نیلوفر کشتیاری (دکتری تخصصی روانشناسیِ زبان)
مهاجرت و تربیت فرزند دوزبانه: چالشها و راهکارها1 (پارهی نخست)
پدیدهای که برای همهی مهاجران یک ضرورت است و درعینحال بسیار چالشبرانگیز. چه بسیار کودکان مهاجری هستند که نه تنها زبان مادری خود را به خوبی یاد نمیگیرند، بلکه زبان جامعهی میزبان را هم شکسته بسته صحبت میکنند.
این عدم تسلط به زبان جامعهی میزبان نه تنها مشکلات فراوانی در مدرسه برای آنها به بار میآورد، بلکه از لحاظ روانی هم به آنها فشار زیادی وارد میکند.
بنابراین شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد: چگونه میتوانیم کودکی دوزبانه تربیت کنیم، بدون اینکه او با این مشکلات روبرو شود؟
در این مقاله که در سه بخش ارائه میشود، ما ابتدا مفهوم دوزبانگی را به بیانی ساده توضیح میدهیم و برخی از مزایای دوزبانگی را نام میبریم.
پس از آن تمرکز میکنیم بر پدیدهی یادگیری زبان بیگانه در خانوادههایی که مادر و پدر هر دو به یک زبان صحبت میکنند (برای مثال هر دو فارسیزبان هستند) و با فرزندان خردسال خود به سرزمینی جدید مهاجرت کردهاند، و یا پس از مهاجرت صاحب فرزند شدهاند.
در ادامه به بررسی راهکارهای مفید و نیز عوامل بازدارنده در دوزبانگی میپردازیم و راهکارهایی ارائه میدهیم که به کمک آنها میتوانید این مسیر را با کمترین میزان خطا، طی کنید.
و در پایان کار از مزایای ارزشمند دوزبانه شدن به طور مفصل صحبت میکنیم. البته ما فرض را بر این گذاشتهایم که کودک مهاجر از امکانات خوبی برای فراگیری زبان مادریاش برخوردار است.
فراگیری زبان (چه زبان مادری و چه زبان دوم/زبان بیگانه) روندی است پویا و پُرپیچ و خم که از عواملی همچون سن، تواناییهای فردی، تعاملات اجتماعی و میزان تماس با زبان تاثیر میپذیرد. به بیان ساده، دوزبانگی2 به معنی تسلط داشتن بر دو زبان متفاوت و نیزاستفاده از هر دوی آنهاست.
یک فرد دوزبانه میتواند بسیار راحت و روان به هر دو زبان صحبت کند، فکر کند و خواب ببیند. دوزبانگی مزایای متعددی دارد که از میان آنها میتوان به افزایش تواناییهای مغزی ازجمله حافظهی کوتاه مدت، بالابردن اعتماد به نفس، کمک به شکل گیری یک ذهنیتِ باز3 و بهدور از تعصب (که روانشناسان از آن بهعنوان عامل موفقیت در زندگی، یاد میکنند)، به تاخیر انداختن بیماریهایی همچون آلزایمر و دمانس و بسیاری دیگر اشاره کرد. دوزبانگی معمولا به دو شیوهی "طبیعی" و یا "آموزشی" امکان پذیر است. در دوزبانگی طبیعی یا همزمان نوزاد از ابتدای تولد و یا در طول رشد در معرض هر دو زبان قرار میگیرد.
در نتیجه بدون هیچگونه آموزش رسمی هر دو زبان را فرا میگیرد و میتواند به هر یک از دو زبان مورد نظر به راحتی صحبت کند و آنچه را که میشنود درک کند.
دوزبانگی آموزشی یا پیدرپی زمانی امکانپذیر است که کودک ابتدا زبان مادریِ خود را تا حد مشخصی به خوبی فراگرفته باشد، و پس از آن (کموبیش بعد از ۳ یا ۴ سالگی) برای یادگیری یک زبان دیگر آموزش ببیند.
با توجه به این دو مدل دوزبانگی طبیعی و آموزشی، پدر و مادر مهاجری که میخواهند فرزندی دو زبانه تربیت کنند، در قدم اول میبایست با توجه به شرایط و امکانات خود یکی از این دو شیوهی دوزبانگی را انتخاب کنند و سپس با برنامه ریزی و جدیت در آن مسیر حرکت کنند.
البته پیش از شروع خوب است به این نکته توجه کنیم که تربیت فرزند دوزبانه کاریست بسیار پر زحمت و وقتگیر که در صورت موفقیت، نتایج ارزشمند آن یک عمر با کودکمان میماند.
اما اگر بدون آگاهی، برنامه ریزی و صرف وقت و جدیت لازم در این مسیر قدم بگذاریم، به احتمال زیاد کودکمان در معرض مشکلات متفاوتی قرار میگیرد.
