مبلمان شهری به مجموعه گستردهاي از وسايل و تجهیزاتي اطلاق میگردد که در شهر و خیابان و در کل فضاهای باز نصب میشوند و استفاده عمومی دارند. در بررسی سیر تحول این مجموعه و سابقه تلاشهای پیشین، ارتباط تنگاتنگ تاریخی و تفکیکناپذیر این عناصر با خاستگاه خود حائز اهميت است. خیابان، کوچه، میدان، پارک و در کل خود شهر، خاستگاههای نخستین انواع مبلمان هستند. تأثیرات مستقیم و مشخص هر شهر بر مجموعه عناصر و فضاهایش بر کسی پوشیده نیست. شهر بر خیابان و میدان (دو عنصر اصلی فضاهای شهری) اثر میگذارد و آنها نیز بر مبلمان و تجهیزات دیگر شهری.
طراحی مبلمان شهری یک موضوع میان رشتهای و فصل مشترکی از رشتهها و گرایشهای مختلف است. گروههاي مختلفي مسؤول آن هستند و در مواردی نیز همین چندمسؤولیتی، عامل رکود آن شده است. متخصصان طراحی و برنامهریزی شهری و نیز معماری فضای سبز (که گرایشهای طراحی پارک و محوطه زیرمجموعه تخصص آنهاست)، از اصلیترین گروههای مسؤول تجهیز فضاهای شهری هستند. در زندگی شهری امروز، به ندرت میتوان کسی را یافت که به طریقی با مبلمان شهری سر و کار نداشته باشد. مبلمان شهری بخش زیادی از فعالیت در شهر را سامان میدهد و باعث بالا رفتن کیفیت استفاده شهروندان از خیابان، میدان ، پارک و عرصههای دیگر شهری میشود. مبلمان شهری از جمله مؤلفههای مطرح در طراحی شهری و به عنوان جزئی از کل شهر، معرف هویت و ساختار شهری است. در دنیای کنونی اهمیت طراحی تجهیزات و مبلمان شهری به حدی است که حتی از معماران شاخص فعال در زمینه طراحی صنعتی جهت طراحی و اجرای مبلمان و تجهیزات شهری دعوت میشود. عمدهترین ویژگی مبلمان شهری، کاربرد عام آن است. این وسايل بیش از هر چیز دیگر با توده مردم ارتباط مستقیم دارند و بدین لحاظ موضوع طراحی، ساخت و نصب آنها نيازمند مطالعات عمیق و دقیقی است. مبلمان شهر چيزي بيش از ساختن چند جعبه گل در میادین و تعیین ایستگاههای اتوبوس و تاکسی است. بدیهی است آنچه به شهر هویت میبخشد و یا به قول «سن سووینی» آنچه برای ساکنان شهر آسایش و برای گردشگران خارجی آن جاذبه دارد، نه فقط انبوه ساختمانها و ترافیک خیابانهای آن، بلکه منظر شهر، پارکها و مبلمان آن است كه توسط آنها شهري مثل ونیز از لسآنجلس، مادرید و... متمایز میشود و تفاوت خاطرات و فضای مختص آن شهر را در نظر مجسم میسازد.
متأسفانه علیرغم اهمیت اين موضوع، کمتر شاهد طراحی، ساخت و نصب مبلمان شهری کارآمد در شهرها هستیم. به طور یقین بخشی از این کمبود به نکات فنی ساخت و اجرا مربوط میشود، ولی بخش دیگر ـ که موضوع اين مقاله است - به فقدان دانش علمی طراحی بر میگردد.
طرح موضوعاتی در سیمای شهر و خیابان
1. خیابان
سیمای خیابان به همه افراد مربوط میشود. یک راه مناسب برای خودروها، مرکز خریدی مجهز یا یک پارک عمومی دلپذیر، همگی میتوانند کیفیت استفاده و لذت از محیط زندگی را به شدت افزایش دهند. خودروهای سبک و سنگین در این شرایط نابسامان بر سر فضا با پیادهها به رقابت میپردازند. چراغهای ر اهنمایی و رانندگی با تابلوها و تبلیغات شهری بر سر سانتیمترها با هم در ستیزند. مغازهها و مکانهای مختلف برای جلب نظر رهگذران با انواع تابلوهای حروف برجسته ناهماهنگ به هر حیلهای متوسل میشوند. ایستگاه اتوبوس، صندلی، نیمکت، پارکومتر و تلفن همگانی بیشتر از سودی که میرسانند برای تردد پیادهها در پیادهرو مزاحمت ایجاد میکنند. بستهبندیهای پلاستیکی، غذاهای آماده و فرهنگ «دور انداختن» باعث تکثیر زبالهدانهای نه چندان کارآمد و تمیز میشوند. به این ترتیب، معجون درهم و برهمی به دست میآید که موجب تحريك اعصاب و آشفتگی بصری خواهد شد.
نکته بسیار مهم، عدم هماهنگی دستاندرکاران طراحی، اجرا، نصب و نظارت بر سیمای خیابان است. سازمانی متولی علائم ترافیکی است، دیگری مسؤولیت وسائل ارتباطی مانند پست و تلفن را بر عهده دارد، واحدی به طراحی سرپناه ایستگاه، نیمکت و زبالهدان مشغول است، مجموعهای دیگر طرحهای مذکور را میسازد و آخری هم آنها را نصب میکند. مغازهدار عامی طرح تابلویی را میدهد و به هر اندازه که بخواهد و بتواند آن را بالا میبرد و به بدنه ساختمان خویش میچسباند.
2. شهر
شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد. «هدف غایی یک شهر، ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی میکنند.»
مبلمان شهری به مجموعه وسیعی از وسایل، اشیا، دستگاهها، نمادها، خردهبناها، فضاها و عناصری گفته میشود که چون در شهر و خیابان و به طور کلي در فضای باز نصب شدهاند و استفاده عمومی دارند، به این اصطلاح معروف شدهاند.
