دینا ۲۹ ساله وقتی خود را به پلیس رساند درحالی که آشفته و گریان بود به ماموران گفت: من سالهای زیادی است دوره ماساژوری را آموخته ام و با توجه به این که این کار منبع درآمد مناسبی داشت در خانه ام و در شهرک غرب خدمات ماساژ انجام میدادم. وی افزود: مدتی قبل پسر جوانی به نام حامی به خانه ام آمد و گفت عصب پایش آسیب دیده است، چون بیمار بود و از سوی آشنایی معرفی شده بود تصمیم گرفتم با رعایت همه موارد پایش را ماساژ بدهم از این رو من به او خدمات ماساژ ارائه دادم و حامی هم بعد از پرداخت هزینه خانه ام را ترک کرد. دینا با بغض گفت: چند روز بعد او را سوار بر خودرو در یکی از خیابانهای محله مان دیدم. او از من خواست سوار بر خودرویش شوم. وی افزود: من که احساس خطری نمیکردم سوار بر خودرویش شدم و او پس از طی مسافتی ناگهان تغییر مسیر داد، من اعتراض کردم واقعا نمیدانستم چه قصدی دارد ابتدا باور نمیکردم حامی اعتراضم را نمیشنود وقتی داد و فریاد راه انداختم من را به خیابانی خلوت برد. وقتی پی به نیت شومش بردم به التماس افتادم، اما گوشش بدهکار نبود تا این که با زور من را تسلیم خواسته شیطانی خود کرد سپس من را که گریان و وحشت زده بودم در گوشهای از شهرک غرب پیاده کرد و پا به فرار گذاشت.
نظریه پزشکی قانونی
با این شکایت، زن جوان به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان آزار و اذیت او را تایید کردند.
بازداشت شیطان
به این ترتیب با دستور قضایی و راهنماییهای دینا ماموران حامی را ردیابی و دستگیر کردند که با تکمیل تحقیقات مشخص شد که چند شکایت مشابه دیگر نیز از او شده، اما زنان جوان پس از شکایت دیگر پیگیر پرونده هایشان نشده اند.
بی گناهم
پسر جوان در بازجوییها آزار و اذیت زن ماساژور را انکار کرد و گفت که دینا به دروغ چنین شکایتی را علیه من مطرح کرده است. وی افزود: من با دینا دوست بودم و با هم رابطه داشتیم و لباسهایی که به پزشکی قانونی ارائه داده مربوط به آخرین ملاقات مان با هم بوده است. من او را به زور مورد آزار قرار نداده ام.
دادگاه ناتمام
بنا بر این گزارش، قرار بود پسر شرور صبح دیروز در شعبه ۸ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند، اما این متهم از زندان رجایی شهر به دادگاه منتقل نشد به این ترتیب دادگاه تجدید و قرار شد حامی در روزهای آینده از خود دفاع کند.
منبع:خراسان