تحریریه زندگی آنلاین : نام محسن قصابیان در سیونهمین جشنواره ملی فیلم فجر با نقش شهید «منصور ستاری» در فیلم «منصور» بر سر زبانها افتاد و بازی او مورد توجه قرار گرفت. این فیلم که اکنون در سینماهاست، در اکران عمومی نیز با استقبال مخاطبان مواجه شد. این بازیگر و کارگردان، همزمان با اکران «منصور» با سریال «موج اول» ساخته امیرسجاد حسینی به تلویزیون آمده و همزمان روی پرده سینما و در قاب تلویزیون دیده میشود. به همین بهانه، با محسن قصابیان درباره تجربه بازی در سریال «موج اول» پس از فیلم «منصور»، گفتوگو کردیم.
بعد از فیلم «منصور» با سریال «موج اول» در تلویزیون هم در نقش شخصیت خوب و مردمدوستی دیده شدید، وقتی نقش «ابراهیم» پیشنهاد شد به شباهتهای این دو کاراکتر فکر کردید و از این موضوع نگرانی نداشتید؟
همزمان با این نقش، دو نقش در دو سریال دیگر هم پیشنهاد شد که خیلی با شخصیت تیمسار ستاری متفاوت بود. به دلایلی این نقش را انتخاب کردم و خودم هم میدانستم کار سختی است، چون در یک سری زمینهها مشابهتهایی وجود داشت و تمام تلاشم این بود که به لحاظ جسمانی، ظرفیتهای روانی و شیوه برخورد با نقش، به گونهای جلو بروم که آن چه به دست میآید، با «منصور» متفاوت باشد. این را که چقدر متفاوت بوده، مخاطب باید ارزیابی کند اما بله مشابهتهایی دارند، به نوعی هر دو دنبال تغییر و سازندگی هستند. این که ما تاکید میکنم برای «همه» مردم ایران فارغ از قومیت، نژاد، عقیده یا هر چیز دیگری مفید باشیم، نکتهای است که من خیلی دوست دارم.
بیشتربخوانید:
زنان؛ سنگربان سلامت جامعه
چرا در سریال میبینیم که کرونا ناشناخته است و فکر میکردند بیماری آنفلوآنزاست، در صورتی که کرونا در دنیا شناخته شده بود؟
همه میدانیم که کرونا در ابتدا شناخته شده نبود و مسیری را طی کرد تا تفاوتهایش مشخص شود. همین صحبتهایی که در سریال هست، آن زمان هم بود. یک عده معتقد بودند که کروناست، یک عده میگفتند کرونا نیست، عدهای میگفتند باید اعلام رسمی شود، عدهای میگفتند نباید اعلام رسمی شود.
نه در کشور ما، فکر میکنم در کشورهای دیگر هم این ماجرا بود، حتی بحث این که اگر اعلام رسمی شود، باید قرنطینه شود. آیا قرنطینه باید انجام شود یا نباید انجام شود؟ اگر بشود مردم از کجا درآمد کسب کنند و زندگیشان را بگردانند، آن هم در شرایط اقتصادی ما که به دلیل تحریمها قبل از این هم شرایط خوبی نداشتیم. همه این صحبتها آن زمان هم مطرح بود و این طور نبود که تا بیماری آمد همه بفهمند کروناست، سریع واکسنش بیاید و مشکلات حل شود. نکته دوم این است که ما با «سریال» طرفیم و در ابتدای سریال هم عنوان شده ترتیب وقایع الزاماً آنگونه نیست که در واقعیت اتفاق افتاده. در واقع سعی شده که برای جذابیت، شکل دراماتیک و داستانی به خودش بگیرد، حتی زمانبندی کار با آن چه در ایران اتفاق افتاد، همخوانی ندارد.
آن چه به طور مشخص به عنوان «کرونا» شناختیم حدود اسفندماه بود، شاید از حدود دی تا بهمن بین متخصصان صحبت بود که آیا کرونا وارد شده یا نشده؟ ولی در سریال میبینیم که این اتفاق در تابستان میافتد. این بافت سریال است و ایرادی هم ندارد، مهم این است که بخشی از واقعیت را درست بازگو کند و ادای دینی به کادر درمان باشد. بیش از این، کارگردان و نویسندگان باید در این باره صحبت کنند.
بیشتربخوانید:
نگاهی به نقش بانوان در مبارزه با کرونا
عدهای از مخاطبان گفتهاند با پخش سریال دوباره خاطرات بد یادآوری میشود و هنوز درگیر این مسئله هستیم. نظرتان درباره زمان پخش سریال چیست؟
یک سری چیزها دردناک است اما میتواند باعث التیام هم بشود، هرچند که تصور خود من بر این بود که سریال سال آینده پخش خواهد شد ولی به هر دلیلی مدیران تصمیم گرفتند فصل اول را به سرعت بعد از اتمام تصویربرداری به پخش برسانند. ما تازه در حال پیشتولید برای شروع فصل دوم هستیم.
تمام اتفاقاتی که در دوران کرونا برای مردم شریف ایران افتاد بسیار دردناک بود. نه فقط کادر درمان، بسیاری از دوستان، عزیزان و آشنایانمان را از دست دادیم اما همیشه آثاری درباره این اتفاقات ناگوار ساخته میشود تا وجوه مختلفش را نشان بدهد، یادآوری باشد و همدلی آدمها کنار هم را نشان بدهد که چگونه از این معضل عبور کردند یا در حال عبور هستند. شاید اتفاقاً پخش سریال بتواند اندکی در این مسیر کمک کند اما قضاوت نمیکنم چون میدانم دوباره مرور کردن این خاطرات برای عزیزانی که نزدیکترین افرادشان را از دست دادند، بسیار بسیار دردناک است.