برای این مجموعه کاربردهای زیر را میتوان متصور شد:
تعیین جهت و ارائه اطلاعات به شهروندان (تابلوهای راهنما، پلاک، نام خیابانها، اطلاعات، ساعت و ...)
ارائه مقررات (تابلوهای راهنمايي و رانندگي، مقررات الزامی و ...)
توزیع یا جمعآوری کالا یا محصولات (صندوق پست، دکه روزنامه و ...)
مراقبت از تجهیزات مخصوص به خدمات راهداری
حفاظت (نرده، تارمی، حصار)
استراحت یا پناهگاه (نیمکت، سرپناه)
بازی کودکان (وسایل بازی پارک)
روشنایی
نمادهای فرهنگی (تندیس، سمبل، بنای یادبود و ...)
ثبت (پارکومتر، موانع متحرک برای پارک و توقف)
ارائه مواد خوراکی (کیوسک غذا، ماشینهای خودکار تحویل مواد خوراکی و ...)
ارائه خدمات بهداشتی (بهداری، واکسیناسیون و ...)
به مجموعه فوق میتوان انواع دسترسیهای شهری، فضای سبز، وسایل امنیت و ایمنی و محوطهسازی را نیز اضافه کرد. به تعبیر دیگر، این تجهیزات اصولاً شامل عناصری است که در معرض دید عموم قرار دارند و در المانهای اصلی شهر به کار گرفته میشوند.
هویت مکان
با رشد شهرها و حومه آنها، گرایشی افراطی در یکشکل کردن چهره شهری به وجود آمده است؛ به گونهای که اغلب تفاوت کمی در مبلمان نقاط مختلف شهر یا حتی گاهی میان چند کشور دیده میشود. حال آنکه هنوز هم جذابترین و به یادماندنیترین محلهها آنهایی هستند که با شکل و شمایل ویژه و مختص به خود در خاطرهها جای میگیرند و شاید از همینروست که در کوششهای جدید برای نوسازی و ساماندهی شهرها به این خصوصیات توجه بسیاري میشود.
از دیدگاه طراحان، انتخاب و طراحی مناسب مبلمان شهری، باعث حفظ هویت مکان و نمود بیشتر آن ميگردد. این برخورد در احیای مناطق تاریخی و سنتی بسیار مؤثر است.
اگر دخالت در شهر به تزئینات سطحی محدود نشود، باید میان بافت اجتماعی و فضای شهر توازنی ایجاد کرد. وقتي بافت اجتماعی مکانی تثبیت شد و در میان ساکنانش مفهوم شهرنشینی ریشه دواند، میتوان به ساختارهای مکمل در سیما و منظر آن پرداخت و شرایط را برای حفظ محیط و رفاه اهالیاش فراهم کرد. به اتکای همین بافت اجتماعی تثبیتشده و ریشهدار میتوان در مدت زمان کافی و با روشی پویا، خیابانهای محله و شهر را به گونهای مجهز کرد که بازتاب فرهنگ آن باشند.
ضرورت طراحی مبلمان برای کوچه و خیابان
اگر معيارهاي لازم در طراحي شهري رعايت نشده باشد، شهروندان فقط فعاليتهاي ضروري را انجام ميدهند؛ در حالي كه در فضاي مطلوب شهري، شهروندان علاوه بر انجام فعاليتهاي ضروري، به حضور در محيط كوچه و خيابان نيز تمايل زيادي خواهند داشت و چه بسا كه پيادهروي را به عبوري سريع با اتومبيل ترجيح دهند. افزون بر اين، بايد توجه داشت كه با گذر زمان و پرجمعيتتر شدن شهرها آشفتگي و بيگانگي فضاهاي شهري هم بيشتر ميشود؛ از اينرو هر چه شهر بزرگتر و جمعيت آن بيشتر باشد، وجود چنين فضاهايي ضروريتر به نظر ميرسد؛ چون با افزايش نرخ جمعيت، بيماريهاي رواني نيز افزايش خواهد يافت و با توجه به گفته فرويد، پدر روانكاوي نوين، كه محيط تاثير بسزايي در درمان بيماران دارد، بايد فضايي متناسب با نرخ جمعيت به وجود آورد.
انواع تجهیزات مبلمان شهری
نیمکت و صندلی خیابانی:
در مجهزسازی فضاهای سبز و باز شهری، اولين و مهمترين وسيله برای احساس آرامش و راحتی در پارکها نیمکت است. دسترسي به این نیمکتها باید آسان و راحت باشد؛ یعنی در سراسر پارک و به تعداد زیاد موجود باشند. صندلیها باید در روبهروی مناظر زیبا، اما جایی که در مسیر رفت و آمد نباشند، قرار گيرند.
دولتمردان همواره نیمکتهای عمومی شهر را نمادی از اندیشه و تدبیر میدانند. همچنین معروف است که درباره یک شهر میتوان بر حسب تعداد نیمکتهایش داوری کرد! این بدان معناست که قابلیت طراحی و استفاده از این وسیله در یک محیط اجتماعی، نشاندهنده نگرانی و مسؤولیتپذیری مسؤولان یک شهر در برابر شهروندان است.
در انتخاب جایی برای نشستن، معمولاً نوع استفاده کوتاه یا بلندمدت آن مدنظر است. نیمکتها و صندلیهای خیابانی با استفاده کوتاهمدت در گروه بدون پشتی و با استفاده بلندمدت در گروه نیمکتهای با پشتی قرار میگیرند. بيشتر این نشستگاهها اهداف زیباییشناسی و تزئینی دارند و کمتر به راحتی آنها فکر شده است. بدین ترتیب، اغلب این وسایل از مصالح بنایی و ساختمانی نظیر سیمان، سنگ و آجر، همانند عمارتهای پیرامونشان ساخته میشوند. این اجزا با محیط اطراف هماهنگی نسبی خوبی دارند و در برابر تخریبگران هم مقاومند.
پراستفادهترین و راحتترین نیمکتها، آنهایی هستند که داراي پشتی و جادستی بوده و فرمی راحت و مطابق با بدن دارند. این گونه نيمكتها افراد را به نشستن و سپری کردن اوقات با آسودگی خاطر در محیط شهری تشویق میکنند.
