تحریریه زندگی آنلاین : اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات اصلی جامعه جهانی است. آمار رو به افزایش مصرف مواد مخدر در دنیای کنونی بهگونهای است که یکی از سمشناسان معروف دنیا به نام لودوینگ میگوید: «اگر غذا را مستثنی کنیم، هیچ مادهای درروی زمین نیست که بهاندازه مواد مخدر اینچنین آسان وارد زندگی ملتها شده باشد». مطابق گزارشات آماری، مصـرف مـواد مـخدر در ایـران نـیز روندی افزایش دارد و در میان انواع ناهنجاریها، آسیبزاترین و گستردهترین معضلات است. اینک پدیده اعتیاد در میان زنان نیز همچون عارضهای فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح میباشد و دارای ابعاد پیچیده و چندگانهای است؛ بدینجهت بررسیهای جامعهشناخـتی، روانشناختی، اقتصادی... در راستای شناسایی علل و عوامل این معضل و یافتن راهکارهای مؤثر جهت پیشگیری، مقابله و درمان ضروری است.
تعریف اعتیاد در لغت به معنای عادت کردن و یا خوی کردن به چیزی است. سازمان ملل متحد (1950) اعتیاد را اینگونه تعریف کرده است: اعتیاد، مسمومیت حاد یا مزمنی است که برای شخص یا اجتماع زیانبخش میباشد و از طریق استعمال داروی طبیعی یا صنعتی ایجاد میشود. اعتیاد به مواد مخدر دارای سه ویژگی ذیل است:
1)- احساس نیاز شدید به ادامه استعمال دارو و تهیه آن از هر طریق ممکن.
2)- وجود علاقه شدید به افزایش مداوم میزان مصرف دارو.
3)- وجود وابستگی روانی و جسمانی به آثار دارو، بهطوریکه در اثر عدم دسترسی به آن، علائم وابستگی روانی و جسمانی در فرد معتاد هویدا شود.
انواع مواد مخدر
مواد مخدر را به لحاظ نوع اثرگذاری، عوارض جانبی، نحوه مصرف و نوع وابستگی تقسیم مینمایند. برخی از انواع مواد مخدر شامل تریاک، مورفین، هروئین، حشیش، متادون، اِل.اس.دی و سیگار است. باگذشت زمان این مواد، در اشکال، ترکیبات، آثار و اسامی جدیدی عرضه میشود که یکی از جدیدترین آنها قرص شادی (اکستاسی) یا «متیل دی اکسی متیل آمفتامین»میباشد که به شکل آدامس، قرص، کپسول یا پودر مورداستفاده قرار میگیرد و عوارض خطرناک روحی و جسمی را به دنبال دارد. امروزه اعتیاد به سیگار بهعنوان تنها ماده تخدیر کنندهای که برای همه افراد جامعه قابلدسترسی میباشد و مصرف آن قبح اجتماعی خود را ازدستداده، رو به افزایش است. بهزعم بسیاری از افراد جامعه، سیگار، جزء مواد مخدر محسوب نمیشود، درحالیکه بر اساس طبقهبندی سازمان جهانی بهداشت (1980) بهعنوان یکی از مجموعههای اعتیاد به مواد مخدر بهحساب آمده است. افراد سیگاری بیشتر از سایرین در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار دارند. تحقیقات نشان میدهد که 95 درصد از معتادان قبل از اعتیاد، سابقه مصرف سیگار داشتهاند. اخیراً مصرف سیگار در بین جوانان وزنان ایرانی افزایشیافته است. بر اساس اطلاعات سازمان ملی جوانان 30 درصد جوانان کشور در سنین 10 تا 19 سالگی، استعمال دخانیات را تجربه کردهاند و نسبت پسران در این تجربه بیش از دختران است. مطابق آمار، حدود 4/3 درصد زنان ایرانی سیگار استعمال میکنند و بیشتر آنها تحصیلکرده میباشند، بهطوریکه گفته میشود 5 درصد دختران دانشجو سیگاری هستند. ازنظر زنان و دختران سیگاری، مصرف سیگار نشانه تشخّص، امروزی بودن، برابری بین زن و مرد، عامل جلبتوجه و نیز وسیله جلب رضایت برای ورود به برخی گروههای دوستی پسران است.
متغیرهای اعتیاد
- سن، یکی از عواملی است که در نوع رفتار و افعال انسان تأثیر بسزایی دارد، افراد در دورههای سنی متفاوت دارای شخصیتهای متفاوتی هستند. هر یک از این دورههای سنی، زمینهای را برای انجام رفتاری خاص فراهم میکند. یکی از حساسترین و مهمترین دورههای سنی، مرحله نوجوانی و جوانی است که از حدود 12 سالگی شروع و تا حدود 25 سالگی ادامه مییابد. در این مرحله، فرد واجد خصوصیاتی از قبیل تشخّص طلبی، استقلالطلبی، خودنمایی، مخالفت جویی، هیجان خواهی، تأثیرپذیری از گروه دوستان و ... میباشد. درنتیجه زمینه مناسبی برای انحراف وی وجود دارد. دادهها نشان میدهد که گروههای سنی بهطور مساوی در معرض اعتیاد قرار ندارند، بلکه هر چه سن افراد بالاتر میرود، زمینههای ابتلا به اعتیاد کاهش مییابد؛ بهطوریکه 16 درصد معتادان، کمتر از 20 سال هستند و 28 درصد از آنها در سنین 20 تا 24 سالگی معتاد میشوند. تحقیقات نشان میدهد که در سنین بالاتر گرایش به مواد مخدر کاهش مییابد.
