رکسانا خوشابی - کارشناس ارشد مشاوره
تحریریه زندگی آنلاین : این روزها کم و بیش و گاه و بیگاه خبرهایی از بیعلاقگی برخی کودکان و نوجوانان به درس و مدرسه میشنویم. پدیدهای که بروز بیماری کرونا و آنلاین شدن کلاسها، عدم حضور در مدارس و عدم وقت گذراندن با شبکه دوستان، به آن دامن زده است. مادر و پدرها به ما میگویند فرزندم نمیخواهد به مدرسه برود! مدرسه را دوست ندارد. درس را دوست ندارد و میگوید آینده درس خواندن برایم مبهم است و جذابیتی ندارد و ...
وقتی فرزندان ما میگویند مدرسه را دوست ندارند در واقع بار سنگینتری بر دوش ما به عنوان مادر و پدر و همچنین بر دوش مربیان و معلمان خود میگذارند، چون یکی از وظایف همه ما این است که فرزندانمان را به سمت علائق و استعدادهایشان سوق بدهیم و در جهان امروز این سوق دادن بدون کسب دانش و مهارتهای علمی امکانپذیر نیست. جهان امروز مانند روزگار گذشته نیست که فرزندان کنار پدر یا مادر مهارتهای حرفهای را بیاموزند و انتظارات از کودکان امروز بر پایه دانش تکنولوژیک و برنامهریزیهای پیشرفتهتری بنا میشود. به همین دلیل ما نمیتوانیم فرزندمان را ایزوله کنیم تا از پیشرفتهای جهانی عقب بیفتد و ناچاریم او را با دانش روز و پیشرفته در هر رشتهای که مورد علاقه او است آشنا کنیم.
بیشتربخوانید:
پرخاشگری، پیامد تنبیه کودکان
ده روش برای تربیت بهتر کودک
7اصل واجب در تربیت کودک
علائق و استعداد فرزندمان
اگر هر کدام از ما از همان کودکی میدانستیم که علاقه و استعدادمان در چه رشته و حرفهای جواب میگیرد و شکوفا میشود، اکنون انسان موثرتری بودیم. یعنی میتوانستیم تاثیر مثبتتر و بهتری بر اطرافیان، سایر انسانها و بر هستی و حتی بر خودمان بر جای بگذاریم.
اما متاسفانه بیشتر ما این شانس را نداشتیم که دانش شناسایی استعدادها و علائق را بدانیم و در گذشته مانند امروز، تستهای استعدادسنجی هم وجود نداشتند تا در این زمینه به ما کمک کنند. از طرفی در جهانی که ما در آن زندگی میکنیم کتابها و کلاسهای آموزشی زیادی در اکثر زمینههای مورد نیاز وجود دارند که گاهی حتی به صورت آنلاین یا با ارسال سی دیها و پکیجهای آموزشی در دسترس همه هستند، بنابراین اگر بدانیم کودک یا نوجوان ما در چه زمینهای استعداد و توانمندی دارد به راحتی میتوانیم زمینه رشد و آموزش را برای او فراهم کنیم.
همچنین میتوانیم درس و مدرسه را برای او معنادارتر کنیم، چون پایه و اساس اکثر رشتهها در مدرسه به ما آموزش داده میشود.
پس قدم اول این است که بفهمیم کودک یا نوجوان ما چه استعدادی دارد و به کسب چه مهارتها و کارهایی علاقه نشان میدهد و در انجام چه اموری قویتر و کاراتر است؟
اگر این قدم بزرگ به درستی برداشته شود بقیه کار بسیار ساده خواهد شد، چون میتوانیم فرزندمان را در کانالی که استعدادش را شکوفا کند به حرکت درآوریم.
شناسایی استعداد برجسته در فرزندان
در شمارههای قبل هم در باره کشف استعداد و علاقههای فرزندانمان سخن گفته بودیم. ویژگیهایی که موفقیت آینده فرزندانمان را تضمین میکنند. اینک میخواهیم همین موضوع را از جنبه دیگری بررسی کنیم. از این جنبه که موفقیت میتواند نتیجه کشف استعدادهای برجسته و آشکار در فرزندان ما باشد. استعدادهای برجسته و آشکار فرزندمان، خصوصيات اخلاقی تحسینبرانگيزی هستند که معمولا فورا در آنها قابل تشخيصاند. هر چند اين خصوصيات به تنهايي موفقيت را تضمين نميکنند، ولی اغلب در موفقترين انسانهای اطراف ما نیز به طور آشکار قابل مشاهدهاند.
اگر بخواهيم اين ويژگيها را با يك واژه بيان كنيم بايد واژهاي بسازيم كه تركيبي از جذبه، جسارت، لذت از زندگی و نوعی وقار در کار مورد نظر باشد. مدت زيادي نيست كه روانشناسان مطالعه در مورد ويژگيهاي برجسته بودن را آغاز كردهاند، اما با این وجود نتايج جالبي درباره اينكه اين خصوصيات پيچيده چگونه به وجود ميآيند، از چه تشکيل شدهاند و چطور گسترش مييابند به دست آوردهاند، البته تعريف اين واژهها براي روانشناسان خيلي مشکل است، زيرا فقط در موقعيتهاي خاص ميتوان آنها را به شكل خالص ديد. علاوه بر اين، به همان شدت در بين افراد ناخوشایند نيز ديده ميشوند؛ چون احتمالا به ازای هر انسان بزرگ و قهرمان يک انسان مستبد وجود دارد که ممکن است در نگاه اول همانقدر جذاب به نظر برسد. به نظر من همه والدین و مربیان لازم است این ویژگیها را بشناسند و در کودکان و نوجوانان به دنبال آنها باشند. در واقع ملاحظه کنند که این ویژگیها در چه شاخه و رشتهای در فرزندان یا شاگردهای آنها مشاهده میشود.
بیشتربخوانید:
کدام غذاها برای افزایش قد کودکان مفید هستند؟
ویژگی اول: جذبه
برخی از محققان ميگويند که جذبه در واقع ناشي از زيبايي، مصمم بودن و شهرت است. رونالد ريجيو(1) استاد روانشناسی کالج کلارمونت(2) که نگاهي جدی بر اين خصوصيت اسرارآميز دارد، معتقد است اجزاي اين ويژگي عبارتند از نوعی شیوایی و روان بودن، حساسيت، کنترل، زبانآوری، بصيرت و اعتماد به نفس. او در اين باره ميگويد: «انسانهای با جذبه مطمئنا سخنوران باهوشی هستند... . ما اغلب درباره قابلمشاهدهترين قسمتهاي جذبه از جمله بلاغت حرف ميزنيم، در حالي كه خصوصيات پيچيدهتری نيز وجود دارند كه به راحتي قابل تببين نيستند. افراد با جذبه حقيقتا در برخورد با ديگران فوقالعادهاند. آنها نه تنها بليغ و شیوا هستند، بلکه نسبت به خلق و خو و نيازهای مخاطبان خود حساسند. مارک سالزمن(3) نويسنده، رفتار افراد با جذبه را نسبت به اطرافيان و دوستان اين گونه توصيف ميکند: «او تمامي توجه خود را به فرد فردِ اشخاص نشان ميدهد، اگر شما پنج سال پيش او را ديده باشيد و چيزی درباره مادرتان به او گفته باشيد، او يادش است». ما از اين توجه خاص خرسند ميشويم و خودآگاهی ما در حضور فرد با جذبه از ميان ميرود. همين حس تسليم است که جذابيت را اينطور خوشايند ميکند. مخاطبان آنان وقتي در كنار اين افراد باشند خود را مهمترين اشخاص روی زمين احساس ميكنند.
ميزان باور به تأثير جذبه، ممکن است قويتر از اثرات حقيقی آن باشد. راکش کورنا(4) دانشيار دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد معتقد است، جذبه بيشتر به وجهه شخص مربوط ميشود تا به تواناييهای درونی او و درست همانطور که روسای جوامع ابتدایی و بدوي ماسکهايي به صورت ميزدند که مقام اجتماعی خاص به آنها ميداد، چنانچه انتخاب و استخدام تنها بر اساس جذابيتهاي شخصي و بدون بررسي ساير توانمنديهاي لازم انجام شود نتيجه در اغلب موارد نااميد کننده و حتی فاجعهآميز است، بنابراین ویژگی جذبه در کنار سایر ویژگیها مانند مهارت و دانش معنا پیدا میکند.
ویژگی دوم: جسارت
كارفرماي تكنولوژي زيستي «كرايگ ونتر» كه براي كشيدن نقشه ژنوم انسان به رقابت با هم رشتههای خود پرداخت، زماني كه هفت ساله بود سرگرمياش اين بود كه با دوچرخه با هواپيماهايي كه از فرودگاه سنفرانسيسكو بر ميخاستند مسابقه بدهد؛ در حالي كه مسافران مات و مبهوت نظاره ميكردند خلبانها مشتشان را به سوي گريگ كوچك تكان ميدادند. او ميگويد: «بالاخره آنها در اطراف باند، حصار كشيدند و اين كمك من به امنيت فرودگاه بود».
در سال 1998 همین آقای«ونتر» قصد خود را مبني بر ارائه نقشه ژنوم انسان به تنهايي و جدا از پروژه ژنوم انسان با بودجه عمومي اعلام كرد و در ماه 1998 سي و شش نفر از محققان برتر پروژه ژنوم انسان با «ونتر» تشكيل جلسه دادند. آنان خشمگين بودند، زيرا پروژه ونتر هم ميتوانست بودجه آنها را تهديد كند و هم كيفيت مهمترين رويكرد زيستشناختي قرن را به مخاطره بيندازد. آيا «ونتر» نگرانيهاي آنها را از بين برد؟ خير، او پيشنهاد كرد كه خودش ادامه دهد و نقشه ژنوم انسان را در بياورد و همكاران برجستهاش ميتوانند كار بسيار خوب يافتن توالي ژني موش را انجام دهند!!!
جسارت، ما را شگفتزده ميكند، زيرا آشكارا تمايلات محافظهكارانه ما را به چالش ميكشد. «اشنايدر» معتقد است حتی فردي كه اصول ضروري براي کسب یک موفقيت بزرگ علمي را داراست براي ارايه نيروي بالقوه خود، همچنان نيازمند ویژگی جسارت است. جسارت، در واقع اعتقاد راسخي است براي اينكه ايده خود را دنبال كنيد، حتي اگر تمام دنيا به شدت در مقابلتان بايستند.
«بن زيو» ميگويد: «آنان كه جسارت را در خود پرورش ميدهند در مرز «تحولات مفيد» و «تعرض به حقوق ديگران» گام بر ميدارند آنان با تعرضگران تفاوت دارند، چون تعرضگران مانند گانگسترها اين حدود را ناديده مي گيرند. با حمايت مناسب، حتي كمروترين افراد هم ميتواند آنقدر جرأت پيدا كند كه به فردي تحريك كننده تبديل شود، اما افرادي كه به معناي واقعي و درست جسور هستند در زندگي با مسايلي روبرو ميشوند كه آنها را وادار ميسازد از شجاعت طبيعي خود مدد گرفته و حدود کاذب را بشكنند.
بیشتربخوانید:
ویژگی سوم: لذت از زندگي
سرزندگي واقعي چيزي است كه با انسان متولد ميشود. افراد سرزنده مانند عروسكهاي كوكي هستند كه هرگز از حركت باز نميايستند. آنان كاوشگران پرشوري هستند كه همه چيز را به چشم سرگرمي ميبينند. در كنار آنها بودن ما را سرشار از شادی و لطف ميكند، البته اين بدان معنا نيست كه ظرفيت عاطفي آنان فقط براي شادي تنظيم شده و همانطور باقي ميماند. آنها در برابر هر چه كه در اطرافشان رخ ميدهد بسيار حساس هستند و در غم ديگران نيز شريك ميشوند. «نانان فاكس» روانشناس دانشگاه مريلند ميگويد: «در هنگام تحقيق بر روي خلق و خوي نوزادان متوجه شدم كه 10 در صد از سوژههاي كوچك من به طرزي غيرمعمولي با ديدن اسباببازيها و افراد جديد هيجانزده ميشوند. من به اين گروه لقب «شاد» دادم و كار بر روي آنها را تا سن هفت سالگي دنبال كردم. ثابت شد كه اين شاد بودن به طرز قابل ملاحظهاي باقي ميماند، برخلاف خصوصيتهايي مانند كمرويي كه ممكن است با افزايش سن تغيير كند.
«كي ردفيلد چمسون» روانشناس و نويسنده «شور و سرزندگي» ميگويد: «وقتي بچهها سر حالند و پي در پي احساساتشان را ابراز مي كنند، والدين ممكن است باعث شوند كه كودك از اين كار احساس حماقت كند. او معتقد است كه مخصوصا دختر بچهها در سركوبي سرزندگي طبيعيشان آسيبپذيرترند. او مي گويد: «بدون شك افراد شادِ بيمزه و جلف هم وجود دارند، اما من فكر ميكنم اين اشتباه است كه فكر كنيم افرادي كه پرشور و نشاطند اصلا پيچيدگيهاي زندگي را درك نميكنند». پس به عنوان مادر و پدر، مراقب باشیم که شادی و سرزندگی کودکان و نوجوانان خود را سرکوب نکنیم.
ویژگی چهارم: وقار و شكيبايی
نلسون ماندلا رهبر جنبش ضد تبعيض نژادي آفريقاي جنوبي، سالهاي زيادي را در زندان بود، اما متانت خود را حفظ كرد و مثل مهاتما گاندي يك جنبش صلح را رهبري كرد. «پانگاج ميشرا» نويسنده ميگويد: «فعالان حقيقي با شكيبايي ميتوانند خشم و عصبيت را به چيزي كه واقعا مؤثر باشد تبديل كنند. چنين رهبراني خود را در برابر انحرافاتي كه به همراه قدرت ميآيند مثل فولاد حفظ ميكنند». شخصيتهاي عاقلي مثل ماندلا به ندرت مغلوب احساسات شخصي خود و يا ناراحتي ميشوند. گفته ميشود اين ویژگی از تجارب سخت به دست آمده در زندگي، سرچشمه ميگيرد، همانطور كه 27 سالي كه ماندلا در زندان به سر برد عزم و اراده افسانهاي او را پرورش داد. وقار نهفتهترين نوع از ویژگیهای موفقیت است. افراد موقر و شکیبا همانقدر كه ساير فاكتورهاي موفقیت در آنها در سطوح عالي است، اما به ندرت ترديد و آزردگي را كه ما نسبت به افراد جسور و هيجاني احساس ميكنيم بر ميانگيزند. در حالي كه خصوصيت وقار پيچيدهتر از آن است كه بتوان طي تحقيقات آزمايشگاهي آن را توضيح داد ميتوان نبود آن را در مطالعه خصوصياتي چون خردورزي مشاهده كرد. خرد با «معناورزي» رابطه دارد، خصوصيتي كه به افرادي نسبت داده ميشود كه درونگرا هستند و به قلب مشكلات هجوم ميبرند. كليد ديگر وقار، آرامش و خونسردي است؛ توانايي پذيرفتن مصائب و مشكلات اجتنابناپذير زندگي. سلوك آرام وخوددارانه معتقد است مردم نبايد اجازه دهند عواطفشان در واكنش به فراز و نشيبهاي زندگي به نوسان شديد در آيد. اینک که با این چهار ویژگی آشنا شدیم، جا دارد که به فرزندان خود و جذبه، جسارت، وقار و لذتی که از کارها میبرند دقت بیشتری داشته باشیم. این دقت باید واقع بینانه باشد. نه چندان اغراقآمیز و نه با توقع و انتظار بیش از اندازه! این واقعبینی ما را به شناخت حقیقت درون عزیزانمان نزدیک خواهد کرد. موفق باشید.
منبع: نوشته: کارلين فلورا