Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 1 آذر 1403 - 20:11

1
آبان
بهبود تغذیه کودکان ضامن سلامت جامعه

بهبود تغذیه کودکان ضامن سلامت جامعه

گفتگوی اختصاصی زندگی آنلاین با دکتر مریم امینی؛ متخصص علوم تغذیه

گفتگو: رضا حسینمرد ی

 

تحریریه زندگی آنلاین : دکتر مریم امینی مدرک دکترای تخصصی علوم تغذیه با گرایش اپیدمیولوژی دارد. وی در سال 1393 از دانشکده علوم تغذیه و رژیم‌شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران فارغ‌التحصیل شده و بیش از بیست سال است که سابقه خدمت در انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور که وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می‌باشد، دارد. او اکنون با عنوان استادیار پژوهشی در گروه تحقیقات تغذیه مشغول فعالیت است.

دکتر مریم امینی متولد 1346 در تهران و در خانواده‌ای فرهنگی رشد یافته است. مرحوم پدر ایشان پرستار و مادرشان مرحومه عذرا ناطقیان متخلص به آرزو، شعر می‌سرایید و کتاب شعری نیز از خود به یادگار گذاشته است. چهار خواهر دارد که همه تحصیل کرده‌اند.

وی کلیه سطوح تحصیلات خود را در تهران طی کرده؛ مدرک مقطع متوسطه ایشان با گرایش علوم تجربی و زیست‌شناسی از دروس مورد علاقه ایشان بوده است. وی در اولین دوره کارشناسی پیوسته این رشته (تغذیه) تحصیل کرده است؛ چون تا پیش از آن در رشته تغذیه صرفاً تا مقطع کاردانی دانشجو پذیرش می‌شد و تحصیل در مقطع کارشناسی به صورت ناپیوسته بود. به رشته تغذیه علاقه فراوان دارد.

وی بعد از اتمام این مقطع، دوران طرح نیروی انسانی را در انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گذراند؛ در آزمون استخدامی سال 1376 در میان بیش از سی نفر متقاضی، رتبه اول را کسب کرد و از آن زمان در همان موسسه استخدام شده و مشغول فعالیت است. او معتقد است که شاید همین موضوع موجب گرایش بیشتر ایشان به ادامه این مسیر علمی شده است.

دکتر امینی بعد از دوران طرح مقطع کارشناسی به مدت دو سال، مسئول فنی و مسئول آزمایشگاه در یک کارخانه تولید ماکارونی بود. در آن زمان دانشکده تغذیه شهید بهشتی دو رشته جداگانه، تغذیه و دیگری فرایند مواد غذایی داشت. با این حال تعداد قابل توجهی از فارغ‌التحصیلان رشته تغذیه جذب صنایع غذایی می‌شدند.

بیشتربخوانید:

عوامل موثر بر تغذیه کودکان 6 تا 24 ماهه

وی سال 1376 در مقطع کارشناسی ارشد رشته تغذیه پذیرفته شد، ولی به دلیل حجم بالای مسئولیت، امکان همزمان کار و تحصیل برایش بسیار دشوار بود؛ با تمام دشواری‌ها و حضور در طرح‌ها و ماموریت‌های کشوری، همچنین حجم زیاد کار در نهایت سال 1380 از پایان‌نامه خود دفاع کرد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد.

وی طی این سال‌ها مجری چند طرح بود، چندین مقاله و تألیف و ترجمه از خود به جا گذاشت و در چند پروژه کشوری نیز همکاری کرد.

او می‌گوید: من عاشق پژوهش، تألیف، ترجمه،‌ ویرایش و نگارش متون علمی هستم. ادامه تحصیل بسیار شیرین است؛ به همین خاطر سال 1388 در آزمون دکترای تخصصی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و به دلیل قانون منع تحصیل همزمان کارکنان، مجبور به اخذ مرخصی بدون حقوق به مدت بیش از چهار سال شدم.