- جنس
در اکثر جوامع، زنان بسیار کمتر از مردان رفتار انحرافی و مجرمانه دارند. در ایران، نرخ اعتیاد مردان بیش از زنان است. بهطوریکه 95 درصد معتادان، مرد و 5 درصد زن میباشند. تعداد معتادان زندانی مرد نیز بیش از زنان معتاد زندانی است، زیرا اغلب زنان معتاد، مواد مخدر را در خانه مصرف میکنند و به همین دلیل مشکل اعتیاد آنان کمتر به چشم میآید و آشکار میشود.
- سطح تحصیلات
بین سطح تحصیلات، با گرایش به مواد مخدر همبستگی معکوس وجود دارد. با افزایش سطح تحصیلات، از میزان معتادان کاسته میشود. آمار نشان میدهد که تحصیلات اکثر معتادان، در حد دوره متوسطه است. به نظر میرسد با افزایش آگاهی فرد نسبت به آثار و پیامدهای این مواد و اشتغالات فکری و عملی وی، گرایش فرد به رفتارهای انحرافی ازجمله اعتیاد کاهش مییابد.
- شغل
تحقیقات نشان میدهد که نارضایتی شغلی و فشار ناشی از آن، موجب ناراحتی و خستگی فرد شده و او را وادار میسازد تا برای فرار از این مشکلات، به مواد روی آورد. امروزه به دلایل مختلف، وظیفه خانهداری و تدبیر امور منزل از سوی برخی افراد، عملی بیارزش شمرده میشود که افراد فاقد تواناییهای شغلی، وقت خود را صرف آن مینمایند. این تفکر رضایت زنان را نسبت به نقش خانهداری، کمتر میکند، بهطوریکه آن را رفتاری تکراری و خستهکننده میشمارند، لذا برای رهایی از عوارض آن، به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا میکنند. مطابق آمار، اغلب زنان معتاد، خانهدار بودهاند.
- وضعیت تأهل
تعداد زنان معتاد متأهل، بیش از دختران معتاد است. زنان برخلاف مردان به جهت نظارت بیشتر از سوی اعضای خانواده و خویشتنداری ذاتی، کمتر کارهای آسیبزا و خطرناک انجام میدهند. ازاینرو بین آمار زنان و مردان معتاد تفاوت معناداری وجود دارد. عامل اصلی این موضوع به اعتیاد همسر بازمیگردد.
علل و عوامل اعتیاد زنان، معضلی چندوجهی است و علل و عوامل متعددی نظیر علل فردی، خانوادگی و اجتماعی در بروز و اشاعه آن مؤثر است.
الف)- علل فردی
یک بخش از عوامل مؤثر در مصرف مواد مخدر علل فردی است. نتایج یک پژوهش در خصوص شناسایی عوامل اعتیاد زنان، در بخش بررسی عوامل فردی، کاهش دردهای جسمانی را با 47 درصد، کسب لذت 20 درصد، کنجکاوی 24 درصد و کـمبودهای عاطـفی را با 9 درصد گزارش نموده است.
- فقدان شناخت
پایین بودن سطح شناخت زنان نسبت به مشخصات مواد مخدر و پیامدهای ناگوار مصرف آن، ازجمله عوامل اعتیاد است. بسیاری از افراد به جهت عدم اطلاعات کافی از عواقب مصرف مواد و زودباوری و ارضای حس کنجکاوی، به استعمال مواد مخدر روی میآورند، این مسئله در بین جوانان، خصوصاً جوانان باهوش، حادتر است. چنانچه فرد در اولین مرتبه مصرف مواد مخدر، احساس خوشایندی داشته باشد، سعی میکند که در روزهای بعد، از هر طریق ممکن، مقدار دیگری از آن را مصرف نماید، لذا بهتدریج معتاد میشود.
- ضعف اراده
بین اعتیاد با زمینههای شخصیتی افراد همبستگی وجود دارد. هرچقدر افراد از عزم و اراده قوی برخوردار باشند، به همان نسبت در برابر رفتار انحرافی دیگران (بستگان، دوستان، آشنایان و ...) و مقاومت مینمایند و از ارتکاب آن دوری میکنند. درحالیکه افراد سسترأی، سریع تحت تأثیر افراد معتاد قرارگرفته و ارزشها، هنجارها و اسلوب رفتاری آنان را میپذیرند. درمجموع به نظر میرسد افرادی با روحیات ضعیف، زودباور، کمطاقت در برابر مشکلات، سرخورده، فاقد اعتمادبهنفس، هیجانی و... بیشتر در معرض خطر ابتلا قرار دارند.
- پایین بودن سطح تحمل
تحملپذیری و بردباری افراد در برابر سختیها و ناملایمات، به خلقوخو، ساختار فیزیولوژیکی و قدرت اراده آنها بستگی دارد. هرچقدر سطح تحمل افراد کمتر باشد، بیشتر به دنبال لذتجوئیهای آنی و راحتطلبی میروند و کمتر اهداف متعالی و بزرگ را دنبال میکنند. امروزه متأسفانه جوانان درصددند بهجای رسیدن به لذتهای پایدار، از ابزارهای نامشروع و راه های میانبُر برای رسیدن به لذتها و خوشیهای آنی و گذرا استفاده نمایند، درحالیکه این مسئله به جهت پیامدهای ناگوار آن، در شریعت مورد مذمت قرارگرفته است. حضرت علی (ع) میفرمایند: «کم من شهرة ساعةِ اورثت حزناً طویلاً». «چهبسا ساعتی کامروایی، اندوهی طولانی به بار آورد و غم و غصهای فراوان را در پی داشته باشد». همچنین حضرت، درباره کسانی که به خطرات لذات انحرافی توجه دارند، اما آن را طلب میکنند، میفرمایند: «عجبتُ لمن عرف سوء عواقب اللذات کیف لا یعف» «از کسی که عواقب بد لذتها را میداند، ولی از آن دست برنمیدارد، تعجب میکنم». بسیاری از زنان معتاد تنها به دنبال لذتهای آنی و زودگذر بودهاند. نتایج تحقیق بر روی 132 معتاد نشان میدهد که شایعترین علل اعتیاد از دیدگاه آنان به ترتیب وجود ناراحتیهای روحی، تفریح و خوشگذرانی بوده است. بر اساس گزارش دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان خراسان، مصرف تفننی مواد مخدر در این استان افزایشیافته و تعداد زنان زندانی به جرم مصرف و توزیع مواد مخدر در این استان بیش از سایر استانها است. بر پایه شواهد، مصرفِ تفننی مواد در بین دختران نمود بیشتری دارد.
- شخصیت ضداجتماعی
شخصیتهای ضداجتماعی، معمولاً رفتاری را مرتکب میشوند که موردقبول افراد جامعه نیست، ولی خود، آن رفتار را ناپسند و زیانبخش نمیدانند. آنان با اتخاذ شیوههای نامناسب از قبیل دروغگویی، مکر و فریب، دزدی و ... برای رسیدن به مقاصد نامشروع، حقوق دیگران را پایمال میکنند. از نشانههای شخصیتهای ضداجتماعی خودمحوری، فقدان احساس گناه و پشیمانی، جلب اعتماد دیگران، بیتوجهی نسبت به مهربانی و اعتماد دیگران و داشتن ظاهری فریبنده و آرام است. همچنین بارزترین ویژگی آنها، لذت طلبی، فرار از درد و مشکلات و رهایی از مسئولیتهای زندگی است؛ آنها بهمنظور تأمین این اهداف به اعتیاد رو میآورند، لذا بسیاری از معتادان، شخصیت ضداجتماعی دارند».
- احساس تنهایی
یکی از عوامل عمده ارتکاب رفتارهای انحرافی نظیر اعتیاد، احساس تنهایی است؛ بهطوریکه بعضی روانشناسان، اعتیاد را بیماری تنهایی میدانند. افرادی که ارتباط مستحکمی با دیگران (خانواده، دوستان، بستگان) ندارند و همیشه احساس تنهایی میکنند و تنهایی آنان نتیجه ناکامی و شکست در عشق و دوستی میباشد، سعی میکنند برای فراموشی شکست و ناکامی خود در عشق و رهایی از غمها و غصهها، به مواد تخدیر کننده رویآورند و بدون در نظر گرفتن عواقب منفی و ناگوار آن، لذتهای آنی را جایگزین آن نمایند.
- دردهای جسمی
برخی افراد، برای تسکین دردهای جسمی، از مواد مخدر و مشتقات آن استفاده میکنند. این تسکین موقتی برای فرد مصرفکننده، بهمنزله پاداش تلقی میشود، لذا استعمال مواد را ادامه داده و درنتیجه معتاد میشود. تحقیقات بر روی 2105 معتاد نشان میدهد که 312 نفر از آنها به علت بیماری جسمی، معتاد شدهاند.
- تعدیهای جنسی و جسمی
محققان مؤسسه علمی مواد مخدر آمریکا در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند که سابقه تعدی جنسی و فیزیکی در زنان، میتواند زمینهساز گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان باشد. مطابق پژوهشهای این مرکز، زنانی که موردتعدی جسمی و جنسی قرارگرفتهاند، 4 برابر زنان دیگر بهسوی اعتیاد کشیده شدهاند.
ب)- علل خانوادگی
- اعتیاد والدین
خانواده اولین محیطی است که فرزندان را با باورها، ارزشها و هنجارهای جامعه آشنا میکند و بهتدریج شخصیت فرزندان را بر اساس این عناصر شکل میدهد. فرزندان با الگوبرداری از والدین، اغلب رفتارهای آنان، حتی رفتارهایی را که والدین توجهی به آن ندارند، نـظـیر شـیـوه و لـهجه صحبت کردن، پرخاشگری، به کار بردن الفاظ ناپسند، فحاشی، کارهای خلاف و ... تقلید میکنند. اعتیاد والدین به سیگار یا مواد مخدر، موجب میشود تا فرزندان، رفتار آسیبزای آنها را الگو قرار داده و معتاد شوند. از سوی دیگر تحمل فرزندان، به جهت زندگی در خانهای که آلوده به مواد مخدر است و اغلب اعضای خانواده نشئه و بیکار و ... میباشند، کاهش مییابد و بهسوی اعتیاد کشیده میشوند.
- درگیری و ستیز بین والدین
درگیری و نزاع بین والدین در محیط خانواده موجب سلب آرامش و آسایش فرزندان در خانه میشود، لذا آنها ترجیح میدهند که بیشتر اوقات خود را در خارج از منزل سپری نمایند و به جهت کمبود محبت از سوی والدین، جذب محبتهای ظاهری گروههای منحرف شوند و با تحریک آنها برای رهایی از سختیها و مشکلات زندگی، به مصرف مواد مخدر رویآورند. بر اساس نتایج یک پژوهش، حدود 82 درصد از معتادان، ستیزههای خانوادگی را عامل فرار خود از منزل و رو آوردن به اعتیاد میدانند. بنابراین هرچقدر اختلافات خانوادگی بیشتر باشد، احتمال گرایش فرزندان بهسوی اعتیاد بیشتر است.
- اعتیاد همسر
شوهران معتاد یکی از مهمترین عوامل اعتیاد زنان بهحساب میآیند. آنها برای آنکه در موقع استعمال مواد مخدر مصاحبی داشته باشند و از سرزنش و انتقاد همسر خود بکاهند و در موقع تنگدستی و عدم تمکّن مالی برای تهیه مواد مخدر، او را به کارهای ناپسند و نامشروع نظیر گدایی، فروش مواد مخدر و خودفروشی بکشانند، زن خود را معتاد میکنند و حتی از فرزندان خویش سوءاستفاده مینمایند و آنها را به توزیع مواد مخدر وادار میکنند. گاه برخی مردان معتاد، دختران کم سن و سال خود را به ازدواج با افراد مسن و ثروتمند مجبور میکنند و یا به انجام کارهای سخت وامیدارند.
- نارضایتی از زندگی زناشویی
زنانی که از زندگی زناشویی خود، راضی نیستند و احساس میکنند که راهی برای بازگشت ندارند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد هستند. بهطور نمونه دختر کم سنی که پدرش برای رهایی از مخارج زندگی، او را مجبور به ازدواج با فردی میکند که ازنظر سنی بزرگتر است و شغل و تحصیلات مناسبی ندارد؛ در این صورت، تنفر بیشازاندازه از شوهر، او را وادار میکند که بهجای دل بستن به زندگی و انجام نقشهای خویش و اظهار عشق و علاقه به شوهر، جذب گروههای منحرف و معتاد شود و به انگیزههای مختلفی ازجمله تقلیل ناراحتیهای روحی و روانی، رهایی از فشار زندگی و جبران نارضایتی از ارتباط جنسی با شوهر، بهسوی کسب لذتهای جایگزین نظیر مصرف مواد مخدر کشیده شود.
همچنین زنانی که در زندگی قبلی و فعلی خود مورد بدرفتاری و خشونت همسر قرارگرفتهاند، ممکن است برای غلبه بر درد، اضطراب و ترس ناشی از آن، مواد مخدر مصرف کنند.
- ازهمگسیختگی خانواده
طلاق و جدایی بهعنوان آسیبی اجتماعی، آثار روانی نامطلوبی بر روی زوجین و فرزندان آنها میگذارد. پژوهشها نشان میدهد که تعداد قابلتوجهی از زنان بعد از طلاق نسبت به آینده ناامید بوده و احساس اضطراب، دلتنگی و اندوه مینمایند. در اغلب خانوادههای طلاق، فرزندان بهویژه دختران، از منزل و مدرسه فرار میکنند و جذب باندهای انحراف شده و به ارتکاب جرائم مختلف ازجمله اعتیاد تن میدهند. طلاق و جدایی از همسر همچنین اثرات سوء و ناگواری را بر زوجین بهویژه زن برجای میگذارد، به حدی که زن مطلقه برای رفع مشکلات روحی ناشی از طلاق به اعتیاد گرایش پیدا میکند.
- پارتیهای خانوادگی
یکی دیگر از عواملی که در انحراف افراد خصوصاً زنان تأثیر بسیاری دارد، برگزاری پارتیهای خانوادگی، بهویژه پارتیهای شبانه معروف به «میهمانیهای شیطانی» است. مردان وزنان لاابالی به بهانههای مختلفی از قبیل جشن تولد، جـشـن و سور و... در یکمنزل و محفل گردآمده و به جشن و پایکوبی میپردازند. افراد در این مجالس، پس از مصرف مواد مخدر، خصوصاً مواد توهمزا شروع به رقص میکنند. مصرف این مواد، نشاط و سرخوشی کاذبی ایجاد میکند و آنها را به انجام کارهای نامعقول و ناشایست وامیدارد.
ج)- علل اجتماعی
- فقر و رفاه بیشازحد
عدم دسترسی به امکانات مالی و معیشتی، احساس محرومیت، ناکامی و افسردگی میتواند زمینه اعتیاد برخی زنان را ایجاد کند. همچنین زنانی که بهواسطه برخورداری از مال و ثروت و امکانات رفاهی فراوان، فرصت بیشتری برای شرکت در کلوپها، پارتیها، کافیشاپها و یا انجام مسافرتهای تفریحی به داخل و خارج از کشور رادارند، بهاحتمالزیاد در معرض اعتیاد به مواد مخدر هستند. ازاینرو در هر دوطبقه فقیر و غنی، امکان گرایش به اعتیاد به دلایل خاص وجود دارد، لیکن بعضی معتقدند که پراکندگی معتادین به مواد مخدر در بین طبقات بالا و پائین جامعه در حال تغییر است و دستیابی به نتیجه (مشخص) در این موارد، مشکل به نظر میآید.
- دوستان ناباب
گروه دوستان بعد از خانواده، دومین عامل مهم و اساسی است که بیشترین تأثیر را در شکلگیری شخصیت افراد دارد، زیرا فرد زمانی جزء گروه دوستان محسوب میشود که ارزشها و هنجارهای موردقبول آنها را بپذیرد و بر اساس آن رفتار کند، در غیر این صورت از طرف آن گروه طرد میشود و درنهایت از گروه اخراج میشود. تأثیر گروه بر فرد به حدی است که برای حرکت خلاف جریان گروه، باید از اراده و ایمان بسیار بالایی برخوردار باشد تا بتواند ارزشها و هنجارهای جمع را نپذیرد یا تغییر دهد. اولیاء دین، در انتخاب و گزینش دوست صالح و دوری از همنشینی با افراد ناصالح سفارش نمودهاند. رسول گرامی اسلام (ص) در مورد دوستی با افراد منحرف میفرماید: «محاسبة اهل الهوی منساة للایمان و محضرة للشیطان»، «همنشین بد زمینه حضور شیطان را فراهم میکند».
پیامدهای اعتیاد زنان
اعتیاد، موقعیت و منزلت اجتماعی فرد را تنزل میدهد و او را در نزد دیگران بهعنوان فردی معرفی میکند که بیعاطفه، خودخواه، فاسد و دارای شخصیت نامتعادل و ناموزون است. اعتیاد، نظام خانواده را متلاشی مینماید، درآمد خانواده و جامعه را تقلیل میدهد و بخش قابلتوجهی از آن را اتلاف مینماید. فرد معتاد نسبت به قوانین اجتماعی و دستورات دینی بیتفاوت میگردد و این مسئله، زمینه ارتکاب بسیاری از انحرافات را از سوی وی فراهم میکند. ازاینرو بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از کشورهای دیگر، اعتیاد به مواد مخدر جرم تلقی میشود. اعتیاد زنان، آسیبهای جبرانناپذیری را بر فرد، خانواده و جامعه وارد میسازد که برخی از این پیامدها در این مجال بررسی میشود.
الف)- پیامدهای فردی
- ابتلا به بیماریهای روانی
هرچند در اغلب موارد بیماریهای روحی زمینهساز اعتیاد زنان میباشد، اما چنانچه فرد قبل از اعتیاد، از سلامت روحی و روانی برخوردار باشد، اعتیاد میتواند موجب بروز بسیاری از بیماریهای روانی باشد.
- ابتلا به بیماریهای جسمی
احتمال ابتلا به انفارکتوس عضله قلب، سکته مغزی و سرطان لثه و مثانه و سرطان دهانه رحم با مصرف سیگار و مواد مخدر در زنان افزایش مییابد.
استعمال مواد مخدر همچنین منجر به عوارض سوء در دوران حاملگی و یائسگی زودهنگام میشود و احتمال ناباروری و یا باروری دیرهنگام و سقطجنین را افزایش میدهد.
- ابتلا به بیماریهای جنسی
اعتیاد زنان آنها را برای تأمین هزینه مواد مخدر به روسپیگری و خودفروشی میکشاند، درنتیجه، اغلب آنان مبتلابه انواع بیماریهای جنسی نظیر سفلیس، سوزاک و ایدز هستند.
ب)- پیامدهای خانوادگی
- کاهش فرصت ازدواج دختران معتاد
اعتیاد میتواند مانع بزرگی در ازدواج دختران معتاد باشد؛ زیرا هیچ فردی راضی نمیشود چنین دختری را بهعنوان مادر فرزندان خود انتخاب کند و اگر دختر معتادی بتواند از روی مکر و فریب، فردی را به خود جلب نموده و با او ازدواج کند، این ازدواج پایدار نخواهد بود. همچنین دختری که مادری معتاد داشته باشد، به جهت تنزل موقعیت و حیثیت خانوادگی کمتر موردپذیرش اجتماعی جهت انتخاب و همسری میباشد.
- طرد از خانواده
زنان معتاد علاوه بر از دست دادن اعتبار و منزلت اجتماعی خود، ازلحاظ عرف جامعه موردقبول نیستند و طرد میشوند. این طرد همچنین از سوی خانواده فرد معتاد نیز صورت میگیرد، به جهت آنکه اعتیاد زنان معمولاً نشانه فرو غلتیدن آنها در انواع رفتارهای ضداخلاقی میباشد. خانواده زنان معتاد، روابط عاطفی و انواع حمایتهای خانوادگی را از آنان (بهویژه دختران) قطع میکنند و این مسئله آغاز مشکلات جدیدتر و خطرناکتر است.
- عدم ایفای نقش مادری
بیتردید اعتیاد مادر موجب میشود که دائماً به فکر رفع نیازها و وابستگیهای جسمانی و روانی خود باشد و نتواند وظایف مادری خود را بهخوبی انجام دهد. فرزندان این خانواده از ابراز احساسات و عواطف مادری محروماند و ممکن است جذب کسانی شوند که بهدروغ نسبت به آنها اظهار عشق و علاقه مینمایند. همچنین به جهت ارتباط مستمر مادر با فرزندان، میزان اثرگذاری او بر افکار، اخلاق و رفتار فرزندان بیش از پدر است، بنابراین تأثیرات منفی اعتیاد مادر بر دختران، مضاعف میباشد.
- فروپاشی خانواده
زن معتاد، نسبت به اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمیکند و همیشه نیازهای خود را بر خواستههای آنها مقدم میدارد. ارتباط عاطفی او با اعضای خانواده بسیار سطحی و زودگذر است و در آلام آنها همدردی نمینماید. هیچیک از وظایف و نقشهای خود را انجام نمیدهد، چنین رویهای درنهایت منجر به درخواست طلاق از سوی مرد میشود. تحقیقات نشان میدهد تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانی شدن کودکان حتی از اعتیاد پدر بیشتر است. زیرا با اعتیاد مادر بهعنوان رکن اصلی خانواده، نظم و انضباط خانواده برهم میخورد و در صورت زندانی شدن زن معتاد، معمولاً همسر وی ازدواج مجدد مینماید و اصولاً زندگی خانوادگی نابسامان میگردد.
- ایجاد نسل معتاد
یکی از امیال و آرزوهای هر خانواده، داشتن فرزندان سالم و تندرست است، ازاینرو والدین تمام توان خود را برای دسترسی به این مطلوب به کار میگیرند، اما مادر معتاد در دوران بارداری، فرزندش را معتاد و ناقص میکند و با دست خود، از داشتن فرزند سالم محروم میشود و فرزندانی معتاد و بیمار تحویل جامعه میدهد. یافتههای تحقیقاتی حاکی از آن است که بهاحتمالزیاد، نوزاد زنان معتاد ازنظر فیزیکی غیرعادی بوده و دچار محرومیت میباشند. گاهی اعتیاد مادر نیز موجب اعتیاد و مسمومیت نوزاد میشود.
- عدم نظارت بر رفتار فرزندان
یکی از آثار اعتیاد، از میان رفتن نظم و انضباط و کنترل رفتار اعضای خانواده است. والدین معتاد، بهجای اینکه افکار، اخلاق و رفتار فرزندان را کنترل کنند؛ اعمال و روابط آنها توسط سایر اعضای خانواده کنترل میشود و حتی از سوی فرزندان شماتت میشوند. در این شرایط فرزندان از آزادی بیشتری برخوردار بوده و در مقابل رفتارهای مختلف خود پاسخگو نیستند. در اغلب موارد، پسران (و اخیراً دختران) شبها را با گروه دوستان خود سپری میکنند و بدون اجازه و رضایت والدین به هر شهری که بخواهند مسافرت میکنند و هر گروهی را برای دوستی خود برمیگزینند و از هر راهی که بخواهند درآمد کسب کرده و هر طور بخواهند خرج میکنند، ازاینرو زمینه انحراف فرزندان دارای والدین معتاد بهمراتب بیشتر است. در این خانوادهها فرزندان معمولاً ترک تحصیل نموده یا دچار افت تحصیلی میشوند.
- ارائه الگوی نامناسب رفتاری
در خانوادهای که مادر، معتاد میباشد، احترام متقابل بین افراد، جای خود را به نزاع و درگیری میدهد و درنتیجه فرزندان بر اساس ارزشها و هنجارهای موجود در جامعه پرورش نمییابند، زیرا الگوهای مناسب رفتاری ندارند، همچنین به دلیل عدم روابط محبتآمیز با مادر، حاضر به پذیرش نصایح وی نیستند و رفتارهای خود را بر اساس خواسته خودتنظیم میکنند.
روابط عاطفی و روانی مادر با فرزندان، به دلیل اعتیاد آسیب میبیند و مصرف مواد مخدر برای وی اولویت مییابد. همین امر فرزندان را نیز بهسوی اعتیاد، بزهکاری و رفتار ضداجتماعی میکشاند.
- کاهش روابط فامیلی
یکی از نیازهای روانی انسان، روابط عاطفی و محبتآمیز با افراد دیگر است. بخش زیادی از این نیازهای انسانی بهواسطه روابط میان اعضای خانواده و بخش دیگر، از طریق روابط میان این اعضا با سایر بستگان و دوستان حاصل میشود. عدم ارضای صحیح و کامل این نیاز موجب میشود تا در شخصیت افراد اختلالاتی ایجاد شود. اعتیاد والدین علاوه بر اینکه روابط بین اعضای خانواده را دستخوش اختلال میکند و فرزندان را از دریافت محبت و حمایت عاطفی محروم میکند، معاشرتهای سایر بستگان و آشنایان را کاهش میدهد. زیرا آنها از ارتباط با چنین خانوادهای احساس ناخرسندی، خطر و سرافکندگی میکنند، بنابراین اعتیاد موجب میشود تا از میزان حمایتهای خانوادگی و روابط فامیلی کاسته شود. این مسئله میتواند آسیبهای جدی بر پیکر خانواده معتاد وارد نماید.
-احتمال ابتلای اعضای خانواده به بیماری ایدز
مصرف مواد مخدر و عدم توجه به بهداشت شخصی، روسپیگری و ارتباط با افراد آلوده به ویروس HIV اغلب منجر به ابتلای فرد معتاد، به بیماری ایدز میشود و ازآنجاکه فرد معتاد در خانواده با همسر و فرزندان در ارتباط است، میتواند منشأ بروز بیماری در میان سایر اعضای خانواده باشد. مطابق آمار ارائهشده از سوی دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر، آمار تزریقیهای مبتلابه ایدز 16 هزار معتاد است.
ج)ـ پیامدهای اجتماعی
- افزایش ارتکاب انواع جرائم علیه اموال و اخلاق
معتاد هرروز در معرض خطر ارتکاب جرم است. شایعترین بزهکاری زنان معتاد، سرقت، حملونقل مواد مخدر و روسپیگری است. اعتیاد زنان حتی موجب میشود که جرائم زنان به الگوهای مـردانه گـرایش پیدا کند، مـیلر (1981) نشان میدهد که جرائم ارتکابی بین زنان مجرم معتاد و مجرمین غیر معتاد تفاوت دارد و جرائم زنان معتاد اغلب بر اساس الگوبرداری از مردان معتاد میباشد.
در بسیاری از موارد مصرف مواد مخدر با روسپیگری همبستگی نزدیکی دارد. زنان معتاد اغلب برای خرید مواد مخدر به خودفروشی، سرقت و جیببری میپردازند. 12 درصد از زنان سارق به انگیزه تهیه مواد مخدر مرتکب سرقت شدهاند.
پیشگیری از اعتیاد زنان
پیشگیری از اعتیاد، بهمراتب از درمان معتادان آسانتر است. این موضوع مورد تأیید آموزههای دینی اسلام میباشد. بهطوریکه امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز» «بازگردانیدن کسی از عادتش درصورتیکه به چیزی عادت کرده است، همانند معجزه است.» بدین لحاظ راهکارهای پیشگیری از اشاعه اعتیاد در بین زنان، در سه سطح خرد، میانی و کلان مطرح میشود:
1- در سطح خرد
ازجمله ابزارهای پیشگیری از اعتیاد زنان، شناخت آنها نسبت به اثرات و پیامدهای سوء مواد مخدر است که آنها را به دام خود کشانده و حیات وزندگی آنها را نابود میکند. ازآنجاکه اغلب دختران وزنان معتاد، چنین وضعیتی را برای زندگی خود تصور نمیکردند و بهطور ناخواسته در دامان آن گرفتار آمدهاند، ضروری است که آموزشهای لازم در این خصوص از طریق دستگاههای آموزشی و فرهنگی به عموم زنان ارائه شود. برخی از راهکارهای پیشگیری از اعتیاد زنان عبارتاند از:
- آشنایی زنان با مشخصات مواد مخدر
یکی از راههای پیشگیری زنان از اعتیاد، آشنایی آنها نسبت بهخصوصیات مواد مخدر و پیامدهای آن است. هرچه فرد آگاهی بیشتری نسبت به آثار منفی و زیانبار اعتیاد به مواد مخدر داشته باشد، احتمال اجتناب از آن بیشتر است و این شیوه پیشگیری، از نوع کنترل درونی است که اثر و نتیجه آن بهمراتب بیش از کنترل بیرونی میباشد.
- تقویت باورها و ارزشهای دینی
هرچقدر ارزشها و دستورات دینی در فرد، بیشتر درونی شود به او در برابر رفتارهای انحرافی مصونیت میدهد. همچنین دین به جهت داشتن آیینهای مذهبی جمعی و اعطای مسئولیتهای جمعی به پیروان خود و تحریص و تشویق آنها به انجام کارهای نیک و معاونت در امور خیر و پرهیز از همراهی با دیگران در کارهای خلاف و ناصواب، رفتار انسانها را هنجارمند نموده و آنان را با نظام اجتماعی همنوا میسازد. چند نمونه از راهکارها در این سطح عبارتاند از: دین با تعلیم باورها، ارزشها و بشارت به پاداش و انذار از کیفر سخت اخروی موجب صیانت انسان در انجام اعمال انحرافی میشود. ازاینرو بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی دین را بهعنوان یکی از ابزارهای عمده پیشگیری از انحرافات اجتماعی بهحساب میآورند. بعضی از آنها معتقدند که: «در هنگام مواجهه فرد با وضعیت بیهنجاری اجتماعی، دین قادر است تا نوعی جایگزین مشروع و قابلاتکا را درازای اهداف یا ابزارهای غیرقابلدسترسی فراهم آورد و فرد را از ابتلا به تبعات روانی بیهنجاری دور سازد.» همچنین گفته میشود که بسیاری از ارزشها و هنجارهای مهم اجتماعی در قلمرو دین قرار میگیرند و دین با تقویت این ارزشها و هنجارها، رفتارهای فرد را کنترل میکند. بهعلاوه دین بابیان ارزشها و پاداشهای معنوی و با شرکت دادن افراد در مراسم و آئینهای خاص و تحریک احساسات و عواطف افراد، آنها را در دنیای ناامنیها موردحمایت عاطفی قرار میدهد و در حوادث مهم زندگی یاری میدهد و صبر و تحمل افراد را در مقابله با مشکلات و سختیهای زندگی اجتماعی افزایش میدهد.
2- در سطح میانی
به اعتقاد صاحبنظران، خانواده بیشترین تأثیر را بر روی افکار، اخلاق و رفتار فرزندان دارد. اگر بین اعضای خانواده روابط سالمی وجود داشته باشد و فرزندان از محبت و عاطفه والدین در حد اعتدال برخوردار باشند، در این صورت فرزندان، والدین خود را بهعنوان الگوهای رفتاری خود انتخاب میکنند و از پیوستن به افراد و گروههای بزهکار دوری میجویند. فرزندان در خانواده یاد میگیرند که باید به قوانین و هنجارهای اجتماعی احترام بگذارند و از ارتکاب رفتارهای مجرمانه و انحرافی ازجمله اعتیاد دوری گزینند. تأثیر خانواده در پیشگیری از اعتیاد در صورتی مضاعف میشود که دین در زندگی آنها حضوری پررنگ داشته باشد.
- انتخاب همسر مناسب
خانوادهها تلاش نمایند تا فردی مناسب و عاری از هرگونه اعتیاد را برای همسری دختر خود برگزیند. شناخت، افکار، اخلاق و رفتار همسر آینده موجب میشود تا مشترکات آنها افزایشیافته و ستیزههای خانوادگی و تنشهای ناشی از آن تقلیل یابد. در این صورت نیازهای عاطفی زن در خانواده فراهمشده و از زندگی خویش احساس رضایتمندی مینماید، درنتیجه از پیوستن به گروههای معتاد و انحرافی اجتناب مینماید.
- جلوگیری فرزندان از شرکت در پارتیها
با گسترش نسبی مصرف، استفاده از مواد مخدر و خصوصاً قرصهای شادی در پارتیها و مهمانیها، والدین سعی کنند تا فرزندان خود را از شرکت در این مجالس بازدارند و درصورتیکه با اصرار فرزندان و یا بستگان مواجه شوند به همراه فرزندان خود در این مجالس شرکت کنند تا بتوانند خطر احتمالی استفاده از آن را منتفی نمایند و در عوض آنها را به شرکت در مجالس مذهبی و عبادی تشویق نمایند.
- کمک به فرزندان در انتخاب دوستان صالح
والدین و خصوصاً مادر تلاش کنند تا از طریق ایجاد روابط صمیمی و نزدیک با فرزند دختر، او را در انتخاب دوستان خوب و صالح کمک نمایند، تا در قبال بسیاری از انحرافات اجتماعی مصونیت داشته باشد. همچنین والدین بکوشند تا بر رفتار فرزندشان کنترل داشته باشند و دوستان او را بشناسند و در صورت امکان با آنها ارتباط برقرار کنند. با خانوادههایی که فرزندان آنها صالح میباشند، روابط اجتماعی بیشتری داشته باشند و از این طریق زمینه دوستی فرزند خود را با آنها فراهم نمایند.
3- در سطح کلان
دستاندرکاران امور فرهنگی، اقتصادی، قضایی و انتظامی جامعه باید تلاش همه جانبهای را بهطور منسجم و هماهنگ شروع کرده و راههای گسترش اعتیاد را در سطح جامعه مسدود نمایند. ازاینرو لازم است که در حوزه فرهنگ و در کنار آموزش و تعلیم و هدایت افراد بهسوی شغل خاص، به مسئله تربیت افراد توجه شود، بهخصوص راهکارهایی در جهت نهادینه کردن دین و دستورات و ارزشهای دینی در بین محصلین و دانشجویان، اجرا گردد و منابع و کتب مغایر با مبانی دینی و عناصر فرهنگی جامعه تغییر نماید. در حوزه اقتصاد نیز باید فرصتهای اشتغال ایجاد کرد و سطح درآمد طبقات پایین جامعه را افزایش داد و تورم را کنترل نمود. بهطوریکه تهیه حداقل امکانات زندگی برای افراد و قشرهای آسیبپذیر جامعه ممکن باشد. همچنین در حوزه قضایی و انتظامی نیز باید قوانین جزائی مناسب و بازدارندهای تدوین نمود تا دستگاه قضایی با قاطعیت تمام با قاچاقچیان و حامیان آنها برخورد نماید. برخی از راهکارها بهاختصار عبارتاند از:
- دقت در صدور گواهی عدم اعتیاد
برای جلوگیری از ازدواج دختران با افراد معتاد، صدور گواهی عدم اعتیاد با دقت و مسئولیت بیشتری از سوی مسئولین ذیصلاح صورت گیرد، بهطوریکه در صورت کشف خلاف، مسئولین مربوطه، مورد را پیگرد قانونی نموده و جریمههای سنگینی را تعیین نمایند. درحالیکه امروزه به جهت عدم دقت کافی در این زمینه، افراد معتاد میتوانند با شیوههای مختلف گواهی عدم اعتیاد دریافت کنند و بهعنوان یک فرد عاری از اعتیاد، ازدواجکرده و یا بهعنوان کارمند فعالیت نمایند و خانوادهها با اطمینان از این برگه تأیید صلاحیت، دختر خود را همسر فردی معتاد نمایند که بعد از مدتی یا اعتیاد همسر را به دنبال داشته یا فرزندان معتادی را تحویل جامعه میدهد.
- نظارت بیشتر بر مکانهای جرمزا
ضروری است نیروی انتظامی بر قهوهخانهها، کافیشاپها، کلوپها، پارکها و مهمانخانههای بینشهری، نظارت بیشتری داشته باشد و امنیت معتادین را در این مکانها سلب کند.
- آگاهیرسانی درباره مضرات اعتیاد
ضرورت دارد وسایل ارتباطجمعی بهویژه صداوسیما، آثار و پیامدهای زیانبار اعتیاد را در قالب داستان یا فیلم به تصویر بکشند و اعضای جامعه را مطلع سازند. بهطور نمونه با تهیه فیلمهای سینمایی ناتوانی زنان معتاد را در انجام وظایف همسری و مادری نشان دهند و آسیب به همسر و فرزندان خانواده را بازگو نماید.
- ایجاد زمینههای اشتغال
دولت، تلاش میکند سیاستها و برنامههای خود را بر اساس اشتغالزایی تنظیم نماید و عوامل بیکاری کارگران و تعطیلی کارخانهها و یا ورشکسته شدن شرکتها را شناسایی و رفع نماید.