جذب حرارت در مصالح به کار رفته، عدم تجمع آب روی سطح وسيله، تعمیر و نگهداری آسان و مقاومت در برابر تخریبگران از جمله این نکات است. در خارج و اطراف شهر بر استفاده از مصالح بومی تأکید میشود. در کل باید دقت داشت که طراحی نيمكت بدون پشتی از نظر بصری مقبولتر و دست طراح برای شكلدهي بازتر است. مقبولیت بصری آن به دلیل نداشتن اجزای زیاد و در نتیجه تداعی حس عدم مزاحمت و سدکنندگی است؛ ولی به هر حال باید رعايت حال سالخوردگان و استفادهکنندگان بلندمدت را هم کرد.
در ساخت نیمکت و صندلی خیابانی چوبی، عموماً از «سختچوبها» استفاده میشود. بیشترین چوبهایی که تولیدکنندگان عمده از آنها بهره میگیرند، عبارتند از: بلوط سفید امریکایی، ساج، نوعی درخت الوار افریقای غربی به نام ایروکو، والابا (سخت چوب بسیار مقاومی که تا 100 سال دوام میآورد) و نوعی درخت گرمسیری همیشه بهار که در امریکای جنوبی یافت میشود به نام مستعار ببیرو.
اندازههای پیشنهادی در کتاب «اطلاعات معماری نویفرت» به شرح زير است:
ارتفاع از کف زمین 415، عمق 500 و ارتفاع پشتی از کف 725 میلیمتر.
زبالهدان
در یک محیط شهری زبالهدان باید قابل رؤیت و استفاده از آن راحت باشد؛ ولی نباید به عنوان عنصری مزاحم و پرزرق و برق جلوه کند. استقرار زبالهدان نباید به طور اتفاقی باشد، بلکه باید بر اساس نرخ تردد و ازدحام مردم در یک محدوده یا نقطهای خاص صورت گیرد. به طور مثال، وجود زبالهدانهای متعدد در برابر یک فروشگاه بزرگ یا مدرسهای پر از دانشآموز امری شایسته است. در فضاهای شهری با تعدد مبلمان شهری، زبالهدان نیز باید در هماهنگی کامل با عنصر یاد شده باشد؛ ولی در باغ، پارک، تفریحگاه و از این قبیل، زبالهدان بهتر است با معابر، مسیرها و گذرگاههای محیط در ارتباط باشد. همچنین، استقرار زبالهدان در نزدیکی نیمکت بسیار ضروری است.
ظروف زباله که در سطح شهر قرار میگیرند به مصارف مختلفی میرسند و بايد به آساني قابل دسترسي و به تعداد زیاد بوده و احتیاج به محافظت نداشته باشند. یکی از اشتباهات مهمی که در شهرها اتفاق میافتد این است که سطلهای زباله را در جایی قرار میدهند که بتوان به راحتی آنها را خالی کرد؛ نه اینکه به راحتی برای شهروندان قابل دسترسی باشد كه نتیجه آن خیابانهای پر از زباله و سطلهای خالی است! زیرا مردم وقت خود را برای یافتن سطل زباله صرف نمی کنند. برای تعیین محل سطل زباله بايد نکاتی را در نظر داشت؛ به عنوان مثال، وجود مواردی از مبلمان شهری در خیابان، نوع و موقعیت ساختمانها، فروشگاهها و رستورانها و همچنین نوع و میزان زبالههای این مراکز كه بايد با سطلهای تعبيه شده متناسب باشد.
در یک خیابان شلوغ و مسیری مستقیم، سطلها را میتوان با فاصلههای 30 متری از هم نصب کرد؛ اما در بیرون برخی مکانها مانند سینما، اغذیه فروشی و قنادی، بايد این فاصله كم شود. بر عکس در خارج ساختمانهای مسکونی معینی، با عنایت به بعضی نکات ایمنی، میتوان تعداد زبالهدانها را کاهش داد. حداقل گنجایش زبالهدان در مرکز شهر باید 50 لیتر باشد و در محیطهای وسیع و پیادهروهای پر ازدحام، ظروف پایهدار با گنجایش 50 تا 100 لیتر مناسب است.
در طراحی زبالهدانها برای هر منطقه یا محلی رعایت نکات زیر ضروري است:
1- دوام در برابر تخریب و فرسایش
2- مواد و مصالحی با حداقل تعمیر و نگهداری
3- راحتی و سهولت تخلیه و نظافت
4- ضد سرقت
5- ضد آتش
6- اختفای محتویات (زبالهها)
7- قابلیت نصب و اتصال اجزا
بهترین مکان برای گذاشتن سطلهای زباله، مکانهای تجاری و پررفت و آمد، حاشیه پیادهروها، نزدیکی اغذیهفروشیها و کنار صندلیهای ایستگاههاست. تعداد سطلهای زباله که در یک مکان باید قرار داده شود، به تعداد افرادی که در آن مسیر رفت و آمد دارند و میزان زبالههای آن محل بستگی دارد. همچنين برخی موارد را در طراحی سطلهای زباله باید در نظر گرفت؛ مانند تفاوت در طراحی سطلهای زباله با توجه به نوع زباله، داشتن دریچه برای دور نگاه داشتن از خطر واژگونی و نفوذ حیوانات به آن و در نظر گرفتن اندازه سطل که بستگی به میزان استفاده و محل قرار گرفتن سطل دارد. همچنین، سطل باید محکم باشد تا در اثر نشستن برخی افراد روی آنها نشکند. موارد دیگری که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از: ضدحریق، ضدزنگ، مقاوم در برابر آلودگی، داشتن لعاب (رنگی که به راحتی ورقه نميشود و... . سطلها باید به راحتی توسط مأموران شهرداری تخلیه شوند (بیشتر از طرف سر سطل). تخلیه سطلهایی که از طرفین باز میشوند، کار سختی است و ممكن است سطل و درب آن بشكند. سطلها همچنین باید دارای سطحی باشند که از خروج مایعات درون سطل به بیرون جلوگیری کند. برای رفع این مشکل از کیسههای داخلی پلاستیک استفاده ميشود. این کیسهها از نوع فلزی خود بهترند. (در پارکها در قسمتهایی که مخصوص پخت کباب است، از لایههای فلزی استفاده میشود، اما در سطح شهر نوع پلاستیک آن به كار ميرود).
در نیویورک، استانداردهای جدیدي برای کیسههای زباله وضع شده است. این کیسه پلی اتیلنی 30 لیتری 1.5 میلیمتر ضخامت دارد و قیمت آن تنها 9 سنت است. به هر شکل، اجراي یک برنامه صحیح برای محافظت و بهسازی موارد گفتهشده یک ضرورت برای حصول نتیجه بهتر خواهد بود.
گلدان خیابانی:
زمانی در شهر از گلدان استفاده میشود که امکان کاشت مستقیم درخت و درختچه در زمین نیست. گلدان به سادگی جابه جا و در صورت لزوم به راحتی با گلهای فصلی آراسته میشود. گلدانها باید بخش مکمل سیمای شهر باشند و در ارتباط با سایر مبلمان طراحی شوند. همچنین میتوان آنها را با وسایلی همچون نیمکت، روشنایی، زبالهدان و غیره هماهنگ نمود.
گلدانهای بزرگ به دلیل كمي خطر آبگیری خاک ارجحیت دارند. این ظروف در درازمدت امکان رشد گیاهان متنوعی را فراهم میآورند که دلیل موجهی است بر اثر مثبت آنها. «در این گلدانها یک متر مکعب خاک، گنجایش حداقل است و البته عمق آن نیز نباید کمتر از 350 تا 400 میلیمتر باشد». گلدانهایی که در محل ساخته میشوند و به انواع «دائمی» معروفند، میتوانند در ادامه کفسازی پیادهرو و سوارهرو با آجر، سنگ یا بتن تکمیل شوند. در این شرایط براي جلوگیری از گسترش ریشههای گیاه و ضررهای احتمالی، بتن مسلح توصیه میشود.
وجود سنگریزه و سنگدانههای ریز در کف گلدان به آب اجازه جریان یافتن میدهد. فاضلاب گلدانی به سادگی با تعبیه سوراخی در کف آن امکان پذیر است.
سرپناه و کیوسک
میتوان سر پناه یا شلتر را نوعی سازه دائم، بلندمدت یا موقت فرض کرد. پیادهروهای سرپوشیده، ستونبندیهای متصل به طاق و پرت کاچرس سرپناه دائم هستند. سرپناه ایستگاه اتوبوس، باجه تلفن و انواع کیوسک از نوع بلندمدت هستند و دکههای بازار و چتر کافههای خیابانی، سرپناه موقت هستند.
از متداولترین انواع سرپناهها میتوان به کیوسک اشاره کرد. واژه کیوسک از دو زبان فارسی و ترکی به زبانهای دیگر راه یافته است. ریشه این کلمه در زبان فارسی «کوشک» به معنی عمارت تابستانی، اتاقک ایوان و سرسراست و در زبان ترکی از کلمه «Kiusch یا Kosk» به معنی چادر صحرایی، کلاه فرنگی و اتاقک ریشه گرفته است. »
ایستگاههای حمل و نقل
مناسب بودن این ایستگاهها بسته به نظرات شهروندانی دارد که از آن استفاده میکنند. از دید مدیران شهری که مسؤولیت رسیدگی به این امور را بر عهده دارند، یک ایستگاه مناسب، ایستگاهی است که به مراقبت و نگهداری کمتری احتیاج دارد. از دید شهروندان یک ایستگاه خوب، محیط دید بالاو امکان سوار شدن راحت به اتوبوس را دارد. هر دوی این نظرات خوب و بجاست؛ زیرا ساختن ایستگاههایی که استفاده کمتری دارند، تنها هدر دادن سرمایه و ایجاد مشکل برای مسؤولان است. طراحی و ساخت مناسب آن میتواند مدت زمان انتظار برای اتوبوس را لذت بخش كند.
مکانهای زیادی هستند که به دلیل نداشتن سایهبان، مکانهای تجاری پررفت و آمد، مکانی که آمد و شد افراد در آنجا بیشتر است و جايي که آب و هواي مناسبی داشته باشد، برای رفاه شهروندان احتیاج به نصب ایستگاههای درون شهری دارند.
بهترین مکان برای ایستگاههای اتوبوس، نزدیکی مغازهها و تقاطعهاست که در این صورت باید 3 متر از مسیر عبور و مرور عقبتر قرار گیرد تا ایجاد ترافیک و برخورد با افراد پیاده نکند. و چنانچه ایستگاه از تقاطع دور بود، سایه بان ایستگاه باید 2 متر از پیادهرو عقبتر باشد تا برای ایستادن اتوبوس مشکلی ایجاد نشود. ایستگاه همچنین باید در مسیر موازی با پیادهرو قرار گیرد تا با افرادی که در پیادهرو هستند، تداخل نکند.
طرز قرار گرفتن این ایستگاهها باید به شکلی باشد که مردم از باد و باران در فصل زمستان و از تابش اشعه خورشید در فصل تابستان محافظت شوند و از طرفي باید به سمت خیابان باشند تا افراد راحتتر رفت و آمد كنند. کیوسکها یا دیگر مراکز فروش یا دستفروشی باید پایین این ایستگاهها واقع شوند. ایستگاههای طراحیشده باید گویای نماد شهری که در آن قرار دارند، باشند و از موادی که منحصر به همان شهر است، ساخته شوند.
گاهی ایستگاههای استاندارد با نوع مشخصی از مواد ساخته میشوند. به جز موارد گفته شده، در طراحی این تجهیزات باید میدان دید، تسهیلات، راحتی و دسترسی آسان به اتوبوس نیز مدنظر قرار گيرد. میدان دید مناسب باعث ميشود مردم آمدن اتوبوس را ببینند. در ایستگاههایی که از نظر طراحی ضعیف هستند، برای دیدن رفت و آمد اتوبوس باید ایستگاه را ترک کرد و به لب پیادهرو آمد.
