Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 06:00

7
بهمن
سوء تغذیه در کودکان

سوء تغذیه در کودکان

در حال حاضر کودکان بسیاری از سوء تغذیه و پیامدهای ناشی از آن رنج می برند.

تحریریه زندگی آنلاین

کودکان ما در دنیای جدید چاق شده‌اند و البته این چاقی تنها به کودکان نیست. آنچه مهم است این است که چه عواملی موجب این تغییر شده است و چرا به این سرعت همه چیز واروونه شده و سوء تغذیه لاغری به سوء تغذیه چاقی تبدیل شده است. یکی از این دلایل مربوط به عوامل روانی است. مشکلات روحی یا هر آن چیزی که در پیرامون کودک رخ می‌دهد و موجب این مشکل می‌شود. دکتر مسعود ارزاقی، روانپزشک، فوق تخصص سایکوسوماتیک و عضو هیات علمی پژوهشگاه غدد درون‌ریز در این مورد مصاحبه‌ای با دنیای تغذیه داشته است.

با توجه به اینکه در گذشته با کودکانی مواجه بودیم که سوء تغذیه داشتند، انتظار نمی‌رفت در عصر حاضر شاهد فرزندانی باشیم که چاق هستند و یا اضافه وزن دارند. از نظر روانشناختی چه توجیهی می‌توان برای این موضوع داشت؟

آنچه اتفاق می‌افتد فقط مختص کودکان نیست و همه جامعه رو به چاقی می‌رود. این موضوع چندین عامل دارد و نمی‌توان تنها یک عامل را مسبب آن دانست. یک سیستم چند عاملی است که مسائل روانی نیز در آن دخیل است.

آیا استرس‌های محیطی می‌تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد؟

استرس محیطی به خودی خود موجب چاقی نمی‌شود کمااینکه در گذشته مشکلات بیشتری نیز وجود داشته ولی چاق هم نبوده اند.

جنبه های روانی چاقی مخصوصا در کودکان  برجسته تر است. سه فرضیه در این زمینه وجود دارد. فرضیه اول این است که بودن در یک محیط جمعی اشتها و پرخوری را بیشتر می‌کند. کودکان در کنار یکدیگر یا در کنار افرادی که دوستشان دارند سعی می‌کنند بهتر غذا بخورند.

آیا والدین می‌توانند در چاقی کودکان نقش داشته باشند؟

چیزهای دیگری که در مورد کودکان مطرح است مسائل فرزند پروری و آموزش است. کودکانی که والدین چاق یا یک والد چاق دارند با افراد دیگر متفاوت هستند. والدین چاق خودشان نسبت به چاقی و بچه‌های چاق حساس هستند و ممکن است به صورت سرزنش باری به کودک خطاب کنند که زیاد نخورد و سعی کند کمتر به مواد غذایی نزدیک شود. همین موضوع موجب می‌شود کودک به خوردن مخفی روی بیاورد و در زمانی که پدر و مادر او را نمی‌بینند از مواد غذایی استفاده کنند.

مطالعات مختلف نشان می‌دهد که کودکانی که مادران کنترل گری دارند اصولا چاق هستند و پدران این افراد اصولا افراد منفعلی هستند که کار خاصی انجام نمی‌دهند. این مادر دائم یه کودک پیغام های اضطرابی می‌دهد و کودک نیز در پاسخ با خوردن بیشتر جواب می‌دهد.

مشکل دیگری که وجود دارد این است که زمانی که کودک هنوز نمی‌تواند حرف بزند خانواده همه مسائل را مربوط به  غذا و گرسنگی می‌دانند. زمانی که کودک شروع به گریه می‌کند تلاش می‌کنند با غذا دادن جواب این موضوع را بدهد. البته غذا دادن به کودک نیز ساده‌ترین کاری است که می‌توانند انجام دهند. کودک نیز با همین پروسه بزرگ شده و بعدها نیز همین موضوع را در نظر دارد و برایش شرطی می‌شود که هر مسئله‌ای را می‌توان با خوردن رفع کرد.

یعنی شما معتقد هستید که از نظر فرهنگی نیز مشکلی وجود دارد؟

یک مشکل دیگر تربیتی در ایران این است که همه خانواده ها دوست دارند یک کودک تپل داشته باشند و دیگران نیز از دیدن کودک چاق بیشتر لذت می‌برند. بنابراین به کودکان القا می‌کنند که بخور که چاق شوی. بخور که لاغر نشان ندهی ولی هیچگاه به کودک نمی‌گویند بخور که سالم باشی یا بخور که مریض نشوی و قوی باشی. این یک مشکل در مکانیسم تربیتی خانواده های ایرانی است که باید رفع شود.

سن هفت تا 15 سالگی زمانی است که رفتار تغذیه‌ای در کودک شکل می‌گیرد و این زمان دقیقا زمانی است که برخی از کودکان دچار افسردگی می‌شوند و همین افسردگی خود می‌تواند موجب پرخوری یا لجبازی در کودکان شود که دیگر غذاهای سالمی که به آنها توصیه می‌شود را استفاده نکنند.

همچنین برخی از تحقیقات نشان می‌دهد کودکان چاق ضریب هوشی پایین‌تری دارند و البته چون اصولا پدر و مادر اینن افراد نیز افراد چاقی هستند پی احتمالا ضریب هوشی آنها نیز پایین است و این پروسه خراب در نسل های مختلف ادامه می‌یابد.

عامل دیگر می‌تواند مربوط به بیماری های جسمی باشد. برخی کودکان مجبورند از داروهایی که کورتون دارند استفاده کنند تا بیماری آنها بهبود یابد همین مشکل موجب می‌شود که کودک بیشتر بخورد و کمتر بخوابد بنابراین چاق تر شود. کم خوابی اثر بسیار مهمی در چاقی دارد و هر چه میزان خواب کمتر و بی کیفیت تر باشد احتمال اینکه فرد چاق تر شود بیشتر است.

آیا رسانه‌ها نیز می‌توانند در این امر دخیل باشند؟با توجه به اینکه تبلیغات زیادی در رسانه‌های عمومی در مورد مواد غذایی وجود دارد، تبلیغات نیز تاثیرگذار بوده است؟

از طرف دیگر رسانه ها و تلوزیون نیز در این موضوع نقش دارند. به ازاء هر یک ساعت تماشای تلوزیون میزان 50 کیلوکالری از مصرف کودک کاهش می‌یابد. یعنی میزان کالری مصرفی کاهش یافته و 150 کیلو کالری کمتر موجب می‌شود که فرد چاق شود. این نشان می‌دهد تنها 3 ساعت تماشای تلوزیون می‌تواند فرد را در دزار مدت چاق کند. در یک مطالعه نیز مطالعه داشتم که به ازاء هر دو تا سه ساعت تماشای تلوزیون 50 درصد ریسک چاقی در کودکان افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر تبلیغات زیادی نیز در رسانه ها دیده می‌شوند. در ازاء هر سه تبلیغ ناسالم تنها یک تبلیغ سالم وجود دارد. خیلی توازنی در مواد سالم و ناسالم وجود ندارد. ما نمی‌گوییم کودک نباید از موادی مانند چیپس و از این قبیل استفاده کند ولی باید به میزان خاص و در شرایط خاصی استفاده کند. در حالی که تبلیغات ضد این حرف است و مواد ناسالم بیشتر تبلیغات را به تسخیر خود آورده‌اند.

تعداد بازديد: 1136 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز