به قلم : فهیمه فداکار ؛ دکتری تخصصی مشاوره و خانواده
تحریریه زندگی آنلاین : آغاز زندگی مشترک و تعامل صحیح همسران با یکدیگر، جلوه ای از زیباترین هنر زندگانی و کامل ترین شکل روابط انسانی محسوب می شود. برخورداری ازهمسر خوب و شایسته، یکی از نعمت های بزرگ الهی است که خداوندسبحان به بندگان مخلص خویش ارزانی می دارد. مکتب حیات بخش اسلام برای رسیدن به این نعمت خدادادی رهنمودها و آموزه های سازنده ای را ارائه کرده است تا کسانی که در زندگی زناشویی جویای سعادت، نشاط، شادابی و معنویت هستند، بتوانند از این تعالیم، به نحو احسن بهره مند شوند. یکی از این رهنمودها که در استواری روابط زناشویی همسران نقش به سزائی را ایفا می کند، اصل «سازگاری و صمیمیت» است. ضرورت بحث از این جا ناشی می شود که در کانون خانواده، مرد و زن دارای خصوصیات و روحیات کاملاً مشابه نیستند؛ زیرا هرکدام در محیطی تربیت شده اند که اعضای آن، ویژگی های فکری، روحی و اخلاقی متفاوتی راداشته اند. شایان ذکر است که هرچه فرهنگ حاکم بر دو خانواده به هم نزدیک تر باشد، از عمق و گستره این تفاوت ها کاسته می شود، ولی از بین نمی رود. به همین دلیل وقتی زوج جوان زندگی مشترک خود را آغاز می کنند، باید منتظر بروز برخی اختلاف سلیقه ها و تفاوت در بینش ها و برداشت ها باشند.
بیشتربخوانید:
شاه کلید موفقیت در زندگی مشترک
همه به دنبال اسطوره بی نقص
چرا برای ازدواج همه دنبال اسطوره بی نقص هستند، در حال حاضر اتفاقی که برای ازدواج افتاده این است که همه دنبال یک «گل سرسبد» و «آنچه خوبان همه یکجا دارند» هستند. برخی اوقات به شوخی میگویم که انگار کسی که میخواهد ازدواج کند دنبال همه آن چیزی که بلاگرهای زیبایی، خانه داری و … دارند میرود و توقع دارد یک نفر همه این ویژگیها را یک جا داشته باشد. تبعات چنین رفتاری یا دیر ازدواج کردن است یا ایجاد نارضایتی در زندگی.
اسطوره بی نقصی اصلاً وجود ندارد. وقتی یک نفر برای مشاوره ازدواج مراجعه میکند از او میپرسم که طرف مقابلت چه ایراداتی دارد و فرد میگوید هیچی. پروسه درمان و مشاوره را متوقف میکنم چون میفهمم فرد دچار تحریف شناختی شده است. مگر میشود یک نفر هیچ ایرادی نداشته باشد. این موضوع که من ایرادات طرف را نمیبینم، یعنی مانعی همچون هیجان و عواطف قرار دارد که باعث میشود من فرد را درست ارزیابی نکنم. پس در درجه اول ایدئالی برای ازدواج وجود ندارد. آنهایی که تازه بعد ازدواج متوجه اشکال و ایرادات طرف مقابل میشوند چشمشان تازه باز نشده بلکه سیلی واقعیت به صورت شأن خورده است.
بیشتر بخوانید:
آیا این رفتارهای همسر نشانه دهنده خیانت است یا نه؟
شباهت زوجین خوب یا بد؟
آیا فرد موردنظر برای ازدواج باید شبیه خودمان باشد یا نیمه گمشدهای باشد که برای تکمیل مان است، در ابتدا باید بگویم که برای ازدواج، ما مشابهتها را تائید میکنیم و شباهت باید وجود داشته باشد. برای همین میگوئیم برای ازدواج باید باهم همکفر باشند، اما اینکه درباره همه چیز یعنی حتی علایق فیلم دیدن و موزیک شنیدن هم شبیه هم باشیم نشدنی است. هرکسی با اسطوره بی نقصی ازدواج میکند، پس از ازدواج تازه متوجه میشود که چرا فرد این چنین رفتارها و خلق و خویی دارد.
بیشتر بخوانید:
نشانههای یک زندگی بدون عشق
عجیبترین یا خندهدارترین موارد مراجعه کنندههای ازدواج
به نظرم نگوییم عجیب و خنده دار زیرا این حرفها بار ارزشی میدهد. بهتر است بگوییم موارد نامربوط زندگی رضایتمندانه طولانی مدت است. برای مثال یک بار سرکلاس از شاگردان دختر و پسرم پرسیدم که معیارهایشان برای ازدواج چیست و پاسخهای شأن برایم بسیار جالب بود.
برخی از پاسخها جدی و برخی دیگر شوخی بود. برای مثال دخترها میگفتند همسر آینده مان مادر و خواهر نداشته باشد یا پسرها میگفتند باجناق نداشته باشیم. تک تک این موارد قابل صحبت کردن بود و باید از آنها پرسیده شود که این معیارها تا چه اندازه برای یک زندگی رضایتمندانه طولانی مدت لازم است. البته همیشه هم این اسطوره بینقصی از طرف زوجین نیست و گاهی خانوادهها هم دخیلی میشوند و میگویند با این ازدواج موافق نیستیم چون نگران هستیم فرزندمان ازدواج کند و اذیت شود. اما سوال من در چنین مواقعی این است که یعنی شما فکر میکنید ممکن است فرد ازدواج کند و اذیت نشود؟ اگر بله که پس تا الان چطور بزرگ شده است.
اگر کسی اینچنین بزرگ شده است که آب در دلش تکان نخورد و بخواهد با همین مدل از ازدواج هم کند، بی تردید در ازدواج و زندگی به مشکل برمیخورد و دچار اختلاف و نارضایتی میشود. چون این فرد تعریف عجیبی از رضایت دارد و نمیداند در برهههای مختلف زندگی چطور عمل کند. معمولاً هم راحتترین راهحل در این موارد جدایی و برگشت پیش پدر و مادر است.
انتخاب معیار و ملاک درست برای ازدواج
در گذشته، مشاورههای ازدواج بسیار به دنبال مشابهتها بودند، اما امروزه مفهوم مهمتری در مشاورهها وجود دارد و آن هم اینکه زندگی موفق است که نمره سازگاری افراد بالا باشد. یعنی آدمها باید بلد باشند که در طول زندگی با شرایط مختلف سازگار باشند. حتی ممکن است، مشابهت دو نفر در زندگی بالا باشد، اما چون سازگاریشان پایین است با مشکل روبرو میشوند.
بیشتر بخوانید:
تفاوتهای شخصیتی؛ مردان آناناسی، زنان هلویی!