Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 10 آذر 1403 - 01:09

17
اردیبهشت
چگونگی رفتار با كودكان لوس

چگونگی رفتار با كودكان لوس

کودکان‌ موجودات‌ در حال‌ رشدی‌ هستند و بسته به اینکه‌ در سال‌های‌ اولیه‌ زندگی‌ چگونه‌ تربیت‌ شوند و آموزش‌ ببینند، رفتارهای‌شان شكل می‌گیرد

تحريريه كودك سالم

 

 

کودکان‌ موجودات‌ در حال‌ رشدی‌ هستند و بسته به اینکه‌ در سال‌های‌ اولیه‌ زندگی‌ چگونه‌ تربیت‌ شوند و آموزش‌ ببینند، رفتارهای‌شان شكل می‌گیرد و تقریباً ثابت‌ و دائمی‌‌ می‌شود و تعیین‌‌کننده نحوه‌ ارتباط‌ و برخوردهای‌ آنان‌ خواهد شد.

هر خانواده‌ در ارتباط‌ با تربیت فرزندان‌ شیوه‌ خاص‌ خود را دارد و این‌ نحوه‌ برخورد، همراه  با ساختار ژنتیکی‌ هر فرد، باعث‌ می‌‌‌شود شخصیت‌هایی‌ بسیار متفاوت‌ و متمایز شکل‌ بگیرند.

رشد اجتماعی‌ کودکان‌ یکی‌ از حیطه‌‌های‌ رشدی‌ است‌ که‌ دقیقاً به‌ ما نشان‌ می‌‌‌دهد آیا كودك مطابق‌ با سن‌ تقویمی‌‌ یا شناسنامه‌‌ای‌ خود رفتار می‌‌‌کند یا خیر؟ و اگر مطابق‌ با آن رفتار نمی‌‌کند، چه‌ دلایلی‌ دارد و رفتارهای‌ او چگونه‌ شکل‌ گرفته‌ است؟

یکی‌ از شیوه‌های‌ غلط‌ رفتاری‌ کودکان، ناتوانی‌ در ایجاد و برقراری‌ رابطه‌ سالم‌ با همسالان‌ است. بعضی از كودكان راه‌های‌ برقراری‌ ارتباط‌ سالم‌ را نمی‌دانند و گاه تحت‌ عنوان «کودکان‌ لوس» نامگذاری‌ می‌‌شوند.

آنچه‌ در این‌ نوشتار مورد بحث‌ قرار می‌‌گیرد، عوامل‌ مؤثر در شکل‌گیری‌ این‌ گونه‌ رفتارهاست.

چرا کودکان‌ لوس‌ می‌‌‌شوند؟ 

یکی‌ از دلایل‌ لوس‌‌شدن‌ کودکان،‌ روش‌‌های‌ غیرقابل‌ قبول‌ والدین‌ به‌ لحاظ‌ تربیتی‌ است. بعضی پدر و مادرها با محبت افراطی خود معیارهای تربیتی و روش‌های‌ یادگیری‌ را در نظر نمی‌‌گیرند و مانع‌ اجتماعی ‌شدن‌ رفتارهای‌ کودکان‌ می‌‌شوند.

چنین‌ کودکانی‌ معنای‌ صبر و تحمل‌ را در زندگی‌ نمی‌‌آموزند و انسان‌هایی‌ عجول‌ و شخصیت‌هایی‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

آیا می‌‌‌توان‌ کودکان‌ لوس‌ را اصلاح‌ کرد؟ 

بله؛ چنانچه‌ والدین‌ از روش‌های‌ غیر قابل‌ قبول‌ دست‌ بردارند و در مورد فرزندان‌ خود قوانین‌ تربیتی‌ درستی‌ را اعمال‌ کنند و به‌ شرط‌ آنکه‌ در این امر ثابت‌ و مستمر باشند، می‌‌‌توان‌ امید داشت‌ که‌ این‌ روش‌ها به تدریج‌ مؤثر واقع‌ شوند.
 

نقش‌ تشویق‌ و تنبیه‌ در تربیت‌ کودک‌ 

تشویق‌ و تنبیه‌ دو روش‌ متفاوت‌ تربیتی‌ است و باید‌ ویژگی‌هایی‌ داشته‌ باشد تا مؤثر واقع‌ شود. این‌ دو روش‌ چنانچه‌ بموقع‌ و با اصول‌ درست‌ اعمال‌ گردند، می‌‌‌توانند از لوس‌ شدن‌ کودکان‌ جلوگیری‌ کنند.

معمولاً کودکان‌ لوس، والدین‌ تسلیم‌ شونده‌ دارند. آنها در مقابل‌ خواسته‌‌های‌ کودک‌ فوراً تسلیم‌ می‌‌شوند و هر آنچه‌ که‌ او طلب‌ کند، برایش‌ فراهم‌ می‌‌کنند.

در خانواده‌ای‌ که‌ کودک‌ لوس‌ پرورش‌ داده‌ می‌‌شود، روش‌های‌ تنبیهی‌ مناسب‌ وجود ندارد و چنانچه‌ کودک‌ عمل اشتباهی‌ مرتکب‌ شود و یا به‌ والدین‌ خود دستور دهد یا با داد و فریاد و عصبانیت‌ حرف‌ خود را به‌ کرسی‌ بنشاند، هیچ‌ ممانعتی از این‌ رفتارها و جهت ‌دهی‌ به‌ آنها به عمل نمی‌آید.

این‌ نوع‌ خانواده‌ها از لحاظ‌ روانشناسی به‌ خانواده‌های‌ محبت‌ کننده افراطی آزاد گذارنده‌ معروف‌اند؛ خانواده‌هایی‌ که‌ توجه، محبت‌ و محافظت‌ بی‌حد و حصر در مورد فرزندان‌ خود دارند و در عین‌ حال‌ آنها را برای‌ انجام‌ هرگونه‌ عملی‌ آزاد می‌‌‌گذارند.

پدر و مادر باید میزان‌ مقاومت، ایستادگی‌ و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندان‌شان‌ مورد بررسی‌ قرار دهند. بعضی‌ از آنها‌ پس‌ از مقاومتی‌ کوتاه‌ در مقابل‌ تقاضاهای‌ فرزند، تسلیم‌ می‌‌شوند و خواسته‌‌های‌ کودک‌ را به‌ همان‌ شکلی‌ که‌ او می‌‌خواهد برآورده‌ می‌‌کنند.

محبت‌ در حد متعادل، توجه‌ به‌ نیازها و برآوردن‌ آنها در حد معقول‌ و اعمال‌ روش‌‌های‌ مناسب‌ و علمی‌‌ برای‌ تشویق‌ و تنبیه‌ کودکان‌ از جمله‌ مواردی‌ است‌ که‌ بایستی‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد.


 

محبت‌کننده‌ و در عین‌ حال‌ قاطع‌ باشید‌ 

وقتی‌ صحبت‌ از قاطع ‌بودن‌ به‌ میان‌ می‌‌‌آید، برخی‌ از والدین‌ تصور می‌‌کنند که‌ جدی‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ این‌ معناست‌ که‌ مثلاً پرخاشگر هم‌ باشند‌ و یا چنانچه‌ فرزندشان‌ از آنها پیروی‌ نکرد، با زور و خشونت‌ مواردی‌ را به‌ او تحمیل‌ کنند.

حال‌ آن‌ که‌ در مقوله‌‌های‌ تربیتی، قاطع‌ و جدی‌ بودن‌ به‌ این‌ معناست‌ که‌ از اصولی‌ پیروی‌ کنیم، قوانینی‌ برای‌ فرزندانمان‌ داشته‌ باشیم و به‌ اجرای‌ آن‌ قوانین‌ نیز اصرار ورزیم. ثبات‌ خُلق‌ و ثبات‌ اندیشه‌ و رفتار در والدین‌ ضروری‌ است.

چنانچه‌ اصول‌ تربیتی‌ خود را تغییر دهیم‌ و به‌ گفته‌‌های‌ خود چندان‌ اعتقادی‌ نداشته‌ باشیم، فرزندان‌ به‌ اصول‌ و قوانین‌ خانواده‌ پایبند نخواهند بود. پس‌ جدی‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ معنای‌ آن‌ است‌ که‌ در اجرای‌ اصول‌ و قوانین‌ خانواده‌ باری‌ به‌ هر جهت‌ رفتار نکنیم.
 

همه‌ چیز به‌موقع‌ و در زمان‌ خود بایستی‌ انجام‌ پذیرد 

چنانچه‌ کودکان‌ از قوانین‌ خانواده‌ پیروی‌ نکنند و حتی‌ خلاف‌ آن‌ عمل‌ کنند، برای‌ مثال‌ در جمع‌ فامیل‌ رفتاری‌ از آنها سر بزند که‌ مطابق‌ با موازین‌ تربیتی‌ نباشد، آیا لازم‌ است‌ که‌ در جمع‌ مورد تنبیه‌ یا سرزنش‌ قرار گیرند؟

مسلماً نه؛ یادآوری‌ نکات‌ تربیتی‌ و قوانین‌ مورد نظر به‌ کودک‌ بایستی‌ در منزل‌ و به‌ طور خصوصی‌ صورت‌ گیرد. کودکان‌ برای‌ قضاوت‌ دیگران‌ راجع‌ به‌ خودشان‌ اهمیت‌ فراوانی‌ قائلند و چنانچه‌ در حضور دیگران‌ مورد توبیخ‌ قرار گیرند، رنجیده‌ خاطر می‌‌شوند و در پاره‌ای‌ موارد رفتارهای‌ تلافی‌‌جویانه‌ از آنها سر خواهد زد.

چنانچه‌ حریم‌ خانواده‌ امنیت‌ و اطمینان‌ لازم‌ را برای‌ کودک‌ فراهم‌ کند، او به‌ راحتی‌ می‌‌‌تواند اشتباهات‌ خود را بپذیرد و هر موردی‌ را که‌ به‌ او تذکر داده‌ شود تغییر دهد.

می‌‌‌توانیم‌ به‌ جای‌ ناامیدکردن‌ مکرر و پی‌ در پی‌ کودکان، آنها را به‌ رفتارها و اندیشه‌‌های‌ خوب‌ و مثبت‌ تشویق‌ کنیم.

به‌ علاوه، لازم‌ است‌ از شتابزدگی‌ بپرهیزیم و با توجه به‌ مراحل رشد و سن كودك از او انتظار داشته باشیم.

رفتارهای‌ کودکان‌ و همین‌ طور یادگیری‌ بسیاری‌ از رفتارها به‌ رشد سیستم‌ عصبی‌ - مرکزی‌ مربوط‌ می‌‌شود. سیستم‌ عصبی‌- مرکزی‌ باید آمادگی لازم را داشته باشد تا کودکی‌ بتواند صحبت‌ کند، حرکت‌ کند، راه‌ برود، معنای‌ بسیاری‌ از چیزها‌ را درک‌ کند و خود قادر به‌ انجام‌ عمل‌ باشد.

پس‌ انتظار پیش‌ از موقع‌ و در واقع‌ انتظارات‌ زودرس‌ از کودکان‌ باعث‌ فشارها و استرس‌های‌ روحی‌ آنان‌ می‌‌شود و چنانچه‌ کودکان‌ نیز با کلام‌ و زبان‌ خود، والدین‌ را از این‌ وضعیت‌ آگاه‌ نکنند، این‌ فشارها به‌ گونه‌‌ای‌ دیگر خود را نشان‌ می‌‌‌دهند.

مثلاً ممکن‌ است‌ به‌ صورت‌ علائم‌ و نشانه‌های‌ جسمانی‌ یا حرکت‌ها و پرش‌هایی‌ که‌ به‌ تیک عصبی‌ معروفند، ظاهر گردند.

با محبت‌‌های افراطی‌ والدین که‌ معیارهای‌ تربیتی‌ و روش‌های‌ یادگیری‌ را در نظر نمی‌گیرند و صرفاً با محبت‌های‌ بی‌‌حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعی ‌شدن‌ رفتارهای‌ کودکان‌ می‌‌شوند، آنها‌ معنای‌ صبر و تحمل‌ را در زندگی‌ نمی‌‌آموزند و انسان‌هایی‌ عجول‌ و شخصیت‌هایی‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

با آگاهی از نکات‌ مطرح‌ در مورد رشد کودکان‌ والدین‌ به‌ انتظارات‌ خود نگاه‌ مجددی‌ داشته‌ و چنانچه‌ انتظارات‌ و خواسته‌‌های‌ آنها بیش‌ از حد توان‌ كودك‌ و برعکس، بسیار کمتر از توانمندی‌ اوست، می‌توانند رفتارهای‌ خود را اصلاح‌ کنند.

فرصت‌هایی‌ که‌ به‌ کودکان‌ داده‌ می‌‌‌شود تا در جمع‌ همسالان‌ خود قرار بگیرند، باعث‌ می‌‌‌شود که‌ ضمن‌ بازی، با هم‌ ارتباط‌ برقرار کنند و بسیاری‌ رفتارهای‌ اجتماعی‌ را از یکدیگر بیاموزند.

همکاری، تعاون، اشتراک‌ و نظایر آن‌ مفاهیمی‌‌ هستند‌ که‌ می‌‌توان‌ با قرار دادن‌ کودکان‌ در گروه‌ همسن‌ به‌ آنها آموخت. 

نتیجه‌‌گیری‌ 

رفتارهایی‌ که‌ از کودکان‌ سر می‌‌‌زند و در واقع‌ شیوه‌ زندگی‌ آنان‌ را شكل‌ می‌‌‌دهد، آموختنی‌ و اکتسابی‌ است. بنابراین‌ آنچه‌ در مورد شخصیت، عادات، تجربیات‌ و یادگیری‌ کودکان‌ مشاهده‌ می‌‌کنیم، همه‌ نشأت ‌گرفته‌ از محیط‌ زندگی‌شان‌ است.

روش‌های‌ تشویقی‌ و تنبیهی، قوانین‌ و مقررات‌ خانواده، نحوه‌ اجرای‌ قوانین‌ در خانواده، انعطاف‌پذیری یا‌ سختگیری، قاطع‌ و یا تسلیم‌ شونده‌ بودن‌ و .... در ساختار فکری‌ کودکان‌ و رفتارهای‌ آنان‌ بسیار مؤثر است.

برچسب ها: کودکان‌، رشد کودکان‌، کودکان‌ لوس‌، دلایل‌ لوس‌‌شدن‌ کودکان، تنبیه‌ در تربیت‌ کودک‌، والدین محبت‌کننده‌، والدین قاطع‌ تعداد بازديد: 651 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز