مترجم: اعظم اسلامی مجد
معمولا بعد از تعطیلات و بازگشایی مجدد مدارس، کودکان به سختی خود را به شرایط جدید عادت میدهند و خیلی از آنها برای رفتن به مدرسه، مدام بهانهگیری و بدخلقی میکنند.
اینکه کودک بعد از تعطیلات دلش نخواهد دوباره صبح زود از خواب بیدار و سر کلاس درس حاضر شود، کاملا طبیعی است، اما گاهی اوقات برخی مشکلات روانی جدی باعث بروز این رفتار میشوند.
بخشی از این نارضایتی و ناخشنودی از بازگشت مجدد به مدارس، کاملا طبیعی و قابل قبول است، اما برای بخش دیگر باید در پی یافتن علت آن باشید؛ درس و مشق خیلی زیاد (چه تکالیف نوشتنی و چه خواندنی)، فشار زیاد، اختلاف با دوستان و عدم ارتباطگیری درست و مناسب کودکان با یکدیگر، کمخوابی و خستگی، ترسهایی که برای شما مجهول هستند، نگرانیهای زیاد برای قرار گرفتن در محیطی غیر از خانه و در میان جمعی غیر از خانواده.
علائم و نشانههایی که کودکان در چنین مواقعی بروز میدهند:
* گریههای مداوم و هر روزی
* پنهان کردن خود در زیر پتو یا لحاف برای ممانعت از حضور در مدرسه
* خود را به خواب زدن
* شکوه و شکایت و بهانهگیری مداوم و حتی ادعای بیمار شدن.
* بروز استرس و نگرانی خیلی زیاد قبل از رفتن به مدرسه
دلایل بیعلاقگی کودکان برای رفتن به مدرسه و درس خواندن
* بروز حوادث تلخ و گاهی پرتنش در مدرسه و خانه
* اختلافات خانوادگی و دوستی
* مشکلات تحصیلی و درسی (مثل مشکل در فهم و یادگیری)
* تغییر مدرسه و یا شروع درس و تحصیل در مدرسه
* جابهجایی منزل
* مشکلات در ارتباط با معلم و عدم سازگاری با او و یا حتی ترس از او
* فشار و حجم زیاد تکالیف
* بیتوجهی والدین
چگونه میتوان کودکان بیعلاقه به مدرسه را به مدرسه تشویق و علاقهمند کرد؟
در ابتدا باید علت بیعلاقگی کودک به مدرسه رفتن مشخص شود و بعد آن را برطرف نمود.
بخشی از این بیمیلی میتواند ریشه در خانه و خانواده داشته باشد و یا اینکه در مدرسه و مشکلات مربوط به آن باشد.
روشهای عملی مناسبی برای رفع این چالش و مسئله وجود دارد، روشهایی که میتوانند کودک را به مدرسه رفتن علاقهمند کنند.
وقتی با کودک خود حرف میزنید
* به او نشان دهید که درکش میکنید، مثلا بگویید: من حواسم هست و درک میکنم که نگرانی و دچار استرس شدهای و حتی میدانم که هر روز صبح به مدرسه رفتن کار سختی است، اما تو به مدرسه رفتن و درس یاد گرفتن نیاز داری. معلم تو و من در این راه به تو کمک خواهیم کرد و سختیهایش کمتر میشود.
* از جملات واضح و البته آرامبخش استفاده کنید، ولی جملاتی که به او بفهمانند توقع شما از او رفتن به مدرسه است.
به جای کلمه «باید»، از کلمه «اگر» استفاده کنید. مثلا: اگر فردا به مدرسه بروی ...، به جای تو فردا باید به مدرسه بروی.
تحکم و خشونت و اعمال قدرت، بر استرس او میافزاید و شرایط را بدتر میکند.
* از جملات مستقیم استفاده کنید، جملاتی که به کودکتان فرصت «نه» گفتن را ندهد، مثلا: «وقتش رسیده که از تختخواب جدا شوی و به مدرسه بروی» یا «حالا دیگر وقت بیدار شدن و شستن سر و صورت است».
* آرامش خود را حفظ کنید. اگر کودک شما را مضطرب و نگران ببیند، او نیز دچار استرس و نگرانی میشود و شرایط بسیار بدتر میشود.
اگر شما را آرام و با ثبات ببیند، این مدل رفتاری شما را الگوی خودش میکند و سعی میکند رفتار بهتری داشته باشد.
* سعی کنید همواره در طول روز برنامه مشخصی برای کارهایتان داشته باشید، مثلا ناهار، تماشای تلویزیون، تکالیف، پیادهروی و بازی، عصرانه، حمام رفتن، شام خوردن و کلیه کارهایی که جزء برنامههای روزمره فرزندتان هستند، روال عادی خود را طی کنند.
تغییر برنامهها به کودک استرس میدهد.
پس با نظم و برنامهریزی از استرس او بکاهید.
* کمی حال و هوای خانه را برای کودک خود خستهکننده و کسالتبار کنید، مثلا زمان تماشای تلویزیون و بازیهای مختلف را کم کنید، از تفریحات و خوشیها بکاهید و استفاده از اینترنت را محدود کنید.
هر چه فضای خانه، سرگرمکنندهتر و راحتتر باشد، تصور او این خواهد بود که برعکس مدرسه، خانه بهترین جای دنیا برای خوشگذرانی است و مسلما سختتر از خانه دل کنده و راهی مدرسه میشود.
* با او درباره بیعلاقگی به مدرسه و درسها حرف بزنید و نتایج آن را برایش شفاف توضیح دهید.
بعد به او توضیح دهید که اگر شبها زودتر بخوابد، صبحها راحتتر بیدار میشود و در کلاس درس عملکرد بهتری دارد.
حتی میتواند توجه بیشتری را به خود جلب کند و موفقیتهای بیشتری را به دست آورد.
برنامه خواب او باید منظم باشد تا در کلاس درس دچار خوابآلودگی و حتی عصبانیت معلم نشود.
اجازه ندهید در طول روز بخوابد و یا حتی چرت بزند. با این روش شبها خستهتر میشود و راحتتر به خواب میرود.
* اگر از مدرسه میترسد، ابتدا باید علت ترس او را شناسایی نمایید. در سنین پایین و پیشدبستانی، این ترسیدن طبیعی است.
کودکان خردسال میترسند که در مدرسه دچار آسیبدیدگی شوند و یا اینکه حتی برای والدینشان وقتی که با آنها نیستند اتفاقی بیفتد، ولی در سنین دبستان این ترس میتواند علل دیگری داشته باشد.
نه تنها محیط خانه، بلکه مدرسه نیز میتواند مسبب این ترس شود. پیش از داوری و قضاوت کردن و دنبال راهحل بودن ابتدا علت ترس او را بیابید.
* تاثیر و نتیجه مدرسه رفتن و یا مدرسه نرفتن را در زندگی برایش ارزیابی کنید. این کار به او کمک میکند تا بفهمد که موقعیت کاملا جدی است و اینکه در نهایت باید خودش کنترل شرایط را به عهده بگیرد.
با این اوصاف باز هم برخی از کودکان مقاومت میکنند. به او بگویید که در نهایت با مدرسه نرفتن یک روز دیگر هم غیبت میخورد، ولی چون از این کار نمیتوان همیشه فرار کرد، پس فقط با غیبت کردن شرایط برای خودش سختتر میشود. وضعیت را مورد ارزیابی قرار دهید.
آیا کودک شما برای نرفتن به مدرسه خودش را به مریضی میزند یا آنقدر پیش میرود که به عمد به خودش آسیب میرساند تا به مدرسه نرود.
در حالت دوم نیاز به کمک و راهنمایی مشاور و حتی روانپزشک کودک است. شاید شما به تنهایی نتوانید اوضاع را به حالت درست خود تبدیل کنید.
* تقریبا همه کودکان برای رفتن به مدرسه، بیمیل هستند، ولی اگر این بیمیلی با رفتارهای خشونتبار همراه شود، باید راهحل مناسبی را پیدا کنید.
تشخیص این مسئله که میزان مخالفت و امتناع او از مدرسه رفتن چقدر عادی و چقدر غیر عادی است، با والدین است، چرا که آنها همواره در کنار کودک هستند.
* اگر کودک به دلیل بروز مشکل و مسئلهای در مدرسه، دچار این وضعیت شده است، به او کمک کنید تا با این مشکل مقابله کند. به مدرسه بروید، با معلم، پرسنل مدرسه و حتی سایر همکلاسیهایش صحبت کنید.
از معلم مدرسهاش کمک بخواهید. معلمها به علت ارتباط داشتن با دانشآموزان بسیار، تجربه بالاتری دارند. تجربه آنها میتواند حتی راهگشای شما باشد.
سعی کنید به موقع و مرتب در مدرسه فرزندتان حضور داشته باشید و در جلسات شرکت کنید.
* درخواست کمک کنید. کمک گرفتن از افراد با تجربه و مطلع در چنین شرایطی، نه تنها ایرادی ندارد، بلکه بسیار هم میتواند مفید باشد.
تجربه دوران تحصیل در مدرسه بدون شک روی تحصیلات دوران بعدی زندگی اثر دارد، بنابراین اگر چنانچه شرایط کمی حادتر از شرایط عادی به نظرتان میرسد، برای جلوگیری از بروز مشکلات احتمالی در آینده، از افراد متخصص و با تجربهتر کمک بگیرید.
* محرکهای احتمالی را شناسایی کنید. در زمانی که هم شما و هم فرزندتان، هر دو در شرایط آرام و خونسرد هستید، مثلا در زمانی غیر از صبحها، از کودکتان بخواهید ناراحتیها و چالشهایش در مدرسه را برای شما بازگو کند.
اگر شما با هم در خونسردی و آرامش حرف بزنید، میتوانید راحتتر به نتیجه برسید.
مهربان باشید و درک کنید که فرزندتان در حال تجربه کردن شرایطی ویژه است، حتی اگر لحظهای هم تهاجمی رفتار کرد، چیزی را پرتاب کرد و واکنش نامناسبی داشت، باز هم شما به رفتارتان مسلط باشید.
بیشتر بخوانید:
بی اشتهایی صبحگاهی کودکان مدرسه ای
همه چیز در مورد تكلیف مدرسه
یبوست دوران مدرسه