همچنين، طراحی باید به شکلی باشد که سوار شدن اتوبوس برای افراد راحت باشد. این مورد یکی از موارد مهم در طراحی ایستگاههای اتوبوس است؛ زیرا مردم دوست دارند به راحتی به اتوبوس مورد نظر خود برسند. ایستگاهها باید دارای مکانی برای نشستن مسافران باشند تا در مواقع بارانی یا هوای نامساعد احساس راحتی کنند. مردم به اطلاعاتی در مورد زمان ورود و خروج اتوبوس به ایستگاه نیاز دارند. وجود تابلوهای اطلاع رسانی در ایستگاهها، برای شهروندان و گردشگران بسیار جالب و مفید است.
علائم و تابلوها
علائم در منظر خیابان باید به گونه ای منطقی طراحی شوند تا از ازدحام تیرک، ستون و پایه در شهر کاسته شود. علائم را میتوان به دیوار، بنا و ستونهای دیگر وسایل شهر متصل كرد تا تعداد نگهدارندههای آنها کاهش یابد. ارتفاع، اندازه و شکل علائم باید آنقدر بهینه باشد تا به وضوح خوانده شود و شخصیتی خاص به محیط ببخشد. میتوان به سازمانهای مسؤول و شرکتهای بزرگ توصیه کرد تا یک هویت خاص را برای کنترل سبک بومی و کارکرد علائم و تابلوهایشان طراحی و تولید کنند. این امر به وحدت و هویت اصیلتر شهر كمك ميكند.
علائم و تابلوهای کمارتفاع مزاحمت کمتری دارند و محسوسترند. تابلوهای اطلاعاتی برای پیادهها باید در موقعیتهایی نصب شوند که توقف استفادهکنندگان از آنها، مزاحمتی برای تردد دیگران ایجاد نکند. برای پنهان ماندن پشت تابلو، میتوان آن را به دیوار نصب کرد. وجود گیاه پشت تابلو، هنگامی که نصب آن به دیوار ممکن نباشد، ضمن ایجاد فضایی دلپذیرتر، نمای نه چندان زیبای پشت علائم و تابلوها را میپوشاند.
برای علائم ایمنی و ترافیکی باید به استانداردهای بینالمللی استناد كرد؛ در حالی که گروههای دیگر را باید منطقه ای و در تناسب با روحیه خاص هر محیط طراحی نمود.
یک لوگو یا نشان خاص میتواند برای شناسایی هر ناحیه از شهر مفید باشد. لوگوها را میتوان در ارتباط با علائم جهتدهنده، سنگفرشها، پرچمها و تابلوهای اطلاعاتی به کار برد تا محتوای پیام را تقویت کنند. لوگوها اگر به تنهایی کمتر به کار میروند، اما به عنوان سیگنالهایی مشخص، به ویژه از فواصل دور قابل تشخیص هستند.
پلاکارد و پرچم
پلاکارد و پرچم، به منظر خیابان جنبش، رنگ و شادی میبخشد، به تشخیص مکانها و ساختمانهای مهم کمک میکند و همچنین از آنها میتوان برای مقاصد اطلاعاتی یا تبلیغاتی سود جست. به عنوان یک قاعده کلی، پلاکاردها به طور عمودی آویخته میشوند. پرچمها معمولاً چهارگوشند و به طور افقی به اهتزاز در میآیند. پلاکارد نباید در ارتفاع پایین، نزدیک گذرگاه پیادهها نصب شود، چون ضمن ایجاد مزاحمت در تردد، تخریبگران را ترغیب میکند.
روشنایی
در طراحی سیستم روشنایی توصیه میشود از پایه و تیرهای استاندارد استفاده گردد تا در صورت لزوم بتوان زبالهدان، نیمکت، علائم و از این قبیل را با آنها یکپارچه کرد. روشنایی در محیطهای باز به سه دسته تقسیم ميشود:
1- روشنایی معابر، گذرگاهها، خیابان و جاده
2- روشنایی پیادهروها و فضاهای شهری و مکانهای عمومی
3- روشنایی با مقاصد غیر کاربردی و تزئینی، مانند آذینبندیها، نورپردازی گیاهان و آبنماها.
ارتفاع و نوع روشنایی بیانگر کاربرد و ویژگی یک محیط است. نور گذرگاهای عابران گاهی حالت تفریحی پیدا میکند. در این صورت چنانچه روشن کردن میدانها، گردشگاهها و پیادهروهای پردرخت و باز در نظر باشد، ارتفاعی حدود 3 تا 4 متر توصیه میشود. ستونهای نوری کمارتفاع به شکل تیرکهای روشنایی، برای نورپردازی دلنشین گذرگاههای باریک، نشستنگاهها و غذاخوریهایی در فضای باز مناسب ترند.
در روشنایی تزئینی میتوان از نورهای مستقیم و غیرمستقیم، هر دو سود برد. در تابش مستقیم بهتر است منبع نور از دیده پنهان بماند. برای ایجاد نور غیر مستقیم از یک بازتابنده استفاده میشود تا انعکاس نور را بر شیء بتاباند.
علاوه بر طراحی درست چراغ و استقرار مناسب آن، انتخاب نوع روشنایی متناسب با طرح و ویژگیهای محیط و نیز کاربرد مورد نظر، زمینه یک نورپردازی موفق و هماهنگ با سایر اجزای شهر به وجود ميآورد.
در فضاهای شهری، در محیطهای تفریحی، کاری و... ظاهر وسایل روشنایی اهمیت زیادی دارد. این اهمیت نه فقط به دلیل خاصیت نورافشانی آنها در شب، بلکه به خاطر پیکره و ظاهر آنها در روز نیز هست. در شب از یک اسباب روشنایی، بیشتر پرتوافشانی آن دیده میشود و در واقع چنین توقعی نیز از آن منطقی به نظر میرسد؛ اما همین وسيله در طول روز در امتداد خیابان، در کنار بناها و داخل پارک، بخشی از فضا را اشغال کرده است و در همین جاست که اهمیت شكل و ظاهر آن در كنار ساير مبلمان شهر مشخص ميشود.
در بسیاری از مراکز شهری که افراد به امنیت بیشتری نسبت به دیگر مراکز احتیاج دارند (مانند پارکها، مراکز خرید و دیگر مراکز عمومی)، باید از چراغهای روشنایی بيشتري استفاده شود. طراحی این چراغها به میزان فناوری و طراحی و وسعت خیابان یا مراکزی که این چراغها در آن نصب میشود، بستگی دارد.
نمونهای از چراغهای روشنایی که در طول روز با انرژی خورشید شارژ ميشوند و در شب انرژی خورشید را به نور تبدیل میکنند
اهمیت وجود روشنایی در سطح شهر به دلیل افزایش ایمنی در سطح خیابانها، به ویژه در مراکز پررفت و آمد، راهنمایی جهتها در تقاطعها، چهارراهها، پلها، ساختمانها، جهت تشخیص هویت و موقعیت محل است. در بسیاری از شهرها و کشورها در مواقع اعیاد و مراسم جشن، شهر و درختان آن را چراغانی میکنند که علاوه بر زیباسازی شهر به مکانهای عمومی نیز روشنایی بیشتری میبخشد. در ایستگاههایی که چراغهای روشنایی آن روشن است،شهروندان برای انتظار کشیدن، احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند. در کنار درهای ورودی ساختمانهای مسکونی نیز وجود چراغهای روشنایی اهمیت بسیاری در رفت و آمد افراد دارد. وجود روشنايي حتي در مواقع تعطيلي نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
تیرک خیابانی
بولارد یا تیرک خیابانی، تندیسهای کوچک مقیاس شهر هستند. آنها حرکت را در سطح سوارهرو و پیادهرو کانالبندی و تنظیم میکنند و در ضمن، اجازه ورود وسایل نقلیه موتوری را به داخل برخی محدودهها نمیدهند. در کل، محدودکنندههای مفیدی در سطح خیابان و جانشین خوبی برای جدولها هستند. شعار تیرک خیابانی خطاب به سوارهها این است: بیرون نایست، وسیلهات را پارک کن و پیاده وارد شو. فاصله 5/1 متر بین تیرکها کافی است تا خودرو عبور نکند. البته اگر از زنجیر استفاده شود، میتوان به این فاصله افزود. یک فرورفتگی مختصر برای نصب شبرنگ یا علامت میتواند قابلیت دید را در شب افزایش دهد و نقش هدایتگری به آن ميبخشد.
نرده
انگیزه استفاده از نرده، ایمنی و محافظت افراد از تغییرات سطح زمین است. نرده پله باید به طور معمول تا ارتفاعی معادل 90 سانتیمتر از بالای لبه افقی آن را پوشش دهد.
مقاطع دایرهای و لولهای بدون لبه تیز برای گرفتن نرده با دست بسیار مناسبند. و دست ميتواند آزادانه و پیوسته در امتداد طول نرده حرکت کند. در گردشگاهها، آبشارها، پلهای عابر پیاده در پارک و باغ، قسمت بالایی نرده باید کاملاً ارگونومیک و راحت طراحی شود تا هنگام خم شدن و تکیه کردن برای تماشای مناظر، مشکلی ايجاد نگردد با اينكه عمر و دوام چوب چندان زیاد نیست، ولی از نردههای چوبی به خاطر ايجاد هماهنگی با محیط بسیار استفاده میشود.
تارمی و حصار
تارمی در لغت به معنای دیوار مشبک چوبی یا آهنی است که اطراف باغ یا ایوان میگذاشتند. حصار نیز تقریباً چنین مفهومی دارد. در شهرهای امروزی تارمی و حصار بیشتر موانعی فیزیکی هستند که برای ایجاد امنیت و سد بصری استفاده میشوند. جایی که گلکاری و چمنکاری شده و به محافظت نیاز دارد، حصارهایی کوتاه با ارتفاع حدود 30 سانتیمتر میتواند کیفیت رفت و آمد را سامان ببخشد.
برای خلق فضای مثبت و منفی میتوان تارمیها را بر روی دیوارههای کوتاه نصب کرد و تجهیزات دیگر را با آنها یکپارچه نمود. طراحی صحیح مبتنی بر اصول زیباییشناسی همواره در طول زمان پايدار خواهد ماند. رنگ تیره حصار، منظر پشت آن را مشخصتر میسازد؛ در حالی که رنگ روشن خاصیت پوششی بیشتري دارد و تشخیص دقيق مناظر از پشت آن چندان راحت نیست.
جایگاه دوچرخه
جایگاههای دوچرخه از حیث اتصال به دو نوع اصلی تقسیم میشوند: اتصال به تنه، اتصال به چرخ جلو. در نوع اول، بیشتر قسمت تنه با بدنه جایگاه در تماس است و کابل یا زنجیر قفلکننده معمولاً تنه را در بر میگیرد. نوع دوم، تنها چرخ جلوی دوچرخه را در بر میگیرد و چرخ جلو به آن قفل میشود.
شبکه پای درخت و حفاظ تنه درخت
از حفاظ پیرامون درخت با جهت تداوم مسیر پیادهرو و حفاظت و تهویه بهینه ریشه خاک استفاده میشود. وجود سطح مشبک و منفذدار امکان آبیاری درخت را نیز فراهم میکند. قسمت داخلی شبکهها باید متحرک باشد تا به درخت امکان رشد بدهد. محدوده درخت باید حداقل یک متر مربع باشد تا هواي کافی به خاک برسد.
حفاظ تنه درخت از نهالهای نوکاشته در محیطهای شلوغ و پرتردد محافظت ميكند. این حفاظها دور درخت میپیچند یا مستقل در زمین فرو میروند و یا به وسیله پیچ به شبکه پای درخت محکم میشوند.
مبلمان شهری و فضاهای بی دفاع
در نخستین برنامهریزیهای شهری در نیمه اول قرن بیستم، شهرها بر اساس تفکیک کارکردها به شیوه سنتی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ یعنی زنان به حوزه خصوصی و مردان به حوزه عمومی تعلق داشتهاند. این تفکیک با وجود افزایش شهرنشینی، توسعه شهرها و تغییرات همچنان باقی مانده و ایجاد تناقضی كرده است که نتیجه آن ناامنی زنان در فضای شهری است. به طور مثال، پلهای عابر پیاده، پلهای زیرگذر و تاریکی آنها، نحوه نورپردازی خیابانها، سیستمهای حمل و نقل عمومی و سایر خدمات عمومی و امکانات موجود برای شهروندان در شهر به گونه ای است که نیاز زنان در نظر گرفته نشده است. لذا زنان در حوزههای مختلف و به شیوههای گوناگون، هنگام رفت و آمد و فعالیت در شهر مورد آزار و اذیتهایی قرار میگیرند. در اینجا به ذکر حوزه مبلمان شهری و فضاهای بی دفاع میپردازیم: زنان هنگام تردد در سطح شهر، اغلب احساس نا امنی میکنند . پلهای زیر گذر ترسناک و وحشتناکند، پیادهروها ناهموار و در برخی نقاط بسیار باریک هستند، فاصله پلهای روی جوی آب در برخی خیابانهای شهر بسیار زیاد است و پریدن از روی جویهای عریض تنها برای کفشهای ورزشی جوانان مناسب است و نه زنان. به طور کلی، وجود فضاهای بدون دفاع در شهر که تعداد آنها نیز کم نیست، موجب احساس عدم امنیت زنان در شهر میشود. فضاهای گمشده شهری که پیامدهای رشد سریع و دیدکلینگر به رشد و توسعه است، تحت نظارت مردمی نیست و به لحاظ ایمنی تعریف نشده است و مخاطراتی را به وجود میآورد که باعث گریز از فضاهای شهری میشود. زیر پلهای شهری، داخل زیرگذرها، پلهای هوایی پوشیدهشده با آگهی تبلیغاتی، زمینهای فرورفته و گودیها، املاک بدون مالک و متولی، کنجها، ساختمانهای نیمه كاره و رهاشده یا متروک، از فضاهای بیدفاعي هستند که در گوشه و کنار شهرها به چشم میخورند و از میزان امنیت و اعتماد مردم، به ویژه زنان، میکاهند.
معیارهای رنگ آمیزی مبلمان شهر
تقسیمات منطقه ای، عناصر مختلف شهری، معماری و بافت منطقه ای، از معیارهای رنگ آمیزی مبلمان شهری هستند. در تقسیمات منطقه ای، عناصری مانند ویژگیهای منطقه به لحاظ اقلیمی و آب وهوایی، ویژگیهای فرهنگی، مبلمان، علائم هدایتی، کیوسکها، جدولها، نردهها و پلهای عابر، مورد توجه قرار میگیرند.
همچنین، نوع رنگ بر اساس پژوهشهای روانشناسی شهری، پژوهشهای روانکاوانه هر منطقه، طبقهبندی نیازهای رنگی بر اساس فرهنگ هر منطقه، رنگ فضای سبز و رنگبندی گل آرایی، هارمونی رنگهای طبیعی فضای سبز با رنگ حصارها و عناصر جنبی موجود در فضا ومعماری، پژوهشهای تکنولوژیکی و شیمیایی رنگ و مصالح ماندگار و سازگار با شرایط اقلیمی آن، تعیین میشود. کارشناسان به لحاظ شرایط اقلیمی، فصلهای تابستان و بهار را برای این کار پیشنهاد میکنند.
بيشتر شهرهای ايران از لحاظ بصری و منظر عمومی، بینظمیهای فراوانی دارند و با کمی دقت میتوان این بینظمیها را در تمام نقاط و سیمای شهرها احساس کرد. کارشناسان، رنگ مناسب در یک محیط شلوغ با مبلمان فرسوده و بیروح مانند تهران را برای ایجاد نشاط و آرامش در شهروندان ضروری میدانند. این عنصر همچنين موجب کمتر به نظر رسیدن این خرابیها و فرسودگیها ميشود.
کیفیت رنگ آمیزی
با توجه به شواهد و مدارک موجود ، موضوع رنگ در تهران هیچگاه
چه در گذشته و چه اكنون ــ به شکل تخصصی دنبال نشده و کیفیت کاربرد رنگ درشهر ضعیف است. به گفته کارشناسان، رنگهای استفادهشده در تهران از نوع رنگهای روغنی است و به ندرت از رنگهای ماشینی استفاده میشود. این نوع رنگ به دلیل شرایط مختلف جوی و آلودگیهای موجود، ماندگاری بسیار کمی دارد و به مرور زمان، شفافيت و قابلیت خود را از دست میدهد؛ حال آنکه این رنگها باید به گونهای انتخاب شوند که در مقابل نور، شرایط اقلیمی و آلودگیهای محیطی ،ماندگاری و سازگاری زیاد داشته باشد.
تخریبگرایی (وندالیسم)
در هر یک از گرایشهای طراحی به نوعی شاهد پیشبینی اثرات ناشی از اعمال تخریبگرایی یا وندالیسم هستیم. پدیده تخریبگرایی به دلیل گستردگی مفهومی از دو زاویه مختلف بررسی میشود: 1) به عنوان یک پدیده اجتماعی و بزهکاری در جامعه؛ 2) به عنوان یکی از عوامل تأثیر گذار در طراحی مبلمان شهری.
سابقه و تعریف وندالیسم
واژه وندالیسم از کلمه وندال گرفته شده است. وندال قبیلهای از نژاد ژرمنها در شرق اروپا بودند که غرب را همواره مورد تاخت و تاز قرار میدادند و در قرن چهارم و پنجم میلادی میزیستند. در سال 445 میلادی افراد این قبیله امپراتوری مقدس روم را غارت کردند و بر آنها چیره شدند. از این قوم عموماً به عنوان تخریبگرایان هنر، تمدن و ادبیات روم یاد میشود.