وی از سال 1394 تا کنون عضو هیات علمی انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. دکتر مریم امینی اگرچه تاکنون سمت یا پست رسمی و مدیریتی نداشته، ولی در قالب مجری برخی از پروژه‌های تحقیقاتی، تجربه زیادی در زمینه امور اجرایی طرح‌ها و پژوهش‌های علمی و کشوری داشته است. در یک طرح کشوری ناظر ستادی شش استان بوده و بسیاری از امور هماهنگی پروژه‌ها به عهده ایشان بوده است و با کار اجرا کاملاً آشنا است.

ایشان در طرح بررسی کشوری مصرف مواد غذایی، سال ۱۳۹۷ همکار اصلی و مسئول آموزش بوده است و در حال حاضر در برنامه ملی مراقبت غذا و تغذیه که آقای دکتر نیستانی مجری آن است، به عنوان همکار اصلی فعالیت می‌کند (این یک پروژه طولانی‌مدت است).

با این مقدمه و آشنایی از آنجایی که در آستانه سال جدید تحصیلی هستیم و کودکان و خانواده‌ها مخاطب مهم این مجله محسوب می‌شوند، به همین بهانه گفتگویی اختصاصی در محل انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با دکتر مریم امینی ترتیب دادیم که خواندن آن به شما اطلاعات خوبی خواهد داد.

 بیشتربخوانید:

7ماده خوراکی که باعث افزایش قد می‌شوند

 

 

خانم دکتر امینی در ابتدا بفرمایید که چرا تمرکز شما بیشتر روی تغذیه و موضوع چاقی در کودکان و دانش‌آموزان بوده است؟

به اعتقاد من بهترین گروه سنی برای آموزش، سرمایه‌گذاری و ترویج تغذیه سالم همین کودکان و نوجوانان هستند، چون این عزیزان فرصت زندگی بیشتر خواهند داشت و هر سرمایه‌گذاری برای این گروه نتیجه‌ای اثرگذارتر و بیشتر به همراه خواهد داشت.

تأثیر تبلیغات تلویزیونی مواد غذایی روی کودکان، عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد من بود که در نوع خود یک کار جدید و نو در ایران محسوب می‌شود، به گونه‌ای که یافته‌های جدید و جالبی به دست آمد. توفیقی خوب و تجربه‌ای ارزشمند برای سنگ بنای کارهای بعدی بود. طی این سالیان من درباره سایر رسانه‌ها از جمله رادیو نیز مشغول مطالعه و پیگیری همین موضوع هستم.

پایان‌نامه دکترای تخصصی من هم درباره کودکان بود. بدین منظور گروه هدف یعنی دانش‌آموزان دبستانی را به مدت شش ماه در مدارس مختلف تهران پیگیری کردیم. انتخاب و پیگیری دانش‌آموزان، هماهنگی با کادر مدرسه، معلمان، مربیان و بوفه مدارس بسیار دشوار بود، ولی نتیجه کار خوب بود. مداخله ما در کنترل وزن دانش‌آموزان به ویژه دختران اثربخش بود و یافته‌های ارزنده‌ای در اختیار ما قرار داد.

مداخله ما باعث شد تا شتاب افزایش وزن در گروه هدف کنترل شود که این رخداد، توفیق خوبی محسوب می‌شد و نتایج آن نیز منتشر شده است. سال بعد هم همین کار را تکرار کردیم؛ وزن و قد دانش‌آموزان را ثبت کردیم و خدا را شکر در پیگیری‌ها، نتایج خوبی گرفتیم.

در این طرح وزن و قد کلیه دانش‌آموزان دوازده مدرسه منطقه تهرانسر، درغرب تهران را اندازه‌گیری کردیم. از بین این افراد آنها که اضافه وزن و چاقی داشتند را تحت شرایط خاص، برای

مطالعه انتخاب کردیم و مورد بررسی و پیگیری قرار دادیم.