مشکلاتی همچون تاخیرزبانی (دیر زبان بازکردن)، سردرگمی زبانی (قاطی کردن دو زبان با هم)، عدم توانایی در ابراز احساسات، عدم سازگاری با محیط اطراف و نیز افت تحصیلی در مدرسه.
عکاس: محمد کشتیاری
شیوهی اول: دوزبانگیِ طبیعی (همزمان)
خوب است به این نکته توجه کنیم که سالهای اولیه زندگی کودک دوران طلایی رشد اوست.
از بدو تولد تا ۳ سالگی کودک از حساسیت شنیداری بسیار بالایی برخوردار است و مغز و ذهن او درست مانند یک اسفنج هر چه را که میشنود (به زبان مادری و نیز دیگر زبانها) جذب کرده و مانند ضبط صوت به ذهن میسپارد.
چنانچه مایل هستید فرزندتان بطور طبیعی دوزبانه بشود، لازم است او را از دوران جنینی و یا بدو تولد در معرض هر دو زبان قرار دهید.
عکاس: نیکو بهروزی
راهکارهای مفید
۱- بهتر است که کودک ما هر زبان را تنها از گویشور همان زبان بشنود. برای مثال اگر پدر و مادر هر دو فارسیزبان هستند و تصمیم دارند کودکشان از بدو تولد، دو زبان فارسی و انگلیسی را فرابگیرد، بهتر است که خودشان تنها و تنها به زبان فارسی با فرزندشان صحبت کنند. و برای اینکه کودکشان در معرض زبان انگلیسی قرار بگیرد میتوانند:
الف) در خانه لالاییها، کارتونها و داستانهای صوتی انگلیسی را که توسط انگلیسیزبانها اجرا شده برایش پخش کنند.
ب) از افرادی که زبان مادریشان انگلیسیست درخواست کنند که با کودکشان به انگلیسی صحبت کنند و امکان بازی با کودکان انگلیسیزبان را برای کودک خود فراهم کنند (برای مثال در زمینبازی و مهدکودک).
در واقع بهترین گزینه این است که در این دوره از رشد زبانی، کودک تنها در معرض فرم صحیح (و بدون لهجهی) هر یک از دو زبان قرار بگیرد.
عکاس: نیلوفر کشتیاری
یا به عبارتی فارسی را فقط از فارسیزبانها بشنود و انگلیسی را فقط از انگلیسیزبانها.
۲- نکتهی قابلِتوجه دیگر، مدت زمانی است که کودک میبایست هر روز در معرض زبان باشد.
برخی متخصصان معتقد هستند که برای اینکه کودک ما مهارت دوزبانگی را به شیوهی طبیعی کسب کند، ضروری است یک سوم زمان بیداریاش را با هر یک از دو زبان در تماس باشد.
بنابراین اگر نوزادی ۱۰ ساعت از روز بیدار است، خوب است که حدود ۳ ساعت در تماس با زبان فارسی و حدود ۳ ساعت در تماس با زبان انگلیسی باشد.
این تماس میتواند تنها در حد پخش کارتون و شعر و داستان صوتی باشد، بدون اینکه کودک توجه خاصی به آن بکند.
در واقع همین که کودک در به نوعی در معرض زبان موردنظر باشد کفایت میکند.
در همین راستا توجه کنید که صحبت کردن با کودک و شعر خواندن برای اوهم راهکارهای بسیار مفیدی هستند.
۳- علاوه بر اینها، هنگامی که کودک خواب است، از پخش لالایی و شعر و داستانهای صوتی به زبان دوم، غافل نشوید.
۴- این نکته یکی از اساسیترین موارد در تربیت کودک دوزبانه است! حتما شرایطی فراهم کنید تا فرزندتان هر چندوقت یکبار زمانی را بدون حضور شما، با گویشور(ان) زبان دوم سپری کند.
این کار سبب میشود تا کودک به مرور زمان ضرورت برقراری ارتباط به زبان دوم را حس کند.
تکرار این شرایط بعد از سه سالگی (زمانی که کودک میتواند چند کلمهای صحبت کند) بسیار مهم و ضروری است.
ادامه دارد!
پی نوشت:
[1] نویسنده از دریافت نقد و نظرات خوانندگان دربارهی این نوشتار به گرمی استقبال میکند.
[2] زبانشناسان تعاریف و طبقه بندیهای متفاوتی برای دوزبانگی مطرح کردهاند. ولی ما در این نوشتار به همین تعریف ساده ولی جامع بسنده میکنیم.
[3] مفهوم ذهنیت باز و ذهنیت بسته یا همان Growth mind-set, Fixed mind-set”" عبارتیست که توسط خانم کارول دِوِک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، پساز سالها تحقیق بر روی مفهوم موفقیت و دستاوردهای زندگی، مطرح شده است. برای اطلاعات بیشتر دراینباره میتوانید به کتاب زیر رجوع کنید.
Dweck, C. S. (2008). Mindset: The new psychology of success. Random House Digital, Inc.