با شرایطی که با آن مواجه‌اند با روش ارتباطی ویژه خود آن را به عنوان هویت برگزیده‌اند.

نمونه‌اش شاهین است که بعد از دستگیری شکور داغ پیشانی را به عنوان هویت خلاف خود برمی گزیند و در پی فروش زمین شکور برای کسب منافع شخصی است.

این افراد با خصلت محسوس سود جویانه که ناشی از شکل گیری شخصیت آنها در موقعیت اجتماعی جدیدشان است قدرت خلق و پیگیری پویا و مبتکرانه‌ای را کسب می‌کنند که عملی بسیار مدبرانه است. و در اینجاست که ما شاهدیم شاهین که تا قبل از دستگیری شکور شیرین می‌نمود ناگهان در بدست آوردن منافع ایده‌ها و خلاقیت‌هایی را از خود نشان می‌دهد.

عامل و عاملیت افرادی مانند امیر و شاهین به عنوان عامل‌ها در مبارزات موجود گرفتار شده و ناخواسته ملزم به موضع گیری و جانبداری می‌شوند در نتیجه مقیدند که دنبال اهدافی معین باشند.

عاملیت شکور با تبدیل به رقیبی استراتژیک، عامل‌ها را به سمت حمایت از منافع جمع هدایت می‌کند همان گونه که در سکانسی می‌بینیم شکور، شاهین را به دنبال خواستگار خواهر می‌فرستد.

 از طرف دیگر شاهین بعد از اطلاع از اینکه فرزند این خانواده نیست بر خلاف تصور به فکر انتقام نمی‌افتد و میل غالب در زندگی انسانی برای او پیش می‌آید تا توانایی‌های خود را به کار گیرد تا از خواهر ناتنی در مقابل خانواده خودش (شهروز) حراست کند.

همچنین بین عامل و عاملیت رابطه هستی شناختی وجود دارد و این در حالی است که افراد تحت سلطه (شاهین) و افراد مسلط (شکور) معمولاً جایگاه‌های خود را در ساختار بازآفرینی می‌کنند.

همان طور که در پایان فیلم شهروز به عنوان چوپان جدید معرفی می‌شود و بدین ترتیب است که ساختار، عاملیت را با توزیع قدرت به عامل‌ها عطا می‌کند و عامل‌ها، وارثان این نظم وساختار، تمامی قدرت خود را به کار می‌برند تا از داشته‌های خود دفاع کنند و یا آن را افزایش دهند.

عاملیت جدید ممکن است ساختار بندی تازه‌ای در درون نظام توزیع قدرت ایجاد می‌کند.

اما این تازگی، تغییری در ساختار و عاملیت نظام خانواده ایجاد نمی‌کند اما همه به منافع شخصی و شرایط زندگی بر می‌گردد که به قول بوین آن را باید جماعت ماکیاولی نامید.

 

برچسب ها: فرهاد اصلانی، فیلم، نوید محمدزاده، مغزهای کوچک زنگ زده، نقد فیلم، نقد فیلم مغزهای کوچک زنگ زده، فیلم مغزهای کوچک زنگ زده تعداد بازديد: 715 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز