روز ۲۵ خرداد امسال زن جوانی که مادرش پاسخ گوی تماسهای تلفنی اش نبود برای سرکشی و پرسیدن احوال مادرش به خانه او در منطقه چهاردانگه تهران رفت. وقتی زنگ خانه را به صدا در آورد کسی پاسخ گو نبود.
دختر خانواده که هر لحظه نگرانتر میشد و دلشوره عجیبی در دل داشت و دستانش از استرس میلرزید، دسته کلید را از کیفش بیرون کشید و وارد خانه شد. زن جوان وقتی در خانه را باز کرد با صدای بلند مادرش را صدا زد، سکوت همه جا را فرا گرفته بود و هیچ جوابی نشنید تا این که وارد اتاق شد و با مادرش که به آرامی روی تخت خوابیده بود، روبه رو شد.
مادر ۷۰ ساله دیگر نفس نمیکشید. دختر جوان با تماس با اورژانس برای نجات مادرش درخواست کمک کرد که خیلی زود تیم پزشکی وارد خانه شد و از مرگ مادر تنها خبر داد. بدین ترتیب جسد مادر پیر به پزشکی قانونی رفت و در نظریه ابتدایی مرگ این زن ایست قلبی اعلام و پس از آن مراسم خاک سپاری برگزار شد.
شکایت از برادر
چهار ماه از مراسم خاک سپاری مادر پیر خانواده گذشت تا این که دختر وی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران از برادر و عروس شان در ماجرای مرگ مادرش شکایت کرد.
زن جوان پیش روی بازپرس پرونده گفت: برادرم که اعتیاد به متادون دارد با همسر سومش باعث مرگ مادر پیرم شده و بعد از آن سکههای طلای داخل خانه را به سرقت برده اند. این ادعا در حالی بود که پزشکی قانونی در نظریه کارشناسی و تکمیلی، مرگ زن ۷۰ ساله را فوت مشکوک اعلام کرده و همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شوند.
بازداشت زوج جوان
تیم پلیسی با توجه به اظهارات دختر خانواده، در گام نخست تحقیقات به سراغ پسر و عروس خانواده رفتند و این در حالی بود که محسن اصرار داشت در ماجرای مرگ مادرش بی گناه است.
عروس خانواده در تحقیقات پلیسی گفت: ۱۵ سال قبل به خاطر اختلافاتی که با شوهرم داشتم با سه فرزند طلاق گرفتم و در این سالها به سختی و به تنهایی بچه هایم را بزرگ کردم. وی افزود: دو سال قبل برای خرید داروی گیاهی به یک مغازه زیر پلهای در محل زندگیمان رفتم که در آن جا با محسن و مادرش آشنا شدم و خیلی زود مادر محسن از من خواستگاری کرد.
با توجه به شرایطی که داشتم پذیرفتم با هم ازدواج کنیم. زن جوان ادامه داد: همسر اول محسن فوت شده و وی بعد از آن دوباره ازدواج کرده بود، ولی به خاطر مشکلاتی که با هم داشتند از هم طلاق گرفته بودند. من به عنوان سومین همسر با او ازدواج کردم و در این مدت اختلافی با هم نداشتیم و زندگی آرامی داشتیم.
این زن گفت: در این مدت هر روز به خانه مادرمحسن سرکشی و برایش غذا درست میکردیم و داروهایش را میدادیم، حتی روز قبل از فوت مادرشوهرم در آن جا بودیم و همه چیز خوب بود تا این که صبح فردا خواهرشوهرم با ما تماس گرفت و از مرگ مادرش خبر داد.
وی در پایان گفت: ما هیچ نقشی در مرگ مادرشوهرم نداشتیم و نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است. بنا به این گزارش، زوج جوان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارند و تجسسها برای بررسی علت مرگ مادر پیر در دستور کار تیم پزشکی قانونی قرار گرفته است.
منبع: روزنامه خراسان