تقریباً در هر مدرسه 30 دانش‌آموز و مجموعاً بالغ بر 330 دانش‌آموز (نیمی دختر، نیمی پسر) در این دوازده مدرسه مورد مطالعه قرار گرفتند. ارزشمندی این کار به کمک گرفتن از پرسنل مدرسه بود، زیرا از هیچ فردی خارج از مدرسه هیچ کمکی نگرفتیم.

به مربیان آموزش دادیم و با کارشناسان بهداشت و مسئولین بوفه‌ها جهت اصلاح و نوع مواد غذایی عرضه شده صحبت کردیم. وضعیت اکثریت بوفه‌ها خوب نبود...! پفک، چیپس و مواد غذایی مضر در بوفه‌ها عرضه می‌شد که متاسفانه هنوز هم مشاهده می‌شود!

صادقانه باید گفت که در قسمت بوفه مدارس نتوانستیم موفق باشیم. اگرچه کمی بهتر شد، ولی آن تغییری که مد نظر داشتیم، صورت نگرفت.

بیشتربخوانید:

بهترین و بدترین خوراکی‌ها برای کودکان بیش فعال

 

 

علت نا موفق بودن ساماندهی بوفه مدارس چه بود؟

بوفه منبع درآمد است و به راحتی نمی‌توان به منبع درآمد یک مجموعه ورود و دخالت کرد. اگر منبع درآمد قطع شود، این پرسش مطرح است که چه جایگزین و یا حمایتی قائل شده‌ایم؟! اگر ما می‌توانستیم در بوفه مدارس به جای سمبوسه و تنقلات مضر، عدسی یا ساندویچ‌های سالم عرضه کنیم، خیلی خوب می‌شد، ولی متاسفانه استقبال نمی‌شد. بچه‌ها به دلیل عادت و ذائقه، سمبوسه یا چیپس و پفک را بیشتر دوست داشتند و از مواد غذایی سالم مثل عدسی، آش، ساندویچ نان و پنیر... استقبال نمی‌کردند و همین مساله درآمد‌زایی بوفه را نیز تهدید می‌کرد!

من در پایان‌نامه دوره دکتری تخصصی در خصوص موضوع بوفه مدارس و تغذیه دانش‌آموزی به طور مفصل بحث کردم، ولی خوشبختانه با وجود موانع بزرگی مثل ناموفق بودن ساماندهی بوفه مدارس، اما در مجموع طرح ما موفق محسوب می‌شد که این نشان‌دهنده گام برداشتن صحیح در این مسیر است.

به اعتقاد من بستنی چیز بدی نیست، ولی فروش بستنی و ژله در بوفه مدرسه، چون دسترسی به آنها را به خصوص برای دانش‌آموزان چاق راحت می‌کرد، چیز خوبی نبود.

 

فکر نمی‌کنید یک فاصله میان مسائل فرهنگی و آموزشی اولیا در خانه و خانواده با مربیان و معلمان در مدرسه جهت تغذیه سالم وجود دارد؟

به نکته خوبی اشاره کردید، البته کار خوبی که در این مطالعه انجام دادیم، فرهنگ سازی برای خانواده‌ها بود. اگر چه تعداد جلسات والدین کمتر از دانش‌آموزان بود ولی نتایج خوبی داشت و استقبال از این آموزش در کلاس‌ها تا 60 درصد بود که استقبال خیلی خوبی بود، چون برای سلامت فرزندان خود وقت می‌گذاشتند و با ما همکاری می‌کردند. خیلی علاقه داشتند و آنها بیشتر از ما برای چاقی فرزند خود نگران بودند.

چاقی یک موضوع چند جانبه است و در این موضوع کودکان باید بیشتر دیده شوند تا ضمن آموزش به والدین، اصول تغذیه سالم از خانواده و منزل به مدرسه و دانش‌آموزان منتقل شود. آموزش در فعالیت‌های ما خیلی مهم است و با همه سختی‌هایی که دارد، داده‌ها حاکی از موفقیت من و همکارانم بود، البته همراهی معلمان و باور قلبی آنها برای رسیدن به هدف خیلی مهم بود. اینکه باید برای بچه‌ها در مدرسه وقت گذاشت، خیلی مهم است والبته در مدارس دخترانه من پاسخ بهتری گرفتم.

