تحریریه ماهنامه دنیای زنان
زنان در سینمای ابراهیم حاتمیکیا همواره ماهیتی مستحکم دارند؛ یعنی همان طور که برای همسران خود قوت قلب و سنگ صبوری محکم هستند برای فرزندان خویش نیز همان قدر تسلای دل هستند. "بادیگارد" تازهترین ساخته حاتمیکیا هم از این قاعده مستثنی نیست و مریلا زارعی که نقش اصلی زن را ایفا کرده هم در طول فیلم هم برای همسرش که یک محافظ امنیتی است سنگ صبوری محکم است و هم برای فرزند خویش که در آستانه ازدواج قرار دارد.
"بادیگارد" داستان زندگی یک محافظ امنیتی را در شرایطی بیان میکند که هرچند توانسته آخرین مأموریت خویش را هم به شکلی صحیح پشتسر بگذارد اما از یک طرف درگیریهای زندگی شخصیاش و از طرف دیگر شبهههایی که درباره انجام درست مأموریتش پیش آمده سببساز آن شده که روزهای پرفراز و نشیبی را سپری کند.
"بادیگارد" در کنار کاراکتر اصلی زن خود دو زن دیگر را هم در بطن خود دارد. یکی دختر این بادیگارد است که با کارآموز پدرش نامزد کرده است اما به دلیل ترس از شغل پسر مایل به ازدواج نیست و دیگری مادر دانشمندی هستهای که محافظت از وی به این بادیگارد سپرده شده است. حاتمیکیا کوشیده در تصویرسازی هر سه زنی که در داستان حضور دارند توجه به ظرافتهای زنانه و البته تقابلی که نسلهای مختلف با هم دارند را لحاظ کند.
او بیخود سعی نمیکند تصویری آرمانی از فرزند این بادیگارد ارائه کند همانطور که در برخورد با مادر دانشمند هستهای نیز صرفا سعی میکند راوی واقعیت باشد. "بادیگارد" از جمله فیملهای سینمای ایران است که در کنار ارائه نماهایی داخلی از اوضاع و احوال زندگی خانواده در ایران سعی میکند اثری پرتحرک هم باشد و با نماهای اکشن خود مخاطبان را غافلگیر کند.