رفتارهایی که میتوان آنها را وندالیسم خواند عبارتند از:
صدمه به چیزهایی که متعلق به دیگران است و نه شخص تخریبگر
صدمه به اموال عمومی و مردم
در کل، هر خسارتی که فرد خسارتزننده باید آن را جبران کند و مسؤولیت خسارت وارده بر عهده اوست.
یکی از پدیدههای تخریبگرایی، عدم احساس مالكيت نسبت به اموال عمومی است. وقتی حس تملکی نباشد، مسؤولیتی هم در قبال مراقبت از آن نخواهد بود. تملک واژه پیچیده ای است؛ چون مفاهیم ضمنی و کلی زیادی را در بر میگیرد. کالین وارد این مفهوم را چنین بیان میکند: حس تملک تنها مربوط به یک شیء نيست؛ این حس میتواند درباره یک فعالیت، اندیشه، آرمان یا عقیده باشد. این بدان معناست که فرد میتواند قسمتی از هویتش را در چیزی سرمایهگذاری کند که در ظاهر متعلق به او نیست؛ در نتیجه اعمالی که از او سر میزند، بازتاب ارزشمند آن تفکر خواهند بود.
انواع تخریبگرایی را میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد:
تخریبگرایی مال اندوز:
آسيبهای وارده در این نوع، برای کسب پول و اموال است. اعمالی مانند کندن و برداشتن علائم راهنمایی، آرم اتومبیلها، تابلوي اسامی محلها و اشخاص، قطعات پارکومتر، تلفن عمومی و تجهیزات آن. شخص تخریبگر در این حالت تنها در اندیشه به دست آوردن اشیاي عمومی است؛ حتی با چیزهای بی ارزش.
تخریبگرایی تاکتیکی:
خسارتهای وارده در این حالت یک تاکتیک حسابشده است. اين خسارتها صرفاً بیانگر خصومت نیست. برخی از اعمالی که برای جلب توجه انجام میشود، در زمره این نوع تخریبگرایی است. متداولترین خسارت در این تخریبگرایی کاری است که ولگردان و بی خانمانها برای به دست آوردن جای خواب و غذای گرم انجام میدهند. شکستن شیشه در حضور پلیس از این جمله است.
تخریبگرایی انتقامجو:
تخریب اموال به قصد انتقام، از انواع مهم و شدید تخریبگرایی به شمار میآید. در این نوع، درصد تخریب واقعی معمولا از آنچه به ظاهر دیده میشود، بیشتر است و پیامدهای زیادی به دنبال دارد. این تخریبگرایی دلايل زیادی دارد. در این نوع انتقام جویی، ارضای لذات، آنی و کوتاهمدت است، ولی نتیجه عمل امنیت بیشتری دارد.
تخریبگرایی تفریحی:
در اثر این نوع تخریبگرایی و تفکر حاکم بر آن خسارات زيادي بر پیکر جامعه وارد میشود. در بیشتر تخریبگراییهای تفریحی قدری خصومت هم وجود دارد. محرکهايي مانند کنجکاوی، رقابت و مهارت بسیار مهم اند. به طور مثال، هدف قرار دادن حباب چراغ پارک یا خیابان به منظور کسب لذت، نوعی تخریبگرایی تفریحی است.
تخریبگرایی خصومت:
مثالهایی از نوع تخریبگرایی خشن عبارتند از: خط کشیدن روی بدنه اتومبیل، كندن گُلهای پارک، پنچر کردن لاستیک اتومبیلها، قرار دادن موانع بزرگ روی خط آهن و ... .
برای جلوگیری یا کاهش تخریب، نقش طراح بسیار ضروری است. او میتواند همراه با آفرینش یک محیط انسانی، احساس احترام و تملک را در افراد برانگیزاند و عامل نومیدی تخریبگران باشد.
به ندرت دیده میشود که تخریبگران به چیزی که متعلق به دیگری است و از آن به خوبی مراقبت میشود، صدمه بزنند. خانهای سالها سالم و دستنخورده باقی مانده بود تا زمانی که شیشه ای از آن شکست و ترمیم نشد؛ سپس تخریب آن به شدت شایع شد. هر کسی به طور ذاتی تمایل دارد به محیطی که جذاب است و خوب حفظ میشود، احترام بگذارد.
تخریبگرایی یک جرم رايج است. تنها در سال 1978 بیش از 306300 مورد تخریب موارد مختلف در انگلستان گزارش شده است. شرکت ملی راه آهن فرانسه در سال 1989 بالغ بر 200 میلیون فرانک صرف بازسازی و مرمت خرابکاریهای ناشی از تخریبگرایی کرد. مجلس سنای امریکا در سال 1985 اعلام کرد بیشترین اعمال تخریبگرایی در مدارس این کشور انجام میگیرد (500 میلیون دلار).
تخریبگرایی میتواند موجب حادثه شود یا به نوعی در آن نقش داشته باشد. باجه تلفنی که واژگون شده باشد، سانحه رانندگی میآفریند يا سرسره تخریبشده، كودكان را مجروح میکند. در نهایت، باید گفت که تخریبگرایی امری اجتنابناپذیر و برخورد اصولی با آن شرط عقل است و تنها درمان این درد اجتماعی ارتقای سطح فرهنگی است. کار فرهنگی روی سطوح مختلف جامعه با تدابیری مانند: تهیه فیلم، عکس، اعلان، کتاب و نشریه، همایش، دورههای آموزشی و آگاه ساختن مردم به فواید پرهیز از این کار و زیانهای انجام دادن آن ضروری است. همچنین طراحان باید بدانند که همواره پیش از ظهور یک محصول نو و عمومی کردن آن، فرهنگ استفاده از آن محصول ــ و نه خود محصول ــ باید در جامعه جا باز کند.
منابع در دفتر مجله موجود است.