 

پیش‌نیاز موفقیت در برنامه‌های تغذیه‌ای در مدارس، به خصوص بوفه مدارس همکاری خانواده‌ها در فرهنگ‌سازی است؛ بفرمایید در این خصوص چقدر هم‌نظر هستید؟

تا جایی که من اطلاع دارم، هنوز قانون جامع و مشخصی برای ساماندهی بوفه مدارس نداریم و متاسفانه مرجعی که مسئولیت همه جانبه نظارت و عملکرد بوفه مدارس را به عهده بگیرد، وجود ندارد. نظارت بر امور کاری بوفه‌های مدرسه با مدیریت مدرسه نیست! در ابتدا ما تصور می‌کردیم نظارت بر بوفه‌های مدارس با اداره نظارت بر مواد غذایی وزارت بهداشت است، ولی این طور نبود؛ بعد از پیگیری‌ها متوجه شدیم که نظارت بر بوفه مدارس با کارشناسان بهداشت محیط است و ظاهراً طبق قوانین و مقررات هر محصول غذایی که در بوفه‌ها عرضه می‌شود، باید بسته‌بندی، استاندارد لازم و شماره پروانه‌های بهداشتی و ساخت داشته باشد. در غیر این صورت مواد اولیه و مصرفی تولید آن قابل پیگیری نیست و نباید در بوفه عرضه شود. با این تعریف،‌ ما به عنوان کارشناس تغذیه مجاز به درخواست عرضه عدسی یا آش یا ساندویچ‌های سالمی چون نان و پنیر نبودیم، چون در تعریف مواد غذایی مجاز بهداشت محیط قرار نمی‌گرفت.

در کل من شاهد بودم مواد غذایی مثل چیپس، پفک، ژله، شکلات، آبنبات و ... و همچنین در بعضی موارد لواشک‌های غیربهداشتی،‌ سمبوسه و ماکارونی‌های چرب در بوفه مدارس عرضه می‌شود، البته در بوفه برخی مدارس مروج سلامت، فقط یک لیست از مواد غذایی مجاز پشت درب بوفه نصب شده بود، ولی مواد غذایی دیگر نیز فروخته می‌شد!

البته نباید تنها عزیزان بوفه‌دار را مقصر دانست، چون مسئولیت تهیه غذای سالم برای کودکان،‌ بسیار مشکل و مستلزم صرف وقت،‌ هزینه و مدیریت قوی است. برای مثال حتی برای درست کردن نان و پنیر مشکلاتی مانند تهیه نان مناسب و سبوس‌دار وجود داشت. از آنجایی که نان سبوس‌دار ماندگاری کمی داشت، مجبور می‌شدند نان لواش تهیه کنند که از نظر ما ارزش غذایی و کیفیت لازم برای تغذیه دانش‌آموزان را نداشت.

بسیاری اوقات مسئول بوفه مسئولیت دیگری نیز در مدرسه داشت که شاید به همین دلیل دیگر فرصتی برای رسیدگی به امور بوفه و تولید مواد غذایی سلامت محور نداشت. یکی از علل موفق نبودن بوفه مدارس همین موضوع بود.

 بیشتربخوانید:

چاقی ، کم تحرکی و ورزش در کودکان

 

 

آیا به نظر شما وجود کترینگ می‌تواند «منو» غذای سالم مشترک و یکسان منطبق با اصول سلامت غذایی برای مدارس داشته باشد؟

این ایده خوبی است، ولی اینکه آیا یک مدرسه و یا یک دانش‌آموز توان تهیه مواد غذایی از این کترینگ و خرید از آن را دارد مشخص نیست، چون مواد اولیه این گونه کترینگ‌ها که غذای سفارشی تولید و عرضه می‌کنند، باید حتماً مرغوب و سلامت باشد که در این صورت گران می‌شود و دولت یا مدرسه باید سوبسید بپردازد یا اینکه دانش‌آموز برای این غذای سالم مجبور می‌شود پول بیشتری بدهد، البته کترینگ برای مدارس فکر خوبی است و مدارس هر منطقه می‌توانند یک کترینگ غذای سالم و اختصاصی داشته باشند.

 

متاسفانه آنچنان که باید شیر مدارس هم هنوز ساماندهی نشده است. نظر شما چیست؟

شیر مدارس هم مسائل و مشکلات خود را دارد. گاهی دانش‌آموزان استقبال نمی‌کردند یا اینکه متاسفانه شیر مدارس آن‌طور که باید به دست دانش‌آموزان نمی‌رسید! ولی برقرار بودن این طرح خیلی ارزشمند‌تر از نبودن آن است. باید یک پروژه پژوهشی اختصاصی روی موضوع توزیع شیر در مدارس انجام شود.

 

چرا صنایع غذایی اختصاصی و دوستدار سلامت کودک و نوجوان نداریم؟

صنایع غذایی برای فروش محصولات خود تبلیغات انجام می‌دهد؛ این یک امر طبیعی است و آنان نیز معتقدند که مواد غذایی غیر قانونی تبلیغ نمی‌کنند. آنان صحیح می‌گویند، چون محصول تولیدی صنایع غذایی باید پروانه‌های بهداشتی لازم و استاندارد داشته باشد. من به چه مجوزی می‌توانم بگویم که حق ندارند تبلیغ کنند!؟ چطور می‌توانم بگویم که این چیپس یا پفک مضر است یا می‌تواند موجب چاقی بشود؟ مشکل اصلی این است و این مشکل کل دنیا است. ما می‌گوییم کارخانه می‌تواند تولید خود را انجام بدهد، ولی حق ندارد آن را برای کودکان تبلیغ کند یا اینکه کسی حق ندارد این محصول که می‌تواند چیپس یا پفک باشد را در بوفه مدارس قرار دهد. برای مقابله با این موضوع باید دسترسی فیزیکی این گونه محصولات غذایی مضر برای کودکان را کم کرد. همه کودکان و دانش‌آموزان تصور می‌کنند هر محصول غذایی و هر چیزی که در رسانه، رادیو و تلویزیون تبلیغ می‌شود، مورد تأیید و مفید است؛ تا یک سنی بچه‌ها توانایی تحلیل ندارند و تصور می‌کنند وقتی تبلیغ یک ماده غذایی یا هر چیز خوراکی را در تلویزیون می‌بینند خوب است و باید بخورند؛ البته والدین هم شاید حوصله و آگاهی لازم را نداشته باشند.

 

فکر نمی‌کنید باید تعریف استاندارد‌ها تغییر پیدا کند؟

صحبت شما درست است، ولی باید خودمان را به جای تولید کننده قرار دهیم و به مساله فرآیند تولید نگاه مناسب‌تری داشته باشیم.

من با سازمان جهانی بهداشت روی موضوع کاهش قند، نمک و اسیدهای چرب اشباع در محصولات صنعتی همکاری داشتم. تولید کننده در پاسخ به خواسته ما که تاکید داشتیم میزان نمک را کاهش دهید، می‌گفت مگر تا چه حد می‌توان نمک را کم کرد؟ به عنوان مثال بافت کالباس باید درست تهیه شود، البته به همین خاطر گاهی باید به تولید‌کننده نیز تا حدودی حق داد.

همه مردم که قرار نیست کالباس یا نوشابه بخورند. ما وقتی می‌گوییم نوشابه مضر است این نکته را برای زمانی می‌گوییم که نوشابه جای آب را بگیرد. کسی با خوردن اینگونه مواد غذایی به صورت تفننی و تنوع مخالف نیست. افراط در مصرف این گونه مواد غذایی سلامت را تهدید می‌کند و این صحیح نیست که یک کودک در دوران رشد به جای خوردن مواد غذایی مفید مانند لبنیات، میوه و سبزیجات متاسفانه چیپس، پفک و نوشابه را جایگزین کند. این مواد غذایی کلی قند و نمک دارند و ارزش غذایی آنان ناچیز است. پس سودمند نیستند، البته همه ما این گونه محصولات را کم و بیش می‌خوریم، ولی باید به اندازه و در حد تفنن و نه بیشتر مصرف کنیم.

 

چرا همه صنایع غذایی، مواد غذایی صرفاً سالم و منطبق با اصول تغذیه سالم تولید نمی‌کنند؟

قدم‌هایی برداشته شده، ولی اینکه از آن چرا استقبال نشده، باید به نظرم پای درد‌دل تولید‌کنندگان نشست.

بارها برای تولید میان‌وعده‌های سالم با من مشورت شد، ولی نمی‌دانم چرا به تولید نیانجامید؟! نمی‌دانم در مرحله مجوز یا تولید با مشکل روبرو شدند یا خیر.

در گذشته بر تأسیس رستوران سالم و سلامت تاکید می‌شد. مثلاً رستورانی که غذا‌های سالم برای بیماران دیابتی، فشار خونی، قلبی و عروقی طبخ و عرضه می‌کرد، ولی از آنان حمایت و یا استقبالی نشد. علت چیست؟

من تصور می‌کنم قیمت تمام شده و گرانی علت اصلی است. وقتی مردم در تأمین مواد اولیه و مورد نیاز زندگی روزمره خود مشکل دارند، پس چطور می‌توان انتظار داشت که غذای سالم با قیمت گران‌تر تهیه کند؟! نمی‌توان به مردم اجبار کرد که یک غذای سالمی بخورند که مثلاً چهل درصد گران‌تر از نمونه معمولی آن قیمت دارد. در پاسخ می‌گویند ما که متوجه سلامت یا کیفیت آن نشدیم. امثال من که در این زمینه تحصیل کرده‌ایم متوجه اهمیت این موضوع می‌شویم که میزان قند، نمک و چربی تا چه حد برای سلامت مهم است، ولی خانواده‌ای که از نظر معیشتی مجبور به رفع گرسنگی و پرکردن شکم خود است شاید به این نکات توجهی نکند و صرفاً سیری شکمی برایش مهم باشد. در گذشته این آگاهی‌ها در مورد مواد غذایی تا این حد مهم نبوده و این وظیفه ما است که اطلاع‌رسانی کنیم. قدم به قدم باید اطلاع‌رسانی کرد و در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان به اهمیت این نکات تغذیه‌ای باید توجه نمود که خوشبختانه این موضوع مورد توجه قرار گرفته است.

 

تبلیغات صدا و سیما طی سالیان اخیر چقدر تغییر کرده است؟

چند سالی است که قانون منع تبلیغات کالاهای آسیب‌رسان تصویب و مورد اجرا قرار گرفته است. هر چند وقت یکبار فهرستی از این کالاها به روز رسانی می‌شود و حق تبلیغ ندارند؛ مانند سیگار و دخانیات، نوشابه و ... که اصلاً تبلیغ نمی‌شود، ولی متاسفانه چیپس و پفک با وجود اینکه ممنوع هستند، تبلیغ می‌شوند. قانون وجود دارد، ولی اینکه تا چه حد دقیق اجرا می‌شود، موضوع دیگری است.

 

مواد اولیه برای تولید مواد غذایی صنعتی تا چه حد از کیفیت لازم و استانداردهای عمومی برخوردارند؟

باید یک نکته را در نظر داشته باشیم و آن اینکه علاوه بر کسب انرژی لازم از غذایی که می‌خوریم باید لذت کافی هم ببریم. باید پذیرفت که بخشی از علت غذا خوردن لذت بردن است و نمی‌توان همه مردم را مجبور کرد که هر چه ما می‌گوییم انجام دهند و هر غذایی ما تاکید داریم بخورند. کودکان مقصر نیستند که عاشق چیپس و پفک هستند، چون همه حتی بزرگسالان هم حین خوردن چیپس و پفک و ... از مزه و طعم آن لذت می‌برند. مقصر ما،‌ منظورم صنایع غذایی با مشورت متخصصین تغذیه هستیم که نتوانستیم جایگزین مناسب برای این تنقلات پیدا کنیم که مفید باشد.

اینجا نقش صنایع غذایی خیلی مهم است که برای جذب کودکان باید مواد غذایی مفید و دلچسب تولید کنند، البته باید پای درد‌دل آنان نیز نشست. اینکه به بچه‌ها مکرر بگوییم نخور، نخور...! منطقی و صحیح نیست و پیامدهای خاص خود را دارد. برای مثال خیلی دشوار است که هویج را جایگزین پفک بکنیم. صنایع غذایی باید غذا‌های سالم را با کاهش نمک، شکر و چربی مازاد آهسته و با تکنیک‌هایی مانند استفاده از تصاویر شخصیت‌های کارتونی، وارد سبد مصرفی کودکان بکنند و ذائقه نسل آینده را با غذای سالم آشنا سازند.

چاقی روند رو به افزایشی دارد و کم‌تحرکی و این اپیدمی می‌تواند موجب افزایش وزن بچه‌ها و دانش‌آموزان شود.

اینکه والدین تا چه حد برای تغذیه و ذائقه فرزند خود وقت و هزینه می‌کنند نیز مهم است، ولی همچنان شاهدیم که پفک در حال تاخت و تاز است. نباید اجازه داد که این تنقلات جای خوردن غذاهای مفید و اصلی را برای کودکان اشغال کنند.

 

آماری از وضعیت چاقی کودکان و دانش‌آموزان در کشور دارید؟

من آمار جدیدی ندارم، ولی می‌دانم که روند رو به افزایش است. نمی‌دانم در یکی دو سال اخیر با شیوع کرونا، اقدام جدی برای کنترل چاقی کودکان شده است یا خیر! اما می‌دانم که رو به افزایش است. چاقی در همه سنین شیوع دارد و باید کنترل شود. چاقی و اضافه وزن برای گروه‌ها و جنسیت‌های سنی متفاوت است. تا جایی که خاطرم هست در کشور ما اضافه وزن در دختران و چاقی در پسران از شیوع بالاتری برخوردار است. سال‌هایی که من بررسی پژوهشی انجام می‌دادم (مقطع کارشناسی ارشد) بیش از یک چهارم دانش‌آموزان مقطع راهنمایی دچار اضافه وزن یا چاقی بودند. ۱۳ درصد پسرها و بیش از ۶ درصد دخترها چاق بودند. الان احتمالاً بیشتر است چون کودکان و دانش‌آموزان کم‌تحرک‌تر شده‌اند.

 

مصرف صبحانه در کودکان و دانش‌آموزان خیلی مهم است. شما چه تاکیدی دارید؟

 برخی مردم به اشتباه تصور می‌کنند که اگر فردی صبحانه میل نکند، این باعث لاغری خواهد شد! ولی باید گفت که فکر اشتباهی است. شما امتحان کنید. بی‌شک اگر روزی صبحانه نخورید نزدیک ظهر میل به غذا و اشتها افزایش پیدا می‌کند. تصور کنید اولین ساعاتی از روزی که دانش‌آموز صبحانه نخورده است برای خوردن هر چیز ولع دارد. به همین خاطر به سراغ تنقلات و مواد غذایی پرکالری یا چرب می‌رود.

 سیر می‌شود، ولی بخش عمده‌ای چربی‌های اشباع وارد بدن خود کرده است. این تنقلات بوفه مدارس مانند: سمبوسه و پیراشکی یا کیک، ژله و بیسکویت، شکلات، شیرکاکائو و ... با میزان زیادی از انرژی جای بسیاری از مواد غذایی مفید را اشغال کرده است؛ کودک و دانش‌آموز بدین ترتیب سیر شده، ولی با ماده غذایی غیر مفید و مضر شکم خود را پر کرده است.

حالا تصور کنید اگر یک دانش‌آموز صبحانه میل کند یا یک میان‌وعده صبحگاهی در منزل مصرف کند دیگر به خوردن تنقلات و مواد غذایی که از نظر ارزش غذایی پایین است، تمایلی نخواهد داشت. همین کار یعنی خوردن صبحانه باعث می‌شود یک دانش‌آموز با خوردن چند برش میوه دیگر احساس گرسنگی نکند.

صبحانه اشتها را کنترل می‌کند و جلوی ولع برای ناهار خوردن زیاد را هم می‌گیرد. ما توصیه می‌کنیم صبحانه فراموش نشود. دقت کنید اگر کسی صبحانه نخورده باشد آن‌قدر احساس گرسنگی پیدا می‌کند که هر چیزی حتی از نظر ارزش غذایی کم ارزش را می‌خورد.

بعضی‌ها می‌گویند اگر صبحانه بخورند، این خوردن صبحانه حالت تهوع برایشان ایجاد می‌کند. ما برای راهنمایی و کمک به این افراد می‌گوییم: هر چیزی که می‌توانید و میل دارید با هر مقدار حتی کم باید برای صبحانه میل کنید و این عادت را از یک نقطه شروع کنید.

برای مثال بچه‌ها شیر کاکائو خیلی دوست دارند و باید آنان که به صبحانه تمایلی ندارند را از همان چیزی که می‌طلبند و تمایل دارند مانند همین شیر کاکائو به خوردن صبحانه عادت داد، البته شیر کاکائو‌های تولیدی خیلی شیرین است و می‌توان آهسته در آینده و به مرور غلظت شکر و کاکائو آن را کم کرد و میزان شیر که مفید‌تر است به آن افزود. آب‌میوه‌های صنعتی شکر فراوانی دارند و باید در مصرف آن دقت نمود.

باید برای صبحانه خور کردن کودکان و دانش‌آموزان از هر شیوه و امکانی که می‌توان بهره گرفت. من تجربه جالبی از یک مدرسه دارم. در این مدرسه طبق یک جدول و منو غذایی، مادران به نوبت برنامه‌ریزی می‌کردند تا برای دانش‌آموزان کلاس میان‌وعده خانگی درست کنند.

 این‌طوری با برنامه‌ریزی و هدایت مادران مشخص می‌شد هر دانش‌آموز در طول هفته چه غذایی می‌خورد و چون خانگی بود، مواد اولیه مرغوب و سالم تهیه و مصرف می‌شد، مثلاً تصور کنید الویه خانگی برای دانش‌آموز چقدر خوب است. آنان می‌گفتند با کمال تعجب در میان دانش‌آموزان این مدرسه، ساندویچ خانگی نان و پنیر و جعفری چقدر طرفدار داشت و معمولاً خیلی زود تمام می‌شد. شما این ساندویچ خانگی سالم را با یک ساندویچ کالباس مقایسه کنید. باید از والدین علاقه‌مند کمک گرفت تا برای دانش‌آموزان به طور دوره‌ای مواد غذایی درست کنند. این باید دغدغه اولیای مدرسه باشد.

همان‌قدر که درس‌هایی مانند ریاضی، علوم و ... مهم است، تغذیه سالم هم مهم است. یک کودک سالم می‌تواند یادگیری بهتری داشته باشد و به دروس خود خوب رسیدگی کند. طرح‌هایی مانند خوردن صبحانه در مدرسه در قالب صبحانه دانش‌آموزی در مدرسه، نتایج خوبی خواهد داشت، چون کودکان و دانش‌آموزان خیلی تحت تأثیر همسالان خود هستند.

 

آرزوی شما در پایان این گفتگو چیست؟

امیدوارم همه سلامت باشند و این بیماری کرونا نیز هر چه سریع‌تر برود تا همه در فضایی خوب زندگی کنیم. امیدوارم دغدغه ما تنها زندگی کردن نباشد، بلکه سالم زندگی کردن مهم‌ترین هدف ما باشد. سلامتی بزرگ‌ترین نعمت است.

 

 

برچسب ها: تغذیه، رژیم غذایی، چاقی، کودکان تعداد بازديد: 325 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز